eitaa logo
مسیر روشن🌼
59 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
15 فایل
ارائه نظرات و پیشنهادات: @eshgh_yaani_ye_pelak
مشاهده در ایتا
دانلود
شھادت ... اجࢪ ڪسانۍاست ڪہ دࢪ زندگۍخود مدام دࢪحال دࢪگیࢪ؎ با‌نفسند ‌و‌زمانۍڪہ نفس سࢪڪش خود ࢪا ࢪام نمودند،خداوند‌ بہ مزد این جھاد ‌اڪبـࢪ، شھادت ࢪا ࢪوز؎آن‌ها‌خواهد‌ڪࢪد 🌷
🌹 ⛱هر چقدر که می‌توانی صبور باش آرام و صبور... نه اینکه غصه‌ها را رج به رج، ردیف به ردیف، بچینی توی دلت و دم نزنی و غمـباد بگیری و آنـوقت بگویی که صبورم...! "صبور باش" یعنی: آنقدر فـتیله‌ی چراغِ توکلت را بالا بکشی، که نور آرامش حضورش تمام دلت را روشن کند... تمام دلت را به امید فردا که نه، به امنیت همین لحظه به شیرینی همین الان روشنِ روشن کند... بگذار گریه‌هایت که تمام شد، آفتاب مهربانی‌اش بتابد به گوشه گوشه‌ی دل و جانت... آرام بگیر که خدا همیشه به موقع و سر وقت از راه می‌رسد🥺 🌸دلت به لبخند خدا آرام🌸 ✍عین 🌺🍃
وارثان زمین، فقط و فقط هستند این است وعده‌ی خداوند سبحان، که وعده‌هایش، همگی، قطعا شدنی است💚 چرا برای چنین خدایی، بندگی نکنیم⁉️😔😭 @na_be_afkarepooch
| 💢 سلسله گعده‌های کارگاهی تولید محتوای رسانه‌ای با موضوع: ◾️آشنایی با ماهیت پیام در رسانه و تکنیک های اقناع 🔻روز دوشنبه ۲۲ خردادماه ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۵:۳۰ به همراه: 💢 اکران، تحلیل و بررسی فیلم سینمایی مجبوریم 🔻از ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۸:۳۰ با حضور: ▫️سرکار خانم معصومه قمقامی_ پژوهشگر حوزه زنان و تحلیلگر سینما ◾️سید محمدمهدی موسوی _ مجری و کارشناس ⏱ زمان: دوشنبه ۲۲ خردادماه ۱۴۰۲ 📍مکان: قم، خیابان بسیج، موسسه شناخت، استودیو فکرت جهت شرکت بصورت حضوری یا مجازی، به آیدی زیر پیام دهید: @Mostafagoodarzi 🔻انجمن سواد رسانه طلاب🔻 ایتا | روبیکا | اینستاگرام
مسیر روشن🌼
✅ علم ارتباطات می‌گوید؛ #رسانه وسيله‌ای برای نقل و انتقال اطلاعات، ايده‌ها و افكار افراد يا جامعه؛
🔻 یعنی انفجار اطلاعات برای انحصار اطلاعات، این جا ظالمی برای بیان یک ظلم به هزاران مظلوم دیگر ظلم می‎کند. روایت خودش را دارد، راوی واقعیت نیست🧐 📌
💕 💕پدرو مادر خوب پدر و مادری است که از همان کودکی به حرفهای جزیی و بی اهمیت کودک دلبندش توجه نشان میدهد تا در نوجوانی همان کودک حرفهای مهم و با اهمیتش را برای او بگوید. ✍عین 🌺🍃
💬بسیاری از فیلم و سریال های خارجی در حال الگودهی و قهرمان سازی از دختران بی‌حیا و بد‌ حجاب هستن خوب از هالیوود بیشتر از این توقعی نیست و طبیعیه اما الان روبیکا و فیلیمو داره تعداد زیادی از این فیلم و سریال های خارجی رو پخش می‌کنه از طرفی خانومای بدحجاب طبق قانون جریمه می‌شن! "فیلموسوفی" 📲کانال مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد: 📝 @FarajNezhad110
🌹 Who kneels before God, can stand before anyone. کسی که در برابر خدا زانو میزنه میتونه روبروی همه وایسته ✍عین 🌺🍃
سلام به دوستان همراااه😍 قول داده بودیم واسه یه داستان جدید الوعده وفا🤗 از امروز داستان جدیدمون رو با هم میخونیم و لذت میبریم🥰
به نام خدای هستی بخش 🔴 . . زیاد فکر مذهب و این چیزها نبودم و بیشتر سرم تو کتاب و درس بود☺ . اما خوب چند بار از تلوزیون حرم امام رضا رو دیده بودم و کنجکاو بودم یه بار از نزدیک ببینمش. . داشتم پله های دانشگاه رو بالا میرفتم که یه آگهی دیدم با عکس گنبد که روش زده بود: . اردوی زیارتی مشهد مقدس😊 . چشم چهارتا شد😲 . یکم جلوتر که رفتم دیدم زده . از طرف بسیج دانشجویی😕😕 . اولش خوشحال شدم ولی تا خوندم از طرف بسیج یه جوری شدم😒 . گفتم ولش کن بابا کی حال داره با اینا بره مشهد.😐 . خودم بعدا میرم . معلوم نیست کجا میخوان ببرن و غذا چی بدن.😑 . ولی تا غروب یه چیزی تو دلم تاپ تاپ میکرد.😕 . ریحانه خانم برو شاید دیگه فرصت پیش نیاد. . بالاخره با هر زوری شده رفتم جلو در دفتر بسیج. . یه پسر ریشو تو اطاق بود و یه جعبه تو دستش . -سلام اقا.. . -سلام خواهرم و سرشو پایین انداخت و مشغول جا به جایی جعبه ها شد..😶 . -ببخشید میخواستم برای مشهد ثبت نام کنم. . -باید برید پایگاه خواهران ولی چون الان بسته هست اسمتون رو توی دفتر روی میز بنویسید به همراه کد دانشجوییتون بنده انتقال میدم.. . -خوب نه!...میخواستم اول ببینم هزینش چجوریه...کی میبرین؟! چی بیارم با خودم؟!😯 . -خواهرم اول باید قرعه کشی بشه اگه اسمتون در اومد بهتون میگیم.. . -قرعه کشی دیگه چه مسخره بازیه...من حاضرم دو برابر بقیه پول بدم ولی همراتون بیام حتما.😏 . -خواهرم نمیشه... در ضمن هزینه سفرم مجانیه. . -شما مثل اینکه اصلا براتون مهم نیست یه خانم داره باهاتون حرف میزنه...چرا در و دیوارو نگاه میکنید...اصلا یه دیقه واینمیستید ادم حرفشو بزنه..😑😤 . -بفرمایید بنده گوش میدم. . -نه اصلا با شما حرفی ندارم...بگید رییستون بیاد..😏 . -با اجازتون من فرمانده این پایگاه هستم...کاری بود در خدمتم..🙍 . -بیچاره پایگاهی که شما فرماندشین😑😑😂 . . ✍بنی هاشمی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
مسیر روشن🌼
به نام خدای هستی بخش #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن 🔴 #قسمت_اول #آقا_باید_بطلبه . . زیاد فکر مذهب و ای
. -بیچاره پایگاهی که شما فرماندشین😑😑😂 -لا اله الا الله😐 یهو دیدم سرشو پایین انداخت و رفت با قفسه کتابها مشغول شد.. رومو سمتش کردم و با یه پوزخندی گفتم: -خلاصه آقای فرمانده من شمارمو نوشتم و گذاشتم روی میز هر وقت قرعه کشیتونو کردید خبرم کنید.😑 -چشم خواهرم...ان شا الله اقا شمارو بطلبه -خوبه بهانه ای برای کاراتون دارین...رفیق رفقای خودتونو قبول میکنین و به ما میگین نطلبید...باشه...ما منتظریم😑😑 -خواهرم به خدا اینجور نیست که شما میگید... . . یک هفته بعد که اصلا موضوع مشهد تقریبا یادم رفته بود دیدم گوشیم زنگ میخوره و شماره نا آشناست.. -الو...بفرمایین😯 دیدم یه دختر جوان با لحن شمرده شمرده پشت خطه: سلام خانم تهرانی شما هستین ؟! بله خودم هستم. میخواستم بهتون خبر بدم اقا شما رو طلبیده و اسمتون تو قرعه کشی مشهد در اومده..☺ فردا جلسه هست اگه میشه تشریف بیارین.. ساعت و محل جلسه رو گفت و قطع کرد... اصلا باورم نمیشد...هیچ ذوقی و حسی نسبت به طلبیدن نداشتم ولی از بچگی دوست داشتم تو همه ی مسابقات برنده بشم و الانم حس یه برنده رو داشتم... . تا فردا دل تو دلم نبود...😊 . . فردا شد و رفتم سمت محل جلسه و دیدم دخترا همه چادری و نشستن یه سمت و پسرا هم یه سمت و دارن کلیپی از مشهد پخش میکنن.. مجری برنامه رفت بالا و یکم صحبت کرد و در آخر گفت آقا سید بفرمایین... دیدم همون پسر ریشوی اونروزی با قد متوسط رفت پشت میکروفون اینجا فهمیدم که جناب فرمانده هم هستند.😐 . خلاصه روز اعزام شد... بدو بدو رفتم سمت اتوبوس و وارد شدم که دیدم عهههه...یه عده ریشو توی ماشین نشستن 😀😀 تازه فهمیدم اشتباهی اومدم... داشتم پایین میرفتم که دیدم آقا سید داره لوازم سفرو تو صندوق ماشین جا میزنه و یهو منو دید...و اومد جلو: -لا اله الا الله... -خواهر شما اینجا چی میکنید؟؟ . -هیچی اشتباهی اومدم...😕 -اخه بنر به اون بزرگی زدیم جلوی اتوبوس...😐 -خیلی خوب... حالا چیزی نشده که...😟 -بفرمایین...بفرمایین تا دیر نشده...😒 ساکم رو گذاشتم رو صندلیم که گوشیم زنگ خورد: دوستم مینا بود میگفت بیا آخره کلاسه و استاد لج کرده و میخواد غائبا رو حذف کنه😦 اخه من تو اتوبوسم مینا😕😕 بدو بیا ریحانه...حذف شدی با خودته ها...از ما گفتن😯 الان میام الان میام..😟 .سریع رفتم و از شانس گندم اسمم اواخر لیست بود... تا اسممو خوند بدو بدو دویدم به طرف درب دانشگاه ولی... . ✍بنی هاشمی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈