eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
385 دنبال‌کننده
181 عکس
356 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
😭😭 (سلام الله علیها) تو که لگد  زدی به در ، مگه نمیبینی پشت درم با قد خم  ، چه دست سنگینی چی اومده به روز من ، جلو چش حیدر این صدای حسینمه ، که میگه وای مادر سعیم اینه جلو حیدر نخورم زمین نمیشه پیش این همه نا محرم حیدرم شرمنده میشه یه دست من به زانو و یه دستم روی دیواره نزن نامرد نمیبینی ، که حیدر داره میباره حسن داره با چشم تر ، میگه وا اُما وا اُمّا علی با دستای بسته میگه من رو ببخش زهرا بند دوم با شعله ی در چادرم ، میسوزه یا فضه میخه که  پهلومو به در میدوزه یا فضه قُتِلَ ما فی اَحشایی دلمو خون کردن(قُتِلَ ما فی اَحشایی خون شده قلبم) محسنمو کشتن چرا اینجوری میخندن سعیم اینه که به حیدر نرسه ناله ی زهرا لبامو میگزم آروم از درون میسوزم اما میسوزم پشت در اما ، نمیزارم علی خم شه نباید که یذره هم غرور حیدرم کم شه با دست بسته سخته که ، ببینه اشک زهرا رو تحمل میکنم دردو نبینم شرم مولا رو بند سوم داره میسوزه چادرم ،تو فکر اون صحرام تو فکر آوارگیه ، زینب و بازارام انگار دارم مییینم اون ، لبای پر خونو تو دل مضطرِ رباب دعای بارونو سعیم اینه من بسوزم اما خیمه ها نسوزه توی شعله های صحرا موی دخترا نسوزه تصور میکنم ای وای دویدنهای زینب رو تصور میکنم رو نی ، سر سقای زینب رو دلم خونه دلم خونه دلم خونه دلم خونه میبینم که یکی رو نی داره سر رو میچرخونه
الهی بمیرم ، چی اومد سرت؟ فقط یکی میگفت ، حسن مادرت میونِ شلوغی زمین خوردی و دیدم شرمُ تو چشمای حیدرت تو جگرم ریخته غمِ سیلی و داغِ کوچه ها موهایِ من سفید شده تو بچگی نپرس چرا الهی بمیرم میخوای پا بشی نمیتونی چون پات نداره رمق میخوای دست بزاری روی شونه هام ولی دیگه دستات نداره رمق وا اُمّا وا اُمّا وا اُمّا بند دوم چی میشه یکم استراحت کنی میترسم که زخمِ تو سر وا کنه کی میدونه دردً منو مادرم نتونست مسیرش رو پیدا کنه از وقتی که پایِ مغَیره وا شده به خونمون مادرِ من هرجا میره پشت سرشه رَدِّ خون دیگه جای سالم نمونده براش شد عجّل وفاتی تمومِ دعاش برا حیدر از بس که ضجه زده یه چند روزه مادر گرفته صداش وا اُمّا وا اُمّا وا اُمّا بند سوم بیا زینبِ من وصیت کنم گذاشتم کنار واسه حیدر کفن یه پیراهنِ کهنه واسه حسین یدونه کفن هم برای حسن پیرُهنِ محسنمو بده به اصغرِ رباب زینبِ من از این به بعد با فکرِ کربلا بخواب عزیزم یروز پیش چشمایِ تو حسینُ غریبونه سر میبُرن میبینن لباش پاره پاره شده جلوش هی میخندن هی اب میخورَن حسین وای حسین وای حسین وای
بین آیات آسمانی تو آیه ی سجده داری ای بانو نور میگیرم از تو بی منت لحظه لحظه بهاری ای بانو در سکوتت علی پدیدارست خطبه هایت صلابت کرار در درایت شبیه زهرایی سربسر نور سربسر مختار پنج تن مختصر شده در تو ای قیام  عجیب تاریخی بر سر مقتل حسینت بود خواندی امن یجیب تاریخی کربلا مبعثی مجدد بود صحنه ی انقلاب حیدریت نور جلوه کرد آسمان افتاد پای تدبیرهای مادریت ای حسینیه ی حسینی ها چادرت پادگان عاشق هاست آنقدر غرق در حسینی که از دمشق تو کربلا پیداست تو شکوه خدا شدی زینب تارو پودت تماما اعجازست هرکه در ساحتت زمین افتاد در سرش آرزوی پرواز است هرکه در کعبه ی تو مُحرم شد پیله را پاره کرد و راه افتاد هر سری که هوای زینب داشت آخرش کنج قتلگاه افتاد بس که در تو خدا تجلی یافت بارگاه تو طور سَینا شد در حرم نغمه ی "انا الله" است هرچه نورست در تو پیدا شد لَن تَرانی جواب موسی بود چشم زینب پر از خداوندست العجلهای ما به آمینِ عمه ی صاحب الزمان بندست تقدیم با عشق به ساحت مقدس عمه ی سادات سلام الله علیها