خداحافظ!
خداحافظ جمعههایِ بیخواب؛
خداحافظ ماشینهایِ بدون شیشهدودی؛
خداحافظ «ماشین رو نگه دارید، مگه نمیبینید مردم وایستادن»؛
خداحافظ «اتّقواالله»هایِ حین مناظره؛
خداحافظ مایهٔ غرورِ ایرانی؛
خداحافظ پروژههایِ افتتاحی؛
خداحافظ سفرهای پیدرپیِ استانی؛
خداحافظ دعای کارگرهای کارخانههایِ احیایی؛
خداحافظ مخاطب پیرمردی که گفت «خدا پدرت رو بیامرزه»؛
خداحافظ سیبْلِ توهینها، طعنهها و تهمتها؛
خداحافظ مخاطبِ تخریب و کنایههای خودی و بیخودی؛
خداحافظ «ما دنبال دوتا رأی حلالایم»؛
خداحافظ استقبالهایِ چشمگیر مردمی؛
خداحافظ «من تا تمامِ مشکلات حل نشود، به سفرهای استانی خواهم آمد»؛
خداحافظ سکوتِ مردانهٔ مقابل تخریبهای رقیب؛
خداحافظ دکترِ سلیمالنفسها؛
خداحافظ «من دردِ یتیمی را چشیدهام»؛
خداحافظ پیشانیِ بوسهٔ حاجقاسم؛
خداحافظ سربازِ احیاگرِ غیرت لهشدهٔ ما؛
خداحافظ مظلومِ هلهلهٔ بیوطنها؛
خداحافظ استخارهٔ خوبِ «به کی رأی بدم»ها؛
خداحافظ «برای این طلبهٔ خدمتگزار دعا کنید»؛
خداحافظ عبا و قبایِ خاکی بین سیل و زلزلهها؛
خداحافظ چشمانتظاریِ هشت ساله و ۱۶ ساعته؛
خداحافظ مخاطب «تمجید»هایِ آقا؛
خداحافظ سفرهای عادیشدهٔ روستایی؛
خداحافظ جشنهای احیایِ کارگاهها؛
خداحافظ شهادت حینِ خدمت؛ نه پشتِ میز؛
خداحافظ شجاعتِ قدمهای آقای وزیر و مواضعِ صریحِ شیعهگری؛
خداحافظ زبانِ بیلکنتِ دفاع از اسلام.
بیشتر از آنچه فکر کنی دوستت داشتیم؛ تو و یارانت را، ببخش که زیاد نگفتیم…
باز با از دستدادنها به خود آمدیم!
حالا مخالفینت راحتتر تخریبت میکنند و تو راحتتر سکوت میکنی!
حالا بدخواهانت اعداد و ارقام و آمار را بیشتر پیش میکِشند و تو در آسمانی!
خداحافظ آقاسید ابراهیم!
جدیجدی شهیـد شدی…
حالا کمی استراحت کن؛ خیلی خستهای…
#خادم_مردم #رئیسی