#از_بابک_بگو
#خاطــره
#دوست_شهید:
#اعتکاف بودیم ;موقع خوندن #قرآن یه آقایی بود بنده خدا خیلی چاق بود ، #چشماش هم درست نمیدید حتما باید یکی کمکش میکرد
وقتی که دید کسی نیست بهش #کمک کنه;تنها شروع کرد به راه رفتن...
همه داشتند بهش نگاه میکردند
و بابک مشغول #قرآن خوندن بودن ،تنها کسی که بلند شد رفت کمکش کرد #بابک🌸🍃 بود..
#شهادت🍁