eitaa logo
تاملات - محمد علی لیالی
281 دنبال‌کننده
823 عکس
173 ویدیو
52 فایل
تاملات فقهی فلسفی تاریخی سیاسی - محمد علی لیالی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
سیاسیون راه را یاد گرفته اند! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در سالهای اخیر٬ رفت و آمد چهره های سیاسی به قم به طرز کم نظیری افزایش یافته است. 🔸این پدیده قابل بررسی مسبوق به سابقه است. در هنگام تصدی دولت موقت٬ آنان هر هفته برای دیدار کاری با ٬ به قم می آمدند. این رفت و آمدها در طیف های دیگر هم وجود داشت؛ اعضای ٬ و بعدا ٬ ارتباط وثیقی با بیت آیت الله برقرار کردند. مسئله از چهره های حوزوی٬ آنچنان برای چهره های سیاسی مهم بود که در ماجرای با بیت ارتباط گرفتند و با هماهنگی وارد عملیات شدند!! در دوران نخست وزیری ٬ ارتباط وثیق وی با برخی از اعضای هیئت امنای برقرار بود و این ارتباط منجر به گفتمان سازی به نفع نخست وزیر توسط برخی طلاب رزمنده (بدون اطلاع از ابعاد ماجرا) در جبهه ها شد و در انتخاب مجدد وی اثر گذاشت! در دوران سازندگی اما ارتباط با قم در سطوح مختلف توسط شخص رئیس جمهور برقرار شد. یک تیم در دفتر تبلیغات مشغول به نوشتن به نام ایشان شد(بر اساس نکته برداری های اولیه وی). بعضی فضلا هم ارتباط شان به مبدل شد و تا پایان عمر باقی ماند و پشتوانه مشروعیت ساز شخص تلقی می شد. حتی در دوران هم٬ با وجود انتقادهای پرشمار به عملکرد و دیدگاه های اصلاح طلبان٬ هرگز ارتباط با قم قطع نشد و برخی به انحاء مختلف در انجام وظیفه موفق بودند. اوج این روابط در به مناسبت فاطمیه تبلور یافت و بر سوابق مضره پرده کشید. رئیس فعلی مجلس البته عالم زاده و به راه قم واردتر از دیگران بود. او که قبلا علی رغم حمایت چهره های سرشناس حوزوی٬ موفق به جلب اعتماد مردم برای ورود به نشده بود٬ اینبار با استفاده از تجربه آقای هاشمی٬ را از قم کلید زد و رای آورد که تا کنون هم روابط با قم با فراز و فرودهایی برقرار است. احمدی نژاد هم خوب می دانست که نباید قم را رها کند لذا از همان ابتدا ارتباط های گسترده ای با طیف های مختلف برقرار کرد و نتیجه آن در ساخت وسیع و اختصاص گسترده به برخی افراد و مراکز٬ نمود یافت! بررسی میزان تزریق حمایت مالی دولتی به قم در دولت نهم٬ موضوع جالبی است که حقایق زیادی را روشن می کند. با رودررو قرار گرفتن رئیس جمهور به اصطلاح دولت مهرورزی با رؤسای جمهور پیشین و رقابت با نخست وزیر دهه شصت٬ او قافیه را در قم باخت و روابط نوپدید بعضا مبتنی بر مسائل مالی٬ نتوانست بر پیوندهای قدیمی با قم غلبه کند! سرخوردگی احمدی نژاد قطع حمایت های دولتی را به دنبال داشت و برخی مراکز مجبور به تعدیل نیرو و کاهش فعالیت ها شدند‌ و زمینه برای گردش به سمت چهره ای جدید با رویکرد حوزوی فراهم شد. روحانی از همان ابتدای تبلیغات٬ بر قم تمرکز یافت و انصافا در ارتباط مؤثر با قم مؤفق بود. همین روابط پیچیده موجب شد که او در سفر به قم با برخی تشکل های ظاهرا غیر سیاسی مانند به جلسه بنشیند و در مواقف مختلف که جای اعتراض داشت٬ همین روابط حسنه٬ تیغ نقد و فریاد قمی ها را کند کند. در دوران روحانی٬ روابط دولتی ها با حوزویان وارد مرحله جدیدی شد؛ در این دوره اعضای هیئت دولت هرکدام به طور مستقل دیدار و ارتباط به حوزویان را پیگیری کردند. از قبل همین روابط توانست ریشه را قم بکند و در استانه دور دوم و بعد از زمزمه پایان کارش٬ فایل تماس تلفنی اش با یکی از مقامات معظم قم در کانال یکی از سران ٬ منتشر شد و احتمالا در انتخاب مجددش مؤثر افتاد. رئیس دفتر رییس جمهور و اخوی رئیس دفتر تبلیغات٬ توانست سخنانی هم سو با گفتمان اعتدال از زبان برخی بزرگان اخذ و نشر دهد. با مسئول پیشین حوزه خواهران امضا کرد. همزمان در قم برخی مؤسسات(مانند فهیم) در قم به تئوری سازی برای دولت مشغولند و همزمان شعار سر می دهند! انتشار لیست حمایت وزارت (با سکان داری یکی از اعضای پیشین دفتر تبلیغات) از برخی مراکز حوزوی٬ ابعاد روابط دولت با برخی حوزوی خاص را بیش از پیش نشان داد. در آخرین نمونه از روابط سیاسیون با حوزویان٬ با جناب آقای دیدار کرده و جملاتی در محاسن (بخوانید شبکه رای دولت اعتدال) از ایشان منتشر شده است‌. آنهم در آستانه فیلترینگ آن و علی رغم اعلام نظر علنی رهبر معظم و مراجع عظام تقلید نسبت به فیلترینگ این شبکه مخرب. حتما این دیدارها تصادفی یا از روی دلبستگی به حوزه برگزار نمی شود. در واکاوی ابعاد پیدا و پنهان این موضوع مهم در آتیه باید بیشتر سخن گفت. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
ندای استقلال از حلقوم وابستگی! درنگی در پدیده استقلال حوزه و حاشیه های بودجه مراکز دینی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹استقلال حوزه های علمیه از حکومت ها و حکام٬ یک اصل ثابت در همه ادوار تاریخی بوده و عنصر ممیزه روحانیت شیعی از حوزه های اهل سنت بوده است که سلاطین جائر را می خواندند! 🔹این ارتکاز تاریخی شیعه تماما مربوط به دورانی است که حکومت دینی استقرار نداشت و با این وجود در ادوار مختلف تاریخی٬ برخی از اجلا فقها و محدثین شیعی (مانند محقق کرکی و علامه مجلسی) را سراغ داریم که در حضور یافته و تأییدات مکتوبی هم از انان بجا مانده و موجب برداشت های غلط برخی (مانند دکتر شریعتی و..) مبنی بر بودن آن مفاخر اسلام شده است. با این وجود٬ در عصر انقلاب اسلامی با طایفه ای از معممین مواجهیم که در دوران ٬ حفظ تنها حکومت شیعی(پهلوی) را لازم و در مبارزه با او خدشه می کردند و گاهی پیش می آمد دعایی هم روانه آستان شاه آمریکایی می کردند(هرچند در اقلیت محض و سطوح نه چندان بالا بودند) اما اکنون با گذشت چهاردهه از استقرار حکومت دینی با محوریت ٬ همان جماعت که در مبارزه با خدشه می کردند٬ هرنوع تعامل و همکاری با نظام اسلامی را منافی با معرفی می کنند! کلمة حق یراد به الباطل!! در تمام چهار دهه پیشین هرگاه فاضلی پست گرفت٬ با نیش زهرالود این و ٬ مواجه شد! هر گاه بزرگی نصیحتی به نظام روا داشت٬ از او تصویر کردند تا پشتش سنگر بگیرند و قس علی هذا. در چند هفته اخیر و با مطرح شدن لایحه بودجه کل کشور٬ برخی جریان ها به طور تفصیلی به ماجرای بودجه مراکز دینی وابسته به حوزه اعتراض و جو سنگینی علیه روحانیت به راه انداختند. فارغ از دیدگاهی که نسبت به بودجه دولتی مراکز دینی داشته باشیم٬ توجه به چند نکته خالی از لطف نیست: ۱) این روزها کسانی از شعار دم می زنند که همه هویت شان در خلاصه می شود؛ یکی شان فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق(ع) است که اساسا هویتش حکومتی و دولتی است. مدتی عمامه بر سر گذاشت آنهم به واسطه سوابق دانشگاهی. بعدا در مراکز امنیتی خدمت کرد تا حالا که سر از فرهنگ درآورده و معلوم نیست دقیقا چه کاره دولت است. پدر خانم روحانی اش که روزگاری از اعضای ارشد دفتر آقای بود و بعدا فاصله گرفت و بعدتر وزیر اطلاعات عصر بود٬ در پیشرفت جناب ٬ در عرصه سیاست ایران تاثیر مستقیم داشت‌. حالا شعار استقلال از حکومت از جانب کسی که هستی اش در وابستگی دولتی خلاصه می شود٬ عجیب نیست؟! یکی دیگر شان وزیر ارشاد عصر اصلاحات و کارشناس لندن نشین شبکه ضدانقلاب است. او هم وقتی که جوانکی بود در مناصب حاکمیتی رشد کرد وزیر شد و زمانی طرفدار شدن ریاست جمهوری بود و بعدا فراری شد و حالا طرفدار است و فرزندش از سوی پادشاه بورسیه شده و اکنون از استقلال حوزه می نویسد! آن دیگری شان مدرسه عالی شهید مطهری درس خوانده و البته از همانجا عمامه برسرنهاده که اساسا مرکزی حکومتی است. پدرش هم همیشه مناصب عالیرتبه در نظام داشته است. آن دیگری پدرش در ابتدای انقلاب شهید شد و او همه هستی اش را وامدار نام پدر است و با استفاده از رانت نمایندگی انتشار آثار معلم شهید انقلاب اسلامی را نگه داشته و حالا که بدون انتساب به نظام کسی وجهه مستقلی برایش قائل نیست٬ مدعی استقلال شده است. آن دیگری ها شائبه وابستگی مالی شان به منابع مشکوک خارجی از لندن و پاکستان و غیره هنوز حل نشده و دعا برای ٬ ذکر ثابت مجالس رسمی شان است و کلمه ای علیه و و از آنان کسی نمی شنود و در عین حال٬ داعیه دار استقلال حوزه از نظام شده اند و همزمان مؤسسات اقماری شان از مواهب مالی حکومت٬ بهره مند است!(از این مقوله بیشتر خواهیم نوشت) آن دیگران که نظریه پردازی را به ابتذال کشانده و هویت شان را در برگزاری نشست های شبه علمی برای تئوریزه کردن منویات دولت اعتدال تعریف کرده و مخفی و آشکارا پول های کلان می گیرند و در عین حال بر حوزه مقدسه مظلوم خرده می گیرند. درنگی در پیشینه هویتی مدعیان استقلال حوزه٬ شبهه ای باقی نمی گذارد که این شبهه افکنی ها یک است و طبعا همه عزیزانی که تلاش کردند بدان جواب دهند٬ ناخواسته در تکمیل پازل این جماعت کمک کرده اند. به جای توجیه و جواب های جدلی٬ ضمن روشنگری پیرامون این پروژه خطرناک٬ باید رابطه نظام دینی و نهاد روحانیت موضوع گفتگو قرار گیرد. وقتی حضور فقهای طراز در دربار سلاطین جایر مورد اشکال هیچ یک از اعاظم نیست٬ چرا و چطور می شود که تعامل با نظام از هم بالاتر جلوه داده می شود؟ @rozaneebefarda