16.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️#گسترش_تشیع
به کوری جماعت عمریه ☀️
🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
▫️#گسترش_تشیع (8)
به کوری جماعت عمریه ☀️
🔸توماس مک الوین تازه مسلمان سوئدی:
حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طابب علیهالسلام را بیش از هر کسی در عالم دوست دارم.
من تشیع را نتیجه منطقی پیروی از کتاب مقدس می دانم و کتاب مقدس را همان طور که هست، قبول دارم، نه به صورتی که با سلیقه خودم جور در بیاید.
🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
▫️#گسترش_تشیع (16)
به کوری جماعت عمریه ☀️
✅ شِفاى يك عمری كه هدايت شد!
✍️محدّت نوری اعلی اللّه مقامه نقل میکند:
در سال هزار و سیصد و هفده هجری قمری، یک خانواده عمری در نجف اشرف به مذهب شیعه مشرف شدند. چون این کار عجیب و استنثائی بود محدث نوری از رئیس خانواده خواست که ماجرا را با قلم خودش بنویسد.
رئیس خانواده سید عبدالحمید نام داشت. وی خطیب و قاری قرآن بود و در نجف اشرف کتابفروشی داشت. او ماجرای شیعه شدنش را چنین بیان کرد:
روزی زن یکی از مُلایان به سردرد شدیدی مبتلا گردید، به طوری که از خواب و خوراک افتاد و بعد از مدّتی بیخوابی، دو چشمش نیز کور شد. وقتی خانواده زن در درمان او درمانده و ناامید شدند به من مراجعه کرده و چارهای خواستند من گفتم: بیماری او علاجی ندارد، مگر اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهالسلام که حلاّل مشکلات است کاری کند.
شب وقتی حرم خلوت شد، او را به حرم ببرید و دست به دامن حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام شوید.
اتفاقا آن شب، درد زن کم شد و پس از چند شبانه روز بیخوابی به خواب عمیقی فرو رفت. در عالم خواب دید که میخواهد وارد حرم حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهالسلام شود در این حال فرد نورانی و روحانی به وی نزدیک شد و فرمود: ای زن، راحت باش خوب میشوی.
زن عرضکرد: آقا شما کی هستید؟ او فرمود:
من مهدی آل محمد (صلی الله علیه واله) هستم.
زن از خواب بیدار شد، هنوز چشمانش نابینا بود ولی آرامشی عجیب یافته بود صبح چهارشنبه از خانوادهاش خواست که او را به وادی السلام به مقام حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ببرند.
مادر، خواهر و بستگان وی او را به آنجا بردند. او در محراب نشست و شروع به گریه و زاری و استغاثه به حضرت بقیة اللّه الاعظم عجل اللّه تعالی فرجه نمود به طوری که بیهوش شد و از حال رفت.
در همان حال دو آقای نورانی که یکی از ایشان را قبلاً دیده بود، نزدیکش آمد. یکی از آنان به او فرمود: راحت باش خداوند بتو شفا داد.
زن عرض کرد: آقا شما کی هستید؟
آقا فرمود: من علی بن ابیطالب هستم و این فرزندم مَهدی است زن به هوش آمد متوجه شد که بینا شده است و همه جا را میبیند.
از شادی فریاد کشید مادر، شفا یافتم. او را شادی کنان به شهر آوردند پس از این معجزه آن خانواده و عده دیگری از اهل تسنن به مذهب شیعه نائل گردیدند.
📚اسم الکتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 548
🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..