این تصویر تلخ، این تصویر رنجآور تکراری... دیدن درد کشیدن مدام یک انسان که شریک و رفیق زندگی توست... تصویر جانکاه من و در عین حال انشاءالله برات نجات من... بخشی از واقعیت زندگی جانباز صبور و سرفراز زندگی من است.... مردی که با درد رفیق شده و بعد از بارها عمل جراحی نافرجام، هر روز و هر شب، بارها و بارها با حمله دردهای فانتومیک، دقایقی جسم و روحش از دنیا فقط به درد سپرده میشود که میآید و میرود... مردی که از نوجوانی، از وقتی مهاجر شد، رزمنده شد، غواص شد، خط شکن شد، مجروح شد، از اولین ساعات ۱۹ دی ۱۳۶۵ در دشت آبگرفته شلمچه، تا بیمارستان صحرایی و سه روز بیهوشی و عمل های پی در پی و زخم بستری که ۱۱ ماه مجبورت کرد بر بستر به شکم بخوابی و این بدن نحیف بتواند بجنگد با درد و زخم و ناامیدی... این جانبازی را چگونه میتوان تعریف کرد؟ فقط همین را میدانم که خدا انسانها را قدر قابلیتهایشان میآزمایش و همچنین به قدر سلامت قلبشان، وسعت میدهد و میبخشد و میافزاید... ممنونم خدایا که بزرگترین درد زندگی من، زخم کربلای ۵ است و منتسبیم به کربلا و لشکر عاشورا و حضرت جانباز کربلا... الهی شکرت
#ایوب_من
#جانباز
#یک صحنه_از_واقعیت_زندگی_جانبازی
#درد
https://eitaa.com/lashkarekhoban
سلام و نور
همراهان باصفای لشکر خوبان
در شرایط خاص این روزهایم که بخاطر برگزاری جلساتی خاص برای دانشجویان در مشهد مقدس، فشردهتر از گذشته است، گاهی پیامی میرسد و مرد ابدی گویی حضور و هدایتش را اعلام میکند...
سبحان الله...
زیر بار سنگین مسئولیتها و همه رنج و غمها و شادیهای مسیر خلق مرد ابدی، حالا دریافت برخی پیامها از سوی کسانی که کتاب را میخوانند و نظراتشان را میرسانند، برایم در حکم اکسیژن خالص است در سنگینی برخی حواشی😭
دیروز در فرودگاه مشهد، پیام کوتاهی از یکی از بچههای حاج حسن دریافت کردم. یکی از بازماندگان مدرس که بیاینکه همدیگر را ببینیم، در طول سالهای نخست پس از حادثه شهادت حاج حسن و یارانش، به واسطه حضور در گروههای خانواده شهدا و همرزمان شهدا، شنونده خاطراتش بودم. آنها را ذخیره میکردم، از کتابی که درباره شهدای مدرس چاپ شد و علیرغم اشکالات فراوان صوری و اغلاط املایی، محتوای خوبی داشت و این برادر هم روایتهای جزئی بسیار خوبی در آن کتاب
(ستارگان راه روشن) داشت، بهره بردم و روایتها را با همه آنچه از راویان مختلف میشنیدم تکمیل میکردم...
این برادر عزیز، جناب آقای یونس قارلقی، خودش در حادثه انفجار مدرس مجروح شد، برادر عزیزش شهید یوسف قارلقی را از دست داد و با وجود آن حال، در کشف بقایای پیکر شهدا و ... در مدرس ماند. متاسفانه با مشکلات ناشی از جانبازی اعصاب و روان متحمل شرایط سختیست که بنده دورادور مطلع بودم و جز همدردی و دعای خیر برای بهبود حالشان و تواضع و تکریمشان هیچ ندارم.
حالا پیام کوتاه این برادر بزرگوار که مهر تایید بر کتاب مرد ابدی ، لااقل در فصلهای جلد ۳ که روایت آخرین سالهای جهاد #شهید_حسن_طهرانی_مقدم در پادگان مدرس میزند، و یادآور حال خوش انس با ۳۹ شهید عزیز مدرس است، درین روزهای تلخ شهادت فرماندهان عزیز و بزرگ جبهه مقاومت اسلامی، یاد خوش تمام شهدای مدرس را برایم زنده کرده است...
شعار نیست.
تجربه یک روز و یک صحنه نیست.
واقعیتیست که ۳۹ شهید عزیز و غریب مدرس، یاور و حامی و برادران پرمهر و قدرتمند من بودند برای درک و خلق صحنههایی که زیستند و بیشک، بدون عنایتشان، این کتاب، چنین جان نمیگرفت.
امیدوارم مسئولان هم، قدر کتاب را بدانند.
🚩خدایا مرا از دایره لطف این شهدا هرگز خارج مکن... و به آنها برسان..
#مرد_ابدی
#شهیدان_اقتدار
#جانباز
#دلتنگیهای_یک_نویسنده_کوچک
https://eitaa.com/lashkarekhoban
امروز؛ روز خاص زندگی ما بود و
هست.
هنوز میتوانم وقتی به روزی که مصمم و مطمئن به او بله گفتم؛ با آرامش فکر کنم.
خیلی طوفانها گذراندیم که بیشترش از بیرون بر ما تحمیل میشد. اما زندگی همین است دیگر...
خدا را شکر میکنم امروز، روزیه که من همسر جانباز شدم. خدا با یک واژه دلم را بزرگ و قوی کرد.... حالا هر رزمنده مسلمانی که زخم ماندگاری نصیبش میشود، من مطمئنم خدا قلب پاک دختری را هم برای پذیرش این رنج در راه خودش، مهیا میکند. گرچه امتحان بسیار دشواریست... اما هر چیز مهمی دشوار است و زیبایی در همین است.
#ما
#جانباز
#ازدواج_با_جانباز_قطع_نخاع
https://eitaa.com/lashkarekhoban
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بله ...همیشه کسانی هستند در راهی که قبولش دارند، عشقی که دوستش دارند؛ بهترین سرمایهشان را دریغ نکنند...
این، قانون هستی ست.
خدا غیور است و کسانی که در راه او، زخم خوردهاند عزیزتر خواهند شد... ( اگر در تلاطم دنیا خود و آرمانهایشان را گم نکنند) ...
تا باد، چنین بادا
فیلم عقد یکی از جانبازان حادثه انفجار پیجرها در لبنان که چندی پیش منتشر شد و دوستش دارم.یادآور راهیست مشترک انشاءالله رسیدن به مقصدی زیبا و مشترک ( رضای خداوند و رضای حضرت رسول الله و اهل بیت علیهمالسلام) 🤍🤍
#جانباز
#لبنان
https://eitaa.com/lashkarekhoban
سلام خدمت شما خانم سپهری ، آجرک الله
این عکس برادرم یوسف رو یک نکته خاص کرده
اینکه صاحب عکس و عکاس هر دو شهید شدن
این عکس رو شهید نواب با اون دوربین که همیشه همراهش بود از یوسف انداخت و به شوخی گفت: این عکس کاغذی شو بهت میدم بزار واسه بعد شهادت ت بمونه
این روزها تقریبا ده روز هست خیلی درد دارم و واقعا سخت بهم میگذره کتاب مرد ابدی واقعا به خاطر زحمات شما و اون عنصر خلوص نیت در کنار گمنامی این شهدا برای آیندگان خاص خواهد کرد
تشکر از زحمات شما ، کتاب را در منزل مادرم برای مادرم که اصرار داشت برایش بخونیم خواندم ,خودم نتونستم ادامه بدم چون واقعا تداعی خاطرات باعث ایجاد حالت خاصی میشه و منو میبره توی روز اتفاق و بخاطر همین هر بار خواهرم و بقیه برایشان میخونن کتاب رو
حیف و واقعا افسوس که جاماندیم
🍃🍃🍃
نویسنده متن فوق، برادر عزیزمان آقای یونس قارلقی، از بچههای مدرس، کسی که حاج حسن طهرانیمقدم را درک کرد و از مهمترین راویان کتاب مرد ابدی در بخشهای پایانی هستند.ایشان از بازماندگان مدرس در روز حادثه هستند و از جانبازانی که سختی ایام پس از شهدا را با همه وجودشان درک میکنند.. خدا به ایشان و خانواده محترمشان صبر و توان مضاعف و اجر کثیر بدهد.
گاهی درباب #کتاب_مرد_ابدی به من پیام میدهند...
پیامهایی که بر صدق کتاب و تایید روح حاکم بر آن فضا و این کتاب، گواهی میدهند و برای من بسیار ارزشمندند...
#شما_و_مرد_ابدی
#بچههای_مدرس
#جانباز
https://eitaa.com/lashkarekhoban
شب عجیبی بود...
او درد میکشید
من فقط نگاه
مشکلات دست به دست هم داده بودند...
نگرانی
درد
شرم
- جوونی ما به فدات حسین جان!
در قلبم سینهزنی بود... گویی سلولها دم گرفته بودند.
این مرد؛
این رزمنده مجروح اسلام
در برابر چشمان من بود. مبارزاتش را دیدهام. میبینم. نامی و عنوانی و القابی نه میخواهد و نه دارد.
همان اسم مسما برازنده اوست...
- جوونی ما به فدات حسین جان
شیر شدهام انگار
کمر درد و سیاتیک و همه چیز پر کشیده وقتی قرارست کاری ویژه برایش بکنم و کمی تسکین یابد...
جوان شدهام... فارغ از تمام دردها... بار تمام سختیهایی که درین سالها بر دوش کشیدهام. مخصوصا توهینها و تلخیهای ناروایی که در حاشیه کتابهایم به کامم ریختهاند!
آه ای روزگار!
چه معلم خوبی هستی.
روزگاری بود فکر میکردم در ابدیت، نیازی به نسبتی که با همسر جانبازم دارم، نخواهم داشت...
فکر میکردم نوشتن و زنده نگاه داشتن نام صدها شهید و زحمی، در لشکر خوبان، در نورالدین پسر ایران، در مرد ابدی و ... صحیفه اعمالم را پربار کرده و ...
آه!
چه اشتباهی! چه کوته فکری! من اینجا هستم. اینجا به عنوان همسر یک جانباز صبور و صادق و بیصدا و این، همهی اندوخته راستین من است....
دم گرفتهاند سلولهایم
....جوونی ما به فدات حسین جان!
بگذار مدعیان نامرد گیج بمانند از عباراتی که راهشان نخواهد داد...
ما را حسین به زخمی و نگاهی خریده است... شهادت آزمون دشواریست اما جانبازی... آه!!
ای جان گداخته... ای شوکران نوش رنجهای محمد و علی و فاطمه؛ ای سینه سپر کرده در راه "لا" به هر چه غیر اوست... آرام و پاک و راضی بمان ای جان جانباز ... پرقدرت و پرامید چونان که برازنده آخرین سپاه سربازان حقیقت است... .
۲۹ آذر ۱۴۰۳
م-سپهری
#جوونی_ما_به_فدات_حسین_جان
#جانباز
#همسر_جانباز
https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت زیارت ۹
امروز، زیارت مسجد کوفه، روزی نورانی گروه بود....
حقیقتا از عشاق اینجا هستم.... 😭😭😭
یاد جانبازانی میافتم که در سالهای گذشته، زمانی که جمع میشدیم و به مدیریت یکی از جانبازان فعال و مدیر کاروان شهرمان آقای دکتر حاج عباس دانشآرا که خودشان جانباز ضایعه نخاعی بودند، برای سال تحویل راهی عتبات میشدیم... از سال ۹۲ تا ۹۸ و قبل از شیوع کرونا...
بعضیها فکر میکردند به خرج دولت و رایگان راهی این سفرهاییم🙄🤕... خبر نداشتند اتفاقا کاروان نسبتا گرانتر هم بود بخاطر برخی خدمات ویژه مثل اتوبوس و یا هتلها که البته هر سال دورتر از حرم بودند و کیفیتشان بدتر میشد... آنها خبر نداشتند بعضی جانبازان، طلا میفروختند یا وام برمیداشتند تا هزینه سفر را بدهند... سفری که دلخوشی خیلیها بود... یاد میکنم جانبازانی را که روزی با هم اینجا بودین و درین سالها به دیار حق سفر کردند... جانباز نخاعی رحیم درخشان.. آقای متین جانباز قطع دوپای کامل، و خانم جانباز نخاعی بمبارانهای مراغه که اسمش را فراموش کردم ...
روحشان شاد ... لطفا درین شب جمعه، همه شهدا و عزیزان به حق پیوسته خودتان را هم مهمان صلوات و فاتحهای فرمایید🌴
#مسجد_کوفه
#جانباز
https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت زیارت ۱۱
خوشبختانه بعضی جانبازان قطع دو پا حتی بالای زانو با این پروتزها میتوانند به خوبی راه بروند و معمولا دیگران به سختی متوجه میشوند....
درود بر کسانی که خط شکن مشکلات هستند
اخیرا شرکتهای دانش بنیان ایرانی پروتزهای بسیار عالی ساختهاند...🇮🇷
پروتزها همیشه برای جانبازان چالش داشتهاند...
برای مخاطبان #کتاب_مرد_ابدی عرض کنم که یکی از اولین نیروهای موشکی که حکممربی آموزش نظامی هم برای شهید طهرانی مقدم و دیگران داشته، یعنی آقای سید مهدی وکیلی، پروتزها پایش را خودش درست میکرده...
بله... یکی از ۱۳ نفری که پاییز سال ۱۳۶۳ به سوریه رفت، این جانباز پرتوان اسلام بود که البته مربی جدی و سختگیری بود و سوریها هرگز نفهمیدند یک پای او از مچ، مصنوعیست.
زنده باد جانبازانی که سختیها را با اراده خود شکستهاند و میشکنند...
اگر با زندگی برخی ازین جانبازانآشنا شوید، روحتان بزرگتر میشود☺️🇮🇷
#جانباز
https://eitaa.com/lashkarekhoban
از وقتی همسر جانباز شدم، خیلی چیزها را
ذره ذره
در طول سالها
یاد گرفتم؛ بیشتر یاد گرفتم...
بیشتر... تا ملکه جانم باشد:
از جمله
اینکه
در پناه نام شما
ای حضرت امالبنین دیگر دلهره تنهایی نباید داشت.
از احساس جانباز خانهام فهمیدم که شما برای جانبازان، مادرترید❤️
و ما خوشیم به روز دیدار
که رنج سالهای طولانی صبر بر درد مقدس را
به لبخند رضایت پیامبر عزیزمان
در وطن وصل
تنفس
و حتی
تبسم
کنیم
انشاءالله ❤️
آن روز؛
خوشا جانبازان ...
خوشا صبوران سربلند ...
میلاد حضرت دلدار علمدار، حضرت برادر، جناب ابالفضل العباس علیهالسلام بر عشاق اباعبداللهالحسین، بر مجاهدان و محبان و صابران، کسانی که در راه اسلام و انقلاب اسلامی ایران 🇮🇷 زخمهای ماندگار دارند، مبارکباد.
#یا_ابالفضل
#امالبنین
#جانباز
https://eitaa.com/lashkarekhoban