حالا که به لطف روزه ی #ماه_مبارک_رمضان نمیتونیم ناهار بخوریم، سعی کنیم این عادت رو همچنان ادامه بدیم تا از فواید بسیارش بهره ببریم:
✅مزایای ترک تدریجی ناهار
1⃣افزایش سیستم ایمنی بدن
2⃣پیشگیری از چاقی
3⃣پیشگیری و درمان چربی خون
4⃣پیشگیری ودرمان قند خون ودیابت.
5⃣پیشگیری ودرمان کبدچرب
6⃣پیشگیری از ضعف حافظه ودرمان ضعف حافظه.
7⃣پیشگیری از غلبه دم ودرمان کمکی در مهار غلبه دم
8⃣پیشگیری از فشار زیاد به معده ودرمان کمکی جهت پاکسازی معده.
9⃣پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای مختلف قلبی مانند انسدادها،ضعف عضلات ودرمان کمکی آن.
🔟ترک تدریجی ناهار موجب تقویت کلی بدن،ایجاد نشاط،جوانی،طول عمرو... میشود
#سلامت_باشیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#چیبگمآخه
نمونه های تذکر 👇👇👇
کسی که چشم چرانی میکنه!
یهو یه چیزی میگم یا سوالی میپرسم که حواسش پرت شه:
حضرت علی(علیه السلام) گفتن: «قلب، بایگانی چشم است»
قربونت برم، دقت کن که چی بایگانی میکنی!
حدیث داریم: «اگه کسی به خاطر ترس از خدا به نامحرم نگاه نکنه،
خدا بهش ایمانی میبخشه که در دلش لذت شیرینی اونو احساس میکنه»
مواظب باش عزیزم، نگاه به نامحرم ظاهرش ساده است،
اما کم کم آدمو گرفتار گناه های بزرگتری میکنه!
هر که باشد نظرش در پی ناموس کسان
پی ناموسِ وی اُفتد نظر بوالهَوَسان!
#امربهمعروف_نهیازمنکر
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
استاد #رائفۍپور ❤️
به خوشگلیت مینازی ؟! 😌
اون دنیا طرف میگه چکار کنم
صورتم قشنگه 😒
دخترا ولم نمیکردن به گناه افتادم ؛ 😞
خدا یوسف و عباس(ع)
رو نشونت میده😊
میگه از اینا خوشگلتر بودی ؟!🤨
عباسبنعلیای که با
نقاب راه میرفت😔
میگفت نمیخوام با دیدن
من کسی به #گناه بیفته !⛔️
چشمایِ خوشگلش رو،👀
بدنش رو ؛ 💪🏻
خرج خدا نکرد؟
#پویش_حجاب_فاطمے
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
👈🌹 راهکار عملی #نماز_شب 🌹👉
سعی کنید نماز شبتون ترک نشه. فقط ۱۱ دقیقه وقت می بره.
نماز شبو تو سه زمان می تونی بخونی : 👇👇👇
۱- بعد از نماز عشاء.
۲- بعد از نیمه شب
۳- از صبح تا شب ، به نیت قضا
👈🌹🌺🌹👈بهترین زمان برای خوندن نمازشب ، یک ساعت قبل از اذان صبحه. ولی اگر در بهترین زمان نتونستی بخونی ، توی دو زمان دیگه بخون ، ولی ترکش نکن.
🤔چه جوری نماز شب بخونیم؟
۴ تا دو رکعت به نیت نماز شب مثل نماز صبح
۲ رکعت به نیت نماز شفع
💝 دو رکعت به نیت شفع
💝 رکعت اول: حمد ➕ توحید ➕ ناس
💝 رکعت دوم: حمد ➕ توحید ➕ فلق
یک رکعت به نیت نماز وتر
💝 حمد ➕ ۳ بار توحید ➕ فلق 💝➕ ناس
🌺 مستحبات قنوت نماز وتر 🌺
استغفار 👈 ۷۰ مرتبه
استغفرالله ربی و اتوب الیه
👈 استغفار برای ۴۰ مومن
اللّهمَّ اغْفِر (فلانی) 👈 مثال: اللهم اغفر لِمحمد
👈 عفو 👈 ۳۰۰ مرتبه
الهی الْعَفْو
👈️ ۷ مرتبه ذکر پایین
اللهم هٰذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النّار
👈️ گفتن ذکر پایین
ربِّ اغْفِرْلی وَارْحَمْنی وَ تُبْ عَلَیَّ اِنَّکَ اَنتَ التَّوابُ الْغَفورُ الرَّحیم🌼
👈 جمعا میشه ۱۱ رکعت.
*❌ نماز شبو طولانی نخون ، بخصوص اگر نیمه شب می خوای بخونی. اینجوری خسته میشی ، اونوقت شیطون دیگه نمیذاره بخونی.
قنوت نمی خواد بگیری در قنوت نماز وتر هم لازم نیست به چهل تا مومن دعا کنی. لازم نیست سیصد تا استغفار بگی ، بلکه سه بار تسبیح گفتن کافیه.
*فضیلت نمازهای شفع و وتر بیشتر از هشت رکعتیه که به نیت نماز شب خوانده میشه. می تونید فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کنید و هشت رکعت نماز شبو نخونید.
اگر وقت برای نماز شب ، کم باشه می تونید فقط نماز وتر بخونید.
لازم نیست یازده رکعتو یه بار بخونی تا خسته بشی ، بینشون فاصله بده. همانطور که پیامبر با فاصله نماز شب می خواند.
*مثلا دو رکعت ساعت ۲۱ شب بخون ، دو رکعت ساعت ۲۱/۳۰ ، دو رکعت ساعت ۲۲،... و به همین ترتیب. با فاصله خواندن فضیلتش بیشتره.
اگر نتونستی بعد از نماز عشا ، یا نیمه شب بخونی ، از صبح تا شب ، وقت داری قضاشو بخونی.
*💚امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا ، نقل می کند
*📖إِنَّ اللَّهَ یُبَاهِی بِالْعَبْدِ یَقْضِی صَلَاةَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ یَقُولُ یَا مَلَائِكَتِیَ انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی كَیْفَ یَقْضِی مَا لَمْ أَفْتَرِضْهُ عَلَیْهِ أُشْهِدُكُمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَه*
🌸خداوند به بنده ای که نماز شب را در روز قضا می کند، مباهت می کند و می فرماید : ای فرشتگان من. این بنده ی من ، چیزی را که بر او واجب نکرده ام ، قضا می کند. گواه باشید که من او را آمرزیدم
*نماز نافله رو بدون مهر ، بدون رکوع و سجود ، بدون قنوت ، و حتی در حال راه رفتن میشه خوند.
اگر وقت نداشتی ، قضای نماز شبت را در روز بجا بیار
👈 ببین ، دیگه بهونه نیار. خدا اینقدر این نمازو آسون کرده که من و تو بهونه ای برای نخوندنش نداشته باشیم.
🔗 میگیم ما اینجوری به دلمون نمی چسبه.... اینا وسوسه های شیطونه👹خدا قبول داره ، اونوقت شیطون نمیذاره. هر جور تونستی نماز شبتو بخون ، خدا زود راضی میشه.
ترک گناه به عشق مولا🌸
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
ثواب #نشر مطالب هدیه به #امام_زمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔵 شاد کردن دل امام زمان (عج)
🌺 آیت الله بهجت(ره):
🌕 وقتی دل مؤمنی را شاد كنید، خدا از لطف، مَلکی را خلق میکند که آن ملک، شما را از بلاها و تصادفات و ... حفظ میكند.
این که میبینید در برخی تصادفات بعضیها محفوظ میمانند در حالی که به نفر کناری آنها آسیب وارد میشود به سبب این است که آن شخصِ محفوظ مانده، در مسرّت اهل ایمان نقش داشته است.
📚 برگی از دفتر آفتاب، ص ١٨۴.
🌸 حالا فکر کن اگه کاری کنم که دل امام زمان رو شاد بکنه، چی میشه ...
🌺 برای شادی دل امام زمان ....
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
به نام آن که
خالق جهان است
امید بی پناه
وبی کسان است
به نام آن که
یاد آوردن او
تسلی بخش
قلب عاشقان است
#بسماللهالرحمنالرحیم
🌺🍃روزتون زیبا در پناه امن الهی
#باتوکلبهناماعظمت
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
خدا:
سنگینی دنیا را تنها یك زمان حس میکنی
و آن هنگامیست که مرا از یاد برده باشی!!
#به_خدا_اعتمادکنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
اولین سلام صبحگاهی،
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
❣ #سلام_امام_زمانم❣
هرچه داریم ز سودای تو دلبر داریم
حیف باشد که ز سودای تو دل برداریم
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🌕 فضیلت و ثواب روز هشتم #ماه_مبارک_رمضان
برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم (ص) :
🌺 خداوند به شما مزد عمل شصت هزار عابد و شصت هزار زاهد را بدهد.
📚 امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص۴۸
#ثواب_هرروز_ماهمبارکرمضان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
1_948013423.mp3
3.31M
#امام_زمان
#وظایف_منتظران
🔴 قسمت هشتم وظایف منتظران
🔗 برگرفته از کتاب مکیال المکارم
🔵 انتظار فرج مهمترین وظیفه
🎙️#ابراهیم_افشاری
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#آرامش یعنی
در میان صدها مشکل خیالت هم نباشد
و لبخند بزنی چون میدانی
خدایی داری که هوایت را دارد...😌💖
#به_وقت_عاشقی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
☘ حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمودند :
🖌 عقل شخص مسلمان تمام نيست ، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد :
1⃣ از او اميد خير باشد
2⃣ مردم از بدى او در امان باشند
3⃣ خير اندك ديگرى را بسيار شمارد
4⃣ خير بسيار خود را اندك شمارد
5⃣ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود
6⃣ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود
7⃣ فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد
8⃣ خوارى در راه خدايش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد
9⃣ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد
🌿 سپس فرمود : دهمین و چيست دهمین؟ به او گفته شد : چيست؟
👌 فرمود : احدى را ننگرد جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزكارتر است.
📖 تحف العقول ص ۴۳۳
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖دل باصلوات محرم رازشود
🕊سیمرغ شود بلند پرواز شود
فرمود پیامبرکه باهرصلوات🌸
درهای اجابت دعاباز شود🌸
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید
@lotfe_khodaa
به نام خدا
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_۵۵
💫 من یک دختر مسلمانم
✳سکوت عمیقی کل سالن رو پر کرده بود.
چند لحظه مکث کردم.
🌠–یادم نمیاد برای اومدن به انگلستان و پذیرشم در اینجا به پای کسی افتاده باشم و التماس کرده باشم.
🍃شما از روز اول دیدید من یه دختر مسلمان و محجبه ام و شما چنین آدمی رو دعوت کردید.حالا هم این مشکل شماست، نه من.
و اگر نمی تونید این مشکل رو حل کنید،
کسی که باید تحت فشار و توبیخ قرار بگیره من نیستم...
💥و از جا بلند شدم. همه خشک شون زده بود.
یه عده مبهوت ...
یه عده عصبانی ...
فقط اون وسط رئیس تیم جراحی عمومی خنده اش گرفته بود!
به ساعتم نگاه کردم،
–این جلسه خیلی طولانی شده ...
حدودا
نماینده دانشگاه، خیلی محکم صدام کرد.
✔–دکتر حسینی ...
واقعا علی رغم تمام این امکانات که در اختیارتون قرار دادیم با برگشت به ایران مشکلی ندارید و حاضرید از همه چیز صرف نظر کنید؟
🔷–این چیزی بود که شما باید همون روز اول بهش فکر می کردید.
جمله اش تا تموم شد ،جوابش رو دادم.
می ترسیدم با کوچک ترین مکثی دوباره شیطان با همه فشار و وسوسه اش بهم حمله کنه...
❌این رو گفتم و از در سالن رفتم بیرون و در رو بستم.پاهام حس نداشت.
از شدت فشار، تپش قلبم رو توی شقیقه
هام حس می کردم.
💠وضو گرفتم و ایستادم به نماز.
با یه وجود خسته و شکسته ...
اصلا نمی فهمیدم چرا پدرم این همه راه، من رو فرستاد اینجا...
🔘خیلی چیزها یاد گرفته بودم ، اما اگر مجبور می شدم توی ایران، همه چیز رو از اول شروع کنم.مثل این بود که تمام این مدت رو ریخته باشم دور...
💮توی حال و هوای خودم بودم که پرستار صدام کرد:
–دکتر حسینی ... لطفا تشریف ببرید اتاق رئیس تیم جراحی عمومی.
💫در زدم و وارد شدم.
با دیدن من، لبخند معناداری زد.
از پشت میز بلند شد و نشست روی مبل جلویی.
🔸–شما با وجود سن تون واقعا شخصیت خاصی دارید.
🔹–مطمئنا توی جلسه در مورد شخصیت من صحبت نمی کردید.
خنده اش گرفت.
🔸–دانشگاه همچنان هزینه تحصیل شما رو پرداخت می کنه ، اما کمک هزینه های زندگی تون کم میشه و خوب بالطبع، باید اون خونه رو هم به دانشگاه تحویل بدید.
ناخودآگاه خنده ام گرفت.
🔹–اول با نشون دادن در باغ سبز، من رو تا اینجا آوردید ، تحویلم گرفتید ، اما حالا که حاضر نیستم به درخواست زور و اشتباه تون جواب مثبت بدم ، هم نمی خواید من رو از دست بدید و هم با سخت کردن شرایط، من رو تحت فشار قرار می دید تا راضی به انجام خواسته تون بشم.چند لحظه مکث کردم...
🔹–لطف کنید از طرف من به ریاست دانشگاه بگید برعکس اینکه توی دنیا، انگلیسی ها به زیرک بودن شهرت دارن،
اصلا دزدهای زرنگی نیستن.
و از جا بلند شدم....
#بهوقترمان
بهکانال🍁لطفِخدا🍁بپیوندید
@lotfe_khodaa
به نام خدا
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_۵۶
💫تقصیر پدرم بود
این رو گفتم و از جا بلند شدم ... با صدای بلند خندید ...
- دزد؟ ... از نظر شما رئیس دانشگاه دزده؟ ...
- کسی که با فریفتن یه نفر، اون رو از ملتش جدا می کنه ... چه اسمی میشه روش گذاشت؟ ... هر چند توی نگهداشتن چندان مهارت ندارن ... بهشون بگید، هیچ کدوم از این شروط رو قبول نمی کنم ...
از جاش بلند شد ...
- تا الان با شخصی به استقامت شما برخورد نداشتن ... هر چند ... فکر نمی کنم کسی، شما رو برای اومدن به اینجا محبور کرده باشه ...
نفس عمیقی کشیدم ...
- چرا، من به اجبار اومدم ... به اجبار پدرم ...
و از اتاق خارج شدم ...
برگشتم خونه ... خسته تر از همیشه ... دل تنگ مادر و خانواده ... دل شکسته از شرایط و فشارها ...
از ترس اینکه مادرم بفهمه این مدت چقدر بهم سخت گذشته ... هر بار با یه بهانه ای تماس ها رو رد می کردم ... سعی می کردم بهانه هام دروغ نباشه ... اما بعد باز هم عذاب وجدان می گرفتم ... به خاطر بهانه آوردن ها از خدا حجالت می کشیدم ... از طرفی هم، نمی خواستم مادرم نگران بشه ...
حس غذا درست کردن یا خوردنش رو هم نداشتم ... رفتم بالا توی اتاق ... و روی تخت ولا شدم ...
- بابا ... می دونی که من از تلاش کردن و مسیر سخت نمی ترسم ... اما ... من، یه نفره و تنها ... بی یار و یاور ... وسط این همه مکر و حیله و فشار ... می ترسم از پس این همه آزمون سخت برنیام ... کمکم کن تا آخرین لحظه زندگیم ... توی مسیر حق باشم ... بین حق و باطل دو دل و سرگردان نشم ...
همون طور که دراز کشیده بودم ... با پدرم حرف می زدم ... و بی اختیار، قطرات اشک از چشمم سرازیر می شد ...
#بهوقترمان
بهکانال🍁لطفِخدا🍁بپیوندید
@lotfe_khodaa
به نام خدا
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_۵۷
💫حس دوم
درخواست تحویل مدارکم رو به دانشگاه دادم ... باورشون نمی شد می خوام برگردم ایران ...
هر چند، حق داشتن ... نمی تونم بگم وسوسه شیطان و اون دنیای فوق العاده ای که برام ترتیب داده بودن ... گاهی اوقات، ازم دلبری نمی کرد ... اونقدر قوی که ته دلم می لرزید ...
زنگ زدم ایران و به زبان بی زبانی به مادرم گفتم می خوام برگردم ... اول که فکر کرد برای دیدار میام ... خیلی خوشحال شد ... اما وقتی فهمید برای همیشه است ... حالت صداش تغییر کرد ... توضیح برام سخت بود ...
- چرا مادر؟ ... اتفاقی افتاده؟ ...
- اتفاق که نمیشه گفت ... اما شرایط برای من مناسب نیست ... منم تصمیم گرفتم برگردم ... خدا برای من، شیرین تر از خرماست ...
- اما علی که گفت ...
پریدم وسط حرفش ... بغض گلوم رو گرفت ...
- من نمی دونم چرا بابا گفت بیام ... فقط می دونم این مدت امتحان های خیلی سختی رو پس دادم ... بارها نزدیک بود کل ایمانم رو به باد بدم ... گریه ام گرفت ... مامان نمی دونی چی کشیدم ... من، تک و تنها ... له شدم ...
توی اون لحظات به حدی حالم خراب بود که فراموش کردم ... دارم با دل یه مادر که دور از بچه اش، اون سر دنیاست ... چه می کنم ... و چه افکار دردآوری رو توی ذهنش وارد می کنم...
چند ساعت بعد، خیلی از خودم خجالت کشیدم ...
- چطور تونستی بگی تک و تنها ... اگر کمک خدا نبود الان چی از ایمانت مونده بود؟ ... فکر کردی هنر کردی زینب خانم؟ ...
غرق در افکار مختلف ... داشتم وسایلم رو می بستم که تلفن زنگ زد ... دکتر دایسون ... رئیس تیم جراحی عمومی بود ... خودش شخصا تماس گرفته بود تا بگه ... دانشگاه با تمام شرایط و درخواست های من موافقت کرده ...
برای چند لحظه حس پیروزی عجیبی بهم دست داد ... اما یه چیزی ته دلم می گفت ... اینقدر خوشحال نباش ... همه چیز به این راحتی تموم نمیشه ...
و حق، با حس دوم بود ...
#بهوقترمان
بهکانال🍁لطفِخدا🍁بپیوندید
@lotfe_khodaa
به نام خدا
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_۵۸
💫 هوای دلپذیر
برعکس قبل، و برعکس بقیه دانشجوها ... شیفت های من، از همه طولانی تر شد ... نه تنها طولانی ... پشت سر هم و فشرده ... فشار درس و کار به شدت شدید شده بود ...
گاهی اونقدر روی پاهام می ایستادم که دیگه حس شون نمی کردم ... از ترس واریس، اونها رو محکم می بستم ... به حدی خسته می شدم که نشسته خوابم می برد ...
سخت تر از همه، رمضان از راه رسید ... حتی یه بار، کل فاصله افطار تا سحر رو توی اتاق عمل بودم ... عمل پشت عمل ...
انگار زمین و آسمان، دست به دست هم داده بود تا من رو به زانو در بیاره ... اما مبارزه و سرسختی توی ژن و خون من بود...
از روز قبل، فقط دو ساعت خوابیده بودم ... کل شب بیدار ... از شدت خستگی خوابم نمی برد ... بعد از ظهر بود و هوا، ملایم و خنک ... رفتم توی حیاط ... هوای خنک، کمی حالم رو بهتر کرد ... توی حال خودم بودم که یهو دکتر دایسون از پشت سر، صدام کرد ... و با لبخند بهم سلام کرد ...
- امشب هم شیفت هستید؟
- بله ...
- واقعا هوای دلپذیری شده ...
با لبخند، بله دیگه ای گفتم ... و ته دلم التماس می کردم به جای گفتن این حرف ها، زودتر بره ... بیش از اندازه خسته بودم و اصلا حس صحبت کردن نداشتم ... اون هم سر چنین موضوعاتی ...
به نشانه ادب، سرم رو خم کردم ... اومدم برم که دوباره صدام کرد ...
- خانم حسینی ... من به شما علاقه مند شدم ... و اگر از نظر شما اشکالی نداشته باشه ... می خواستم بیشتر باهاتون آشنا بشم ...
ادامه دارد.....
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⬇️⬇️⬇️
پ.ن: این داستان واقعی است و از زبان همسر و دختر شهید سید علی حسینی نقل شده است...
#بهوقترمان
بهکانال🍁لطفِخدا🍁بپیوندید
@lotfe_khodaa
همچنان منتظر نظرات سازنده تون هستیم...
https://harfeto.timefriend.net/16185864153456
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa