بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
🌺 هر روز با شهدا
💠 24 آبان 1359
🌷سالروز شهادت شهید ابوالحسن یاری
🌹دشمن بداند که ناآگاهانه قدم بر نداشتم ودوست بداند که جان ناقابل خود را فدای اسلام وامامم کردم . (فرازی از وصیت شهید.)
💠شهید کم و بیش فساد و اختناق رژیم طاغوت و ظلمی را که به مردم میهن اش وارد می شد، حس می کرد به همین دلیل او در کوره ای از مشکلات و رنجها آبدیده شده بود و رسالت خویش را کاملاً حس می کرد.
🥀🥀 🥀🥀 🥀🥀
✅شهید یاری در جهاد علیه دشمنان خدا ، ترس و واهمه ای نداشت و در ادب سرآمد بود .
او فرمانده ای بود كه نه تنها در شجاعت و شهامتش در میدان نبرد زبان زد بود ، بلكه اخلاق و معنویت گرایی و افتادگی اش او را محبوب قلوب دوستان و همرزمانش كرده بود .
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
💢25 آبان سالروز شهادت شهید مدافع حرم
محمد جواد قربانی
🌷میگفت قدر این امنیت موجود در کشور ایران را بدانید که هیچ نعمتی بهتر و بالاتر از این امنیت در کشور وجود ندارد
و این نعمت از یک سوی مرهون جانفشانی رزمندگان فرسنگها آن طرف تر از مرزها و در اوج تنهایی و غربت است
و از سوی دیگر به سبب رهبریهای پیغمبرگونه مقام معظم رهبری مبنی بر هدایت صحیح در مسیر درست می باشد.
🌷🌷🌷🌷
💢به مردم ایران بگویید مطیع محض فرامین حضرت آقا باشید
و این را بدانید هیچ کس همانند مقام معظم رهبری نمی تواند چنین مقتدرانه و حکیمانه از یک سو ایران را از گزند دشمنان حفظ کند. 🕊🕊🕊
و از سوی دیگر با یک سخنرانی آن چنان ترس و وحشتی را در دل دشمن ایجاد کند که فقط با بردن نام نیرو های ایرانی در کشور سوریه دشمن فرار را بر قرار ترجیح دهد
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
💢25 آبان سالروز شهادت شهید حسین اخلاصی زنگنه
🌨🌨پشت سیل بند آب فراوان جمع شده بود، ناگهان سیلبند شکسته شد و آب داخل چادر سرازیر شد.
کاملاً خیس شدم. خیلی عصبانی شده بودم. تا چشمم به آقا حسین افتاد با صدای بلند گفتم:
این چه وضعیه ؟ آب چادر ما رو با خودش برده!
💦💦💦
💢با آرامش گفت: گلگلاب چیزی نشده
بعد کوله من را که خیس و گلی شده بود برداشت و گفت بیا بریم داخل چادر ما
دنبالش رفتم.
🎒از توی کوله خودش لباسی به من داد و گفت:
بیا عوض کن
🧤این اولین برخوردی بود که با حسین اخلاصی داشتم.
🌸اخلاق زیبا و برخوردهای خوبی که داشت باعث رفاقتمان شد.
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
💢25 آبان سالروز شهادت شهید حسین اخلاصی زنگنه
🌷به حسین گلاب معروف بود.
✅کاملا" وابسته به ولایت فقیه و مطیع امام بود و همیشه با منافقین و گروهک ها درگیری داشت و حتی در شهر با آنها درگیر می شد و آنچه امام می خواست همان را انجام می داد.
🚙در یکی از مأموریت های واحد عملیات که در داخل شهر افراد ناباب و ضد انقلاب در یکی از خیابان ها شلوغ کرده بودند
ضمن متفرق کردن افراد و عادی کردن محل و برقرار کردن آرامش،
حسین به طرف چند نفر که ظاهرا" از وضعیت مناسبی برخوردار نبودند رفت و حدود نیم ساعت با آنها صحبت می کرد و در آخر هم با لحن شوخی آنها را بوسید و متفرق شدند.
بعدها از همان افراد در فعالیت های مسجد و جبهه حضور داشتند.
🌹🌹او که از مسئولین محور بود، در جمع رزمندگان همیشه خنده رو و هیچ وقت اوقات فراغتی نداشت و در سخت ترین منطقه ها حاضر می شد.
به هر کسی می رسید، می گفت:" مرا حلال کنید." معروف به علمدار بود.
🗞📜فرازی از وصیت نامه شهید
✔️ای کسانی که دین را از سیاست جدا می دانید، به خاطر خدا بیایید حزب الله خالص شوید.
✔️اسلام مسلمانان راحت طلب را دوست ندارد.
✔️ظهور – ان شاء الله – نزدیک است.
✔️یک مسلمان باید در راه خدا قدم بگذارد. جسم خود را زحمت بدهد تا روح شما متعالی و با عظمت شود.
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
💢25 آبان سالروز شهادت شهید حسین اخلاصی زنگنه
🍃در عملیات مسلم ابن عقیل قرار بود شبانه به شهر مندلی عراق وارد شویم، شهید حسین اخلاصی زنگنه- که بچه های رزمنده را با نام گلاب صدا می زد قبل از حرکت ، اورکت خود را از تن بیرون آورده و به مسئول خود داد. 🌺🌺
من به او گفتم: گلاب، شب مندلی خیلی سرد است
جواب داد: گلاب! من که امشب شهید می شوم، چرا مدیون بیت المال باشم؟ ( راوی: سلمان نقشبندی )
🕊🕊🕊به دلیل کمبود امکانات و مشکلات خاصی که در مرزها بود گاهی نیروها عصبانی می شدند، شهید با خشرویی می گفت:" آرام باش گل گلاب، صلوات بفرست.
🌱🌱و با این روش نیروها را آرام می کرد و فضای خاصی حاکم می شد. با لحن شیرین و بی تکلفی که داشت زبان زد خاص و عام بود و همه را مجذوب خود می کرد.
عبدالله ویسی ( همرزم شهید )
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
💢25 آبان سالروز شهادت شهید حسین اخلاصی زنگنه
🌷رفتار منحصر به فردی داشت و خستگی ناپذیر بود.
🎋توی یک چادر بودیم نصف شب ها بیدار می شد و نماز شب میخواند آنقدر قنوتش طولانی و همراه اشک بود که من هم اشکم در می آمد و این در حالی بود که در طول روز حتی لحظه ای لبخند از لبانش را نمی شد بسیار شوخ طبع بود و همین شوخ طبعی خستگی را از تن ما دور می کرد.
🗻داخل تانک می رفت و صدای تانک در می آورد و می گفت: می خوام رانندگی کنم، مسافران سوارشید.
روایتی از رضا خوشبو همرزم شهید
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan