بچه ها كسل بودند و بي حوصله. حاجي سر در گوش يكي برده بود و زيرچشمي بقيه را مي پاييد. انگار شيطنتش گل كرده بود.
عراقي آمد تو و حاجي پشت سرش. بچه ها دويدند دور آن ها. حاجي عراقي را سپرد به بچه ها و خودش رفت كنار. آن ها هم انگار دلشان مي خواست عقده هاشان را سر يك نفر خالي كنند، ريختند سر عراقي و شروع كردند به مشت و لگد زدن به او. حاجي هم هيچي نمي گفت. فقط نگاه مي كرد. يكي رفت تفنگش را آورد و گذاشت كنار سر عراقي.
عراقي رنگش پريد و زبان باز كرد كه «...بابا، نكشيد! من از خودتونم.» و شروع كرد تندتند، لباس هايي را كه كش رفته بود كندن و غر زدن كه «...حاجي جون، تو هم با اين نقشه هات. نزديك بود ما رو به كشتن بدي. حالا شبيه عراقي هاييم دليل نمي شه كه...»
بچه ها مي خنديدند. حاجي هم مي خنديد.
شهید محمدابراهیم همت
يادگاران، ج۲، ص۴۴
#عاشقانه_با_شهدا
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگی واسه شهیدهمت
🎧 حامد زمانی👌👌💔💔
1_9107807.mp3
زمان:
حجم:
3.85M
❤️ ترانه بسیار زیبا 😭😭😭
❤️ این روزها
🎤🎤 حامد زمانی
✨💔💔💔💔💔💔✨
1_16563741.mp3
زمان:
حجم:
8.15M
🌺🌺 "بسوی موعود"
🎤🎤 #علیرضا_بیرانوند👌👌😔😔