eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
731 دنبال‌کننده
580 عکس
275 ویدیو
2 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴روایت زیارت ۱ بعد از سالها، یعنی دقیقا پس از ۵ سال و ۱۰ ماه، با جمعی از جانبازان بالای هفتاددرصد ، دعوت شده‌ایم به دیدار😍😭... دیدار مهربانترین پدر🤍 ... بفرمایید درین سفر با گروه ما همراه شوید... 😇 همیشه سفر گروه زیادی از جانبازان ویلچری، تلخ و شیرینی‌های فراوان دارد و در جابه‌جایی‌ها با معطلی‌ها و مشکلات زیاد همراهست... شاید برای بسیاری از شما چندان جالب نباشد... و شاید تذکر خوبی باشد بر نعمتهای ساده‌ای که داریم و دارید... همین قدم اول، بیش از یک‌ونیم ساعت معطلی داشتیم تا وقت اذان ظهر، این وقت، برای همسرجان این‌گونه گذشت تا کمی بدخوابی‌های شبانه جبران شود 😇😄 https://eitaa.com/lashkarekhoban
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت زیارت ۲ سوار شدن ویلچری‌ها حتی به اتوبوس‌های مخصوص هم به آسانی که تصور می‌شود نیست. یعنی عمرا، خود فرد ویلچری نمی‌تواند تنهایی سوار شود!! اینجا دو نفر کمک می‌کنند! البته اگر فردی که از پشت هدایت می‌کند و هل می‌دهد قوی و کاربلد باشد، می‌تواند یک نفره هل دهد... همسران و فرزندان جانبازان همگی بلدند، البته اگر توان جسمی‌ همسران کم نشده باشد و بچه‌ها به اندازه کافی بزرگ باشند... پسر من از ۷ سالگی ویلچر پدرش را جابه‌جا می‌کرد. در اوج ناباوری من که نمی‌خواستم این قدر مسئولیت به عهده بگیرد... خیلی از جانبازان‌نخاعی هم که متاسفانه بچه‌دار نشده‌اند، همیشه همسر بزرگوار یا نزدیکان-اگر باشند- بهتر از همه این کارها را بلدند... خدا را به خاطر نعمت پاهای سالم هر روز شکر کنید و برای جانبازان صبر و برای خانواده‌شان سلامتی مسئلت کنید... https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت زیارت ۳ خب، شاید بد نباشد همین یک تصویر کوتاه هم بهانه بشود برای گفتن این که برای امثال ما، کنار هم نشستن در اتوبوس، تقریبا هرگز میسر نخواهد شد. اوایل ازدواج، یاد اردوها، سفرهای دانشجویی و ... هیجان و لذت سفر با جمع‌های جوان مثل خودمان، (شما فکر کنید کمی) آزارم می‌داد. چون می‌دانستم دیگر ممکن نخواهد شد. خلاصه، جانبازی با همین چیزهای کوچک و از یاد رفته، ذره ذره هم خود جانباز و هم همسر و خانواده‌اش را بزرگ‌می‌کند... . این، بهترین سفر و بهترین امکاناتی‌ست که در اختیار جانبازان قرار گرفته و ما کاملا قدردانیم. خب، خداحافظ تهران😊 https://eitaa.com/lashkarekhoban
این گل‌ها را به مناسبت روز میلاد امام علی علیه السلام در هتل (جانبازانی که از شهرهای مختلف آمده بودند از شب قبل اسکان داشتند) هدیه دادند. ما جا نگذاشتیم. می‌خواهیم ببریم هدیه برای حرم آقاجانمان... گفتند در عراق فردا سیزده رجب است. اشکم درآمد... خیلی شکرت می‌کنم خدایا، خیلی دقیق بود این زمانبندی... این صف، سوار شدن به هواپیماست که برای جانباز ویلچری به کمک نیروهای خدمات ویژه ممکن است. در این سالها، ماجراهای تلخ و شیرین فراوان داشته‌ایم با این خدمات ویژه.. کار مهمی که متاسفانه قدر و شان لازم برای آن در نظر گرفته نمی‌شود. ان‌شاءالله نایب الزیاره شما عزیزان همراه خواهیم بود.. درین صف ویلچرها ، در این کاروان، حتما کسی یا کسانی هستند که خیلی خیلی مورد لطف و نظر مولایمان هستند... من باور دارم... به‌واسطه آنها، ان‌شاءالله ما هم محروم از نظر لطف پسر منتظر علی علیه‌السلام نشویم😭🤍😇🤍🤲 https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
روایت زیارت ۸ خب... همیشه مهمترین مشکل ظاهری یک جانباز یا معلول و کسی که مجبور و وابسته به ویلچر است تردد در فضای شهری‌ست... کاش می‌شد گفت و آنها که باید ، می‌شنیدند که این دشواری‌های تردد در شهرها چه سهم مهمی در انزوا و محرومیت از حضور در جامعه برای جانباز و خانواده‌اش دارد... اینجا اگر این جوانان که آماده کمکند نبودند، واقعا امکان نداشت تردد کرد... خلاصه خدا قبول کند😅 https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت زیارت ۱۶ ما مسیر سختی طی کرده و می‌کنیم که ان مع العسر یسری ترجمان آن است. شما فقط یک صندلی چرخدار ببینید و مردانی که جسم جوانشان در جهاد اصغر در هم شکست و موی سرشان در جهاد اکبر سپید شده است..... یک بیت قدیمی را روز عقد نوشته و به دیوار زده بودند. وصف حال کدام دردمند عاشقی بود که فرمود؛ بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را آن چنان برافشانم کز طلب خجل مانی... ان‌شاءالله وصف حال جانبازان صبور و مومن به راه و وعده‌های الهی‌ست ... https://eitaa.com/lashkarekhoban
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ورودی حرم مطهر حضرت ابوالفضل علیه‌السلام، ایستادیم تا جانبازانمان وضو بگیرند... روز قبل همسر یکی از جانبازان بما گفت من در حرم حضرت عباس؛ هیچ وقت برای تفتیش و این چیزها نرفتم، بلکه همیشه از ویلچر همسرم می‌گیرم و تا کنار ضریح بهمان راه می‌دهند که برویم... خیلی خوب بود. خیلی... خدام حرم، در شیب ورودی خودشان ویلچر را می‌بردند گویی باور نمی‌کردند از عهده ما زنها بر می‌آید، شاید هم دوست نداشتند وقتی خودشان هستند ما این‌کار را بکنیم... گرچه اتفاقا اینجا، همان جایی بود که دوست داشتم با هم برویم... و قلبم قرص شود که روز دیدار اصلی هم ان‌شاءالله همین‌طور، راحت، بی‌تفتیش😭 اذن عبور می‌گیریم... از جایی به بعد، دیگر فیلم نگرفتم. خدایا! ما را هم پاکیزه بپذیر.... https://eitaa.com/lashkarekhoban