eitaa logo
لبیک یا مهدی
43 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3هزار ویدیو
116 فایل
یاصاحب الزمان درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود... 🌺🌺 تعجیل در فرج امام زمان(عج)صلوات 🍀🍀 آیدی جهت ارتباط با ادمین @mjs6926
مشاهده در ایتا
دانلود
و اش را داد تا ما داشته باشیم! 🌱|@shahadatmardan
💬 خون‌ها ریخته شد. نفس‌ها زیر دست و پا قطع شد. گره‌های بی‌پاسخ در کف جامعه باز شد. غبار فتنه خوابید... و دوباره: " دوران آرام شروع شد " پی‌نوشت یک: آنان که رفتند، [چون آرمان علی‌وردی‌ها] کاری کردند. آنان که ماندند[چون من و شما] باید کاری کنند، وگرنه یزیدی‌اند. "دکتر شریعتی" پی‌نوشت دو: افراد دیگری هستند که ممکن است افکار اشتباه من را داشته باشند، باید به آن‌ها برسید. از هم‌سن‌های خودم می‌خواهم که هر چیزی را که شنیدند باور نکنند. من و جوانی خودم را کردم. من خانواده‌های زیادی را داغدار کردم و الان منتظرم هرچه زودتر مجازات شوم. "مجیدرضا رهنورد؛ قاتل دو بسیجی مشهدی" 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢سخنان خانم فرزند شهید در اجتماع پزشکان در آمفی تئاتر مشهد یک جنگی بِه از صد هزار! نظام پزشکی رو شُست و پهن کرد رو طناب👏👏 روسریتو درآوردی؟ حالا بیا برو کار مردم رو راه بنداز 💠https://eitaa.com/talieeh313
🔰دومین یادداشت تحلیلی حوزه زن و خانواده عنوان : زن و هویت؛ بازخوانی بحران معناباختگی زن مدرن مقدمه: زنی که خودش را گم کرد در جهانی که همه‌چیز با برچسب آزادی و برابری فروخته می‌شود، زن نیز قربانی یکی از بزرگ‌ترین فریب‌های تمدن مدرن شده است: فریب "همه‌چیز بودن" بدون "خود بودن". زنی که روزی نماد مهر، آرامش، و خلقت بود، امروز باید در جبهه‌ای نابرابر بجنگد تا ثابت کند «چیزی کم از مرد ندارد»؛ غافل از اینکه همین مبارزه، او را از خودش دور کرده است. هویت زن در دنیای مدرن، نه در فهمی عمیق از فطرت، که در دوگانه‌های کاذب و دروغین حل شده است: برابری یا تبعیض؟ استقلال یا وابستگی؟ زن خانه‌دار یا زن شاغل؟ در این میان، فمینیسم – جنبشی که ادعای بازگرداندن هویت زن را داشت – در عمل همان چیزی شد که زن را به بحران رساند: تسریع‌کننده‌ی فرایند هویت‌زدایی از زن. فمینیسم؛ از دفاع تا انحراف فمینیسم در ابتدا برای مطالبات مشروعی شکل گرفت؛ مانند حق رأی، تحصیل و مالکیت. اما از موج دوم به بعد، به تدریج از مسیر اصیل خود خارج شد. مسئله دیگر «حق زن» نبود؛ مسئله شد «شبیه‌سازی زن با مرد». فمینیست‌ها فریاد زدند: زن باید کار کند، بجنگد، مستقل باشد، مادری نکند، احساساتش را پنهان کند، و… در یک کلام: زن باید مرد باشد! در این مسیر: مادری شد عقب‌ماندگی؛ همسری شد وابستگی؛ عفاف شد تحجر؛ و زن بودن، بار منفی گرفت. نتیجه چه بود؟ زنی که باید آزاد می‌شد، حالا زیر بار نقاب‌ها، فشارهای رسانه‌ای، استانداردهای زیبایی، رقابت اقتصادی و خالی شدن از معنا له شد. زن امروزی در غرب، بیشتر از هر زمان دیگر، دچار بحران هویت است. او می‌خواهد «همه‌چیز باشد»، اما نمی‌داند که هست. اسلام؛ بازسازی هویت زن بر محور فطرت در جهان‌بینی اسلامی، هویت زن نه براساس مقایسه با مرد، بلکه براساس خلقت الهی و فطرت درونی تعریف می‌شود. زن در اسلام، موجودی‌ست دارای عقل، اختیار، مسئولیت و ارزش ذاتی. نقش‌های زن در خانواده، اجتماع، تربیت، سیاست یا حتی جهاد، برآمده از طبیعت چندبُعدی و متعادل اوست. زن در اسلام یعنی آرامش‌بخش، مربی انسان، ستون خانواده، کنشگر اجتماعی، و حامل رسالت توحیدی. اسلام، زن را به رقابت با مرد دعوت نمی‌کند، بلکه به شکوفایی خود حقیقی‌اش فرامی‌خواند. زن اگر بخواهد مادر باشد، عزیز است. اگر بخواهد کنشگر اجتماعی باشد، آزاد است. اگر بخواهد عبادت کند، راهش باز است. اما هرچه هست، از آنِ خودش است، نه محصول انتظار جامعه و رسانه. جمع‌بندی: بازگشت به خویشتنِ زنانه زن امروز، بیش از هر زمان دیگر، نیازمند بازگشت به خویشتنِ زنانه‌ی خود است. او از "زن بودن" نمی‌ترسد؛ از تحقیر شدن می‌ترسد. او به دنبال "نقش‌آفرینی" است، نه "نقش‌بازی". و این فقط در نگاهی ممکن است که زن را با تمام ویژگی‌های انسانی‌ و فطری‌اش به رسمیت بشناسد: نگاه توحیدی اسلام. سؤال چالشی پایانی: اگر هویت زن در رقابت با مرد ساخته می‌شود، پس کی و کجا زن می‌تواند خودش باشد؟ منتظر یادداشت سوم باشید: «زن و آزادی؛ نگاهی دوباره به مرز میان کرامت و فریب» ✍ خانم دکتر حسینی
🔰 پنجمین یادداشت تحلیلی حوزه زن و خانواده عنوان : زن و عشق؛ بازتعریف رابطه عاشقانه در دو تمدن (غرب و اسلام) مقدمه: وقتی عشق تبدیل به سوءتفاهم شد روزی روزگاری، عشق زیباترین واژه بود؛ احساس بلندی که پیوند دل‌ها را شکل می‌داد، ثبات می‌آورد، معنا می‌بخشید. اما امروز، در کوچه‌پس‌کوچه‌های دنیای مدرن، عشق یا به هیجان‌های موقت تقلیل یافته، یا به بازی‌های قدرت و لذت. و در این میان، زن بیش از هرکس، اسیر این بازتعریف مبهم و لغزان از عشق شده است. چه شد که عشق، دیگر عشق نیست؟ و در کدام فرهنگ، عشق هنوز رنگی از حقیقت دارد؟ غرب؛ عشق به مثابه مصرف در جهان مدرن غرب، عشق به جای آن‌که یک پیوند مقدس باشد، به تجربه‌ای زودگذر، قابل‌تعویض، و حتی گاه بی‌مسئولیت تبدیل شده. فرهنگ لیبرال، عشق را از ریشه‌های عاطفی‌اش جدا کرد و آن را در بستری از لذت، هیجان، شهوت و تنوع گم کرد. _ رابطه عاشقانه، با رابطه جنسی گره خورد _ ازدواج، الزاماً پایان عشق تلقی نشد؛ بلکه اغلب نابودکننده‌اش شمرده شد _ پایبندی، دست‌و‌پاگیر شد و وفاداری به "انتخاب شخصی" تبدیل شد _ عشق از مسیر تعهد و تداوم خارج شد و در فضای مصرفی رابطه‌ها ناپدید گشت _ زن در این فضا، یا باید همواره جذاب و آماده مصرف باشد، یا از دایره عشق مدرن حذف می‌شود. نتیجه❓ نه عشق ماند، نه اعتماد، نه آرامش. فقط یک سلسله احساسات موقت، وابسته به میل و زمان و شرایط؛ بی‌پایان، بی‌ثبات، و خسته‌کننده. اسلام؛ عشق به مثابه عهدی برای آرامش در نگاه اسلام، عشق ریشه در جان دارد، نه در ظاهر. _ عشق، آغاز یک مسئولیت است، نه پایان آزادی. _ رابطه زن و مرد، با عقد مقدس ازدواج معنا می‌گیرد _ در این منظومه، عشق تنها وقتی پایدار می‌ماند که با "وفاداری"، "تعهد"، "احترام متقابل" و "حیا" همراه باشد _ عشق، مسیر رشد دو انسان است؛ دو روح که در کنار هم به آرامش می‌رسند: «لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا» اسلام، عشق را در خانه‌ای با دیوارهای امن تعریف می‌کند: نه سرد و بی‌روح، بلکه گرم و پرنور؛ عشقی که فرزندان، نسل و جامعه از آن متولد می‌شوند. در اسلام، زن نه ابزار لذت است و نه برده عاطفه؛ بلکه معشوقی گرامی، همراهی شایسته، و محبوبی در چارچوب احترام و کرامت است. جمع‌بندی: عشق؛ زایشگاه زندگی یا بازیچه هیجان؟ عشق، اگر از معنا تهی شود، زن را هم به ابزاری تهی تبدیل می‌کند. و اگر عشق، در پیوند با کرامت، وفاداری و آرامش تعریف شود، زن به جای ابزاری برای لحظه، به ستون فردا تبدیل خواهد شد. فرهنگ غرب، عشق را به بازی بدل کرد؛ اسلام، عشق را به عهدی مقدس. در یکی، زن باید همواره مطلوب باشد؛ در دیگری، زن محبوب باقی می‌ماند، حتی وقتی موهایش سپید شده. سؤال چالشی پایانی: وقتی عشق در غرب این‌همه بی‌ثبات، تلخ و سطحی شده، چرا برخی از ما همچنان دلبسته همان تعاریف شکست‌خورده‌ایم؟ در یادداشت ششم خواهیم نوشت: «زن و مادری؛ مأموریت الهی یا نقش تحمیلی؟» ✍ خانم دکتر حسینی