eitaa logo
صلّی‌اللّه‌علــیكِ‌یافاطــمه‌‌الزهــــرا
370 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
• 💠🌷💠 ✋🏻 برای رسیدن به خدا راهی نیست و جز توکل به خدا برای صعود کاری نیست و شهادت می دهم که حجت خداوند در روی زمین آقا امام زمان (ارواحنافداه) حیّ و حاضر و ناظر بر اعمال ما هست. 🌷 📙برگرفته از کتاب آخرین نامه، اثر گروه شهید هادی ⚘شادی روح مطهرش صلوات⚘ 🤲🏻 ️ @farizatolhoseyn
• 💠🌷💠 🦋 سید مجتبی علمدار تفکرات ویژه و خاصی داشت. آینده را به خوبی درک می کرد. 🏙️ می گفت باید بتوانیم خاکریزهای جبهه را به شهر بکشانیم. یعنی اهل شهر را با معنویت جبهه ها آشنا کنیم و در این راه بسیار موفق بود. 👌🏻کارهایی می کرد که کمتر کسی به فکرش می‌رسید. تیپ ظاهری جوان پسندی داشت. جوانها را به هیئت جذب می‌کرد با آنها فوتبال بازی می‌کرد و با بسیج آشنا می نمود. 🏴🏳️ فعالیت های او باعث شد بسیاری از جوان های محله انقلابی و و هیتی شوند. 📙 برگرفته از کتاب علمدار، زندگینامه و خاطرات 🌷 ⚘ نثار روح مطهرش صلوات ⚘ @farizatolhoseyn
• 💠🌷💠 📁 از میان پیام ها 🔺 اوایلی که سنگ مزار یادبود نصب شده بود و مردم برای زیارت و عرض حاجت به کنار مزار آن شهید گمنام می رفتند، یکی از رفقای صمیمی ابراهیم هادی را دیدم که از این اتفاق ناراحت بود! ❓به او گفتم اشکال کار کجاست؟ اینجا مزار یک بوده که سنگ یادبود شهید هادی را روی آن نصب کرده اند. 🌃 گفت: چند شب پیش خواب ابراهیم هادی را دیدم. از اینکه مردم می آیند و از ابراهیم هادی حاجات شان را می خواهند، ناراحت بود! نه اینکه نمی تواند مشکل مردم را برطرف کند، او تا زنده بود این کار را انجام می‌داد و حالا نیز همین طور است. اما ناراحت بود که چرا مردم ما اهل بیت را رها کرده و به سراغ او آمده اند، علت ناراحتی ابراهیم همین بود. 📙 برگرفته از کتاب یاران ابراهیم 🌹 ⚘نثار روح مطهرش صلوات⚘ @farizatolhoseyn
• 💠🌷💠 🦋 شهيد «شيرودی» درباره شهيد كشوری مي گويد: 🎙️«احمد، استاد من بود. زماني كه صدام آمريكايي به ايران يورش آورد، احمد در انتظار آخرين عمل جراحي برای بيرون آوردن تركشی از سينه اش بود، اما روز بعد از شنيدن خبر تجاوز صدام، عازم سفر شد، به او گفته بودند بماند و پس از اتمام جراحي برود، اما او جواب داده بود: ✋🏻 «وقتی كه اسلام در خطر است، من اين سينه را نمی خواهم» 🌷 قهرمان ملی ما، خلبان 🕯️ شهادت: ١۵ آذر ۱۳۵٩ 🕊 محل شهادت: میمک ⚘نثار روح مطهرش صلوات⚘ @farizatolhoseyn
💠🌷💠 🌹سربند یا زهرا (س) ⛏️ همراه نيروهاے عراقے مشغول تفحص پیکر شهدا بوديم. فرمانده اين نيروها دستور داده بود در ظرفے کہ ايرانےها آب مےخورند، حق آب خوردن ندارند! 💨 همکلام شدن با ايرانےها خشم اين افسر را در پـے داشت. ⁉️ نمی دانم چه شد گه مدتی بعد همين افسر بہ من التماس مےکرد کہ تو را بہ خدا اين سربند گه همراه پیکر شهید پیدا شد را امانت بہ من بده؟! ✋🏻 من همسرم بيماره، بہ عنوان تبرّک ببرم، براتون بر مےگردونم! 🌷 روے سربند نوشتہ شده بود «يا فاطمة الزهرا (س)»... داخل يک نايلون گذاشتم و تحويلش دادم... اول بوسيد و بہ چشماش ماليد... بعد از چند روز برگرداند... باز هم بوسيد و بہ سينہ و سرش کشيد و تحويلمون داد!! 🤲🏻 از آن بہ بعد سفره غذاے عراقےها با ما يکے شد. سر سفره دعا مےکرديم، دعا را هم اين افسر عراقے مےخواند! 📕 برگرفته از کتاب ، اثر گروه شهید هادی @farizatolhoseyn
• 💠🌷💠 ✍🏻 اما کار مهم و سختی که بر دوش ما نهاده شده این است که با این تحریفات مبارزه کنیم و کار ما شاید به مراتب مهم‌تر از کار شهداست. 🔅و این ممکن نیست غیر از این‌که به طور کامل پشتیبان ولی فقیه باشیم که فرموده‌ی حضرت صاحب‌الزمان می‌باشد. و این استدلال را به قول حضرت امام‌(ره) بعضی‌ها نمی‌دانند و اگر دانسته باشند و با ولی‌ فقیه مخالفت کنند مرتد هستند، حال می‌فهمیم چرا امام زمان ظهور نمی‌کنند. چون واقعاً که دین چیزی جز بر روی زبان‌ها نیست و یقیناً در قلوب و دلها نیست. 🔅حال اگر مهدی (عج) ظهور کند مردم باز هم یادشان می‌رود و حال بیا و بگو مردم این مهدی است که ۱۴۰۰ سال ضجه زدید که بیا بیا... 🔅خدایا ما را در امتحانی سخت‌تر از این قرار مده، ‌بسیار دعا کرده‌ام که ای کاش جزء‌آن ۳ تن بودم که با علی‌علیه‌السلام ماندند ولی کمتر دعا کرده‌ام که ای‌کاش در آن زمانه می‌زیستم چون با خواندن تاریخ و کمی تعقل دریافتم که ما مرد امتحان نیستیم. 📄 بخشی از وصیت نامه 🌷 شهید ⚛️ دانشمند هسته ای 🗓️ سالروز شهادت ۲۱ دی ماه ⚘یادش گرامی با ذکر صلوات⚘ ‎‎‌‌‎‎‌@labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 🔹 «طور؎ تلاش‌ڪنید کہ ‌اگر روز؎... (عج) فرمودند: یڪ ‌سرباز متخصص ‌میخواهم ✋🏻بفرمایند، فلانـی ‌بیاید... ⚠️ سرباز؎ کہ‌ هیچ‌ ڪارایی ‌نداشته‌ باشہ، بدرد آقا نمی‌خوره...!» 🌷 🤲🏻 أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج ‎‎‌‌‎‎‌@labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 💔 شاید بچه‌ای پدر نداشته باشد! 🏫 دست محمد حسین را گرفت و او را در مدرسه‌ی ارباب زاده که خودش مدیر آن بود ثبت‌ نام کرد. ☀️ ظهر، محمدرضا و محمد حسین خسته و کوفته به خانه آمدند. 🌷 محمدحسین پرسید: پدر! چرا امروز ما را با ماشین به خانه نیاوردی؟ مسیر طولانی است. ما خسته شدیم. 💕 پدر او را در آغوش کشید، بوسید و گفت: ☝🏻به‌ خاطر این‌که شاید در بین بچه‌ها کسانی باشند که پدر نداشته باشند. این کار خوبی نیست که جلوی آن‌ها شما هر لحظه با پدر باشید. 📔 برگرفته از کتاب حسین پسر غلامحسین؛ خاطراتی از ⚘یادش گرامی با ذکر صلوات⚘ ‌@labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 🎙️ برادران! هرگاه خداوند مقاومت ما را ديد، رحمتش را شامل حال ما مى گرداند. اگر از يك گردان ۳۰۰ نفرى يك نفر زنده بماند، بايد مقاومت كند. حتى اگر فرمانده شما شهيد شد، نگوييد نجنگيم، چون فرمانده نداريم. اين وسوسه شيطان است. فرماندهان اصلى ما خدا و (عج) هستند. 🌷 ⚘ یادش گرامی با ذکر صلوات ⚘ ‌@labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 ❓از حاج احمد متوسلیان سوال شد چرا اسم تیپی ڪہ تشڪیل دادہ را محمد رسول الله (ص) گذاشته؟ ☝🏻در جواب گفت: بہ این دلیل ڪہ هـروقت اسم لشڪر ۲۷ بردہ می‌شود ذکر صلوات را به همراہ داشتہ باشد. 🔺 فرماندهان لشڪر ﷴ رسول ﷲﷺ 🌷 🌷 ⚘یادشان گرامی با ذکر صلوات⚘ ‌@labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 💖 دشمن دوست داشتنی! 🏢 اون زمان توی دانشکده فنی پر بود از گروهک های سیاسی؛ موسوم به توده‌ای و جبهه‌ی ملی و مارکسیست و... . 🚩 بچه‌ مذهبی‌ها یه جورایی غریب بودن. توی چنین اوضاعی، یه دانشجو، یه نظرسنجی از همه‌ی بچه‌های سال اولی و سال بالایی انجام داد و ازشون پرسید: ❓«بهترین دوست شما کیست؟» 📊 نتیجه‌ی نظرسنجی خیلی عجیب بود؛ چون اکثراً نوشته بودن: «مصطفی !» 👌🏻 با اینکه خیلیاشون از نظر فکری باهاش مخالف و حتی عده ای دشمنش بودن. 🗞️ نشریه شاهد یاران، ش ۳۷، ص ۱۲ و ۱۳ 🌷 🗓 ۳۱ خرداد سالروز شهادت ⚜️ امام على (علیه السلام): 🔅«مدارا، کلید درستی است و روش عاقلان» 📗 غررالحکم، ص ۲۴۳. ‌@labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 🦋 اذن شهادت 💓 سجاد هر وقت دلتنگ میشد یک گزینه داشت (علیه السلام). 🕌 یکی از دوستانش می گفت یه بار به مشهد رفتیم و یکی از رفقا را دیدیم، 👌🏻گفت صبح رسیدم و عصر میخوام برگردم. ⁉️ گفتم مگه دیوانه ای این همه راه برا نصفه روز؟! 🛬 گفت: با هواپیما اومدم. 👌🏻وقتی رفت دیدم سجاد تو حال خودشه. ❓گفتم چته؟ 🕌 گفت: واقعا باید به حال امثال اینا حسرت خورد، دلتنگ امام رضا (علیه السلام) شده و در حالی که کار داشته نصف روز اومده پابوس آقا. 📞 موقعی که اسم سوریه و اعزام پیش اومد زنگ زد به یکی از رفقای مدافع حرمش... گفت سجاد برو از امام رضا (علیه السلام) اجازه رفتن بگیر. 🛫 سجاد رفت مشهد، معلوم نیست چی گفت به ضامن آهو که ضامن سجاد هم شد! 🦋 آری ضمانت سجاد را کرد و سجاد رفت سوریه شهید شد. ⚰️ پیکر سجاد روز شهادت امام رضا (علیه السلام) سال ۱۳۹۴ در گلستان شهدا به خاک سپرده شد. 🌷 @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 🌷 پنج پسر داشتم، اما عبدالله چیز دیگرے بود، یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم، زل زد تو چشم هایم نگاهش دلم را لرزاند گفت: ❓مامان من تو نمیخواے خمس پسرهات رو بدے؟ ✋🏻 گفتم: مادر نرو سوریه 🌷عبدالله گفت: خودت یادم دادے مامان همان وقت ها ڪه چادرت رو مے ڪشدے سرت و دست ما پنج تا رو می‌گرفتے و می‌ڪشوندے تو هیئت و مسجد، در روضه ضجه می‌زدے و می‌گفتے: ڪاش ڪربلا بودیم یاری‌ات می‌ڪردیم، یادته؟ بلند بلند داد می‌زدے ڪه خانم زینب من و بچه هام فدات بشیم، بفرما الان وقت عمل شده... ⁉️ گفتم: پسرم من هیچ؛ با این دخترهاے بابایے چه ڪنم؟! ❓ گفت: مادر با این حرفها دلم رو نلرزون، مگه هیچ ڪدام از اونایے ڪه زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن؟... ☝🏻 آنقدر گفت و گفت تا راضی‌ام ڪرد. 🌷شهید مدافع حرم حاج عبدالله باقری 🕯️ تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۷/۳۰ 📌 محل شهادت: حلب سوریه @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 🕯️ شهید دکتر محمود رفیعی می گفت: 🎙️من احساس می کنم اگر کسی می خواهد جزو یاران و سربازان حضرت مهدی عجل الله قرار گیرد، باید از باب امام رضا علیه السلام وارد شود. 🌷 اگر هم کسی می خواهد به دیدار امام زمان عج الله نائل شود، باید از طریق امام حسین علیه السلام اقدام کند... 📙 برگرفته از کتاب منتظر، اثر جدید گروه شهید هادی ⚘یادش گرامی با ذکر صلوات ⚘ @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 ✍🏻 «اگر از سرهایمان کوه‌ها درست شود هرگز نخواهیم گذاشت که نسل‌های بعد در کتاب تاریخ شان بخوانند امام خامنه‌ای مثل جدش حسین(ع) تنها ماند». 📝 بخشی از وصیت‌نامه طلبه شهید مدافع حرم محمدامین کریمیان که از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. 🌷 محمد امین بسیار عاشق شهید ابراهیم هادی بود و می‌گفت: کار اعزام من به سوریه را شهید هادی هماهنگ کرد و پایان کار من همان جاست... 📙برگرفته از کتاب یاران ابراهیم. 🌷 ⚘یادش گرامی با ذکر صلوات⚘ @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 📄 بخشی از وصیت شهید: ✍🏻 من خود را در حدی نمی‌دانم که بخواهم نصیحت یا پندی داشته باشم. نمی دانم. فقط در چند جمله می‌گویم که؛ 🔆 اولا برای غربت و دلخونی حضرت بقیه الله آقا (عج) و تعجیل در فرجش زیاد دعا کنید. 🔆 ثانیاً پشتیبان ولایت فقیه باشید. 🔆 ثالثا و عفت را رعایت کنید. 🤲🏻 پناه می برم به خداوند مهربان و از او می خوام شهادت با عزت را نصیبم کند. خدایا در این عمر نام عبدالحسین دانشگاه امام حسین لشکر ۱۴ امام حسین گردان ۱۰۴ امام حسین. خدایا خودت من را در راه امام حسین قرار دادی پس قربانی امام حسین کن! 🌷 شهید مدافع حرم ⚘یادش گرامی با ذکر صلوات⚘ @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 💚 اخلاص حسن شاطری نسبت به حزب الله لبنان و تقدیس مقاومت و محبت ویژه اش به سید حسن نصرالله برخاسته از عشقی بی مثال نسبت به جهاد و مجاهدین بود، او اعتقاد داشت که رهبری سید حسن نصرالله نعمتی از جانب خداوند است و کار در لبنان را فرصتی برای کار ذیل حزب الله لبنان به شمار می آورد. 🌿🤝 اولین دیدار شهید حسن شاطری پس از ورود به لبنان، دیدار با بود و در آن دیدار وظایفی را که در زمان حضور در لبنان به آن خواهد پرداخت شرح داد و موافقت اولیه را از ایشان دریافت کرد. ☝️🏻 سید حسن نصرالله کسی بود که مسئله تغییر نام حسن شاطری را مطرح کرد و پیشنهاد داد تا بین مردم با نام دیگری غیر از حسن شاطری معرفی شود. 🦋 وی هم بلافاصله پذیرفت و نام حسام خوشنویس برگزیده شد، نامی که تا زمان شهادت با آن شناخته شد. 🇮🇷 شهید حاج حسن شاطری معروف به حسام خوشنویس از فرماندهان سپاه قدس و مسئول بازسازی لبنان بود که ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ در مسیر دمشق به بیروت به منظور انجام کارهای ستاد بازسازی، به دست حامیان و مزدوران رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. 🎙راوی: سلطان اسعد، معاون شورای اجرایی حزب الله لبنان 📙 معمار محبت، روایات و خاطراتی از زندگی سردار شهید حسن شاطری (مهندس حسام خوشنویس) 🌷 🕯 ایام شهادت ⚘یادش گرامی با ذکر صلوات⚘ @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 🔺نامه به کارگزینی برای کم کردن حقوقش! 📃 بسمه تعالی ✍🏻 اینجانب دارای چهار هكتار زمین زراعتی آبی و خشكه می باشم و حقوق من زیاد می باشد. 🔅لذا درخواست می نمایم كه در اسرع وقت از حقوق ماهیانه من حدود دو هزارتومان كسر نمائید. خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد. 📝 ذبیح الله عالی ⚠️ این نامه رو ‎حقوق نجومی بگیرها بخونند و از خجالت بمیرند. ⚘یاد شهدا گرامی با ذکر صلوات⚘ @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 ❤️ عشق او به شهدا تمامی نداشت، به گونه‌ای که هر سال کل ایام تعطیلات عید نوروز را در مناطق جنگی و به عنوان خادم الشهدا حضور داشت. 🕌 ایام تابستان هم به زیارت امام رضا علیه السلام می رفت و بعضی مواقع به مدت یک ماه ساکن مشهد مقدس بود و حتی یک ماه رمضان به طور کامل در آشپزخانه حرم مشغول به خدمت به زوّار بود. 🌷 ⚘یادش گرامی با ذکر صلوات⚘ ‌@labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 📃 فرازی از وصیت نامه شهید: ▪️«از مادرم می‌خواهم که خبر شهادت من را شنید هرگز از پدرم دلخور نباشد که رضایت داد در این راه قدم بردارم. چون میل خودم بود و خیلی دوست داشتم مرگم را خودم انتخاب کنم و چه مرگی بهتر و بالاتر از شهادت و جهاد در راه حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)‌. 🤲🏻 از پدرم و مادرم عاجزانه می‌خواهم که مرا حلالم کنند و دعایم کنند. پدر و مادر و خانواده عزیزم... اگر خبر شهادت من را شنیدید صبور باشید و بر من گریه نکنید و بر حسین(ع) و حضرت زینب(س) و اهل بیت و مصیبت‌ هایشان‌ گریه کنید‌. 🦋 بنده جان ناقابلی در راه اسلام داده‌ام‌، اما حسین(ع) نه تنها جان خود بلکه تمام اهل‌بیتش را فدای دین و جهاد در راه خدا کرد. دعا کنید و شاد باشید که خداوند پسرتان عمار را انتخاب کرده و خوشحال و سربلند باشید. 🌷 🕯 تاریخ شهادت (۱۳۹۵/۱/۲۴) ⚘یادش گرامی با ذکر صلوات⚘ __________________________ @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 ❓برخی از دوستان از ما می‌پرسند که شخصیتِ علی‌عباس کجا و چگونه شکل گرفت که الگوی بسیاری از جوانان شد و مجموعه ای از صفات عالی انسانی را در خود به وجود آورد؟ 🕌 شخصیت برادر ما، در مسجد شکل گرفت. او در مسجد جوادالائمه و در محضر اساتید و علما حضور داشت و استفاده می‌کرد. او تلاش می‌کرد به آموخته هایش عمل کند و در این راه موفق بود. 🎓 علی عباس دانشجو و طلبه ممتازی بود که به عشق امام رضا علیه السلام دانشگاه مشهد را انتخاب کرد. 💌 روز آخر قبل از عملیات نامه ای برای حضرت نوشت و گفت: آقا دلم تنگه براتون... ⚰ روز بعد شهید شد و پیکرش اشتباهی به مشهد رفت ودر حرم تشییع شد! 📙 کتاب "دلم تنگه براتون" اثر گروه شهید هادی 🌷 ⚘یاد شهدا گرامی با ذکر صلوات⚘ ________________________ @labeik_ya_fatemata_zahra
• 💠🌷💠 🌌 شانزده سال بیشتر نداشت. یک شب باهاش صحبت کردم. علی می‌گفت: ☝️🏻هیچ چیز این دنیا من را راضی نمی‌کند. 💷 رفتم دنبال پول، شهرت، تحصیل و... اما به این نتیجه رسیدم که هیچ چیزی در این دنیا مرا سیر نمی‌کند... 🚩 بهترین چیزی که به ذهنم رسید حضور در جبهه بود. ❓یک نفر از من پرسید برای چه به جبهه آمدی؟ ✋🏻 گفتم برای دیدار با (عج) 🌷 طلبه دنیا را سه طلاقه کرد و راهی جبهه شد و به آنچه می‌خواست از جمله دیدار با مولایش رسید... 📙 برگرفته از کتاب بیا مشهد، اثر گروه شهید هادی ⚘یاد شهدا گرامی با ذکر صلوات⚘ @labeik_ya_fatemata_zahra .
• 💠🌷💠 🤲🏻 چهل و یک سال فقط الحمدلله 🕌 هر بار زیارت می‌رفتیم یا در شب‌ های خاص به ایشان می‌گفتم برای سلامتی خودتان دعا کنید. ⏳مکثی می کردند و می‌گفتند: 🛌 هرگز، خدا چیزهایی به من داده که حاضر نیستم آنها را با هیچ چیز عوض کنم. 🤲🏻 بعد ادامه می‌دادند: تنها دعای من فرج و اینکه بتوانم ایشان را یاری کنم و دعا برای رهبر عزیزم و حفظ جمهوری اسلامی است. 👌🏻یک بار گفتند: اوایل جانبازی نادان بودم و برای سلامتی خودم دعا می‌کردم، اما حالا خداوند لذت‌هایی به من عطا کرده که توصیف شدنی نیست... 📙 خاطرات جانباز 🌷 🌷 ⚘یاد شهدا گرامی با ذکر صلوات⚘ @labeik_ya_fatemata_zahra .
• 💠🌷💠 ✋🏻 پارسال که می‌خواستیم برویم گذرنامه‌اش را گذاشت و گفت که برای اربعین بر می‌گردم. ❓نزدیک اربعین گفتم: آقا مهدی بر می‌گردی یا نه؟ ☝️🏻گفت: بابا من به کربلا رفته‌ام. آنجا اطراف آقا امام حسین(ع) و آقا ابالفضل(ع) خیلی شلوغ است اما من دوست دارم که اربعین کنار حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) باشم که خیلی غریب و خلوت است. 🕌 ما اربعین به کربلا رفتیم در حرم حضرت اباعبدالله حسین (ع) گفتم خدایا آنچه که صلاح و خوبی مهدی است نصیبش گردان. 🤲🏻 مادرش هم همین دعا را کرد. 🎙به روایت پدر شهید 🌷 ⚘یاد شهدا گرامی با ذکر صلوات⚘ _________________________ @labeik_ya_fatemata_zahra .
• 💠🌷💠 🔗 زنجیرهایی به یاد (ع) 🚙 مهدی می گفت: رفته بودم روستا. 👑 همه طرفدار سینه چاک شاه بودند و من هم طرفدار امام خمینی. بحث مان خیلی بالا گرفت تا جایی که مقابل هم ایستادیم. عصبانی شدند و با زنجیر افتادند به جان من. 🔗 هر گاه یاد زنجیرهای آن روز می افتم، یاد امام موسی کاظم (ع) را برایم تداعی می کند. کاش دوباره ضرب شلاق ها تکرار می شد تا درک می کردم امام موسی کاظم (ع) چه رنج هایی کشیدند. 🎙 راوی: یونس شمس الدینی 🌷 شهید مهدی توسن 📙 کتاب خاکریز هزار و یک؛ خاطرات شهید مهدی توسن، نوشته حسین فاطمی نیا. @labeik_ya_fatemata_zahra .