بزار یکم
نگات کنم به چه قد و بالایی
خون جگر
خوردم که اینجا برسی بابایی
دلت میاد
حسینو تنها بذاری خدایی
تو دل کندی ، من جون دادم
تو رفتی از ، پاا افتادم
قرآن بیارید ، بگردونید دورش
دود کنید اسپند ، بچرخونید دورش
آبی نمونده بریزید پشتش پس
و أن یکاد لاأقل بخونید دورش
تازه جوونم خدا یارت باشه
امید خونم خدا یارت باشه
بند دوم
موج نگات
یه دردی انداخته به جونم اکبر
زنده شده
روضه ی کوچه ها و دیوار و در
داری میری
تازه شده برام غمای حیدر
این دستامه ، که لرزونه
کی از میدون ، برت گردونه
دورو برت چه سپاهی میبینم
تار میشه چشمام سیاهی میبینم
اکبر تویی که زیر دست و پایی
یا اینکه من اشتباهی میبینم
تازه جوونم خدا یارت باشه
امید خونم خدا یارت باشه
بند سوم
صدا میاد
وا أبتا گفتی و من دویدم
دیدی چطور
خودم روی خاکا میکشیدم
خوردم زمین
انقده تا کنار تو رسیدم
وای امیدم ، برگ یاسم
من خیلی رو ، تو حساسم
تقدیر تو روی خارا رقم خورد
به آرزوهای من رنگ غم خورد
تو اکبری پس چرا یاس زردم
ترتیب اندام رعنات بهم خورد
تازه جوونم خدا یارت باشه
امید خونم خدا یارت باشه
بند چهارم
حالا چه جور
سرت رو روی دامنم بذارم
تن تو رو
چه جوری من تا خیمه ها بیارم
قدم خمید
پاشو ببین عصای دست ندارم
دلم میسوزه ، چشام میسوزه
پاشو اکبر که ، صدام میسوزه
نایی ندارم کی روضه بخونه
میریزه اشکام رو تو دونه دونه
چیدم تنت رو میترسم یه وصله
از پیکرت رو خارا جا بمونه
تازه جوونم خدا یارت باشه
امید خونم خدا یارت باشه
#خادم_زینب
#شب_هشتم_محرم
#زمینه
#پست_ویژه
اجرا #کربلایی_مصطفی_مروانی
#زمینه_شب_هشتم_محرم