16.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ زیبا بیاد شهید مدافع حرم محمد علی #خادمی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
24.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"نجوای دخترانه" فرزند شهید مدافع حرم حسین #تابسته
📹 نماهنگ « در آغوش پدر »
بیاد شهیدمدافع حرم حسین تابسته
شهدا، مرگ را به سخره گرفته اند، تا ما به حقارت دنیا بخندیم. شهدا، حیثیت خون را فریاد زدند، تا ما گوشت و پوستمان را از جرعه عطش و شور بپرورانیم. شهدا، همه تعلقات را از خود بریدند و خود را مسافر آسمان کردند، تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات کرده باشند و راز آزادی را بریدن از خویش ثبت نموده باشند. پس سلام بر شهدا و بر فرهنگ همیشه روشنشان. بر ما باد مرور خویش در بایدهای آنان و محک زدن خود در این غفلت گاه نسیان زا.
سلام بر شهادت که بزرگ ترین نتیجه حرکت است.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عزاداری🕊 شهید حاج قاسم سلیمانی در حرم #حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام الله
#امام_حسین_علیه السلام
🌷🌷🌷🌷🌷
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
5.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپی از دلجویی سردار سلیمانی از دختر شهید مدافع حرم
🏴 به مناسبت سالروز #شهادت_حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
9.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #کلیپ
مممن را ببخش اگ اگرر که لکککنت ززبان گرگرگرفتممم!
آآآخر شششکسته دستی دندا ددد دندان شششیری ام رررا...
🔘مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها با نوای حاج محمود کریمی
لحظهای باشهدا
برش هایی از 📚کتاب پرواز بغداد - بهشت مروری بر خاطرات سپهبد پاسدار شهید حاج قاسم سلیمانی کلام گوهربا
برش هایی از 📚کتاب پرواز بغداد - بهشت؛ مروری بر خاطرات سپهبد پاسدار شهید حاج قاسم سلیمانی
استوار چون کوه
آزادسازی خونینشهر که نقطۀ عطف جنگ و نماد پیروزی ما در تاریخ قلمداد میشود؛ قبل از پیروزی، صدام و حامیان غربی و عربیاش با تمام توان، مصمّم به باقی ماندن در شهر و جلوگیری از پیروزی عملیات الیبیتالمقدّس بودند. ولی باایمان، استقامت و روحیۀ شهادتطلبی رزمندگان دلاور، وعدۀ الهی «إِن تَنصُروا الله یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدَامَکُم » تحقق یافت و بزرگترین جشن و شادی مردم ایران (بعد از بیستودوم بهمنماه 1357) شکل گرفت.
در مرحلۀ اول عملیات، دلیرمردان تیپ ثارالله علیرغم پیشروی اولیه موفق به تثبیت موقعیت خود نشدند و ناچار به بازگشت شدند.
درحالیکه پیکر تعدادی از شهدای عزیز بین دو خاکریز مانده بود؛ و چون منطقه در تیررس و آتش بیوقفۀ دشمن بود، انتقال اجساد مطهر غیرممکن مینمود و این مسأله هم مزید بر علّت شده بود که تأثیر منفی بر روحیۀ تعدادی از رزمندگان بگذارد و آنان را نسبت به پیروزی مردّد سازد!
یک روز که با موتور در خط مقدم در تردد بودم، خودروی روبازِ فرماندۀ شجاع؛ حاج قاسم را دیدم که شخصاً برای تقویت روحیۀ بچّهها و شناسایی منطقه برای مرحلۀ دوم عملیات آمده بود. بعثیها از ترس آغاز مرحلۀ بعدی عملیات الیبیتالمقدّس، بهشدّت منطقه را زیر آتش توپ و خمپاره قرار داده بودند که ناگهان یکی از خمپارهها کنار خودروی حاج قاسم خورد و گردوغبار و دود غلیظی، ایشان و رانندهاش را دربر گرفت.
لحظاتی چند نفس در سینه حبس شد که گویا فرمانـده هم به خیل شهداء پیوست! ثانیهها بهکندی گذشت تا اینکه خودرو و دو سرنشین آن نمایان و معلوم شد. به لطف الهی به خیر گذشته بود. البته حاج قاسم بینصیب نمانده بود و چند ترکش به بدن و بهخصوص پایش اصابت کرده بود؛ اما انگارنهانگار که اتفاقی افتاده، خودرو به راه خود ادامه داد. ما هم با موتور در جادۀ مارپیچ بهدنبالشان رفتیم تا به چادرهای اورژانس صحرایی رسیدیم. سردار با زحمت از خودرو پیاده شد، چند سوراخ بر لباس رزم او، نشانگر تعداد ترکشها بود. بنده و دوستم رفتیم که زیر بازویش را بگیریم تا احساس درد کمتری بکند؛ اما در آن حال که بالطبع، رنجوری و ضعف بر بدن مستولی است، اجازه نداد به او کمک کنیم و اشاره کرد که با پای خود میرود تا در روحیـۀ رزمندگان، اندک بازتاب منفی نداشته باشد!
فرماندۀ قهرمان و شیرِ دلاورِ جنگ، بهتجربه میدانست هنوز در آغاز راه دشوار فتح خرمشهر هستیم و رزمندگان باید در چند مرحله روزها و شبها، عملیات نفسگیر را پشت سر بگذارند تا فتح و ظفر را در آغوش کشند و دل حضرت امام خمینی قدسسره و مردم شریف ایران را شاد کنند و مطمئن باشند که فرماندۀ محبوبشان در کنار و بلکه پیشگام آنها در جایجای صحنۀ نبرد است.
این دومین باری بود که از نزدیک، شاهد زخمی شدن حاج قاسم عزیز بودم. اولین بار شهریور سال 1360 و قبل از عملیات «ثامنالائمه» (شکست حصر آبادان) بود که ایشان مربّی آموزش رزمی بود و تیر به دستش اصابت کرد؛ اما آه و نالهای از او شنیده نشد!
#کتاب_سال
#کتاب_منتخب
#کتاب_پرواز_بغداد_بهشت
شد باز به روی خلق باب برکات
خواهی تو اگر ز درگه دوست برات
بفرست ز جان و دل به آوای جلی
بر خاتم انبیاء محمد (ص) صلوات
🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh