برش هایی از کتاب 📚پرواز بغداد بهشت مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 💎💎👇👇 عملیات الی بیت المقدس وضعیت دشمن و طرح عملیاتی که مانور برادران است، مشخص شد؛ یعنی ما باید خودمان را در زمانی کمتر از چهل و هشت ساعت مانده به عملیات آماده کنیم و باید این کارها انجام شود. چون دشمن یک‌سری کارهایی را در منطقه انجام می‌دهد که برای همۀ ما نامفهوم و گُنگ است. مثلاً یک موقع می‌بینید دشمن از یک‌ جایی مقداری تانک می‌آورد تو منطقه، از یک ‌جایی می‌کشد عقب. پشت مرز خاکریز می‌زند. اینجا خاکریزش را تقویت می‌کند، توپخانه‌اش را عقب می‌کشد و به‌جای آن با خمپاره خط خود را تقویت می‌کند، توپخانه‌اش را عقب می‌کشد، کاتیوشا جلو می‌آورد. یک کارهایی تو منطقه انجام می‌دهد که اصلاً مشخص نیست و احتمالاً امکان دارد دشمن بعضی جاها یک چزابۀ دیگری به‌وجود بیاورد. ما در عملیات فتح‌المبین دیدیم که دشمن با تصور اینکه جلوی عملیات فتح‌المبین را می‌گیرد، با حدود ده تیپ به چزابه حمله کرد و تقریباً یک مقدار خواست ما را منحرف کند. البته یک مقداری هم به اصطلاح موفق شد که عملیات را به تاخیر بیاندازد. حال امکان دارد که با نیروهایی که در دست دارد نیروهایی که مثلاً سالم از خط ما می‌کشد بیرون، تانک‌هایی که سالم بود؛ حدود سیصد - چهارصد تانک، دوباره بخواهد در همین منطقه عملیات انجام دهد. چون که صدام در سخنرانی‌اش که در مجلس عراق صحبت ‌کرده، مخصوصاً روی کرخه نور تأکید کرده بود که ما هنوز خط مرزی‌مان کرخه نور است و در کرخه نور مستقر هستیم. یعنی یک روحیه و امیدواری به مجلس‌اش داده و امکان دارد برای حفظ این منطقه روی آن پافشاری کند یا احیاناً یک پاتکی بکند. کما اینکه در روز قبل قسمت رودخانه نیسان حمله کردند و ناموفق بودند الحمدالله. ما باید آماده باشیم. اگر دشمن فرار کند، اولین تیپی که باید تعقیبش کند ما هستیم. چون در جایی قرار داریم که می‌توانیم دشمن را تعقیب کنیم. باید سریع کارهایمان انجام شود و ان‌شاءالله طوری باشد که چهل و هشت ساعت دیگر برای عملیات اعلام آمادگی کامل کنیم. ادامه دارد...

افزون ز تصور است شیدایی من این حال خوش وغم و شکیبایی من می‌بخشی اگر کم است اما بپذیر این هم دو پسر تمام دارایی من #امان_از_دل_زینب💔

🏴 شب چهارم محرم جانِ‌دوفرزندم‌به‌قربانت #حاج‌محمودکریمی

...•🥀•زینب زینب زینب کنز حیا زینب

به چه دردی بخورد بی‌تو پسر داشتنم چه کنم بعد تو با داغ جگر داشتنم یار بی یار رسیدم که دلت غم نخورد آمدم در دلِ تو آب تکان هم نخورد😭 این دم و بازدمم این ضربانهای من‌اند این حسین و حسن و تیروکمان‌های من‌اند ای جوان‌مرده بگو که جگرم را چه‌کنم؟ سر به زیرِ حرمِ دوروبرم را چه‌کنم؟

سلام من به حسین و به کربلای حسین تمام عالم امکان شود فدای حسین

چشماتو ببند... خیال کن یه زائری زیر بارون که تو نجف شدی مهمون، با چشمای گریون... خیال کن میون زائرا باشی سحر قراره که پاشی راهیه کربلا شی... :)💔 #اللهمﺍرزقناحرم #بهﻭقتﺩلتنگی #شب_جمعه #شبﺯیارتےارباب