💕 💕 💕 💕 ای دلارام ترین مونس فرزانه بیا شهره شهر شدم نرگس مستانه بیا ای محبت نفست ای سر ذوق اور من نظری کن به دلم باز به یکباره بیا سر من شهر خیالت ودلم خانه ی توست تو غریب از وطنی زی وطن و خانه بیا برهان قلب مرا از قفس دوری خود پرِ پرواز بده با شکر و دانه بیا هرشب از پنجره ام روی تو در مه بینم تو به جانِ دل بیچاره فرزانه بیا دل من سخت گرفتست دلم بی تاب است تو به من مهر کن ای دلبر جانانه بیا #شاعر_خودم #فرزانه_تیزابی @shaereh

باخود گفتم: تو عطر ترش و خوشبوی پرتقال محبت را نمی توانی ترک کنی.. و غروب شعر برای کسی چون تو بی معنیست.. و گیاه عشق چون مرهمی زخم های دلت را شفا می دهد.. و شور و اشتیاق و حالت نگاه دوست را نادیده گرفتن ، اشتباهی فراموش نشدنی در عصر شعر است واین احساس نهال توهمی نیست که باد وباران آنرا بلغزاند و حرکتی نیست که در آیینه زمان ناپدید شود... اما این دیوانگی..؛ این دیوانگی را می توانم در زیر انبوه شعر های خود دفن کنم ویا به اشاره ای ابر های دانایی را روی آن بپوشانم اما به وجودآوردن این ابر ها کار ساده ای نیست باید اقیانوس هیجانم را قطره به قطره بخار کنم.. میتوانم این کار را بکنم اما؛ اما توقع نداشته باش که این عشق را فرجامی باشد.. که فرجام عشق به معنای فرجام شعر های من است.. و فرجام شعر ،فرجام زندگی من...! #فرزانه_تیزابی(خودم) ❤ @shaereh

با زبان ساده ای از حال خود می گویمت کاش میشد کاش ما از کاش بودن دور بود من شنیدم باز ای کاش از دهان من شکفت کاش این ای کاش هم چون دوستانش کور بود کاش و اما و ولی بر حال ما بی معنی است حال باید می شوم..ای حالِ من دستور بود در جهانی که همه از کاش ها حرفی زدند حرف از باید زدن انگار خب ناجور بود تا کجا طاقت چرا بر حال ما تغییر نه؟ راست می گویم دلم بی عشق همچون مور بود بی اراده کوچک و لرزان و ترسان با همه می دویدم در پی چیزی که گویا دور بود آدمی بودم رها از حس و حال عاشقی باز در عین رهایی این دلم مغرور بود گرچه عشق از هر طرف تیری بزد بر قلب من کبر و خودخواهی نهایت طعمه ی این تور بود هرچه شعر وشوروشادی دردلم باقیست ازآن خداست این سخن گفتم بدان فرزانه هم مامور بود #شاعر_خودم #فرزانه_تیزابی ❤ @shaereh

آن شب آنجا در کنار کعبه بارانی گرفت آیه آیه آمدی و این خودش اعجاز بود شاه بیت آن غزل های خداوندی شدی هر نبی از قبل با نجوای تو همراز بود عشق در معنای تو پنهان نماندش در وجود هر چه کردی هر چه بودی معنی ابراز بود در نهایت آمده حسن ختام شاعران در لغت پایان و در مفهوم هم آغاز بود طاق کسری ریخت از زلزال نام احمدی نام تو اطناب و در اول نظر ایجاز بود ای نبی شق القمر کن این دل بیچاره را هر نگاهت آسمان لبخند تو پرواز بود کاش بودم,اندکی همچون بلالت می شدم من اگر بودم کنیزی هم خودش اعزاز بود ای نبی حرفی بزن معراج را معنا بکن از برای یک ملک هم آن مکان پر راز بود عطر عیسی را پراکندی ز گیسو های خود تا تو پلکت را گشودی یک جهان آواز بود شعر من اتمام پیدا کرده در این بیت ناب بیت من ناب است چون با نام تو همراز بود #شاعر_خودم #فرزانه_تیزابی ❤🌹❤🌹❤🌹❤🌹 عیدتون مبارک و فرخنده

من دختر زمستانم..! دختر دی ماه.. و زمستان در خود راز هایی پنهان دارد... از همان راز ها که زیبا و روح نواز است... از همان ها که رنگ بهار دارد.. میدانی چیست..؟ زمستان فصل نرگس ها هم هست.. همان گل زیبایی که بوی او را میدهد.. همان گلی که به او هدیه میدهم.. همان که عطرش با روح و دل و جانم آمیخته است . .. گویی نرگس در وجودم جاری است.. گویی فصل سرد و برفی من مست بوی نرگس است .. دی ماه عشق دیرینه ای به نرگس دارد... و گل نرگس تنها در قلب یخی دی ماه جوانه می زند تا آن را گرم و زیبا کند.. نرگس نبود که قلب سرد زمستان بهار نمیشد.. اصلاً نرگس نبود که بهار نمیتوانست با خود گل بیاورد.. نرگس مقدمه ای برای گل های زیبای بهاری است... نرگس اگر نبود زمستان ابدی می شد.. اگر نبود اصلا قلبی عاشق نمی شد....و من دختر زمستانم... #فرزانه_تیزابی ❤ ❤ ❤ @shaereh

معناے چشمان تو را جز ما نفهمند عهد قدیم دوستان با ڪس نبندند شاید نفهمے من چہ میگویم ولے گاہ معنا ترین معناے عالم در دو چشم اند #فرزانه_تیزابی 👀❤️ @shaereh