🌺🍃رمـــان #از_من_تا_فاطمه.. 🌺🍃
قسمت #یازدهم
#هوالعشق
#حضرت_زهرا
صدای مداحی می آمد٬
تازه یادم امد امشب شب شهادت #حضرت_زهرا س است. جلوی ضریح زانو زدم٬درفکر بودم اما نمیدانم چه فکری!صدای مداحی می آمد٬نمیدانم چه میگفت فقط یک کلمه شنیدم و آن این بود: #مادر
و احساس کردم جمعیت کم کم پراکنده میشوند و مراسم تمام میشود٬
کم کم چشم هایم سنگین شد و روی هم رفت٬دوباره خواب دیدم٬هیچ چیز نمیدیدم فقط صداهارا میشنیدم
🌸٬صدای ارامی امد٬دخترم پاشو ٬مادرت همیشه کنارت هست بلند شو پسرم منتظرته٬این هدیه من به توعه ازش مواظبت کن...🌸
و احساس کردم پارچه ای روی چشمانم امد و به کنار رفت
٬عطر 🌼گل نرگس نوازش روحم شد٬دستی به شانه ام خورد که بیدار شدم.
-دخترم پاشو ٬نماز صبح نزدیکه ها خواب نمونی مادر
پیرزن مهربانی بود که مرا از خواب بیدار کرد٬
خوابم را به یاد اوردم ٫#دخترم٬#مادرت؟مادر من؟او که بود؟
هنوز نوای دلنشینش در ذهنم چرخ میزد٬هدیه؟چه هدیه ای؟
به نماز ایستادم
تعجب کردم که چه روان خواندم !اخر من نماز خواندن بلد نبودم٬دست هایم را به حالت قنوت گرفتم
و از خدایی که تنها نامش را میدانستم کمک خواستم٬از او خواستم مرا در آغوش بگیرد٬نوازشم کند تا ارام بگیرم٬نمیدانم این راز و نیازها چگونه برزبانم می آمد..
بعد از اتمام نمازم به سرجایم برگشتم که از دور چشمم به پارچه مشکی که کنار کیفم بود افتاد٬سریع به سمتش دویدم ٬نه ممکن نیست٬از کجا امده بود؟
من چادر مشکی نداشتم😭
٬#هدیه٬اری هدیه!روبه روی صورتم گرفتم عطر نرگس میداد تا اعماق وجودم را با ان عطر پر کردم٬هربار اطرافم را نگاه کردم چیزی ندیدم
٬فقط٬فقط یک خانم چادری دیدم که از سمت من درحال بازگشت بود٬سریع صدایش زدم و به سمتش دویدم.
-خانم٬خانم صبر کنید
-جانم؟
چقدر چهره اش زیبا و دلنشین بود
لحظه ای محوش شدم انگار فرشته بود٬
-شما این چادرو برام گذاشتید؟فکر کنم به خاطر این بوده که حجابم مناسب نبوده درسته؟خیلی ببخشید الان درستش میکنم اما نیازی به چادر نیست ممنو..
-دختر گل٬یه خانومی این چادر رو به من دادن و گفتن به شما بدم و #هدیه است ٬گفت حتما بهش برسون خودش میدونه ٬هدیه رو که پس نمیدن.
از کلماتش دلم ریخت😧😭
زانوهایم خم شد و روی زمین افتادم٬به پهنای صورتم اشک میریختم نمیدانم برای چه؟
-خانوم بهت نظر کرده گلم٬خوش به سعادتت
دیگر چیزی نفهمیدم
و از اعماق وجودم گریه کردم وچادر را ناخودآگاه در اغوش گرفته بودم و میگریستم٬بوی گل نرگس🌼 میداد چه هدیه ای بود چه ساده اما دلربا ٬این چه بود؟آن خانم چه کسی بود؟
چادر را روی سرم انداختم
لطیف بود٬مانند برگ گل٬تا روی سرم امد سرتاسر وجودم غرق لذت شد منشأ این حس را نمیدانستم
٬دوباره سوال ها به سمت مغزم هجوم اورد٬#پسرم منتظرت هست!!!پسرش کیست؟
قدم هایم به حیاط کشیده شد
در هوای بی هوایی به سر میبردم به سمت انسوی خیابان قدم برمیداشتم و درفکر اتفاقات بودم که کامیونی 💨🚚به سمتم میامد چراغش را چندبار روشن و خاموش کرد از ترس درجایم میخکوب شده بودم و چشم هایم را که بستم تمامم اتفاقات جلوی چشمانم رژه رفت٬
صدای من بود که با جیغ علی را صدازدم...
-علییییییییی😰😲
ماشین ترمز شدیدی زد اما به من برخورد نکرد که دست هایم داغ شد٬
-جانم فاطمه😨
وسط خیابان راه را سد کرده بودیم٬
دست هایم در دست های علی بود و چشم هایمان تنها هم را میدید٬همه چیز را به یاد اوردم ٬علی٬علی٬علی و
از حجوم افکار و خاطرات قبل مغزم فشرده شد
و بیهوش شدم....
🌺🍃ادامه دارد...
نویسنده: نهال سلطانی
@nahalnevesht
#به_وقت_رمان
#کپی_بدون_ذکرنام_نویسنده_و_منبع_حق_الناسه
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
🌺🍃رمـــان #از_من_تا_فاطمه.. 🌺🍃
قسمت #دوازدهم
#هوالعشق
#بالهایم_هوس_با_تو_پریدن_دارد
#علی_نوشت
فاطمه را با کمک خانمی روی صندلی ماشین گذاشتیم
٬قلبم💓 روی هزار بود٬فقط تا بیمارستان گاز دادم و مطمئنم جریمه هم شدم
٬سریع او را به بخش رساندم
و پزشک معالجش گفت
که باید برایش فضای ارامی فراهم کنیم تا پیام های عصبی را بهتر دریافت کند و گذشته را به یاد بیاورد٬گفت معجزه شده که فاطمه ام مرا به یاد اورده چون چنین فراموشی هایی تا دوماه طول میکشید.
به فاطمه سرم وصل کردند
و من رفتم برایش تنقلات خریدم٬ احساس کردم خیلی لاغر و ضعیف شده ٬به اتاق که امدم
او چشم هایش بسته بود و رد اشک روی صورت سفیدش نمایان بود٬
به یاد لمس دستانش لبخندی زدم٬اولین بار بود که دستان لطیفش را لمس میکردم
ماهنوز به هم محرم بودیم😍٬دوهفته تا زمان اخر مانده بود٬
کاش در موقعیت بهتری دستانش را میگرفتم کاش دستانش انقدر سرد نبود که سرمایش تا اعماق وجودم رسوخ کند٬
ارام ارام چشم هایش باز میشد
و چشم های.. اری چشم هایش دقیقا همرنگ چشم های من است نمیتوانستم لحظه ای نگاهش نکنم اما قرمزی اطراف مردمکش را گرفته بود
معلوم بود فاطمه ام فشار زیادی را متحمل شده
-فاطمه جان
-عل..علی
-جان علی٬خوبی؟😊😍
-کجا بودی؟چرا منو تنها گذاشتی😨
و چشم های هردویمان اشک بار بود از این دوری وحشتناک..
-مهم الانه خانوم الان که اینجام پس حالشو ببر😉
و لبخند زیبایی روی لب هایش نقش بست که دلم ارام شد
-چه شیطون شدی سید😍😊
-خانوم ما برای شما شیطون نباشیم برا کی باشیم؟راستشو بگو فاطمه خانوم برام کسیو زیر سر دار..😜
حرفم تمام نشده بود
که نیم خیز شد و متکایش را روبه من پرتاب کرد هردویمان خندیدیم😁😁 از ته ته دل٬خدایا شکرت که فاطمه ام را به من برگرداندی
شکر٬البته اگر خانواده اش..
به اصرار من فاطمه کمپوتی🍺 را کامل خورد و بعد یک مسکن 💊به خواب رفت
٬هوا داشت روشن میشد
و من به اقای پایدار تلفن زدم که به بیمارستان بیاید میدانستم دوباره غوغا میکند.
در راهرو اقای پایدار را دیدم٬تنها بود٬با عصبانیت😡 به سمت من می آمد.به چند قدمی من که رسید یقه ام را چسبید و مرا به دیوار فشرد.😡🗣
-پسره بیشعور مگه نگفتم دور و بر دختر من افتابی نشو حرف حالیت نیست؟؟قصد جون دخترمو کردی که هربار باید تو بیمارستان پیداش کنم اره؟اخه باید که تو رو ...
-بابا بسه تمومش کنید!!😞
و این صدای فاطمه بود که دست اقای پایدار را درهوا گذاشت اما هنوز به یقه ام چنگ زده بود٬
با چشم هایم خواهش کردم به اتاق برود و خودش را ناراحت نکند٬اما..
-الان حاضر میشم بریم بیرون صحبت کنیم ٬برگه ترخیصمو بگیرید بابا
-اخه مگه خو..
-اره خوبم علی
پدر فاطمه که متعجب بود
او مرا به یاد اورده دست هایش شل شد و متعجب به ما نگاه کرد.فاطمه به اتاق رفت و با ان چادر مشکی که صورت زیبایش را زیباتر از همیشه کرده بود به بیرون امد.
لحظه ای محو زیباییش شدم٬فرصت نکردم بگویم داستان این چادر چیست!
اما هرچه بود داستان زیبایی بود...
🌺🍃ادامه دارد....
نویسنده؛ نهال سلطانی
@nahalnevesht
#به_وقت_رمان
#کپی_بدون_ذکرنام_نویسنده_و_منبع_حق_الناسه
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
هی گنه کرديم و گفتيم خدا میبخشد
عذر آورديم و گفتيم خدا میبخشد
آخر اين بخشِش و اين عفو و کرامت تا کی؟
او رحيم است ولی ننگ و خيانت تا کی؟
بخشِشی هست ولی قهر و عذابی هم هست!
آی مردم به خدا روز حسابی هم هست!
زندگی در گذر است، آدمی رهگذر است
زندگی يک سفر است، آدمی همسفر است
آنچه میماند از او، راه و رسم سفر است...
#بهخودمونبیایم
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
#حاج_اسماعیل_دولابی
بزرگترین آزمون ایمان زمانی است
که چیزی را میخواهید و به دست نمیآورید،
با این حال قادر باشید که بگویید
#خدایا_شکرت!✨
#به_وقت_عاشقی
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
عشق سوزان است
🌹بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه خواهان است
🌹بسم الله الرحمن الرحیم
دل اگر تاریک اگر خاموش
🌹بسم الله نور
گر چراغان است
🌹بسم الله الرحمن الرحیم
سوره ی والیل من
🌹برخیز و والفجری بخوان
دل شبستان است
🌹بسم الله الرحمن الرحیم
#شروعی_دوباره...
به توکل نام اعظمت
#بسماللهالرحمنالرحیم
بهکانال 🍁لطفِخدا🍁 خوش آمدید
@lotfe_khodaa
بدون اذنتو خورشید دیده وانڪند
سحر بدون خیالٺ دلے دعا نڪند
دوباره زنـدگے من نمےشود آغاز
لبم، سلام اگر سمٺ ڪربلا نڪند
السلامعلیڪیااباعبدالله♥️
#سلام_اربابم✋
#صبحتون_ڪربلایی🌤
بهکانال🍁لطفِخدا🍁بپیوندید
@lotfe_khodaa
🌸🍃
🍂بهشت ارزانی خوبان عالم
🍃بهشت من تماشای حسین است
🍂به وقت مرگ چشمم را نبندید
🍃که چشم من به سیمای حسین است
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
سلام بر تو♥️
ای مولایی که بیرق #هدایت
به یمن وجود #تو برافراشته است
و سینه ات 💗
مالامال از #علم_الهی است ...
السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ
#اللهـم_عجـل_لولیک_الفـرج
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
🌷 ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله»🌷
🌕 رسول اکرم (ص) فرمود:
«ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» نود و نه درد را شفا می دهد که ساده ترین آنها اندوه است.»
🌕 رسول اکرم (ص) فرمود:
«در شب معراج ابراهیم خلیل بر من گذر کرد، و گفت: به امتت امر کن در بهشت، بسیار درخت نشاء نمایید که زمینش وسیع و خاکش پاک است.» گفتم «نشاء بهشت» چیست؟
پاسخ داد: لا حول و لا قوه الا بالله
🌕 امام صادق (ع) فرمود :
هرگاه از قدرتمند، یا چیز دیگری ناراحت و اندوهناک شدید، ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را زیاد تکرار کنید،
زیرا این ذکر کلید گشایش هرگونه گرفتاری و ناراحتی است، و گنجی است از گنجهای بهشت.»
#به_وقت_عاشقی
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
❤️هفت چیزاست که خدا از آنها نفرت دارد:
🌹نگاه متکبرانه.
🌸زبان دروغگو.
💐دستهایی که خون بی گناه میریزند .
🌺فکری که نقشه های پلید میکشد.
🌹پاهایی که برای بدی کردن می شتابند.
🌸شاهدی که دروغ میگوید.
💐شخصی که میان دوستان تفرقه می اندازد.
#تلنگرانه
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
#یا_امام_رضا_ع🌺
اینجا خرابہ هاے دل آباد مےشود
هردلشڪستہ درحرمٺ شاد مےشود
در ازدحام بغض ڪه درگیر مےشوم
روحم دخیل #پنجره_فولاد مےشود
#یاامام_الرئوف🍃🌻
#چهارشنبه_های_امام_رضایی🌺
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
•🌿🕊•
جان فداۍ حرمٺ ،
ماه خراسانی من
چارھ ۍ دردو غم و
رنج وپریشانی من...
#بطلب_آقا
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🍃برخیز ڪه #فجـر_انقـلابــــ استـــ امروز
🍂بیـگانه صفـتــــ خانه خرابـــ استـــ امروز
🍃هر توطـئه و نقـشه ڪه دشـمــن بڪِشـد
🍂از لطفـــ خـدا نقـشِ بر آبــــ استـــ امروز
✊🇮🇷✊🇮🇷✊🇮🇷✊
🍃سالگرد انقلابــــ آمد پدید
🍂انقلابے چون سپیده پُر نَوید
🍃انقلابے پُر ز شیران بیشه اش
🍂نعرۀ #الله_اکبر ریشه اش
🍃سوره «والفجر» گر خوانے عمیق
🍂راز این ده شبـــ از او یابے دقیق
✊🇮🇷✊🇮🇷✊🇮🇷✊
🍃 #والفجر ڪه سوگند خداے ازلے ستـــ
🍂روشنگر حقے ستـــ ڪه با «آلعلے» ست
🍃این سوره به گفتۀ امام صادق(ع)
🍂مشهور به سوره «حسینبنعلـے» ستـــ
✊🇮🇷✊🇮🇷✊🇮🇷✊
🍃جانهاے جهانیان به لبـــ آمده استـــ
🍂جان در پے حق، داوطلبـــ آمده استـــ
🍃 #جمهورے_اسلامے ما در این قرن
🍂فجرے استـــ ڪه در ظلمتـــ شبـــ آمده استـــ
#سالروزپیروزیانقلاباسلامیمبارک
#فجرانقلاب🇮🇷
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
شهیـد همـت:
سختیها را تحمــل کنید...
ان شـاء اللّه این انقلاب با نهایت اقتـدار و تـوان به انقـلاب جهـانی امامزمـان(عج) اتصال پیـدا می کند و تحقـق این آرزو، چنـدان دور نیست...
#شهیدانه
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
🍵 خواص دم ڪرده #نعناع
🔸ضد نفخ
🔹مقوی اعصاب
🔸مسڪن دستگاه گوارش
🔹کمک به هضم غذا
🔸درمان سرماخوردگی
♨️⇦ یڪ قاشق نعناع را با سه لیوان آبجوش روی حرارت غیرمستقیم دم کرده و میل نمایید!!
#سلامت_باشیم
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
خالی شو، پُر میشوی..
قانع باش، غنی میشوی..
ساده باش، عمیق میشوی..
قضاوت نکن، عادل میشوی..
بنده خدا باش، آزاد میشوی..
خودت باش، بیهمتا میشوی..
ضعف خود را بپذیر، قوی میشوی..
دخالت را رها کن، هدایت آغاز میشود..
سکوت پیشه کن، همهچیز گویا میشود..
سخنت را کوتاه کن، تأثیرش زیاد میشود..'🌿
#سخنان_ناب
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
❣متن زیارت حضرت امام رضاعلیه السلام ❣
🌿🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌿🌹
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وَلِىَّ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللَّهِ فى ظُلُماتِ الاَْرْضِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا عَمُودَ الدّینِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اِبْراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اِسْماعیلَ ذَبیحِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسى کلیمِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِی
وَلِىِّ اللَّهِ وَوَصِىِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ
سَیدَىْ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّةِ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلىِّ بْنِ الْحُسَینِ
زَینِ الْعابِدینَ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی باقِرِ عِلْمِ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ
مُحَمَّدٍ الصّادِقِ الْبآرِّ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ
اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْوَصِىُّ الْبآرُّ التَّقِىُّ اَشْهَدُ اَنَّک قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتیک الْیقینُ
اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبَا الْحَسَنِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
⬇️⬇️⬇️💕متن صلوات خاصه امام رضا علیه السلام 💕
🌺🍃 بسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم 🌺🍃
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
#چهارشنبههای_امامرضایی
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
#حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 این انقلاب، آنقدر تلاطم و سختی دارد
که یک روزی شهدا آرزو میڪنند
زندہ شوند و برای دفاع از انقلاب
دوبارہ شهید شوند...
#سالروزپیروزیانقلاباسلامیمبارک
#فجرانقلاب🇮🇷
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷
#شهیدابراهیمهادی🥀
ابراهیم در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان تهران به دنیا آمد.
ابراهیم چهارمین فرزند خانواده بود؛ او در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید، از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
ابراهیم دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و کریم خان گذراند.
او در سال ۵۵ توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود. از همان سالهای پایانی دبیرستان، مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد؛ حضور در هیئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظیر مرحوم علامه «محمدتقی جعفری» بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم مؤثر بود.
او همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد. ابراهیم همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز و بوم مشغول شد.
اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در والیبال وکشتی بی نظیر بود. هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید ومردانه می ایستاد.
مردانگی اورا می توان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی درازو گیلان غرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد. حماسه های او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی می کند.
دروالفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان کمیل وحنظله در کانالهای فکه مقاومت کردند اما تسلیم نشدند.
سرانجام در 22 بهمن سال 61 بعد از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد. دیگر کسی او راندید.
او همیشه از خدا می خواست گمنام بماند. چرا که گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سالهاست که گمنام وغریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.
شادی روح شهید بزرگوار صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa