eitaa logo
هیئت لبیک تا ظهور
697 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
292 ویدیو
52 فایل
🔰 سوگواری دائم و مجاهدت عملی در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی ۰۹۳۵۷۳۰۰۸۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📝 صدای سخنران از پشت درِ بسته حسینیه می‌آید. بچه‌ها هر کدام مشغول یک کار. یکی بازی می‌کند. یکی نقاشی می‌کشد. یکی لقمه نان و پنیر درست می‌کند. با یک اشتراک که همگی "زیر بیرق امام حسین(علیه‌السلام)" هستند. از همین کودکی دست در دست مادران به هیئت می‌آیند. حب حسین(علیه‌السلام) را در دل می‌پرورانند و غم او را به‌جان می‌خرند. داستان کربلا گوش می‌کنند و یاد می‌گیرند تا فرداها چگونه حسینی در برابر باطل قیام کنند. پابه‌پای هم در این روزها بازی می‌کنند تا سال‌های بعد خودشان بشوند خادم این هیئت‌ها... "ای اهلِ عالم من گرفتار حسینم از کودکی بدجور بیمار حسینم من هرچه دارم از تمنای حسین است جان خودم را هم بدهکارِ حسینم" 🌐 کانال هیئت لبیک تا ظهور @labbayktazohoor 🌐 کانال طرح نخبگانی لبیک @tarhelabbayk
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📝 تاریکی حسینیه کجا؟ و تاریکی خرابه‌ی شام کجا؟ چه قیاس غیرممکنی و چه غم جانسوزی. حلقه سینه‌زنی دخترها را نگاه می‌کنم، همگی آرامند. بی‌تابی نمی‌کنند، بهانه پدر نمی‌گیرند. اما رقیه(سلام‌الله‌علیها) چه؟؟ آنقدر در خرابه بی‌تابی کرد تا سرانجام ققنوس زخمی بر دامن سوخته‌اش به آشیان نشست. طبقی آوردند سرخ‌فام پوشیده از اطلس و پرنیان. مبهوت بود و حیران. حجاب را که برانداخت سیمای مجروح پدر در شب تار خرابه طلوع کرد. سکوت لب‌پَر دُردانه شکست و بلبل خوش‌‌آواز حسین(علیه‌السلام) هق‌هق کنان، قصه‌ی سر به مُهر را گشود تا باز برای پدر، دلبری کند. بوسه بر رگ‌های بریده نشاند و گفت: عمه می‌گوید شبیه مادرم. چون که دست بر پهلو راه میروم. گونه‌ات را که کبود کرده بابا؟ نکند تو را هم سیلی زده‌اند؟ تو نبودی بر تنم خیزران نشانده‌اند؛ مرا دنبال غافله به زنجیر کشانده‌اند. بابا تو که رفتی حرامی‌ها جسارت‌ کرده‌اند؛ گوشواره یاقوت نشانم به غارت برده‌اند. ببین گیسویی که تو بر آن شانه می‌زدی را حتی آتش زده‌اند. 🌐 کانال هیئت لبیک تا ظهور @labbayktazohoor 🌐 کانال طرح نخبگانی لبیک @tarhelabbayk
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📝 از کودکی زیر همین پرچم قد کشیده‌ام. از وقتی مادرم دستم را می‌گرفت و می‌برد مسجدی آن سمت شهر. آن‌موقع بچه بودم و روضه بلد نبودم... از حب حسین(علیه‌السلام) و عشقش هیچ نمی‌دانستم. همین رفت و آمدها مرا با روضه آشنا کرد. مرا دیوانه اربعین و کربلایش کرد. باید خیلی سال دیوانه بوده باشی، که وقتی می‌گویند انگشتر، گریه‌ات بگیرد. وقتی می‌گویند گوشواره، ذهنت گوش‌های خونی را تصویرسازی کند. باید بچه‌ی فاطمه باشی که وقتی اسم در می‌آید، بروی توی یک کوچه‌ی باریک، چمباتمه بزنی، و گره گریه‌ات را باز کنی. باید سال‌ها روضه رفته باشی که کسی گفت شراب، تنت بلرزد. کسی گفت شام، بازار به ذهنت خطور کند. باید بچه‌ی حسین باشی که نعل دیدی، به‌جای فکر کردن به اسب و راه رفتن، ظهر عاشورا را به یاد بیاوری و گریه کنی. باید مدت‌های مدید روضه رفته باشی که وقتی چاه را شنیدی، بی‌هیچ توضیح اضافه‌ای گریه‌ات بگیرد. باید پامنبری باشی که بچه‌ی شش‌ماهه دیدی تب کنی. مادری بی‌قرار دیدی تب کنی. باید بچه‌ی حسین باشی که بعضی فرهنگ لغاتت فرق کند. سه‌ساله دیدی، ذهنت روضه بخواند. کسی گفت عمه بدانی چه می‌گوید... و من خوب روضه را یاد گرفته‌ام چرا که آخرین دارایی آدم‌ها حسین(علیه‌السلام) است و روضه‌اش. 🌐 کانال هیئت لبیک تا ظهور @labbayktazohoor 🌐 کانال طرح نخبگانی لبیک @tarhelabbayk