eitaa logo
لبخندخدا
173 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
18 فایل
جبهه مقاومت سایبری حوزه بسیج دانش آموزی حضرت فاطمه(س) - شهرستان شهرضا ارتباط با ادمین کانال: H_taheri313@ 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 آینده روشن در دستان شماست ....
مشاهده در ایتا
دانلود
-🌿.' ‏فقط‌شهداراکھ تفحص‌نمیکنند⛅️ گاهۍبایدآدمها؁ زندھ‌راهم‌تفحص‌کردوپیدا کرد ؛🌱 خودشان‌را🚶🏿‍♂ دلشان‌را🖤 عقل‌شان‌را 🧠 گاهۍ‌دراین‌‎راھ‌پرپیچ‌وخم ؛🚗🍓✨ دین،مردانگۍ،غیرت 🖐🏿 عزت ، شرف ، تقوا راگم‌مۍکنیم!¡ بایدگشت‌وپیداکرد.... @labkhandekhoda2
⚠️↡ تنها "عابِد" بودن به درد نمی خورد؛ 👈🏻 "ﻋـَﺒﺪ" ﺑـﺎﺵ ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ سالیان ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ... ﻋـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ، امّا👈🏻"ﻋـَﺒـﺪ " ﻧـﺸﺪ ... ﺗــﺎ ﻋـَﺒـﺪ ﻧـﺸﻮﯼ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ چنگی ﺑﻪ دل نمی زند؛ ﻋـَﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﺑﺒـﯿﻦ👈🏻 "ﺧﺪﺍﯾﺖ" ﭼﻪ ﻣﯽﺧـﻮﺍﻫﺪ، ﻧﻪ👈🏻 "دلت"... 💛
⚠️ اشتراکِمان‌ࢪا↻✨ دَࢪگریہ‌هامٰان💧 دوسٺٖ‌داࢪم🙂^🌱> • ٺو‌بࢪاےِ مَن|😔🍂| مَن‌بࢪاےِ‌نـَداشتنِ‌ټـٖو..'💔'🥀 >صاحب‌ِزمآنـ♥️ــمٓ< @labkhandekhoda2
ﻣﺎﻫﯽ ﻣﻮﻥ ﻫﯽ می خوﺍﺳﺖ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻪ ، ﺗﺎ ﺩهنش رو ﺑﺎﺯ می کرﺩ ﺁﺏ می رﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ ﻭ نمی توﻧﺴﺖ ﺑﮕﻪ ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩﻡ ، ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻥ ﺩﻟﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﺍﺯﻣﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ ، آن قدر ﺑﺎﻻ و ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪ تا ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ و ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ! ﺩﯾﺪﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮقع هست ﺑﺬﺍﺭﻣﺶ ﺗﻮﯼ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﯾﻌﻨﯽ فکر ﮐﻨﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ و ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻤﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ ﻗﻬﺮ ﮐﺮﺩﻩ و ﺧﻮﺩش رو ﺯﺩﻩ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ! ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍفمونه ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ . . . ﺩﻭﺳﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻥ . . . ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻧﺎ ﺭﻭ نمی فهمیم ! ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﻭﻧﺎ می کنیم استادی می گفت : صبح ها که دکمه های لباسم را می بندم , به این فکر می کنم که چه کسی آن ها را باز خواهد کرد ؟ خودم یا مرده شور ؟ ! دنیا همین قدر غیر قابلِ پیش بینی است به آن هایی که دوستشان دارید , بی بهانه بگوئيد : * دوستت دارم * بگوئيد : در این دنیای شلوغ , سنجاقشان کرده اید به دلتان بگوئيد : گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاه تر از عمر شکوفه هاست بگوئيد : بودن ها را قدر بدانيم ، نبودن ها همين نزديكى است 🌹 به تعداد آدم های روی کره خاکی ، تفاوت فکر و نگرش وجود دارد 🌹 پس این را بپذیریم : * کسی که تفکرش با ما متفاوت است * * دشمنت نیست * * انسان دیگری است *
💎 روزی ابلیس بافرزندانش ازمسیری میگذشتند به طایفه ای رسیدند که درکنار راه چادر زده بودند، زنی رامشغول دوشیدن گاو دیدند، ابلیس به فرزندانش گفت : تماشاکنید که من چطور بلا بر سر این طایفه می آورم بعد بسوی آن زن رفت وطنابی را که به پای گاو بسته بود تکان داد. باتکان خوردن طناب، گاو ترسید و سطل شیر را به زمین ریخت و کودک آن زن را که در کنارش نشسته بود لگد کرد و کشت. زن با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربات چاقو از پای درآورد. وقتی شوهرش آمد و اوضاع را دید، زن رابه شدت کتک زد و او را طلاق داد. فامیلِ زن آمدند و آن مرد را به باد کتک گرفتند و آنقدر او را زدند که کشته شد. بعد از آن اقوامِ مرد از راه رسیدند و همه باهم درگیر شدند و جنگ سختی درگرفت . هنوز در گوشه و کنار دنیا بستگان آن زن و شوهر همچنان در جنگ هستند. فرزندان ابلیس بادیدن این ماجرا گفتند: تو چکار کردی؟! ابلیس گفت : من کاری نکردم، فقط طناب را تکان دادم! 👈 جمله آشنایی است؛ من که کاری نکردم، فقط گفتم فلان... فقط رفتم به .... و... 🌙