پیش بیا ، پیش بیا ، پیشتر
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویش تر
هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگ من گر بزنی نیشتر
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیش تر
#قیصر_امین_پور
عالیه این شعر👌❤
@shaereh
از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود ؟
بی رنگ تر از نقطۀ موهومی بود
این دایرۀ کبود ، اگر عشق نبود
از آینه ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود ؟
در سینۀ هر سنگ دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود ؟
بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود ؟
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود
از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود ؟
#قیصر_امین_پور
شاه بیت از نظر من تمام شعر..!!👌❤
@shaereh
دلش دریای صدها کهکشان صبر
غمش طوفان صدها آسمان ابر
دو چشم از گریه همچون ابر خسته
ز دست صبرِ زینب، صبرْ خسته
صدایش رنگ و بویی آشنا داشت
طنینِ موجِ آیاتِ خدا داشت
زبانش ذوالفقاری صیقلی بود
صدا؛ آیینهی صوت علی بود
چه گوشی میکند باور، شنیدن
خروشی اینچنین مردانه از زن
به این پرسش نخواهد داد پاسخ
مگر اندیشهی اهل تناسخ:
حلول روح او، درجسم زینب
علیِ دیگری با اسم زینب
#قیصر_امین_پور
@shaereh
سال ها رفت و هنوز یک نفر نیست
بپرسد از من
که تو از پنجره ی عشق چه ها میخواهی...؟!
#قیصر_امین_پور
@shaereh🌿✨
لبخند تو خلاصه ی خوبی هاست
لختی بخند، خنده ی گل زیباست
پیشانی ات تنفس یک صبح است
صبحی که انتهای شب یلداست
در چشمت از حضور کبوترها
هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست
رنگین کمان عشق اهورایی
از پشت شیشه ی دل تو پیداست
فریاد تو تلاطم یک طوفان
آرامشت تلاوت یک دریاست
با ما بدون فاصله صحبت کن
ای آنکه ارتفاع تو دور از ماست
#قیصر_امین_پور
@shaereh
صدای تو مرا دوباره برد
به کوچه های تنگ پا برهنگی
به عصمت گناه کودکانگی
به عطر خیس کاهگل
به پشت بام های صبح زود
در هوای بی قراری بهار
به خوابهای خوب دور
به غربت غریب کوچه های خاکی صبور
به کرک های خط سبز
بر لب کبود رود
به بوی لحظه های هر چه بود یا نبود
به نوجوانی نجیب جوشش غرور
روی گونه های بی گناهی بلوغ
به لحظه ی نگاه ناگهانی
به آن نگاه ناتمام
به آن سلام خیس ترسْ خورده
زیر دانه های ریز ریز ابتدای دی
به بوی لحظه های هر کجای کی!
به سایه های ساکت خنک
به صخره های سبز در شکاف آفتابگیرکوه
به هُرم آفتاب تفته ای
که بی گدار
با تمام تشنگی
به آب می زنیم
به عصرهای جمعه ای
که با دوچرخه های لاغر بلند
تمام اضطراب شنبه های جبر را
رکاب می زنیم
به بوی لحظه های بی بهانگی
که دل به گریه ها و خنده های بی حساب می زنیم
به «آی روزگار...» های حسرت دروغکی
غم فراق دلبر به خواب هم ندیده ی همیشه بی وفا
به جور کردن سه چار بیت سوزناک زورکی
به رفت و آمد مدام بادها و یادها
سوار قایقی رها
به موج موج انتهای بی کرانگی
دوار گردش نوار...
مرور صفحه ی سفید خاطرات خیس...
صدا تمام شد!
سرم به صخره ی سکوت خورد...
آه بی ترانگی!
#قیصر_امین_پور
@shaereh
کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای ، دور اجاقی ساده بود
شب که می شد نقش ها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه ، خوابم می پرید
خواب هایم اتفاقی ساده بود
زنده گی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود
قهر می کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود"
#قیصر_امین_پور
@shaereh
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب ، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما
بفرمایید هرچیزی همان باشد که میخواهد
همان ، یعنی نه مانند من و مانندهای ما
بفرمایید تا این بیچراتر کار عالم ؛ عشق
... رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما
سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری
بیفشان زلف و مشکن حلقهی پیوندهای ما
به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو میبالند
بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما
شب و روز از تو میگوییم و میگویند، کاری کن
که «میبینم» بگیرد جای «میگویند»های ما
نمیدانم کجایی یا کهای، آنقدر میدانم
که میآیی که بگشایی گره از بندهای ما
بفرمایید فردا زودتر فردا شود ، امروز
همین حالا بیاید وعدهی آینده های ما
#قیصر_امین_پور
بهار همین نزدیکی هاست
❄️ @shaereh
يک لحظه از نگاه تو کافی است
تا دلم
سودا کند دمی به همه ی جاودانه ها...
#قيصر_امين_پور
@shaereh
ڪولھ باریست پُر از هیچ ڪھ بر شانھ ماست...🙂
گلھ از دست ڪسے نیست مقصر دل دیوانھ ے ماست...💔
#قیصر_امین_پور
@shaereh
بیــچاره ى
دُچــارِ تـــو
را
چـاره
جـُز تــ♥️ــو
چیســت؟!
#قیصر_امین_پور
@shaereh