eitaa logo
مسیر روشن🌼
59 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
15 فایل
ارائه نظرات و پیشنهادات: @eshgh_yaani_ye_pelak
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ورزش سلامتی شادی! این ۶ کلمه رو میتونید تو بازی‌های بین‌المللی نوروزگاه ببینید! 🔹 ایرانی که همین چند ماه قبل متهم بود به عدم ، امروز میزبان زنان ورزشکار از ۲۲ کشور جهان در ۹ رشته ورزشی است. ✍ «سعید ساداتی»
مسیر روشن🌼
〰〰🍃🌸🍃〰〰 بسم الله الرحمن الرحیم #چراغ_همیشه_روشن #قسمت_دوازدهم تا زمانی‌که خانه‌ی ام‌اساور تر و تمی
〰〰🍃 🌸 🍃〰〰 بسم الله الرحمن الرحیم تلفنی از معصومه اسم و آدرس دکتر علی را می‌پرسم. اما برای اینکه نگرانش نکنم، می‌گویم برای دیدن پرونده پزشکی علی می‌خواهم. خدا را شکر بیمارستان نزدیک‌مان است. به علی نگاهی می‌اندازم، رنگش زرد زرد شده‌ است. دلم خالی می‌شود از دیدن رخساره‌اش. همین که می‌سپارمش به پرستارها، زانوهایم کم می‌آورد و وسط بیمارستان رها می‌شوم. پرستار دیگری که همان حوالی پرسه می‌زند، به سمتم می‌دود، بازویم را می‌گیرد، بلندم می‌کند و مرا روی صندلی کنج راهرو می‌نشاند. آبی را که پرستار برایم آورده، خورده و نخورده به جواد زنگ می‌زنم تا برود دنبال خواهرش؛ شیرفهمش می‌کنم که موضوع را آرام به معصومه بگوید و مراعات حالش را بکند. مردی سن و سال‌دار که عینک ته استکانی و کلاه قاجاری‌اش توی ذوق می‌زند، چشم دوخته به من و به طرفم می‌آید. -داداش شما بابای اون بچه هستی؟ اشاره می‌کند به اتاق علی -بله. _آق دکتر کارت داره داداش. به اتاق علی می‌روم؛ با چشمان بی‌حالش نگاهم می‌کند، ذوق‌زده از اینکه به هوش آمده است پیشانی‌اش را می‌بوسم. تازه یادم می‌افتد که دکتر صدایم کرده بود. رو بر‌می‌گردانم سمت روپوش سفید، نگاهم از هیکل ورزشکاری‌‌اش می‌رود روی چهره‌‌ی خندانش. -آقای ذاکری خداروشکر حال علی آقا رو به بهبودیه؛ اتفاق امروزم فقط به‌خاطر افتادن قند خونش بود و فشارش که خیلی اومده پایین. سرش را چرخاند سمت علی و ادامه داد: -فقط علی آقا باید مراقب تعذیه‌اش باشه و مواد مغذی بخوره، تا زودتر مریضیش رو شکست بده. ✍ز.فرخی 〰〰🍃 🌸 🍃〰〰
سلام دوستان یه بحثی داریم با دخترامون درباره اینکه اصلا چرا ما دختریم؟ چرا پسر نیستیم؟؟ ببینید چقدر پسرا آزادن و چقدر راحت هر کار بخوان می کنن هر وقت هر جا خواستن میرن و از این حرفا🤔🧐🧐 دنبال جوابیم🤗🌸 میشه راهنمایی مون کنید⁉️🙏 @eshgh_yaani_ye_pelak
2.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 فیلم سینمایی دیزی کوئوکا ترسناک ترین حیوان دنیا ۲۰۲۰ عنوان اصلی: daisy Quokka: world s scariest Animal سال تولید: ۲۰۱۹ کارگردان: Ricard Cussó تهیه کننده: Kristen Souvlis Nadine Bates نویسنده: Ryan Greaves شرکت تولید کننده: Like a Photon Creative کشور تولید کننده: استرالیا زمان پخش: ۸۹ دقیقه 🔺موضوع: ترویج لیبرالیسم
مسیر روشن🌼
🛑 فیلم سینمایی دیزی کوئوکا ترسناک ترین حیوان دنیا ۲۰۲۰ عنوان اصلی: daisy Quokka: world s scariest A
🛑 فیلم سینمایی دیزی کوئوکا ترسناک ترین حیوان دنیا ۲۰۲۰ 🔻 دیزی یک دختر کوچولو بسیار دوست داشتنی و خوش چهره است. حیوانی شبیه به سنجاب که با شخصیت پردازی فوق العاده، داستانی مهیج را از تلاش او برای رسیدن به رویا خود به تصویر می کشد. خانواده او به خاطر با نمک و زیبا بودن ذاتی، شغل «مدل بودن» را به صورت طبیعی و موروثی دارند. توریست ها با آنها عکس می گیرند و خانواده از دختر خود می خواهد از استعداد خدادادی خود یعنی زیبای چهره کمال استفاده را ببرد و با لبخند زدن در کنار هر توریست غریبه ای و عکس کارت پستال گرفتن درآمد و شغل خانوادگی را ادامه دهد (!!!) ولی دیزی به صورت اتفاقی جذب مسابقات ترسناک ترین حیوانات می شود و دوست دارد با پیروزی در این مسابقات تبدیل به ترسناک ترین حیوان بشود. دیزی به خاطر کسالت بار بودن شغل خانوادگی ( ... و نه شرم آور بودن) و نیز مهیج بودن رویای خود برخلاف ذات طبیعی و مادرزادی اش دست به این کار میزند و در مسابقات شرکت می کند. 🔺تابو نشان دادن جنسیت، ذات، توانایی‌ها و محدودیت های طبیعی، تقیدات مذهبی، ملی، اجتماعی، فردی، خانوادگی و ... و تلاش برای شکستن این تابوها جزو لاینفک اکثر آثار پویا نمایی غربی است و نکته اول همین ممارست دستگاه های فرهنگی غربی برای نهادینه نمودن تفکر لیبرالیسم در اذهان کودکان و نوجوانان است. 🔺نکته دوم اینکه، خانواده ها دغدغه‌مند باید بجای ممانعت از تماشای این آثار با مطالعه و مختصر توضیحی، خود و خانواده شا‌ن را نه تنها در مقابل اثرات خاموش و پنهان و در این حال مخرب و عمیق این دست از آثار مصون نمایند، بلکه آن را تبدیل به کارگاه های خلاقانه ورزیدگی ذهن برای تحلیل درست مسائل پیچیده تر کنند (که نیاز مبرم امروز ماست)؛ بدین ترتیب که به فرزند خود این توضیح را ضمن این فیلم بدهند که، تلاش برای رسیدن به رویاها امری است درست و صحیح ولی تغییر و یا شکستن قابها و قالبها طبیعی و ذاتی و ماهیتی نه تنها کار درست و صحیحی نیست بلکه باعث بر هم خوردن نظم طبیعت، جامعه و زندگی فردی می شود. 🔺نکته سوم اینکه، هسته های اندیشه ورز و اتاق های فکر جبهه رسانه‌ای نیروهای انقلاب و دغدغه‌مندان عرصه جهاد تبیین باید به این عرصه توجه ویژه داشته باشند و نباید با انداختن تمام تقصیرات معضلات و مشکلات فرهنگی به گردن فضای مجازی، از سایر عرصه های فرهنگی غافل شوند.
هدایت شده از ♻«جهاد تبیین»♻
🏳️مطالعه رمان در ایام تعطیلات 💠رهبر انقلاب: ‼️هیچ بیانی نمیتواند تاریخ را مثل داستان و رمان بیان کند! ۷۵/۲/۳۱ ‼️در بین شیوه‌های بیان هنری آن چیزی که در مجموع بیشتر موثر است، رمان است؛ حتی از سینما بیشتر، اصلاً نمیشود شبیه رمان چیزی پیدا کرد! ۷۲/۷/۲۵ ‼️رمان را فقط برای این نمینویسند که کسی سرگرم بشود؛ رمان پیام دارد، رمان نحوه زندگی را به خواننده خودش تعلیم میدهد! ۷۷/۱۰/۲۴ ‼️من جوانان بسیاری را دیدم که حتی به مطالعه رمان هم میل ندارند، یک رمان را چند صفحه میخوانند بعد میگویند دیگر حوصله خواندن نداریم، در حالی که حاضرند تبلیغات ۲۰ دقیقه‌ای تلویزیون را ببینند اما حاضر نیستند در این ۲۰ دقیقه چند صفحه رمان بخوانند، حالا نمیگویم کتاب علمی و سیاسی و اجتماعی بخوانند، همان رمان هم نمیخوانند، این ناشی از عدم اعتیاد به کتاب است متاسفانه مردم ما میل کتابخوانی ندارند و معتاد کتاب نیستند! ۷۶/۸/۱۹ 📸 پوستر ۳۰ رمان نویسندگان خارجی توصیه شده رهبری...
221.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛱احساسات ما چه پیامی را دارد ؟ 🌸🍃افسردگی میگه : سبک زندگیم خوب نیست و راکد بودن رو باید رها کنم و به جای حس بیهوده بودن حس مفید بودن رو تقویت کنم؛ ✨اضطراب میگه : خودم رو بیش از حد درگیر مسائلی کرده ام که ارتباطی به من ندارند.(تمرینات ورزش وتمرینات ذهن گاهی بسیارموثر است) 🌸🍃استرس میگه : روی مسائل زندگیم تسلط ندارم و باید مهارتهام رو افزایش بدم و نیاز به مرتب کردن زندگیم دارم؛ ✨کمبود اعتماد به نفس میگه : من به وعده هایی که به خودم میدم عمل نمیکنم و دیگه نمیتونم روی خودم حساب کنم.(تمرکز بر روی نقاط مثبت شخصیت،دستاوردها، و فعالیت های سازنده بهترین گزینه ها برای بالا بردن اعتماد به نفس ازدست رفته است) 🌸🍃 و نکته پایانی ! در واقع تمام احساس های منفی در باطن خود پیامی دارن و اشاره به نقطه ضعفی از ما می‌کنند پس به جای فرار،انکار یا از بین بردن این احساسات منفی، به مفهوم و معنای پیامی که برای ما دارن توجه کنیم. ✍عین ❄️⛄️❄️
3.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قبل از رفاه و آسایش و عافیت طلبی، نیست، به شدت فشرده می شوید و امتحان می‌شويد! ✨شرط تحقق ظهور، برپائی امر به معروف و نهی از منکر هست✨ (تفسیر آیہ۴۰ و ۴۱ سوره حج)
14.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آیا می‌دانید سواد رسانه‌ای تنها به پیام‌های رسانه‌ای محدود نمی‌شود؟! 🆔 @savad_rasan
مسیر روشن🌼
〰〰🍃 🌸 🍃〰〰 بسم الله الرحمن الرحیم #چراغ_همیشه_روشن #قسمت_سیزدهم تلفنی از معصومه اسم و آدرس دکتر عل
〰〰🍃 🌸 🍃〰〰 بسم الله الرحمن الرحیم علی را از بیمارستان با خیال راحت ترخیص می‌کنم. از دور ام‌اساور را می‌بینم که به همراه معصومه به طرف بیمارستان می‌آیند، پشت سرشان هم جواد... چپ‌چپ نگاهش می‌کنم که چرا آن‌ها را به اینجا آورده است. شانه‌اش را بالا می‌اندازد و با چشم، اشاره‌ای به معصومه می‌کند. به او حق می‌دهم حریف خود معصومه نیست، چه برسد وقتی پای ام‌اساور هم در میان باشد، حرفش را یک کلام می‌زند و راه می‌افتد. معصومه همین که علی را کنارم می‌بیند پا تند می‌کند به سمت ما. -الهی دورت بگردم مامانی، خوبی پسرم؟ -آره عزیزم! حالش خوبه دکترش گفت فقط قند خونش افتاده بوده و جای نگرانی نیست. معصومه آرام اشک‌هایش را پاک می‌کند و روی علی را می‌بوسد. ام‌اساور دست‌هایش را بالا می‌برد و خدا را شکر می‌کند. این چند روزه شده است مادر دوم معصومه و همه‌جوره هوایش را دارد. معصومه و ام‌اساور همدیگر را در آغوش می‌گیرند و آرام می‌بارند. به خانه که رسیدیم پیامک حاج حسین آمد: -سلام مصطفی جان! خونه‌ی مادر سوری‌مون حاضر شده، یه تُک پا بیا پیش ما کلید رو بهت بدم. وقتی موضوع را به معصومه می‌گویم، ناراحت می‌شود؛ دلش می‌خواهد ام‌اساور خانه‌ی خودمان بماند. -منم مشکلی ندارم عزیزم، تازه وقتی می‌رم مأموریت خیالم بابت شما راحت‌تره؛ فقط باید ببینیم خودش هم اینجا راحته یا نه. پ.ن: سلام سلام✋️ نویسنده باهاتون صحبت می‌کنه🤓 گلا! عزیزا!😃 حال و احوالتون چطوره؟ امیدوارم عالی و پرتقالی باشید🌹 یه وقت بد نباشه داستان رو می‌خونید و نظر نمی‌دید!🤓😉 ✍ز.فرخی 〰〰🍃 🌸 🍃〰〰
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادمون بمونه امسال چی گذشت و چطور گذشت و یادمون باشه مایی که الان سفره های هفت سین سال نو رو میچینیم ، مدیون خیلیها هستیم که امسال کنار خانواده نیستن ...💔😭 ...بخاطر عزت و افتخار و آزادی ما...🇮🇷♥️ خدایا ... به خانواده‌هاشون صبر عطا کن ...😭 📌
مسیر روشن🌼
〰〰🍃 🌸 🍃〰〰 بسم الله الرحمن الرحیم #چراغ_همیشه_روشن #قسمت_چهاردهم علی را از بیمارستان با خیال راحت
〰〰🍃 🌸 🍃〰〰 بسم الله الرحمن الرحیم موضوع را که به ام‌اساور می‌گوییم با همان زبان فارسی_عربی‌اش می‌گوید: _نه نه، من خیلی زحمت دادم. خدا حفظتون کنه. این مدت خیلی خوب ازم پذیرایی کردین اجرتون با اباعبدالله. هرچه معصومه اصرار داشت، او هم قبول نمی‌کرد. این روحیه را می‌شناسم. عرب‌ها بیشتر درب خانه‌شان روی مهمان‌ها باز است و کمتر خودشان مهمان می‌شوند. ام‌اساور از دار دنیا فقط یک ساک دستی دارد که آن را هم زود جمع می‌کند. با معصومه او را به خانه‌ی جدیدش می‌بریم. همان ابتدا ساک را می‌گذارد وسط حیاط و چادرش را به کمر می‌بندد. شیر آب را باز می‌کند و شلنگ را توی باغچه می‌گذارد. _نچ‌نچ درختا رو ببین! بیچاره‌ها معلومه چند ماه آب نخوردن؛ این درخت‌ِ سیب حداقل سی‌چهل سالی سن داره، حیفه با بی‌آبی از بین بره. قبل از اینکه همه‌ی اتاق‌ها را ببیند، توی همان اتاق اولی می‌نشیند. _همین اتاق خوبه برا من؛ دلباز و پرنور. معصومه هم می‌نشیند کنارش: _بی‌بی حالا که اومدید اینجا ما رو فراموش نکنیدا؛ بیایید پیشمون، ما خیلی بهتون عادت کردیم این مدت. ام‌اساور دست می‌گذارد روی زانوی معصومه و می‌گوید: _این چه حرفیه مادر؟ مگه میشه شما رو یادم بره! بخاری زوار در رفته‌ی کنج اتاق را روشن می‌کنم و می‌گویم: _دلم می‌خواد به مادر شهید نورایی سر بزنم، خونه‌شون توی همین محله هست. بنده‌ی خدا خیلی پیر شدن و کس و کاری... ام‌اساور سریع می‌گوید: _خوب ما را هم ببر آقا مصطفی! منم باهاشون آشنا می‌شم. معصومه هم حرفش را تأیید می‌کند و با هم راه می‌افتیم. خانه‌شان دو سه کوچه آن‌طرف‌تر است؛ تا آنجا سه چهار دقیقه بیشتر راه نیست. ✍ز.فرخی 〰〰🍃 🌸 🍃〰〰