هدایت شده از شهیدخیبر(ابراهیم همت)
🍃🌺
🌷شهید چمران:
🌀آنانکه که به من بدی کردند مرا هوشیار کردند
🌀آنانکه از من انتقاد کردند به من راه ورسم زندگی آموختند
🌀آنانکه به من بی اعتنایی کردند به من صبر وتحمل آموختند
🌀آنانکه به من خوبی کردند به من مهر و وفا آموختند
پس خدایا به همه ی اینان که باعث تعالی دنیوی واخروی من شدند
خیر ونیکی در دنیا واخرت عطا کن.
✨الهی آمین
#شهید_چمران
#سردار_سالک
👉🌺 @lashkar70🍃🌺🍃
هدایت شده از شهیدخیبر(ابراهیم همت)
پسرش مجتبی گم شد، توی حرم امام رضا(ع)...
شب تا صبح تمام حرم رو گشت
صحن ها رو یکی یکی دید، از همه خادم ها پرس وجو کرد، همه کلانتری های اطراف حرم رو سر زد اما پیدا نشد که نشد😞
دم صبح، خسته و ناامید رفت ایستاد جلوی ضریح، اشکش سرازیر شد 😭
زیر لب گفت: آقا دیگه نمی آیم…
این رو گفت و سرش رو انداخت پایین و اومد بیرون، پاش رو هنوز از درب اصلی صحن بیرون نذاشته بود که دید مجتبی با مادرش
ایستاده جلوش💔
هدایت شده از شهیدخیبر(ابراهیم همت)
زمان:
حجم:
4.71M
🎙زیارت...با صدای سامی یوسف
🌺السلام علیک یا معین الضعفا💔🙏
💫🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺💫
هدایت شده از شهیدخیبر(ابراهیم همت)
2.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸ماه افسونگر سر به زیرم👌👌😍😍
💞 تولدت مبارک #حضرت.آقا❤️👉
💫🌹🎗🎉🎗🎉🎗🎉🎗🌹💫
👉💐 @lashkar70🍃💐🍃
4_379257114159220800.mp3
زمان:
حجم:
1.52M
دعای عهد💔💔💔
✨ استاد فرهمند✨✨
هدایت شده از شهیدخیبر(ابراهیم همت)
1_81167878.mp3
زمان:
حجم:
8.45M
دوباره داره دلم پر میزنه
ببینمت 💔💔
✨🌹🍀🌹🍀🎗🍀🌹🍀🌹✨
👉💐 @lashkar70🍃💐🍃
هدایت شده از شهیدخیبر(ابراهیم همت)
1_31318211.mp3
زمان:
حجم:
1.83M
#نواهنگ دلم گرفته رفقا👌👌💔💔
💫 با نوای مجتبی رمضانی🎗🌹🎗
✨🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀✨
👉💐 @lashkar70🍃💐🍃
هدایت شده از شهیدخیبر(ابراهیم همت)
#باران_و_مهمان
روحیه با نشاطی داشت و در سفرها سعی میكرد طوری رفتار كند كه به دیگران خوش بگذرد☺️.بهار سال پنجاه و نه، با او و سه نفر دیگر، یك سفر كوتاه خانوادگی به قم و محلات رفتیم. در مسیر، به هر شهر میرسیدیم به زبان محلی آنجا حرف میزد یا شعری میخواند.🙂
وقتی به محلات رسیدیم، گفت: «خانم ها و آقایان! من به لهجه محلاتی بلد نیستم، در عوض حاضرم برایتان دزفولی، كردی یا قمشهای بخوانم!»😃
او خیلی اهل شوخی نبود ولی روحیه شادی داشت. گاهی اوقات فقط با یك جمله كوتاه، در قالب شوخی، حرف خودش را میزد🙂. یك روز كه از جبهه به شهرضا برمیگشت، سری هم به خانه ما زد. باران شدیدی میبارید. وقتی در خانه را باز كردم و او را دیدم، خوشحال شدم😍. همانطور كه زیر باران ایستاده بود، گفتم: «باران و مهمان هر دو رحمتند، امروز هر دو با هم نصیب من شد.»☺️
او در حالی كه اوركتش خیس شده بود، با خنده جواب داد: «اتفاقاً اگر هر دو با هم بمانند، آن وقت مایه زحمتند!»😐
با این جمله، متوجه شدم كه او را بیرون در نگه داشتهام. عذرخواهی كردم و گفتم: «بفرمایید حاج آقا! اصلاً حواسم نبود.»🙈
راوی : خواهر شهید
#محمدابرهیم همت
👉🌹 @lashkar70🍃🌹🍃