هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید؛ به کسانی فکر کنید که قادر به تکلّم نیستند.
قبل از اینکه بخواهید از مزّه ی غذای تان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که اصلاً چیزی برای خوردن ندارد.
امروز پیش از آنکه از زندگی تان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام، از دنیا رفته
قبل از آنکه از فرزندان تان شکایت کنی، به کسی فکر کنید که آرزوی بچّه دار شدن دارد
پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید، به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند.
و پیش از آنکه از شغل تان خسته شوید
و از آن شکایت کنید، به افراد بیکار و ناتوان و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند فکر کنید.
زندگی، یک نعمت است با غر زدن و نالیدن به کام خودتان و اطرافیان تلخش نکنید.
#شکرگزارباشیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻یک کار بسیار جالب
😭از آن دست کارهایی که خیلی بهش نیاز داریم
خدا قوت به تیم سازنده
#عادی_سازی_بیحجابی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
از حجم فراخوان ۲۵ شهریور
همین بس که یگان ویژه
میدون انقلاب ایستگاه صلواتی زده😂🤦🏻♂️
عکس ها : ۲۵ شهریور ساعت ۱۸:۰۰
تهران-میدان انقلاب
یکی از مکان های اصلی فراخوان ها!
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 خانم ها حواستون به نتیجه #جنبش_مهسا طی یک سال گذشته بود یا اینکه تو #خواب_خرگوشی هستید؟
✍🏻در سالگرد #مهسا_امینی خوب است یک ارزیابی نسبت به این جنبش که با شعار #زن_زندگی_آزادی بود داشته باشیم.
👈🏻همه می دانیم مهمترین نتیجه جنبش #مهسا_امینی ملعون در متن جامعه گسترش بی حجابی بود که برخی بانوان و دختران با تصور اینکه جریان بی حجابی تنها به باد دادن موهایشان ختم می شود اقدام به کشف حجاب کردن غافل از اینکه همین اقدام به ظاهر ساده در واقع بزرگ ترین خیانت زنان به خود و سایر بانوان بود.
👈🏻بر اساس #آمارهای به دست آمده بعد از گسترش #بی_حجابی و #ولنگاری #زنان ۲۶ درصد #خشونت علیه #زنان بیشتر شد و نسبت #طلاق به ازدواج در سه ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۲ تقریبا نصف شد یعنی در ازای هر دو ازدواج تقریبا یک طلاق صورت گرفت.
در برخی از شهرها هم که آمار #ازدواج ارائه کردند معلوم شد در این ایام ازدواج کاهش محسوس پیدا کرده.
🔹 این اخبار نشون می ده که هیچ دشمنی مثل زن ها نمی تونه به خود زن ها و آینده و خوشبختی زنها ضربه بزنه.
📣 خدا کنه هرچه زودتر از خواب غفلت بیدار بشید و به دامن اسلام که با احکامش آرامش و امنیت رو برای زنان به ارمغان می آورد برگردید🤲🏻
#حجاب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ دستگیری سر بزنگاه !
خب، داشتی میگفتی! امروز چی چی ماهه!؟ 😁
پ.ن : خبرهای واصله حاکی از این موضوع است که این مجرم سابقه حضور فعال در اغتشاشات سال گذشته را نیز داشته!
@madare0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سد کهیر آبگیری شد
🔹سازمان فضایی ایران با انتشار تصاویر ماهوارهای، از آبگیری قابل توجه سد کهیر در سیستان و بلوچستان و حل شدن مشکل آب شرب دهها روستا خبر داد.
🔹این سد ۶ سال نیمهتمام مانده بود که اردیبهشت امسال با دستور رئیسجمهور افتتاح شد.
#دولت_انقلابی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پتک پایانی بر تابوت صحنه گردان #جنگ_ترکیبی سال ۱۴۰۱ کوبیده شد.
دولت آمریکا پایان مأموریت و حفاظت #مسیح_علینژاد را به او اعلام کرد.
از هم اکنون او خود را داخل #گونی فرض کند.
✍ رضا حاتمی
اینم عاقبت وطن فروشان😏
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
دیانت بر سیاست چیره شد،
آری جهان فهمید
#رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
در شبفتنه شبِفتنه شب خنجرها
باز هم چاره #علی بود نه آن دیگرها
#لیله_المبیت
#صلیاللهعليڪیـاعــلیبنابیطــالب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔴 دشتِ آخرِ شب منتظران...
🔹 در روایات آمده است کسی که با وضو به رختخواب می رود ثواب شخصی را می برد که تا صبح مشغول شب زنده داری و عبادات بوده است
🔹 وضو گرفتن یکی از آن عبادات است که اثرش طولانی و زمانش بسیار کم است، یعنی شاید عمل وضو گرفتن بیشتر از سه دقیقه طول نکشد اما در عین حال ثواب مستمر و پر برکتی برایت به همراه خواهد داشت.
🔹 برنامه ی شب هایت را طوری تنظیم کن که آخرین کارت وضو گرفتن باشد، پریشانی های ذهنت با این عمل از بین می رود و آرامشی خدایی تمام وجودت را فرا می گیرد،
🔺 این ثواب غیر قابل شمارش را تقدیم کن به امام زمانت، که آن جوانمرد بدهکارت نخواهد ماند ..
🔹 یک دقیقه با امام زمان ارواحنافداه صحبت کنیم..
(که اذن الله و عین الله امام زمان ارواحنافداه و تفسیر معنایی سمیع الدعا بودن است)...
🌹دشتِ آخرِ شبت را کنار بگذار برای امام زمانت....
🔺 وضو روزی را زیاد میکند و بالاترین روزی، رزق معنوی و بالاترین معنویت توجه قلبی به حجت خداست.....
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
اولین سلام صبحگاهی،
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#سلام_ارباب🌸🍃
واجبِ شرعیِ عشقست سلامِ سرِ صبح
السلام ای همه ی عشق و مسلمانی من
#صلیاللهعليڪیـاابــاعـــبدالله #صبحتون_حسینی🌺🍃
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
❥•❤️ دلبــ(حسن)ـــر ❤️•❥•
✦ بیـن تاریکی دُنیـا،نَظـری کَرد به مـا
✦ ما هدایت شُدۀ چهره ی ماهِ "حَسَنیم"
#امام_حسنى_ام🍃
#السلام_حضرت_شاه✋
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ پشت امام حسین قایم نشویم‼️
🎙استاد شجاعی
#امام_زمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🚫 فرقه شیرازیها! 🚫
✖️آیت الله شیرازی، مرجع مشهوری که فتوای تحریم تنباکو را دادند، پسری داشتند به نام سید هادی.
سید هادی شیرازی ۴ پسر داشتند بنامهای :
۱. سید حسن
۲.سید محمد
۳. سید صادق
۴. سید مجتبی
۱. حسن، بعد از انقلاب در لبنان کشته شد.
۲. محمد، در نجف ادعای مرجعیت کرد، که چند تن از علما از جمله آیت الله خویی(رحمةالله علیه) مرجعیت ایشان را تاَیید نکردند. وی در زمان اقامت امام خمینی(رحمةالله علیه) در نجف، واکنشهایی منفی نسبت به ایشان داشت؛ از جمله اینکه وقتی در نجف مَردم تمایل داشتند امام خمینی (رحمةالله علیه) امام جماعت نماز حرم امام علی (علیه السلام) باشند، سید محمد مخالفت داشت.
💡در زمان طاغوتِ ایران، قرار بود شخصیت هایی چون سید محمد صدر در عراق و حضرت امام (رحمةالله علیه) در ایران و سید موسی صدر در لبنان قیام کنند؛ اما سید محمد صدر را شهید کردند و امام موسی صدر را نیز ربودند؛ لذا سید محمد شیرازی، توقع داشت امام(رحمةالله علیه) ایشان را به عنوان مرجع عراق معرفی کرده و از ایشان حمایت کنند؛ ولی این طور نشد، لذا به کویت رفتند. بعد از انقلاب و پس از رحلت امام (رحمةالله علیه)، سید محمد شیرازی به ایران آمده و در قم ساکن شد.
🔻در این حال، وی دست به تفرقه زده و سبب شد تا سال ۸۰ در حبس خانگی باشد و سپس از دنیا رفت و بنا به مصلحت در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) دفن گردید.
۳. بعد از سید محمد، برادرش #سید_صادق_شیرازی جای او را گرفت و از اینجا، اتاق فکر انگلیسی شکل گرفت.
💡یکی از تئوریسینها پیشنهاد داد: برای مقابله با حکومت #شیعه در ایران، باید یک حکومت شیعه را عَلَم کنیم تا مذهب شیعه توسط خود شیعه از بین رود و بدین صورت، جریان شیرازی انتخاب شد و #صادق_شیرازی در ایران و برادرش مجتبی در کویت با حمایت مالی دولت #بریتانیا فعال شدند.
بیش از ۱۵ سایت در اینترنت، و بیش از ۱۵ شبکه ماهوارهای در خدمت ایشان است.
جریان شیرازی، تخم نفاق را بین مذاهب اسلامی پاشیدند و با توهین به مقدسات اهل سنت، توهین به عایشه، خلفا و ترویج جلسات لعن و قمه زنی و ... آتش کدورت بین سنی و شیعه را شعله ور کردند.
💡توهینهای این جریان، به ویژه توهینهای آشکار یاسر الحبیب، مانند نگارش و انتشار کتاب "الفاحشه وجه آخر للعائشه"، سبب شیعه کُشی بسیاری در مناطق مختلف دنیا شدند.
این توهینها در شبکههای ماهوارهای مختلف جریان شیرازی به صورت مستقیم و در تندترین عبارات هیجان اهل سنت را علیه شیعه بر میانگیزد.
🔴یکی از این ویژگیهای جریان شیرازی تکفیر است.🔴
❗️علما و مراجع بسیاری مانند مرحوم حضرت آیتالله العظمی بهجت (رحمةالله علیه) توسط این افراد تکفیر شدهاند.❗️
♨️بنابراین به دلیل ممنوعیت فعالیت این جریان در ایران و سخنان امامخامنهای(مدظلهالعالی) علیه #تشیع_انگلیسی، حملات بسیاری را علیه ایشان آغاز کرده اند.
‼️#جریان_شیرازی در مقابل مقام معظم رهبری، هفته وحدت را به هفته برائت نامگذاری کردند.‼️
⚔️همچنین در تقابل با دیدگاه ایشان در مخالفت با قمهزنی، به ترویج قمهزنی با تمام توان میپردازند.
قمهزنی وِجهه و تصویر بسیار نامناسبی را از شیعیان در رسانههای غربی ایجاد کرده است.
🔻هم اکنون این فرقه به بازوی دشمن برای تخریب شیعه و هجمه علیه علما و مراجع شیعی تبدیل شده است. از آخرین اقدامات این افراد لیسیدن ضریح و حمله به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در قم و شکستن درب حرم و حرم رضوی در مشهد است.
شبکههای شیرازی نیز با پخش مستقیم این تصاویر، در راستای برنامههای هدایت شده انگلیس علیه تشیع حرکت میکنند.
👇که اسامی مدیران و برخی از شبکهها به شرح ذیل میباشد:
🔥 ۱- صادق شیرازی
🔥 ۲- سید مجتبی شیرازی.
🔥 ۳- حسن اللهیاری.
🔥 ۴- یاسرالحبیب.
🔥 ۵- محمد هدایتی.
📺 شبکهها:
۱- امام حسین۱
۲- امام حسین۲
۳- امام حسین۳
۴- اباالفضل العباس
۵- بقیع
۶- الانوار ۱
۷- الانوار ۲
۸- سلام
۹- چهارده معصوم
۱۰- شبكه اينترتی حضرت خديجه
۱۱- الزهرا
۱۲- المهدی
۱۳- مرجعیت
۱۴- امام صادق
۱۵- اهل بیت
۱۶- فدک
✅ با بازنشر این مطلب در روشنگری و مبارزه با جنگ شناختی دشمن سهیم شوید.
#جهاد_تبیین
#بصیرت_سیاسی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰به نظر من حجاب چیز خوبیه
🔹گفتگو با دختر نامسلمان اوکراینی با موضوع : «چرا زنان مسلمان #حجاب میپوشند؟»
#اوکراین
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ وضعیت غرب یعنی همین!
🔰شخصی در هفته مد نیویورک با یک کیسه زباله و حوله سر حمام به عنوان یک لباس جدید، جلوی تماشاچیها قدم میزند. همه در تشویق این لباس جدید برایش دست میزنند و تصویربردارها عکس میگیرند که نیروهای امنیتی سر میرسند و طرف را خارج میکنن و تازه تماشاچیها متوجه میشوند این آقا جزو برنامه نبوده!
هیچ کس حتی شک هم نکرد که این کیست و این چه لباسی است! در غرب اگر بخواهند چیزی و حتی یک موضوع مسخره را به خورد افکار عمومی بدهند، چون اذهان مسخ شده است، همه به راحتی میپذیرند!
👈 یادداشتهای حمید رسایی را اینجا بخوانید
.
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷
💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی
🤍#از_روزی_که_رفتی
❤️ قسمت ۶۳ و ۶۴
فیلم را پخش کرد....
مردش رنگ بر چهره نداشت. صورتش پر از گرد و خاک بود... لبهایش خشک و ترک خورده بود.
"برایت بمیرم مرد، چقدر درد داری که رنگ زندگی از چشمانت رفته است؟"
لبهایش را به سختی تکان داد:
_سلام بانو! قرارمون بود که تا لحظه آخر باهم باشیم، انگار لحظههای آخره! به آرزوم رسیدم و مثل بابام شدم... دعا کن که به مقام شهادت برسم... نمیدونم خدا قبولم میکنه یا نه! ببخش بانو... ببخش که تنها موندی! ببخش که بار زندگی رو روی شونههای تو گذاشتم...
سرفه کرد. چندبار پشت سر هم:
_... تو بلدی روی پای خودت بایستی! نگرانی من تنهاییته! نگرانی من، بیهمنفس شدنته! آیه... زندگی کن... به خاطر من... به خاطر دخترمون... زندگی کن! حلالم کن اگه بهت بد کردم...
به سرفه افتاد. یا زهرا یا زهرا (س) ذکر لبهایش بود تا برق چشمهایش به خاموشی گرایید.
آیه اشکهایش را پاک کرد.
دوباره فیلم را نگاه کرد. فیلم را که در
گوشیاش ریخت، تشکر کرد.
ارمیا متاثر شده بود...
برای خودش متأسف بود که سالها با او همکار بود و هرگز پا پیش نگذاشته بود برای دوستی!
این مرد #لایق #بهترین زندگی بود. این مرد قلبش به #وسعت_دنیا بود
نیمههای شب بود و ارمیا هنوز در خیابان قدم میزد.
" آه سید... سید...
سید! چه کردی با این جماعت! کجایی سید؟
خوب شد رفتی و ندیدی زنت روی خاک قبرت افتاد!
خوب شد نبودی و ندیدی آیهات شکست!
خوب شد نبودی ببینی زنت زانوی غم بغل گرفت!
آه سید... رنگ پریدهی آیهات را ندیدی؟ آن لحظه که لحظهی جان کندنت را برایش به تصویر کشیدی یادت به قول قرار آخرت بود و یادت نبود آیهات میشکند؟ یادت بود به قرارهایت اما یادت نبود آیهات میمیرد؟ آیهات رنگ بر رخ نداشت! آیهات گویی بالای سرت بود که عاشقانه نگاه در چشمانت
میانداخت و صورتت را می کاوید!
سید... سید... سید!
چه کردی با آیهات! چه کردی با دخترکت! چه کردی با من! من که چند روز است زندگیات را دیدهام، همسرت را دیدهام، تو را دیدهام، از فریادهای خاموش همسرت جان دادم! تو که همه چیز داشتی! چرا رفتی؟
چرا درکت نمیکنم؟
چرا تو و زنت را نمیفهمم؟
چرا حرفهایش را نمیفهمم؟
اصلا تو چه دیدی که بیتاب مرگ شدی؟
چه دیدی که از آیهات گذشتی؟
چه گفتی که از تو گذشت! آیهات چه میداند که من عاجز شدهام از درک آن؟ چه دیدی که دنیایی را رها کردی که من با همهی نداشتههایم دو دستی به آن چسبیدهام!"
"این چه داستانیه؟ این چه داستانیه که منو توش انداختید؟ چرا من باید تو ماشین پدرزن تو بشینم!؟"
کار و زندگیاش به هم خورده بود. روزهایش را گم کرده بود. گاهی تا اذان
صبح بیدار بود و به سجاده مسیح نگاه میکرد. گاهی قرآن روی طاقچهی یوسف را نگاه میکرد.
نمیدانست چه میخواهد ،
اما چیزی او را به سمت خود میکشید. خودش را روی نقطهی صفر میدید و سیدمهدی را روی نقطهی صد!
سیدمهدی شده بود درد و درمانش! شده بود گمشدهی این سالهایش... شده بود برادر!
" تو که سالها کنارم بودی و نگاهم نکردی! شاید هم این من بودم که از تو رو برگرداندم! و تو از روزی که رفتی مرا به سمت خود کشیدی! درست از روزی که رفتی، دنیایم را عوض کردی! منی که از جنس تو و آیهات فراری بودم، منی که از جنس تو نبودم، از دنیای تو نبودم!
سید... سید... سید!
تو لبخند خدا را داشتی سید! تو نگاه خدا را داشتی! مثل آیهات! آیهای که شیبه لبخند خداست!"
به خانه که رسید،
مسیح و یوسف در خواب بودند. در جایش دراز کشید. اذان صبح را میگفتند که از خواب پرید. لبخند زد...
سیدمهدی با او حرف زده بود. خدا معجزه کرده بود.
ارمیا #دوباره متولد شد...
***********
امروز فخرالسادات با قهر از خانهی آیه رفت. سیدمحمد بعد از عذرخواهی بابت حرفهای مادرش، همراه او به قم بازگشت.
حاج علی بعد از تماسی که داشت،
مجبور شد، برای مراسم شهدای مدافع حرم به قم بازگردد.
آیه تصمیم داشت به سرکارش بازگردد.
از امروز او بود و کودکش؛ مسئول این زندگی بود. مسئول کودکش بود، باید شروع کند. غم را در دلش نگاه دارد و یا علی بگوید...
روی مبل نشسته بود و کنترل تلویزیون را برداشت...
🕊سیدمهدی: _آیه بانو! بیا فیلمت شروع شدا، نگی نگفتم!
کلافه از روی مبل بلند شد، به سمت یخچال رفت...
🕊_ِ یخچالو باز نذار بانو، اسرافه! گناهه بانو جان! اول فکر کن اون تو چی میخوای، بعد درشو باز کن جانَکم!
بیآنکه در یخچال را باز کند، به سمت اتاق خوابش رفت:
🕊_بانو برقا خاموشه؟ نخوری زمین یه وقت
خودش را روی تخت پرت کرد...
🕊_خودتو اونجوری روی تخت ننداز، مواظب باش بانو! هم خودت درد میکشی هم اون بچهی زبون بسته!
آرام روی تخت.....
💚ادامه دارد.....
🤍 نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷
💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی
🤍#از_روزی_که_رفتی
❤️ قسمت ۶۵ و ۶۶
آرام روی تخت دراز کشید و خود را سر جای همیشگیِ مردش مچاله کرد:
🕊_هوا سرده بانو، یه پتو روت بکش سرما نخوری! تو که سریع سرما میخوری، چرا مواظب نیستی بانو؟!
گوشه پتو را روی خود کشید. چشم بست و خواب او را در آغوش کشید...
🕊-آیه بانو... بانو!
آیه لبخند زد:
_برگشتی مهدی؟
🕊_جایی نرفته بودم که برگردم بانو! من همیشه پیشتم، تو جدیدا حرف گوش نکن شدی بانو!، واسه همینه که تنها موندی بانو!
آیه لب ورچید:
_نخیرم! من تنها نیستم، خیلیام دختر خوب و حرف گوش کنیام!
🕊_تو همیشه بهترین بودی بانو!
زمین تکان خورد... آیه نگاهی به اطراف کرد. مردش لبخند میزد، انگار روی کِشتی بودند.
مهدی به او نزدیک شد.
چادرش را از سرش برداشت و چادر دیگری روی سرش کشید. باز لبخند زد و آیه به عقب کشیده شد.
خود را روی لنگرگاه دید...
کشتیِ مهدی وارد آبهای آزاد شد، و از تمام کشتیهای اطراف جدا شد، دور و دورتر شد...
آیه فریاد زد:
_مهدی!!
از خواب پرید... نفس گرفت؛
رو به عکس مردش کرد:
" کجایی مرد من!؟ چرا چادرم را عوض میکنی؟ چرا چیزی را میخواهی که خارج از توان من است؟ تو که آیهات را میشناسی!"
از پدر تعبیر خواب را یاد گرفته بود.
حداقل این ساده اش را خوب میفهمید، عوض کردن چادر، عوض کردن همسر است و سید مهدی همسری اش را از سر آیه برداشت.
از جایش بلند شد، سرش گیج رفت.
روی تخت نشست... صدای زنگ در
خانه درآمد، از جا بلند شد و چادرش را بر سر کشید. صاحبخانه پشت در بود!
+سلام خانم علوی!
_سلام آقای کلانی!
کلانی: _تسلیت عرض میکنم خدمتتون!
_ممنونم! مشکلی پیش اومده؟ هنوز تا سر ماه مونده!
+به خاطر کرایه خونه نیست؛ حقیقتش میخواستم بدونم شما کی بلند میشید! حالا که همسرتون فوت کردن، دیگه باید خونه رو تخلیه کنید!
آیه ابرو درهم کشید:
_منظورتون چیه؟ ما قرارداد داریم!
_همسرم دوست نداره حالا که همسرتون فوت کردن اینجا باشید، اگه امکانش هست در اسرع وقت خونه رو خالی کنید!
آیه محکم و جدی گفت:
_با اینکه حق این کار رو نداری و حق با منه اما من نماز میخونم، جای شکدار نماز نمیخونم! خونه پیدا کردم باهاتون تماس میگیرم؛ پول پیش منو آماده کنید لطفا، خدانگهدار!
در را بست... پشت در نشست.
"رفتی و مرا خانه به دوش کردی؟ گناهم
چیست که تو رفتهای؟"
به پدر که زنگ زد، صدایش میلرزید.
شب پدر رسید... آیه بیقراری میکرد برای خاطراتی که باید آنقدر زود دل بکند. به جای جای خانه نگاه میکرد... این آخرین خانه آیه و مردش بود؛ چگونه دل بکند از این خاطرات؟
سه روز گذشته بود.
خانه برای یک زن تنها با کودکی در شکم، پیدا نمیشد، حتی با وجود حاج علی که پدر بود. زندگی یک زن تنها هنوز هم عجیب است... هنوز هم سوال دارد؛ اگر کسی هم اجاره میداد آیه و حاج علی یا خانه را نمیپسندیدند یا صاحبخانه را!
رها که زنگ در خانه را زد،
آیه چشمانش سرخ بود. رها و صدرا وارد خانه شدند. بعد از تعارفات معمول رها پرسید:
_از کی میای سرکار؟ جات خالیه!
+میخواستم بیام، اما اتفاقی افتاده که یه کم درگیرم کرده!
صدرا: _چی شده؟ کمکی از دست ما برمیاد؟
حاج علی آهی کشید:
_صاحبخونه جوابش کرده، دنبال خونهایم!
رها دستش را روی دهانش گذاشت:
_خدای من... هنوز که 6 ماه از قراردادتون مونده!
چای بهارنارنج را به لب برد:
_میگه شوهرت مُرده، زنم راضی نیست، منم گفتم بلند میشم
+قانونًا نمیتونه این کارو بکنه! میخواید ازش شکایت کنید؟ من میتونم کاراشو انجام بدم!
آیه لیوان را روی میز گذاشت:
_مهم نیست! وقتی زنش راضی نیست، یعنی شک داره! نمیخوام باعث آشفته شدن زندگی یه خانواده بشم؛ به قول مهدی؛ هیچی مهمتر از حفظ
یک خانواده نیست."
صدرا: _حالا جایی رو پیدا کردید؟
حاج علی: _نه! پیدا کردن یه خونه برای زنی با شرایط آیه سخته!
صدرا فکر کرد و بعد از چند دقیقه نگاهی به رها انداخت. حرفش را مزمزه کرد:
_راستش حاج آقا خونهی ما دو واحدیه! یه واحد برای برادرم بود که الان دیگه خالیه! و واحد بغلیش هم برای منه که تا سال دیگه خالیه. فردا بیاید خونه رو ببینید، اگه موردپسند بود، تا خونهی بهتری پیدا کنید اونجا بمونن!
حاج علی: _نه! حالا بازم میگردیم! اونجا مال شماست، شاید رها خانم بخوان زودتر مستقل بشن!
رها سرش را پایین انداخته بود.
"رویا بانوی آن خانه است! من که حقی در این زندگی ندارم حاجی!"
صدرا نگاهی به رها انداخت:
_رها هم اینجوری راحتتره، بودن آیه خانم هم برای رها خوبه، هم آیه خانم با این وضع تنها نیستن لطفاً قبول کنید! من با مادرم هم صحبت میکنم.
حاج علی نگاهی به آیه انداخت و آیه نگاه به رها. چشمان رها مطمئنش کرد....
💚ادامه دارد.....
🤍 نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa