🏴 روضه قاسم ابن الحسن علیه سلام
شب عاشورا وقتی اباعبدالله خطبه خواند و مطالبش را بیان فرمود، ۔ قاسم ابن الحسن هنوز به سن بلوغ نرسیده بود. تردید برایش پیدا شد که آیا من هم فردا میتوانم به میدان بروم یا نه؟ آمد و عرضه داشت: عموجان! این سخنانی که شما فرمودید: فردا هر کس این جا باشد به شهادت میرسد و به بهشت میرود، آیا من هم جزو این شهدا هستم؟ امام خواست او را آزمایش کند، ببیند چه قدر قدرتِ جدا شدن از جان را دارد. سئوال کرد: عزیزم، مرگ نزد تو چه طور است؟
-عمو جان، شیرین تر از عسل. حضرت فرمود: حالا که این طور است، بله.
این منطق تعارف نیست. این جمله را نگفت که عمو خوشش بیاید، بلکه واقعاً اَحلى مِنَ العَسَل. [۱] رفتارش نشان میدهد که این حرف درست است. چون روز عاشورا بعد از شهادت علی اکبر، پیش اباعبدالله آمد.
[امروز این دلهای شما را روانه کنیم کربلا، کنار قبر قاسم ابن الحسن، یتیم امام حسن] عمو جان، اجازه دهید میدان بروم.
جان زهرا کربلایی کن مرا *** در ره قرآن فدایی کن مرا
عمو جان، دست رد به سینهام نزن. عمو جان، اجازه بدهید بروم جانم را فدای شما کنم. چه قدر قشنگ چه قدر زیبا! بالاتر از این سخن، خم شد لب هایش را روی پاهای اباعبدالله گذاشت: عمو، پایت را میبوسم، بگذار بروم.
عمو دستت را میبوسم، بگذار بروم. تعبير مقتل این است: فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ حَتّى أذِنَ لَهُ؛ [۱] مرتب افتاده بود رویپای عمو و التماس میکرد.
امام حسین خم شد دست هایش را زیر بغلهای قاسم برد: پاشو عمو، روی پای من نیفت. قاسم را در آغوش گرفت. سینه اش را روی سینه ی قاسم گذاشت. دو جا امام حسین سینه روی سینه ی قاسم گذاشت؛ یکی آن جایی که میخواست میدان برود، سینه روی سینه ى قاسم گذاشت. اشک در چشمان شان حلقه زد، آن قدر گریه کردند که هر دو غش کردند و روی زمین افتادند. [۲]
یک جای دیگر هم سینه روی سینه ی قاسم گذاشت. آن وقتی که آمد کنار بدن قاسم. بدن غرقه در خون مردم نگاه میکنند ببینند حسین چه میکند؟ آیا جوانها را صدا میزند؟ آیا میگوید: اهل حرم بیایید؟ اما یک وقت دیدند خم شد، دست زیر بدن قاسم برد؛ فَوَضَعَ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ؛ سینه روی سینه ی قاسم گذاشت.
حمید بن مسلم میگوید: من این صحنه را نگاه میکردم، دیدم اباعبدالله بدن را برداشت. پاهای این آقازاده روی زمین کشیده میشد. [۳] ساعداه قلبك يا أبا عبد الله، چگونه این بدن را پیش مادر بیاورد؟! مادر علی اکبر کربلا نبود اما مادر قاسم کربلابود. چطور این بچه را مقابل مادر بیاورد؟! نازدانه را به خیمه آورد. بعضیها گفته اند: بدن را کنار بدن علی اکبر گذاشت، یک دست به گردن علی اکبر انداخت، یک دست هم به گردن قاسم انداخت. گاهی میگفت: عزیز برادرم، بلند شو ببین حسین غریب مانده حسین تنها مانده!...
----------
[۱]: سوگنامه آل محمد، ص ۲۸۴ و ۲۸۳.
[۱]: بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۴.
[۲]: منتهی الامال، ص ۵۲۱: مقتل آية الله شوشتری، ص۱۶۳و۱۵۳.
[۳]: اللهوف، ص ۱۱۵؛ منتهی الامال، ص ۵۲۲ در کربلا چه گذشت، ص ۲۸۹ و ۲۸۷.
🏴 روضه علی اصغر علیه السلام
هفتم محرم است. مثل فردایی آب را به روی اباعبدالله بستند. البته گاهی غیررسمی آب به خیمهها میرسید، اما رسماً فرمان آمده بود که شریعه ی فرات را محاصره کنند و به لشکریان اباعبدالله اجازه ندهند. غالباً شب هفتم مرسوم است از علی اصغر ذکر مصیبت میشود. آن آقازاده ای که شهادتش امام حسین را خیلی متأثر کرد. من هم دلهای شما را روانه کنم کربلا.
شب هفتم است با چه حاجتی به مجلس اباعبدالله آمده ای؟ بعضی از بزرگان و علمای ما هر وقت کارشان گره میخورد، روضه خوان دعوت میکردند و میگفتند: روضه ی علی اصغر بخوان. روضه ی علی اصغر گره گشاست. شاید تنها جایی است که خداوند به اباعبدالله تسلیت گفته است؛ حسین حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ معلوم میشود که اباعبدالله خیلی از شهادت علی اصغر متأثر شد.
همه شهید شده بودند، علی اصغر آخری بود. اباعبدالله جلوی خیمه آمد: يا أختاه ناوِلینی وَلَدیَ الصَّغیرَ حَتّی اُوَدِّعه؛ خواهرم زینب، پسرم رابیاور ببینم. بعضیها میگویند: چرا مادرش را صدا نزد که فرزند را بیاورد؟ رباب که کربلا بود، چرا از مادرش نخواست بچه را بیاورد؟ من فکر میکنم اباعبدالله نمی خواست نگاهش در نگاه رباب بیفتد. نمی خواست شرمنده بشود.
بعضی از اهل ذوق میگویند: مادر دیگر نمی توانست بچه را نگه دارد، گاهی دست زینب بودگاهی دست سکینه. بچه از بس بی تابی میکرد، دست به دست میگشت آن لحظه، دست زینب کبری بود. لذا اباعبدالله بچه را از زینب
خواهرش خواست.
آنهایی که بچه ی کوچک دارند، میدانند وقتی بچه شان مریض میشود پدر و مادر چه قدر بی تابند. آدم احساس میکند که خانه خاموش میشود. حال شما ببینید بچه بغل ابی عبدالله آمده با لبهای خشکیده، صورتی که از شدت تشنگی رو به زردی نهاده، لبهایی که مثل چوب به هم میخورد و دیگر توان سخن ندارد.
یک نقل این است که امام حسین بچه را مقابل دشمن نیاورد. اباعبدالله بچه را دست خودش گرفت، لبهای مبارکش را آورد تالبهای علی اصغر را ببوسد، قبل از آن که لبهای حسین به لبهای علی اصغر برسد تیر به گلوی علی اصغر برخورد کرد و گلوی علی اصغر را شکافت.
بعضیها این طور نوشته اند: اباعبدالله، نازدانه را مقابل دشمن آورد، از دشمن آب درخواست کرد، [۱] اما همین قدر میدانم که امام حسین نتوانست بچه را داخل خیمه بیاورد. میدانست اگر این بچه را داخل خیمه بیاورد با این که علی اکبر را آورده بود، قاسم را آورده بود، اما ممکن بود دخترها، بچهها دورش حلقه بزنند مادرش جان بدهد. لذا اباعبدالله علی اصغر را داخل خيمه نياورد، همین طور قنداقه ی خونین را دور صورتش میچرخاند.
ساعَدَاللهُ قَلبكَ يا اباعبدالله. قربان دل داغدارت حسین. تو که داغ دیده بودی این هم اضافه شد. تو داغ جوان دیده بودی، داغ عباس دیده بودی، داغ پسر برادر دیده بودی. دیگر نگذاشت این جنازه داخل خيمه بماند. آمد پشت خیمه، زینب هم همراهش. چون زینب همه جا همراه اباعبدالله بود؛ حَفَرَ بِجَفن سیفه؛ شمشیر
را در آورد با نوک شمشیر یک قبر کوچک حفر کرد، نازدانه را داخل قبر گذاشت. [۱]
صلی الله عليك يا مظلوم یا ابا عبد الله، صلى الله على روحك و بدنك و جسدک و على قلبِكَ المهموم
----------
[۱]: بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۶: اللهوف، ص ۱۱۵؛ منتهی الامال، ص ۵۳۲: مقتل آیت الله شوشتری، ص ۱۸۱.
[۱]: منتهی الامال، ص ۵۳۲، در کربلا چه گذشت، ص ۳۱۴.
منبر - حجت السلام و المسلمین رفیعی - 14020430.mp3
6.62M
🎧 #صوت
#منبر_ حجت الاسلام والمسلمین رفیعی
🏴 دهه اول محرم
📆 جمعه (۱۴۰۲/۴/۳۰)| قم
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمی نوری همدانی «مدظله العالی»
#عزاداری_امام_حسین (علیه السلام)
#دهه_اول_محرم
#نوری_همدانی
منبر -حجت الاسلام رفیعی -14020431.mp3
6.39M
🎧 #صوت
#منبر_ حجت الاسلام والمسلمین رفیعی
🏴 دهه اول محرم
📆 امروز شنبه (۱۴۰۲/۴/۳۱)| قم
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمی نوری همدانی «مدظله العالی»
#عزاداری_امام_حسین (علیه السلام)
#دهه_اول_محرم
#نوری_همدانی
15.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آبروی پیامبر (ص) را نبریم...
اصلاح امر آخرت
0x7accf5f_720p.mp3
7.46M
🎙 اصلاح در کلام حضرت علی علیه السلام
🏴سخنرانی دکتر رفیعی شب سوم محرم
#منبر_کامل
🕘 زمان: ۳۰ دقیقه
🗂حجم: ۶ مگابایت
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چهار هدف قیام امام حسین علیه السلام
🪐پویش اطعام حسيني 🏴
غذای حسین(ع) می پیچد
نذر بهانه ای است
برای ارادت
قصد داریم توی این دهه محرم نذری به نیت امام حسین ع درست کنیم و پخش کنیم
هرعزیزی که دوست داره در این نذر حسینی شریک بشه فقط می تواند با پرداخت مبلغی توی این ثواب عظیم سهیم بشه
اگر حاجت داری اگر دوست داری تو هم سهیم بشی در نذر امام حسین (ع) اگر میخوای ثواب این کار نیک رو برای امواتت بفرستی اگر دوست داری برای امام حسین (ع ) قدمی برداری میتونی ما رو در این نذر حسینی یاری کنی
شماره کارت واریزی👇
5894631520317165
به نام ابراهیم لک زائی
در این مورد سوالی داشتید به این آیدی پیام بدید 👇
@Good13578
🪐پویش اطعام حسيني 🏴
غذای حسین(ع) می پیچد
نذر بهانه ای است
برای ارادت
قصد داریم توی این ماه محرم نذری به نیت امام حسین ع درست کنیم و پخش کنیم
هرعزیزی که دوست داره در این نذر حسینی شریک بشه فقط می تواند با پرداخت مبلغی توی این ثواب عظیم سهیم بشه
اگر حاجت داری اگر دوست داری تو هم سهیم بشی در نذر امام حسین (ع) اگر میخوای ثواب این کار نیک رو برای امواتت بفرستی اگر دوست داری برای امام حسین (ع ) قدمی برداری میتونی ما رو در این نذر حسینی یاری کنی
شماره کارت واریزی👇
5894631520317165
به نام ابراهیم لک زائی
در این مورد سوالی داشتید به این آیدی پیام بدید 👇
@Good13578
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ محرمی🖤
#محرم
#امام_حسین
✾•┈••✾✨🖤✨✾••┈•✾
✾•┈••✾✨🖤✨✾••┈•✾
🪐پویش اطعام حسيني 🏴
غذای حسین(ع) می پیچد
نذر بهانه ای است
برای ارادت
قصد داریم توی این ماه محرم نذری به نیت امام حسین ع درست کنیم و پخش کنیم
هرعزیزی که دوست داره در این نذر حسینی شریک بشه فقط می تواند با پرداخت مبلغی توی این ثواب عظیم سهیم بشه
اگر حاجت داری اگر دوست داری تو هم سهیم بشی در نذر امام حسین (ع) اگر میخوای ثواب این کار نیک رو برای امواتت بفرستی اگر دوست داری برای امام حسین (ع ) قدمی برداری میتونی ما رو در این نذر حسینی یاری کنی
شماره کارت واریزی👇
5894631520317165
به نام ابراهیم لک زائی
در این مورد سوالی داشتید به این آیدی پیام بدید 👇
@Good13578