eitaa logo
لؤلؤ و مرجان
1.8هزار دنبال‌کننده
621 عکس
95 ویدیو
63 فایل
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ 💠ڪانال معرفتے لؤلؤ و مرجان نشر معارف حقہ اهل بیت علیهم السلام ارتباط با خادم کانال جهت تبادل و طرح سوال: @MojtabaMdy
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃 🍃✨ 🔸 🔸 ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ 🔸 در بیان علت خلقت انسان، مباحث گوناگونی در میان حکما و عرفا مطرح شده است. با توجه به کریمه‌ی «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» (ذاریات/۵۶)، عده‌ای قائل به این هستند که هدف از خلقت انسان، عبادت حق متعال می‌باشد. عده‌ای نیز معتقدند مراد از «لِيَعْبُدُون» همان «لِیَعرِفُون» است و معتقدند که هدف از خلقت انسان، شناخت حق متعال است. در این آیه هم از جن و هم از انس سخن به میان آمده است بنابراین نمی‌توان قائل بود که هدف از خلقت انسان، تنها عبودیت است؛ علاوه بر انسان، هم اجنه و هم جماد و نبات و حیوان همگی در حال عبودیت هستند؛ «إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا» (مریم/۹۳). با مراجعه به آیات دیگر قرآن، می‌بینیم که حق متعال بالاتر از عبادت را نیز مطرح کرده است و گویی عبودیت مقدمه‌ای برای نیل به مقصد بالاتری است و نمی‌توان عبادت را تنها هدف از خلقت انسان دانست؛ حق متعال در آیه ۹۹ سوره حجر می‌فرماید: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ». در آین آیه، عبودیت به منزله‌ی مقدمه‌ای برای کسب یقین مطرح می‌شود که یقین نیز خود دارای مراتب است. 🔸 رسیدن به مرتبه‌ی یقین نیز نمی‌تواند هدف غایی از خلقت انسان باشد چرا که رسیدن به یقین نیز خود مقدمه‌ای برای امری شریف‌تر است. حق متعال در بیان خلقت انسان خطاب به ملائکه می‌فرماید: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» (بقره/۳۰). این سخن در قرآن تنها درباره‌ی انسان مطرح شده است و هیچ یک از دیگر آحاد مخلوقات با انسان در این مورد مشترک نیستند. این آیه صراحتا مراد از خلقت انسان را جعل خلیفه‌ی حق متعال در ارض اعنی ارض ممکنات بیان می‌کند و در ادامه می‌فرماید: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» (بقره/۳۱)؛ انسان تنها موجودی است که حق متعال تمام اسماء الله را به او عطا نموده است حال آنکه دیگر مخلوقات حد دارند و بنا به تصریح قرآن، هنگامی که حق تعالی از ملائکه می‌خواهد که این اسماء را که به آدم آموخته شده را انباء کنند، ملائکه به نقص خود معترف می‌شوند و می‌گویند؛ «سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا» (بقره/۳۲) لذا رسیدن به مقام خلیفةاللّهی، مقصد و مقصود حق متعال از خلقت انسان است. 🔸 خداوند در ارض ممکنات خلیفه می‌خواهد؛ حق متعال در مقام غیبیه‌ی خود هست و هیچ شکی در این نیست. او سبحانه و تعالی که در مقام هو الاول و الباطن است، می‌خواهد خود را در مقام هو الآخر و الظاهر نیز ببیند و از دیدن خود لذت ببرد لذا انسان را خلق کرد تا چنین باشد و چنین نیز هست... حق متعال به انسان کامل می‌نگرد و تمام کمالات ظهوری خودش را اعنی کمالات به شرط شیء خود و در واقع تمام اسماء ظهور یافته‌ی خود را مشاهده می‌کند وگرنه مقام غیبی او که در جای خود محفوظ است؛ او خداست و می‌خواهد تمام اسماء خود را که در غیب خودش به نحو اجمال موجود است به نحو تفصیل نیز مشاهده کند لذا مثال آیینه زده است و انسان کامل به منزله‌ی آیینه‌ی تمام‌نمای کمالات خدا است و حق متعال دوست دارد کمالات خود را در این آینه مشاهده کند. می‌بینیم که اگر عالِمی کتابی بنویسد و کتاب خود را بخواند لذت می‌برد یا اگر شخصی نقاشی بکشد و اثر خود را مشاهده کند چنین است و لذت می‌برد. 🔸 انسان کامل و امام که خلیفةالله است، به ویژگی‌های مستخلفٌ عنه است و در واقع خدای ظهور یافته است... اسدالله در وجود آمد آنچه در پس پرده بود آمد پس پرده‌ی ظهور یافته، امام و انسان کامل است و چه خوب است که بدانیم من و شما نیز در همین مسیر هستیم. نبوت ختمیت یافته است اما ولایت ختمیت ندارد. بحث خاتم به معنای مظهر اتم بحثی دیگر است؛ حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه خاتم الاوصیاء است یعنی هیچ کس به مقام او نمی‌رسد اما ولی از اسماء الله است و اسم الله نیز منقطع نمی‌شود و همیشه مظهر می‌خواهد. من و شما  باید همیشه عبادت کنیم و به یقین برسیم، اینها به جای خود اما مهمتر این است که خدا می‌خواهد خودش را در ما ببیند و این به این معنی است که ما بایستی صفت او را ظهور دهیم و نفس ما جلوه‌گاه صفات او باشد... ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🌺🕊🍃 ✨ فصل اخیر انسان عبارت از اندیشه است لذا مِیز دو انسان به میزان ادراک آنها از نظام هستی می‌باشد. هرکه را افزون خبر جانش فزون؛ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (حجرات/۱۳). این کرامت و شرافت به علم و عمل است. آنکس که قوه‌ی درّاکه‌اش بیشتر است درک و آگاهی او از هستی و شئون هستی بیشتر است و او در رتبه‌ی بالاتری از دیگران قرار دارد؛ «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ» (بقره/۲۵۳). این تفاضل به علم و عمل است و علم و عمل نیز جوهرند و جوهر نیز مساوق وجود است. ✨ «إِنَّ هذهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا». به فرموده‌ی حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، قلب انسان‌ها چون ظرف است و بهترین آنها قلبی است که وسیع‌تر باشد. این وسعت به این معناست که دل و در واقع جان آدمی به گونه‌ای باشد که هرچه از علوم و معارف و انوار الهی به او افاضه شود، او بیشتر و بیشتر بخواهد و خوش به حال کسی که نفس او در چنین مرتبه‌ای باشد. اگر نفس شخصی به مرتبه‌ی سیری برسد، این نشان از توقف او دارد. جناب فارابی می‌گوید چنین شخصی به بیماری بولیموس یا جوع البقر مبتلا شده است و باید خود را درمان کند. اگر شخصی از جلسه‌ی علمی و از یادگیری معارف حقه‌ی الهیه گریزان باشد باید فکری به حال خود کند. حضرت سیدالساجدین علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی تعبیر لطیفی دارد. ایشان می‌فرماید که «سَیِّدِی... لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی...» ای مولای من، شاید مرا از همنشینی با علما غایب دیده‌ای که مرا خوار نمودی... ببینید چقدر حضور در مجالس معرفتی اهمیت دارد که امام معصوم چنین فرمایش لطیفی دارد! هرگاه انسان در خود میلی به عبادت نیابد، مثلا خواندن دعا و مناجات برای او سخت و سنگین باشد بداند که نفس و باطن او دچار بیماری شده است. وقتی جسم همین شخص بیمار شود، او به سرعت به نزد طبیب می‌رود و چاره می‌جوید و اتفاقا در پی حاذق ترین پزشکان نیز می‌رود و هزینه‌های گزاف هم می‌کند اما باطن او مریض شده است و هیچ کاری نمی‌کند... ✨انسانی که از بند شهوات رها شده است همواره عطش دارد و طالب علم است و در نفس خود حدیث «مَن استَوى يَوماهُ فَهُوَ مَغبونٌ» را مرور می‌کند و پیوسته بیشتر می‌طلبد. در کسب کمالات الهیه اصلا سیر شدن معنا ندارد. اقرأ وارق، بخوان و بالا برو... اگر کسی در اینجا متوقف نباشد آیا در آن نشئه متوقف می‌شود؟ افاضه به او علی‌الدوام است و قطع نمی‌شود؛ «وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى الله» (نساء/۱۰۰). این افاضه بنا به میل و عطش انسان است. هرکس حقیقتا تشنه باشد، برکات الهی که «عَذْبٌ فُرَاتٌ» می‌باشند «مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم» (مائده/۶۶) بر آنان نازل خواهد شد. اگر انسان حقیقتا طالب باشد، هم علم حضوری و اشراقی نصیب او می‌شود و هم خدا علم حصولی و مدرسه‌ای را در مسیر او قرار داده و رزق او خواهد کرد. 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃🍃💐 💐🍃🍃 💐💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐 بسمه تعالی شٱنه هشتم ذی‌الحجه یوم الترویه است و ترویه در لغت علاوه بر سقایت به معنای تفکر و اندیشیدن در کاری است. اندیشیدن فصل اخیر انسان است. زيد شحام، از حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام درباره تفسير آيه «فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» (عبس/۲۴)، سوال كرد كه مراد ازطعام انسان چيست؟ حضرت فرمود: «عِلْمُهُ اَلَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُهُ»، بنگرد علمش را از كجا تحصيل مى كند. در آیه، طعام بر روى انسان حمل شده است، و انسان من حيث هو انسان، غذاى او علم و عمل است.   جانـور فـربه شــود لــيك از علف آدمـى فـربه ز عـزّ اسـت و شرف آدمـى فـربه شــود از راه گــوش جانور فربه شود از حلق و نوش پس به اندیشیدن که صورت و مقوم حقیقت انسانی است برای او معرفت حاصل می‌شود. عرفان ثمره اندیشیدن است لذا تفکر بالاتر از فکر و اندیشیدن مقدمه اندیشه و شناخت است. ازاینرو روایت تفکر را افضل از هفتاد سال عبادت می‌داند نه فکر را!! پویایی و نو بودن مربوط به اندیشیدن است و انسانی که دائماً در تفکر است هماره تازه و سرسبز و خضر گونه است. بعد از یوم الترویه، یوم العرفه است و یوم ظرف ظهور است و سپس عید حاصل میشود آن هم عید قربان!! عرفان میوه‌ی شجره‌ی طیبه‌ی اندیشیدن است. وقتی این میوه به بار نشست و انسان به حقیقت خود و آنگاه به حقیقت بالذات نظام وجود معرفت پیدا کرد و دریافت [که] او اصل است و هرچه جز او فرع و تابع او، لذا خود را قربانی ما فوق خود می‌کند. چون هر مادونی فدای ما فوق خود است و این اصلی مسلم و خلل ناپذیر است چون در متن نظام وجود معلول از خود هیچ ندارد مگر آنچه که علت به او اشراق کرده باشد. موجودات فقر محض به حق متعال اند و اگرفقر در غنی فانی نشود از فقر بدر نمی آید. اقـتـلونی اقـتـلونی یـا ثـقات ان فی قتلی حیاة فی الحیاة   نهم ذی‌الحجه، عید عرفه، ۱۴۳۸ تهران 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/
🌙🌷🌙🌷🌙🌷🌙🌷🌙 🌷🌙🌷🌙🌷 🌱🌱 بسمه تعالی شانه جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید هلال عید در ابروی یار باید دید جناب شیخ اکبر محی الدین ابن عربی در جلد پنجم فتوحات مکیه باب هفتاد و یکم که در اسرار روزه است در اسرار رویت هلال ماه رمضان و شوال می‌گوید: «تاهنگامی که هلال معرفت در افق دل های عارفان، از اسم الهی "رمضان" طلوع نکرده، روزه واجب است، و چون هلال معرفت در افق دل های عارفان از اسم الهی "فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ" طالع گردید، افطار بر ارواح -از السَّمَاوَاتِ- و بر اجسام -از وَالْأَرْضِ- واجب می‌شود، وطلوع در اینجا به معنی"ظهر = آشکار گشت" می‌باشد، چون هلال معرفت در پرتو خورشید غارب و پنهان است.» مظهر است، خداوند طاعات و عبادات همگان از مؤمنین و محبین را قبول درگاهش بفرماید، بدان قبول هر عملی از اعمال موقوف به معرفت و رویت در قلب عامل و عمل است کما اینکه در روایت فرمود، «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام» و تمام، کمال است یعنی کمال حج به لقاء نور امام در قلب حاجی و در تمام مناسک حج است از اینرو است که قرآن به حاجی که قاصد است میگوید در حج که قصد است مقصد را امام قرار بده نه خانه‌ی از سنگ و گل را که آن نشان است و این صاحب نشان!! «وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» (حج/۲۷) شما این مطلب را در تمام اعمال عبادی توسعه بده و بگو، تمام الصوم لقاء الامام و تمام الصلوة لقاء الامام.... کمال روزه این است که در انجام آن هلال ولایت از افق قلب انسان متجلی شود. بدون معرفت به ولی الله الاعظم چه عیدی و چه فطری؟!! عید وقتی است که نور ولایت مطلقه در قلب سالک الی الله متجلی شود فهذا یوم العید. مانع رویت هلالِ قمرِ ولایت، حجاب اعمال و افکار ماست وگرنه آن نور نیّر الهی هرگز در محاق نبوده است. آفتابی چنین درخشنده دیده ها در حجاب یعنی چه نفس آدمی را به مثل پرده تاریک شب بدان که ظلمت اش همه‌ی آفاق و انفس جان او را گرفته است، به عبودیت و معرفت و تطهیر باطن، شمس و قمر ولایت در قلب او طلوع می‌کند. اینجا همان موطن ظهور قیامت است که شمس و قمر یکی می‌شود: «وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ» (قیامت/۹). به محض طلوع ماه که در شب اول رخ می‌دهد، عید سالک آغاز می‌شود هرچند رویت ماه شب اول سخت است اما برقی است که چون بدرخشد خرمن سالک الی الله را آتش می‌زند و مسیر حرکت او را روشن می‌کند؛ «يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِيهِ...» (بقره/۲۰) خنک آنکه لیلةالبدر كه ليلة القدر است در جانش تجلی کرد؛ «سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ كَمَا تَرَوْنَ القَمَرَ لَيْلَة البَدْر»، فهذا معنی الظهور و الفرج، «فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ»، در معکم نیک تأمل و اندیشه شود. باید ظلمت شب را به نور ایمان خرق کرد تا ماه ولایت تلألو کند، إقرأ وارق... سه شنبه ۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۰ ه ق اسلامشهر 🌺لؤلؤ و مرجان🌺 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍇🕊💐🌺 🌺💐🕊🍇 ✨✨✨✨✨✨✨✨ بسمه تعالی شانه ✨ یکی از القاب منور حضرت بدر الدجی امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء، شمس الشموس است. امام به سبب مظهریت اسم جامع الله شمس همه‌ی شموس اسماء کلی و جزئی الهی است. اسم اعظم و جامع الله، اسمی است که ساری در همه‌ی اسماء الله به نحو سریان وحدت در کثرت است لذا جمله‌ی اسماء الله، مظاهر اسم اعظمند و موجودات و تعینات خلقی مظاهر اسماء الله هستند. ✨ هر اسمی از اسماء الهی شمسی است که به مظاهر خود نور حیات و وجود می‌دهد. هر مربوبی از شمس رب خود استضائه می‌کند اما شموس مختلفند؛ برخی به فرموده کریمه‌ی «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» (شمس، ۱) درخشندگی دارد و برخی خصوصیت تکویر دارد؛ «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» (تکویر، ۱). برخی از شموس «بَازِغَةً» (انعام، ۷۸) است و برخی «بِحُسْبَانٍ» (الرحمن، ۵). بعضی غروب دارد و قسمی دلیل است اما شمس الشموس، مقید به هیچ قیدی نیست. به سبب اطلاقش هم ضیاء دارد و همه‌ی شموس را به حیث شأن اعلایش روشن می‌کند یعنی به فیض اقدس و مقدس سبب ظهور می‌شود و هم به سبب اینکه در عالم ناسوت بشریت دارد و «يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ» (فرقان، ۷) است، غروب دارد. ✨ شمس الشموس تعدد بردار نیست؛ در هر دوره‌ای یک امام مقام شمس الشموسی را دارد چون اسم اعظم یک مظهر دارد و نمی‌تواند دو مظهر داشته باشد بلکه دیگران تحت احاطه‌ی حضرت شمس الشموس مظاهر اسماء کلی یا جزئی هستند. ✨ امام مظهر اسماء الله نیست بلکه اسماء الله مظهر امامند لذا تمام اولیائی که برخوردار از ولایت قمری یا شمسی هستند مظهر حضرت شمس الشموس‌اند و اگر این نور بالذات الهی بر آنها نتابد از خود درخششی ندارند. ✨ ولایت شمسیه‌ی مطلقه از آن حضرت امام رضا علیه السلام است که به او شموس ضیاء و نور دارند و به او دائبین و بحسبان و ساجدند. یعنی آن شمس مطلق است که در اشراق تنزلی‌اش در منزل و مرتبه‌ای نور و درخشندگی است و در منزلی دلیل است و در موطنی تکویر دارد و در چشمه‌ی گرم و گل آلود فرو می‌رود و غروب می‌کند. فافهم و تدبر... شنبه، ۱۱ ذی‌القعده ۱۴۴۳ تهران ✍🏼 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/
🏴 🏴 🕊🕯🕊🕯🕊🕯🕊🕯🕊 ✨ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ أیُّها الکاظِم الطُّهْرَ الطَّاهِرَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ ظلم عظمایی که در حق امام کاظم علیه السلام روا داشتند زندانی کردن ایشان بود. امام معنای عالم است، اگر او نباشد هستی بی معناست. عموم مردم به معنای واقعی و اتمّ کلمه انسان نیستند لذا بهره‌شان از معنی مقید است و دایره فهمشان از موجودات عالم و هستی محدود به فهم خودشان است اما امام، به همه تفاصیل اشیاء، علم مطلق دارد. تصور و ادراک این حقیقت که امام محیط به کل شیء بوده و علم اطلاقی به تفاصیل موجودات بی منتها دارد برای ما بسیار سخت است؛ حتی سعی در تصور و ادراک اجمالی این معنی، انسان را مضطرب می‌کند. امام به حیث نفس و روحش، معنای علی الاطلاق عالَم است. اصلا معنی یعنی امام... گفت المعنی هو الله شیخ دین بحر معنی‌های رب العالمین حقیقت امام معناست و همه محسوسات، ظهور آن معنا هستند. به تعبیری دیگر همه‌ی موجودات، اظلال و اصنام‌اند. معنی در محسوسات ظاهر می‌شود. مقید کردن معنی در یک یا چند حس و یا جدا کردن حس از معنا بت پرستی و کفر است اما مشاهده معنی در باطن هر موجودی و عدم تقیید معنی در صورتی چند بلکه اعتقاد به لاحد بودن صور معنی عین توحید است؛ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ (مدثر، ۳۱) پس بدان امام که جان او معنی مطلق است، در هیچ زندانی محبوس نمی‌شود؛ امام مطلق است و در ضمن همه‌ی مخلوقات بی‌حد هستی، ظاهر شده است. اگر ما امام را در یک بُعد از ابعاد این نظام هستی مقید کنیم، امام را زندانی کرده‌ایم و سندی بن شاهک و هارون الرشید و امثالهم شده‌ایم! عالَم مراتب دارد، هم امام مراتب دارد و هم زندانبان امام؛ سندی بن شاهک، امام را هم در زندان باطنی خودش و هم در زندان ظاهری محبوس کرد و با قتل امام، در عذاب الهی مخلّد شد... بدان! امام در درون‌ها حضور دارد، برخی امامشان در دل و جانشان خانه دارد و برخی امام را در قعر زندان جسم و خواهش‌های آن مقید کرده‌اند، امام را در اوهام و تخیلات خود زندانی کرده‌اند. در درون ما هم زندان‌هاست و هم گلستان و بوستان‌ها... این جهان زندان و ما زندانیان حفره کن زندان و خود را وارهان‌‌ امام در قعر زندان وجود ماست؛ «ألسَّلامُ عَلَي الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ...» لذا شیعه و محب، کسی است که امام را در عقیده و افکار و اعمال غیر الهی مقید نکند. توصیه شده‌ایم که بسیار استغفار کنیم و با توجه به خدا و معانی و آیات قرآن و روایات و ادعیه، اهل توجه و حضور باشیم زیرا بدون حضور و توسل و تضرع توان آزاد کردن امام از زندان اوهام و تخیلات درون و هوا و هوس‌های نفسانی خودمان را نداریم، پس باید از سلاح بکاء استفاده کنیم. تا نگرید کودک حلوا فروش دیگ بخشایش نمی‌آید به جوش لذا بزرگان می‌فرمایند: حضرت حجت علیه السلام از وجود من و شما ظهور می‌کند. امام در زندان وجود ما زندانی است و کلید این زندان، در دست ماست و هیچ کس نمی‌تواند اماممان را آزاد کند جز خودمان آن هم به پیروی فرامین آن ذوات مقدس و التماس و التجاء به ولایت الهی و آستان اقدس ایشان، صلوات الله علیهم اجمعین... . ۲۱ فروردین ۹۷ ✍🏼 🏴 لؤلؤ و مرجان 🏴 @lolo_marjan 🏴🕯
🌙🌷🌙🌷🌙🌷🌙🌷🌙 🌷🌙🌷🌙🌷 🌱🌱 بسمه تعالی شانه جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید هلال عید در ابروی یار باید دید جناب شیخ اکبر محی الدین ابن عربی در جلد پنجم فتوحات مکیه باب هفتاد و یکم که در اسرار روزه است در اسرار رویت هلال ماه رمضان و شوال می‌گوید: «تاهنگامی که هلال معرفت در افق دل های عارفان، از اسم الهی "رمضان" طلوع نکرده، روزه واجب است، و چون هلال معرفت در افق دل های عارفان از اسم الهی "فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ" طالع گردید، افطار بر ارواح -از السَّمَاوَاتِ- و بر اجسام -از وَالْأَرْضِ- واجب می‌شود، وطلوع در اینجا به معنی"ظهر = آشکار گشت" می‌باشد، چون هلال معرفت در پرتو خورشید غارب و پنهان است.» مظهر است، خداوند طاعات و عبادات همگان از مؤمنین و محبین را قبول درگاهش بفرماید، بدان قبول هر عملی از اعمال موقوف به معرفت و رویت در قلب عامل و عمل است کما اینکه در روایت فرمود، «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام» و تمام، کمال است یعنی کمال حج به لقاء نور امام در قلب حاجی و در تمام مناسک حج است از اینرو است که قرآن به حاجی که قاصد است میگوید در حج که قصد است مقصد را امام قرار بده نه خانه‌ی از سنگ و گل را که آن نشان است و این صاحب نشان!! «وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» (حج/۲۷) شما این مطلب را در تمام اعمال عبادی توسعه بده و بگو، تمام الصوم لقاء الامام و تمام الصلوة لقاء الامام.... کمال روزه این است که در انجام آن هلال ولایت از افق قلب انسان متجلی شود. بدون معرفت به ولی الله الاعظم چه عیدی و چه فطری؟!! عید وقتی است که نور ولایت مطلقه در قلب سالک الی الله متجلی شود فهذا یوم العید. مانع رویت هلالِ قمرِ ولایت، حجاب اعمال و افکار ماست وگرنه آن نور نیّر الهی هرگز در محاق نبوده است. آفتابی چنین درخشنده دیده ها در حجاب یعنی چه نفس آدمی را به مثل پرده تاریک شب بدان که ظلمت اش همه‌ی آفاق و انفس جان او را گرفته است، به عبودیت و معرفت و تطهیر باطن، شمس و قمر ولایت در قلب او طلوع می‌کند. اینجا همان موطن ظهور قیامت است که شمس و قمر یکی می‌شود: «وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ» (قیامت/۹). به محض طلوع ماه که در شب اول رخ می‌دهد، عید سالک آغاز می‌شود هرچند رویت ماه شب اول سخت است اما برقی است که چون بدرخشد خرمن سالک الی الله را آتش می‌زند و مسیر حرکت او را روشن می‌کند؛ «يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِيهِ...» (بقره/۲۰) خنک آنکه لیلةالبدر كه ليلة القدر است در جانش تجلی کرد؛ «سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ كَمَا تَرَوْنَ القَمَرَ لَيْلَة البَدْر»، فهذا معنی الظهور و الفرج، «فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ»، در معکم نیک تأمل و اندیشه شود. باید ظلمت شب را به نور ایمان خرق کرد تا ماه ولایت تلألو کند، إقرأ وارق... سه شنبه ۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۰ ه ق اسلامشهر 🕊🌺 لؤلؤ و مرجان در تلگرام | ایتا | اینستاگرام 🕊🌺 @lolo_marjan
🍃🌷🍃🌹🍃🌷🍃🌹🍃🌷 🌹🍃🌷🍃🌹🍃🌷🍃 🍃🌹🍃🌷🍃🌹 بسمه تعالی شٱنه شفاعت، شفع شدن روح عالی با نفس ناطقه دانی جهت ارتقاء و استکمال وجودی اوست. به این اتحاد اندکاکی، نفس مستکفی تکامل می یابد و متناسب با استدعای استعدادی اش از اشراق روح کامل بهره‌مند می‌شود. به طوری که بر اثر فنای در مافوق با او یکی می‌شود. از این رو از پی شفع، وتر آمد و در وتر موتور، مؤمن به سراح مطلق و منزلگه ابد نائل می‌شود. در شفاعت رجعت از سوی کامل و رفعت از جانب ناقص است اعنی کامل حرکت تکمیلی دارد و ناقص استکمالی. این شفاعت بسته به استعداد طالب و طلب مستعد در نشئه استعداد و عالم ماده برای کلمه طیبه یعنی روح مؤمن به علم و عمل حاصل می‌شود، پس از تو حرکت و از مشرق یمن، یُمن و برکت! اما بعد از رهایی روح و بدن از کنجاله تن و دخول در حضیره گلشن، استکمال برزخی و یا اشراقات فوق برزخی بر اساس و مبنای امکان استعدادی دامن نفس ناطقه را رها نخواهد کرد و در مکتب آفتاب سوزان عقل ابیض که نه شرقی و نه غربی است، عقول سرخ را از امتزاج سیاه و سفید به سفیدی خالص صیرورت خواهد داد تا نفس در مقعد صدق و مقام عندیت ملیک مقتدر به آرامش ابدی خود برسد. يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ   روح فاطمی موسوی که مزین به عصمت الهیه است به سبب وصول اش به مقام عصمت و فطرت فاطمی شفاعتش شامل اهل بهشت می‌شود چون نزد خدا دارای دو شأن است؛ در یک شأن اش افاضه استعداد و سپس علم می‌کند و در شأن دیگرش اهل علم را علم مزید می‌بخشد. یعنی به مظهریت اسم رحیم، اهل بهشت را از وقوف در موطن بالعرض جنت به مقعد صدق عندیت ملیک مقتدر بالا می برد. که مؤمن بالعرض در بهشت است و بالذات عندالله. گر مخیر بڪنندم بہ قیامت ڪہ چہ خواهی دوست ما را و همہ جـنت و فـردوس شما را پس ای سالک اربعین کلیمی! طلیعه اربعین به نام سامی و نامی و اسنای فاطمه معصومه مزین شده تا بدانی ارتقاء روح مؤمن به دست دخت مکرم و معصومه حضرت موسی بن جعفر الکاظم علیهم السلام است. اربعین کلیمی ات را اربعین فاطمی رضوی قرار بده تا آن قبله قابلان درگه قبول حضرت دوست، دخت حضرت موسی به نسیمی قدسی فرعون نفس ات را در تحت حاکمیت عقل نوریه ات قرار دهد که موسای عمران شرف اش را از قبسات نار اللهی دخت موسای کاظم دارد. و کشتی سلوک را در طوفان دریاهای مواج بحر امکان به دم بسم الله مجراها و مرساهای اخت الرضا امکان نجات و پهلو گرفتن در ساحل بسیط است. شب اول ذی القعده ۱٤۳۸ هجری قمری   کلب کهف درگه حضرت معصومه سلام الله علیها 🌺 لؤلؤ و مرجان 🌺 @lolo_marjan  🌸🍃
🏴 🏴 🕊🕯🕊🕯🕊🕯🕊🕯🕊 ✨ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ أیُّها الکاظِم الطُّهْرَ الطَّاهِرَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ ظلم عظمایی که در حق امام کاظم علیه السلام روا داشتند زندانی کردن ایشان بود. امام معنای عالم است، اگر او نباشد هستی بی معناست. عموم مردم به معنای واقعی و اتمّ کلمه انسان نیستند لذا بهره‌شان از معنی مقید است و دایره فهمشان از موجودات عالم و هستی محدود به فهم خودشان است اما امام، به همه تفاصیل اشیاء، علم مطلق دارد. تصور و ادراک این حقیقت که امام محیط به کل شیء بوده و علم اطلاقی به تفاصیل موجودات بی منتها دارد برای ما بسیار سخت است؛ حتی سعی در تصور و ادراک اجمالی این معنی، انسان را مضطرب می‌کند. امام به حیث نفس و روحش، معنای علی الاطلاق عالَم است. اصلا معنی یعنی امام... گفت المعنی هو الله شیخ دین بحر معنی‌های رب العالمین حقیقت امام معناست و همه محسوسات، ظهور آن معنا هستند. به تعبیری دیگر همه‌ی موجودات، اظلال و اصنام‌اند. معنی در محسوسات ظاهر می‌شود. مقید کردن معنی در یک یا چند حس و یا جدا کردن حس از معنا بت پرستی و کفر است اما مشاهده معنی در باطن هر موجودی و عدم تقیید معنی در صورتی چند بلکه اعتقاد به لاحد بودن صور معنی عین توحید است؛ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ (مدثر، ۳۱) پس بدان امام که جان او معنی مطلق است، در هیچ زندانی محبوس نمی‌شود؛ امام مطلق است و در ضمن همه‌ی مخلوقات بی‌حد هستی، ظاهر شده است. اگر ما امام را در یک بُعد از ابعاد این نظام هستی مقید کنیم، امام را زندانی کرده‌ایم و سندی بن شاهک و هارون الرشید و امثالهم شده‌ایم! عالَم مراتب دارد، هم امام مراتب دارد و هم زندانبان امام؛ سندی بن شاهک، امام را هم در زندان باطنی خودش و هم در زندان ظاهری محبوس کرد و با قتل امام، در عذاب الهی مخلّد شد... بدان! امام در درون‌ها حضور دارد، برخی امامشان در دل و جانشان خانه دارد و برخی امام را در قعر زندان جسم و خواهش‌های آن مقید کرده‌اند، امام را در اوهام و تخیلات خود زندانی کرده‌اند. در درون ما هم زندان‌هاست و هم گلستان و بوستان‌ها... این جهان زندان و ما زندانیان حفره کن زندان و خود را وارهان‌‌ امام در قعر زندان وجود ماست؛ «ألسَّلامُ عَلَي الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ...» لذا شیعه و محب، کسی است که امام را در عقیده و افکار و اعمال غیر الهی مقید نکند. توصیه شده‌ایم که بسیار استغفار کنیم و با توجه به خدا و معانی و آیات قرآن و روایات و ادعیه، اهل توجه و حضور باشیم زیرا بدون حضور و توسل و تضرع توان آزاد کردن امام از زندان اوهام و تخیلات درون و هوا و هوس‌های نفسانی خودمان را نداریم، پس باید از سلاح بکاء استفاده کنیم. تا نگرید کودک حلوا فروش دیگ بخشایش نمی‌آید به جوش لذا بزرگان می‌فرمایند: حضرت حجت علیه السلام از وجود من و شما ظهور می‌کند. امام در زندان وجود ما زندانی است و کلید این زندان، در دست ماست و هیچ کس نمی‌تواند اماممان را آزاد کند جز خودمان آن هم به پیروی فرامین آن ذوات مقدس و التماس و التجاء به ولایت الهی و آستان اقدس ایشان، صلوات الله علیهم اجمعین... . ۲۱ فروردین ۹۷ ✍🏼 🏴 لؤلؤ و مرجان 🏴 @lolo_marjan 🏴🕯
🌙🌷🌙🌷🌙🌷🌙🌷🌙 🌷🌙🌷🌙🌷 🌱🌱 بسمه تعالی شانه جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید هلال عید در ابروی یار باید دید جناب شیخ اکبر محی الدین ابن عربی در جلد پنجم فتوحات مکیه باب هفتاد و یکم که در اسرار روزه است در اسرار رویت هلال ماه رمضان و شوال می‌گوید: «تاهنگامی که هلال معرفت در افق دل های عارفان، از اسم الهی "رمضان" طلوع نکرده، روزه واجب است، و چون هلال معرفت در افق دل های عارفان از اسم الهی "فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ" طالع گردید، افطار بر ارواح -از السَّمَاوَاتِ- و بر اجسام -از وَالْأَرْضِ- واجب می‌شود، وطلوع در اینجا به معنی"ظهر = آشکار گشت" می‌باشد، چون هلال معرفت در پرتو خورشید غارب و پنهان است.» مظهر است، خداوند طاعات و عبادات همگان از مؤمنین و محبین را قبول درگاهش بفرماید، بدان قبول هر عملی از اعمال موقوف به معرفت و رویت در قلب عامل و عمل است کما اینکه در روایت فرمود، «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام» و تمام، کمال است یعنی کمال حج به لقاء نور امام در قلب حاجی و در تمام مناسک حج است از اینرو است که قرآن به حاجی که قاصد است میگوید در حج که قصد است مقصد را امام قرار بده نه خانه‌ی از سنگ و گل را که آن نشان است و این صاحب نشان!! «وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» (حج/۲۷) شما این مطلب را در تمام اعمال عبادی توسعه بده و بگو، تمام الصوم لقاء الامام و تمام الصلوة لقاء الامام.... کمال روزه این است که در انجام آن هلال ولایت از افق قلب انسان متجلی شود. بدون معرفت به ولی الله الاعظم چه عیدی و چه فطری؟!! عید وقتی است که نور ولایت مطلقه در قلب سالک الی الله متجلی شود فهذا یوم العید. مانع رویت هلالِ قمرِ ولایت، حجاب اعمال و افکار ماست وگرنه آن نور نیّر الهی هرگز در محاق نبوده است. آفتابی چنین درخشنده دیده ها در حجاب یعنی چه نفس آدمی را به مثل پرده تاریک شب بدان که ظلمت اش همه‌ی آفاق و انفس جان او را گرفته است، به عبودیت و معرفت و تطهیر باطن، شمس و قمر ولایت در قلب او طلوع می‌کند. اینجا همان موطن ظهور قیامت است که شمس و قمر یکی می‌شود: «وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ» (قیامت/۹). به محض طلوع ماه که در شب اول رخ می‌دهد، عید سالک آغاز می‌شود هرچند رویت ماه شب اول سخت است اما برقی است که چون بدرخشد خرمن سالک الی الله را آتش می‌زند و مسیر حرکت او را روشن می‌کند؛ «يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِيهِ...» (بقره/۲۰) خنک آنکه لیلةالبدر كه ليلة القدر است در جانش تجلی کرد؛ «سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ كَمَا تَرَوْنَ القَمَرَ لَيْلَة البَدْر»، فهذا معنی الظهور و الفرج، «فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ»، در معکم نیک تأمل و اندیشه شود. باید ظلمت شب را به نور ایمان خرق کرد تا ماه ولایت تلألو کند، إقرأ وارق... سه شنبه ۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۰ ه ق اسلامشهر 🕊🌺 لؤلؤ و مرجان در تلگرام | ایتا | اینستاگرام 🕊🌺 @lolo_marjan
🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 در بین حضرات معصومین علیهم السلام اجمعین، تنها امام حسین علیه‌السلام است که اربعین دارد. اربعین، ویژه‌ی امام حسین و حضرت زینب است. اربعین عدد کمال است. حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ... (احقاف/۱۵) وقتی که انسان به مقام بلوغ عقلی رسید، می‌تواند بگوید که پروردگارا! به من یاد بده که چطور بر نعمتهایی که به من و والدینم دادی شاکر باشم. مقام شاکرین جزو مقامات بالایی است که مختص اولیاء خدا است... انسان اگر در مسیر الهی باشد و اهل علم و عمل باشد، در چهل سالگی انسان بالفعل می‌شود. چه بسا شخص هشتاد ساله که یک ساله است! اربعین عدد سال نیست بلکه کمال است. باید در مسیر عمرمان به اربعین برسیم. اربعین شما ممکن است در هر زمانی پیش بیاید یعنی اینکه شما به کمال برسی. امام از شما بلوغ می‌خواهد. نقطه اوج زیارت اربعین این است که یا اباعبدالله، شما خون قلبت را دادی تا خلق از جهل خارج شوند. هر زمانی که از جهل خارج شدی زائر امام حسین شده‌ای‌. چرا در عالَم تشیع، اربعین مهم تر از عاشوراست؟ چون عاشورا آن دانه ای است که توسط اباعبدالله الحسین کاشته شد و اگر حضرت سید الساجدین و حضرت زینب و این خاندان نبودند، این دانه به هدر می‌رفت. همین خدایی که می‌خواهد حسین کشته شود، می‌خواهد که زینب نیز اسیر شود. چرا؟ چون اگر زینب اسیر نشود، کشته شدن حسین در محاق می‌رود. در آن زمان که هیچ ابزار ارتباطی مثل امروز وجود نداشت، ۷۲ نفر در برابر ۱۲۰ هزار نفر کشته شدند. این جریان به مرور زمان از حافظه تاریخ پاک می‌شد اما حضرت زینب سلام الله علیها از همان عصر عاشورا این حادثه را تبیین کرد. عاشورا در اربعین به کمال خود رسید... 🏴🕊🌷 لؤلؤ و مرجان 🌷🕊🏴 🏴🌸  @lolo_marjan  🌸🏴
🍃 بسمه تعالی شانه 🍃 🟢 سر مکنون فاطمی در وجود حسنی ✨ ✨ دو امام همام که مسمّی به اسم احسن و اعظم حسن اند، مَظهر و مُظهر اسم مستأثره فاطمی سلام الله علیها هستند. هر چند همه‌ی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در این مقام اعلی با مادر بزرگوارشان اتحاد وجودی دارند اما سخن پیرامون غلبه حال و مقام است؛ امام حسن مجتبی علیه السلام صادر اول از این حقیقت است که از شدت قرب به این سرّ الاسرار هستی، پرده نشین حریم احدی او شد و چون به حکم الوَلَدُ سِرّ أبِیهِ، در سرّ حسنی مقام استأثار فاطمی غلبه یافت، امام بعد از او حضرت سیدالشهداء شد نه فرزندی از فرزندان آن سبط اکبر علیه السلام که اگر فرزند او امام می‌شد، می‌بایست به سبب غلبه‌ی حقیقت فاطمی در شراشر وجودی حسنی، آن امام مستور و غایب می‌ماند... ✨ و چون امامت و وصایت در دوازده برج فلک محیط عام فاطمی دولت و دوره دارند، امامت به حضرت سیدالشهداء علیه السلام رسید که شاهد بود و غایب نبود و سَر مبارکش از اوج نیزه تا انتهای تنور رفت و امامت را آشکار کرد... ✨ بعد از آن حضرت، این امر اعظم وصایت در فرزندان آن حضرت سلام الله علیهم اجمعین امتداد پیدا کرد و در امام یازدهم، امامت مبین به انتها رسید و امام حسن عسکری علیه السلام خاتم امامت مبین شد. یازده عدد هو است و امام حسن زکی عسکری مَظهر این سرّ هوی هویت و اسم مکنون مصون به جهت غلبه گردید و از این سرّ استأثاری به افشای کلام هاهوتی «نَحْنُ حُجَجُ اللهِ عَلَي خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ الله عَلَينا» پرده برداشت و چون امامت به دوازدهمین امام خاتمیت یافت، از امام یازدهم که مُظهر مستأثره فاطمی است امامی آمد که مستأثره و مکنون و مستور و غایب شد... ✨ به این سخن بلند خود آن امام غایب روحی له الفداء اشاره فرمود که: «إنَّ لِي فِي إبْنَةِ رَسُولِ اللهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ...» در این نکته علیا نیک بیاندیش و غور کن تا به فهم اسرار امامت ارتقاء یابی و از کوثر فاطمی سیراب گردی بمنها و فضلها... 🗓 ۱۰ شهریور ۱۴۰۴ مصادف با ۸ ربیع الاول ۱۴۴۷، سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام تهران ✍🏼 @lolo_marjan 🏴🕯