به حاج احمد گفتم تو هر چی هستی، برای خودت هستی! ما به طمع آخرت با تو رفیقیم که قیامت شفاعت کنی و دستگیر باشی! چون ما یقین داشتیم ما کنار یک مجاهد فیسبیلاللّه هستیم که گوشت و پوست و استخوانش، وقف اسلام و انقلاب و ولایت است...
#از_سخنان_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
حسن آقا دیدی؟! اونقدر از حاج احمد گفتی و گفتی... آخرش هم حاج احمد، اومد کنار کار کتابتون و کتاب به همت بچههای نشر شهید [احمد] کاظمی چاپ شد و در غرفه شهید کاظمی عرضه خواهد شد... چقدر رفاقت شما شهدا، غبطه برانگیز است... 😭😭⚘️⚘️
یک سپاس بسیار بزرگ هم از انتشارات #تسنیم که این کار را کلید زد و پایش ایستاد...
#کجایید_ای_شهیدان_خدایی
#مرد_ابدی
#انتشارات_شهید_کاظمی
#تسنیم
https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دستنوشتههای م. سپهری)
یک بار همراه میر رضوان رضویان به استخر رفته بود. استخر و کوه و فوتبال، بهانه بود تا جسم و فکرش را آم
کسی که خیلی جلو میرود، نه فقط از دشمن (مشکلات) ضربه میخورد، بلکه از پشت سر هم مدام ترکش میخورد! ترکش دوستانی که نمیفهمند او به خاطر کاری مهم و حساس، به تنهایی خیلی جلوتر رفته است!
فقط کسانی که تجربه کردهاند میدانند تحمل ضربه دشمن و سختیها خیلی آسانتر از زخمهاییست که از پشت سر میخوری😔
#مرد_ابدی
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#تسنیم
https://eitaa.com/lashkarekhoban
و دردهای من همه از عشق است....
وقتی در ابتدای جوانی؛ همه زندگی و آرزوهایم را بستم به پیوند با زندگی غریبانه رزمندهای که زخمش هرگز خوبشدنی نبود، گفتنی نبود، شنیدنی نبود، فهمیدنی نبود؛ فقط زیستنی بود؛ در سکوت؛ با صبر
و دردهای من همه از عشق است
وقتی فکر کردم قلم میتواند رازدار آن شور شیرین و کمیاب باشد که انسان را به لقا خدا میکشاند... سوال کند برای کشف معمای وصال و محرم کلمه باشد برای رسیدن به شهود حق؛
فکر کردم قلم باید پاک باشد؛ طاهر باشد؛ عالی باشد؛ در خدمت خود صاحب کلمه باشد....
آه بله مهدی جان
دردهای من همه از عشق است!
شکسته؛
بسته؛
گاه خسته از رنجهای ناگهان از پشت!
پای همان عشق هستم و مدام فکر میکنم آیا به دردتان خوردهام؟
عیارم مشخص شده است در برابر ادعاها و آرزوهای بزرگی که روزگاری داشتم😭
یعنی هنوز میتوانید روی من حساب کنید؟!
یا نکند همه راه را در وهم پیمودهام
و شایسته این التهابم؟
#حضرت_صاحب
#قلم
#دردهای_من_همه_از_عشق_است
#مرد_ابدی
#تسنیم
https://eitaa.com/lashkarekhoban