#غروب_جمعه💔
غروب جمعه دلم بوی یار می گیرد
افق افق دل من را غبار می گیرد
نه با زیارت یاسین دلم شود آرام
نه با دعای سماتم قرار می گیرد
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز جمعه روز زیارتی
🌸 حضرت ولیعصر(عج)
🎤استاد_فرهمند
❤️ ذکر غروب جمعه هاست...
💚قرائت دعای سمات ساعت آخر روز جمعه جهت سلامتی امام زمان عج و تعجیل در ظهور💚
#جمعه #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
اگر کسی در جنگ شهید شود
یکبار شهید شده، اما اگر کسی
با هوای نفْس خودش بجنگد،
هرروز شهید میشود...
•آیتالله جاودان
🌷🌷🌷🌷🌷
#التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
✅توصیه اخلاقی
شهید احمد کاظمی🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
عطر صلوات نثارتان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
لحظهای باشهدا
برش هایی از کتاب 📚پرواز بغداد بهشت مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 💎💎💎💎👇👇👇👇 تیپ ۴۱ ثارا
برش هایی از کتاب 📚پرواز بغداد بهشت مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
💎💎💎💎💎👇👇👇👇👇👇
ساعت ۵ صبح که به قرارگاه برگشتم، تماس بیسیمی با حسین خرازی؛ فرماندۀ تیپ 14 امـام حسین علیهالسلام برقرار کردم و سپس با حاج قاسم تماس گرفتم:
عزیز جعفری:
«قاسم، قاسم، عزیز.»
حاج قاسم:
«عزیز جان، بهگوشم عزیز.»
عزیز جعفری:
«هوا دارد روشن میشود. زودتر نمازت را بخوان و سریع برو منطقه و به واحدهایت سرکشی کن. اگر خواستی با [سرهنگ اسکندر] بیرانوند؛ فرماندۀ تیپ ۸۴ خرمآباد هم تماس بگیری، بگیر! در ضمن به واحدهایت بگو عـراقیها بهعلّت تاریکی در منطقـه پراکنده شدهاند بچّـهها هرجایی که هستند روی ارتفاع سنگر بزننـد و مستقـر شوند تا روز شود و بعد منطقـه را ببینند و کاملاً پاکسازی کنند .»
صبح روز دوشنبه؛ دوم فروردین ماه، بهمحض روشن شدن هوا، با یک بیسیم که آنتن بیسیم فرماندهی قرارگاه عملیاتی قدس روی آن سوار بود، بهسمت خط تیپ ۴۱ ثارالله حرکت کردم.
در بدو ورود به منطقـه آنچه به چشم میآمد پاکسازی تعدادی از سنگرهای دشمن بود که بهدست بچّههای تیپ ۴۱ انجام گرفته بود. حاج قاسم را دیدم که با سروصورت خاکآلود همچنان تلاش میکرد مابقی سنگرها را پاکسازی کند. حضور نیروهای غیر عراقی در منطقه هم کاملاً مشهود بود؛ نیروهایی که به سبب حس عربیّت و تبلیغات ضد ایرانی دایرۀ توجیه سیاسی ارتش بعث و پولی که به ازای این مزدوری گرفته بودند باانگیزۀ زیادی مقاومت میکردند. حاج قاسم برای اینکه بتواند مقاومت این نیروها را کم کنند جادهای بهسمت امامزاده عبّاس باز کرد. این اقدام تا حدودی در تثبیت منطقـه مؤثر بود.
وقتی خیالم از طرف محور تیپ ۴۱ ثارالله راحت شد، با جیپ از همانجا حرکت کردم بهسمت امامزاده عبّاس تا به حسین خرازی و تیپ ۱۴ امـام حسیـن علیهالسلام سر بزنم. وقتی بهسمت بُقعۀ امامزاده عبّاس رفتم، دیدم تانکهای لشکر ۱۰ زرهی عراق، اطراف امامزاده مستقرند و موضع هجومی گرفتهاند. آنها قصد داشتند امامزاده را بار دیگر تصرّف کنند. در حال شناسایی منطقه بودم که عراقیها متوجه حضور ما شدند و با تیراندازی در اطراف ما سعی کردند ما را اسیر کنند. دیدم نخیر؛ هوا پَس است. تصمیم گرفتیم برگردیم عقب. با هر مشقتی بود خودمان را رساندیم خط تیپ ثارالله که بچّـههایش هنوز مشغول پاکسازی محور خودشان بودند. رفتم پیش حاج قاسم. با او صحبت کردم و مشکل محور دشت عبّاس را برای او توضیح دادم. گفتم:
«باید منطقۀ خالی ماندۀ بین شما و حسیـن خـرازی پُر بشود؛ در غیر این صورت، وضع از این هم که هست بدتر میشود.»
حاج قاسم گفت:
«ما داریم تلاش خودمان را میکنیم.»
چنددقیقهای پیش حاج قاسم ماندم و دوباره از محـور تیشکن سرازیر شدم تا برویم سمت تیپ ۱۴. حسیـن خـرازی با نفربر غنیمتی M113 که در عملیات طریقالقدس از دشمن گرفته بود در خط مقدم حضور داشت تا با این کار به نیـروهایش روحیـه بدهد. سمتی که بچّههای ۴۱ ثارالله نتوانسته بودند محور خودشان را خوب پوشش بدهند تیپ ۱۴ امـام حسیـن علیهالسلام از دو طرف در تیررس دشمن قرار داشت. حسین خرازی میگفت:
«مشکل اینجاست که من دارم از دو طرف میخورم؛ هم از سمت دشت عبّاس و هم عینخوش.»
بالاخره با حضور فرماندهان سپاهی و ارتشی در خط مقدم، بعد از چهار، پنج شبانهروز جنگ سخت، عراقیها کاری از پیش نبردند و با دادن تعداد زیادی اسیر و کشته و مجروح مجبور به عقبنشینی شدند. این عقبنشینی زمانی انجام شد که الحاق بین تیپ 41 ثارالله و تیپ 14 امام حسین علیهالسلام برقرار شده بود.
این مقـاومت عراقیها در حالی بود که خود صدام با حضور در قرارگاه سپاه چهارم عراق، در ارتفاعات برقازه، هدایت پاتکهای دشمن علیه نیروهای ما را بر عهده داشت. جنگ در این عملیات تا جایی پیش رفت که نزدیک بود صدام به اسارت نیروهای ما دربیاید. البته بعدها حسین کامل المجید؛ داماد صدام پرده از این واقعیت برداشت.
ادامه دارد...
برای اول هفتهتون
برکت، سلامتی، سربلندی
مؤفقیت و عاقبت بخیری را
از یگانه معبودم میطلبم
الهی شروع این هفته
شروع بهترینها باشه براتون
امیدوارم تمام روزهای این هفته
از شین شنبه تا جیم جمعه
قدم به قدم
لحظه لحظه
فقط و فقط
به عشق خدا گام برداریم
و طعم عبودیت واقعی را بچشیم
سرآغاز هفتهتون خدایی🌷
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🌷صبح شنبه تون
معطر به عطر خوش صلوات 🌷
بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💖
و خاندان مطهرش 🌷🍃
🌷اللّهُمَّ
🌼🌷صَلِّ
🌼🌼🌷عَلَی
🌼🌼🌼🌷مُحَمَّد
🌼🌼🌼🌼🌷وَ آلِ
🌼🌼🌼🌼🌼🌷مُحَمَّد
🌼🌼🌼🌼🌷وَ عَجّلْ
🌼🌼🌼🌷فَرجَهُمْ
🌼🌼🌷وَ اَهْلِکْ
🌼🌷اَعْدَائَهُمْ
🌷اجمعین
زندگیتون بیمه با ذکر صلوات🌸🍃
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh