eitaa logo
🎒 مجله کوله پشتی🇮🇷 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
5 فایل
سلام. با آرزوی سلامتی، آرامش و شادي تلاش من این است که لحظات خوبی بدون #گناه را داشته باشید. @jahad4541 شرایط تبلیغ 👇 @sodedotarafe
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام دار و نـدار مـن از دعــای رضـــــاست📿 خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست😍 سلام. صبح بخیر 🌺
امان نامه از امام رضا 📜 شیخ عباس قمی در فوائدالرضويه نقل می‌كنند كه: كاروانی از سرخسِ مشهد اومدند پابوس امام رضا علیه السلام، سرخس نقطه صفر مرزی است، یه مرد نابینائی توی اونها بود، اسمش حیدرقلی بود. اومدند امام رو زیارت كردند، بعد از مشهد خارج شدند، در مسافتی دورتر از مشهد اُطراق كردند، داشتند برمیگشتند سرخس، تقریبا به اندازه یه روز راهپیمایی دور شده بودند. شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدرقلی بذاریم، خسته ایم، بخندیم صفا كنیم. كاغذهای تمیز و نو گرفتند جلوشون هی تكون می‌دادند، اینها صدا میداد، بعد به هم می‌گفتند، تو از این برگه ها گرفتی؟ یكی می‌گفت: بله حضرت مرحمت كردند. فلانی تو هم گرفتی؟ گفت:آره منم یه دونه گرفتم، حیدرقلی یه مرتبه گفت: چی گرفتید؟ گفتند مگه تو نداری؟ گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند: امام رضا تو يکى از صحن ها برگ سبز میداد دست مردم، گفت: چیه این برگ سبزها، گفتند: امان از آتش جهنم، ما این رو می‌ذاریم تو كفنمون، قیامت دیگه نمی‌سوزیم، جهنم نمیریم چون از امام رضا گرفتیم. تا این رو گفتند، پیرمرد یه دفعه دلش شكست، با خودش گفت: از تو توقع نداشتم، بین كور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، كور بودم از قلم افتادم، به من اعتناء نشده. جوانها دیدن حیدرقلی بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه نگیرم سرخس نمیام، باید بگیرم. گفتند: آقا ما شوخی كردیم، ما هم نداریم، هرچه كردند، دیدند آروم نمی‌گیرد، حیدرقلی خیال میكرد كه جوانها الكی میگن كه این نره، جلوش رو نتونستند بگیرند. شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدرقلی داره برمی‌گرده، یه برگه سبزم دستشه، نگاه كردند دیدند نوشته: 🍃 اَمانٌ مِّنَ النّار ، مِن اِبن رسول الله على بن موسى الرضا🍃 گفتند: این همه راه رو تو چه جوری یه ساعته رفتی، گفت: چند قدم رفتم، دیدم یه آقایی اومد، گفت: نمیخواد زحمت بكشی، من برات برگه امان نامه آوردم، بگیر برو.😭😭 @lml0000