🕊🌷🌷🕊🇮🇷🕊🌷🌷🕊
☘رمان جذاب #اسطوره_ام_باش_مادر
☘جلد چهارم؛ از روزی که رفتی
✍قسمت ۵۱ و ۵۲
محمدصادق فورا گفت:
_از ته دل حلال کن. من طاقت نگاه مادرت رو ندارم. طاقت ضرب دست پدرت رو ندارم. طاقت شرمندگی نگاه پدرم و ارمیا رو ندارم. حلالم کن. پدرت دو تا سیلی بهم زد. یکی برای اذیت شدن دخترش یکی برای تهمتی که بهت زدم. حلالم کن. تو رو به جدت قسم حلالم کن.
زینب سادات لبخندی زد. به حمایت پدرش. به پدری کردن ارمیا. به نگرانیهای مادرانه آیه.
زینب سادات: _حلال کردم.
سوار ماشین شد و به سمت مدرسه ایلیا رفت. آنقدر نگران برادرش بود که حتی شادی پدری کردن سیدمهدی هم دلش را گرم نکرد. به دفتر مدرسه رفت و سلام کرد.
زینب سادات: _اتفاقی برای ایلیا افتاده؟
فلاح از پشت میزش بلند شد و گفت:
_بفرمایید خانم پارسا. من که گفتم چیزی نشده. در واقع من برای کار شخصی با شما تماس گرفتم. شمارتون رو از ایلیا جان گرفتم. راستش ترجیح میدادم بیرون از مدرسه با شما ملاقات کنم اما خب حالا که اینجا تشریف دارید، بهتره یک مقدمهای
داشته باشید. من از شما و شخصییتون خوشم اومده. اگه شما هم مایل باشید بیشتر به هم آشنا بشیم.
زینب سادات نگاهی به دستان روی میز فلاح انداخت. جای خالی حلقهای که امروز خالی بود و آن روز پر، زیادی در چشم میزد.
دم در، پشت به فلاح گفت:
_بهتره وقت اضافهای که دارید رو برای
شناخت بیشتر همسرتون بذارید.
فلاح: _این ربطی به همسرم نداره.
زینب سادات: _بیشتر از همه، به ایشون ربط داره.
رفت و فلاح با عصبانیت به راهی که رفت، چشم دوخت. این #قضاوت برای این بود که تنها بود؟ که پدر و مادرش نبودند؟
این سوال را با گریه در آغوش رها پرسید.
و رها نوازشش کرد و پای درد و دلهایش نشست و دلش خون شد برای گریههای بیصدای یادگار آیه.
و جوابش را اینگونه داد:
_تو برای قضاوتهای مردم نمیتونی کاری انجام بدی، یک روز آمین هم برای مادرت اشک ریخت از همین قضاوت ها. یک روز به بهانه بیوه بودن، یک روز به بهانه مطلقه بودن و یک روز به بهانه نداشتن پدر مادر. تو خوب زندگی کن. مردم قضاوت میکنن اما تو راه خودت رو برو. تو اشتباهی در رفتارت در مقابل اون مرد نداشتی! پس اشتباهات دیگران رو به خودت ربط نده.
و آن شب ....
مردی از سر غیرت و فریاد بیصدای غرورش روی زانو افتاد و با تمام وجود در دلش خدا را صدا زد...
رها که گفت،
احسان کبود شد.
مهدی فریاد زد
و محسن همیشه آرام، آتش به جانش افتاد.
صدرا سرشان داد زد:
_بسه دیگه. این رفتارهای شما چاره نیست. اگه غیرت دارین مشکل رو حل کنید، نه اینکه صورت مساله رو پاک کنید.
نگاه صدرا به احسان بود. احسانی که سخت نفس میکشید.
صدرا ادامه داد:
_چند تا مورد خوب اومدن برای خواستگاری که من بخاطر تو دست به سرشون کردم. تصمیمت چیه؟ اگه میخوای، بسم الله. اگر هم نه، بگو که با سیدمحمد صحبت کنم که خواستگارها رو ببینه و اونوقت هرچی خیره!
احسان بلند شد. دستانش مشت شده و صورتش کبود بود:
_فردا میرم دفتر امیر، تا راجع به خواستگاری صحبت کنیم. قرار خواستگاری رو بذارید.
از خانه بیرون زد.
دلش میخواست کمی قدم بزند اما بیشتر از همه دلش برای قرآن یادگاری ارمیا تنگ بود. خود را به واحدش رساند و وارد شد. در را تازه بسته بود که در واحد بغلی باز شد. صدای آرام زینب سادات را شنید و گامهایی که روی پله برداشته شد.
زینب سادات: _کجا میری ایلیا؟
ایلیا: _صدای داد و فریاد مهدی بود. برم ببینم چی شده خب.
زینب سادات پر حرص گفت:
_مگه فوضولی؟
ایلیا دیگر جواب نداد و رفت.
در بسته شد. احسان همانجا نشست.شاید گاهی ما نیاز به تلنگر داریم تا از قافله عقب نمانیم و این تلنگر برای احسان شبیه به مشتی بود که ناغافل خورد...
مقابل پدرش نشست. حرفهایش را باال و پایین کرد:
_خیلی برای مقدمهچینی فکر کردم. اما دیدم فایده نداره. ما نه اونقدر صمیمی هستیم که حرف نگفته هم رو بفهمیم، نه اونقدر غریبه که مقدمه چینی لازم باشه. میخوام ازدواج کنم و اومدم که یکبار هم شده برام پدری کنید. شنیدم شیدا هم ایران هست. فردا شب قرار خواستگاری گذاشتیم.
امیر به صندلی اش تکیه داد:
_مبارکه! باید با آزاده هماهنگ کنم که کاری نداشته باشه. با اینکه در شرایط خوبی نیست اما حتما سعی میکنیم بیایم.
احسان اخم کرد:
_اونم میخوای بیاری؟
امیر روی میز خم شد و آرنجش را به آن تکیه داد و با اخم گفت:
_اون نه و آزاده! و البته که میاد. من بدون آزاده جایی نمیرم. حالا کی هست عروس من؟
احسان مردد گفت:
_زینب سادات. دختر آیه خانم، دوست رهایی.
امیر خشمگین ایستاد و صندلیاش با شتاب عقب رفت:
_چی؟ دیوانه شدی؟میفهمی چی میگی؟اون صدرای احمق مغزتو شستشو داده!دیوانه شدی!من هیچوقت به خواستگاری اون....
☘ادامه دارد.....
✍ نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـــ❥ــدایا
این فخر مرا بس ڪه خـدایی
چون تو دارم؛
تو آن گونه ای ڪه من
دوست دارم؛
پـس مرا هم آن گونه
گردان که تو دوست داری.
جـانان
درود بر جادههای
بی انتهای جبروتت
ٺو را عاشقانہ فریاد می زنم❣
❣ خدایا به امید تو ❣
#بِسْــــــمِاللَّهِالرَّحْمَـنِالرَّحِيــم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
اولین سلام صبحگاهی،
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشم من با تب عشقت
طبیب آمد، جوابش کن...
#السلام_علیک_یا_سلطان✋
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
💚
حالِ خوب و اشتیاقِ دم به دم یادش بخیر
کوچه های خلوت و پُر پیچ و خم یادش بخیر
زیره و عطرِ حرم، عطرِ نبات و زعفران
حسّ دلتنگی و بغض بیش و کم یادش بخیر
لذّتِ باب الجواد و خواندنِ إذن دخول
گنبد و اشکِ روان در هر قدم یادش بخیر
حرکتِ پرچـم میانِ دستهـای آسمان
پای سقّاخانه اشکِ مادرم یادش بخیر
مانده در گوشم صدای ماندگارِ زائران
ترک و بوشهری، عرب یا که عجم، یادش بخیر
تکیه بر دیوار دارالحجّه و تجدیدِ عهد
با امام ِ منتظر کنج حـرم یادش بخیر
از لبِ نقّاره ها دادی سلامم را جواب
اشکهایِ سر به زیرِ صبحدم یادش بخیر
زیـرِ ایـوانِ طلا روحِ مـرا دادی جلا
تا تورا بر مادرت دادم قسم، یادش بخیر
پنجـره فـولاد إذنِ کــربلایم را گرفت
ذکرِ «آقاجان نیفتم از قلم» یادش بخیر
دست و بالم بسته شد با بستنِ درب حرم
بیقراری هایِ بارِ آخـرم یادش بخیر
#یا_امـام_رضــا
آنجـا عجیب طـعـم هـوا فرق می کند
اصلا #نبـات شـهـر شمـا فرق می کند
وقتی که حج ما فقـرا مشهد شماست
یعـنـی کـه قـبلـه ی فـقـرا فرق می کند
#چهارشنبتون_امام_رضایی
🥀 به یاد شهیدمدافعحرم علی یزدانی
#اللّهُمَّصَلِّعَليمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُـم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#حدیث
امام صادق عليه السلام:
كَم مِن صَبرِ ساعَةٍ قد أورَثَ فَرَحا طَويلاً، و كَم مِن لَذَّةِ ساعَةٍ قد أورَثَت حُزنا طَويلاً!
بسا لحظه اى شكيبايى كه شادى طولانی را در پى آورَد و بسا لذّتى آنى كه اندوهى طولانى برجاى گذارَد.
ميزان الحكمه جلد6 صفحه156
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 عبارتی عجیب در دعای عهد!!
چقدر #امام_زمان مظلومه که برآورده شدن حوائجش دست ماست...😔
#بهخودمونبیایم
الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ لوَلــیِّڪَ اَلْفــَرَجْ بحق حضࢪٺ زینب ڪبرۍ سلام الله علیها
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#به_وقت_نیـاز
بِسْمِ اللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
به نام خدا و درود خدا بر محمد و آل او
(وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا)
و كار خود را به خدا مى گذارم كه او به حال بندگان بصير است پس خدا حفظ كرد هر بدى را كه مكر دشمنان بر انگيزد
لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
و خدايى جز تو اى ذات يكتا نيست پاك و منزهى تو و من از ستمكارانم
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
پس ما دعاى او را مستجاب كرديم و او را از درياى غم نجات داديم و اينچنين مؤمنان را نجات خواهيم داد
حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
خدا ما را كافى است و او بهترين وكيل است به نعمت خدا و فضل خدا چنان برخوردار شوند كه ديگر هيچ بدى به آنها نرسد
مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ
آنچه خدا خواست مى شود و هيچ قدرت و توانايى جز قدرت خدا نيست
مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ مَا شَاءَ النَّاسُ
آنچه خدا خواست مى شود نه آنچه مردم بخواهند
مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ النَّاسُ
آنچه خدا خواست مى شود هر چند مردم نخواهند
حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ حَسْبِيَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ
خداى رب العالمين مرا كافى از ديگران است خداى آفريننده عالم مرا كافى از خلق است
حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ حَسْبِيَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
خداى روزى دهنده مرا كافى از روزى خواران است خدايى كه پروردگار عالم است مرا كافى از ديگران است
حَسْبِي مَنْ هُوَ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي
كافى است آنكه مرا كافى است كافى است آنكه هميشه مرا كافى است
حَسْبِي مَنْ كَانَ مُذْ كُنْتُ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي حَسْبِيَ اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ
كافى است آنكه تا بوده ام و هستم مرا كافى است كافى است مرا خداى يكتايى كه جز او خدايى نيست
عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
به او توکل می کنم که پروردگار عرش عظیم است
#به_خدا_اعتمادکنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: قرآن را بخوانید حتی شده روزی یک یا نیمصفحه
🔹در دنیای اسلام هیچکس نباید پیدا شود که یک روز بر او بگذرد و آیات قرآن را تلاوت نکند.
#کلام_خدا
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
1403.01.12-Panahian-CheguneBehtarQoranBekhanim-19-32k.mp3
8.87M
🔉 چگونه بهتر قرآن بخوانیم و با قرآن انس بگیریم؟ - ۱۹
📅 جلسۀ نوزدهم | ۱۴۰۳/۰۱/۱۲
🎙 استاد پناهیان
#سخنان_ناب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
✅ ان شاءالله از امروز یه بخش جدید تو کانالمون داریم؛
میخواهیم #هرروزیکآیه از قرآن کریم رو به صورت تصادفی بازکنیم و با #کلام_خدا روزمون رو شروع کنیم😌
#هرروزیکآیه
آیه ی ۲۳ سوره ی شوری
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️❌ آنقدر حجم تبلیغات منفی علیه اسلام در غرب بالاست که اینا باور نمیکنن دین اسلام اینقدر جامع و کامل باشه...
🌸🍃
@kashkoolvar
✨ امام صادق علیهالسلام:
مَن تَعَلَّمَ العِلمَ و عَمِلَ بِهِ و عَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَکُوتِ السَّماواتِ عَظیما فَقیلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و عَمِلَ لِلّهِ و عَلَّمَ لِلّهِ.
هر کس براى خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگى یاد شود و گویند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد.
الذریعه الی حافظ الشریعه (شرح اصول کافی) ج۱، ص۵۶
۱۲ اردیبهشت ماه، سالروز شهادت استاد مطهری و #روز_معلم گرامی باد✨
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_مطهری :
♨️ بدبخت تر از بچه هایی که در ناز ونعمت پرورش پیدا می کنند در دنیا کسی نیست!
👈قابل توجه پدر و مادرانی که می گویند: «من خودم در سختی بزرگ شدم و نمیخواهم فرزندم سختی ببیند.»
🔹اگر به فرزندتان علاقه دارید حتما گوش کنید👌
📆 بمناسبت ایام شهادت استاد مطهری و #روز_معلم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️اختلاس در نانوایی
#شبهه
🚫ولش کن بابا!
🚫چرا بهش تذکر میدی؟!
🚫گناه دگران بر تو نخواهند نوشت!
♨️گروهی نه تنها #امربهمعروف_نهیازمنکر نمی کنند بلکه جلوی امر به معروف دیگران را هم میگیرند 🤦♂️
#حجاب
🎙دکتر علی تقوی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔴 «مگر ما مرده باشیم یکی از این خانواده به دست داعش شهید شود!»/ سریالی که با توصیه حاج قاسم ساخته شد
🔹 این شبها مجموعه پایتخت۵ از شبکه تلویزیونی ایفیلم بازپخش میشود، سریالی که به اعتقاد کارگردانش پرمخاطبترین فصل سریال پایتخت بود.
🔹سیروس مقدم، با ذکر این نکته که پایتخت۵ با توصیه حاج قاسم سلیمانی ساخته شد، اشارهای هم دارد به نظرات و نگرانیهایشان برای سرانجام قهرمانان داستان. نگرانی که در نهایت به تغییر فیلمنامه انجامید.
🔹 چرایی و چگونگی این تغییر را مدیر سازمان هنری اوج در صفحاتی از کتاب «سلیمانی عزیز۲» چنین روایت کرده است که بعد از نهایی شدن فیلمنامه، یک روز صبحانه مهمان حاج قاسم شدیم. همین که فهمیدند آخر سریال قرار است بابا پنجعلی شهید شود، گفت: فیلمنامه را عوض کنید، همه این خانواده باید صحیح و سالم برگردند ایران.
🔹کارگردان و نویسنده با تعجب نگاهی کردند و گفتند: ما میخواهیم قصه اینطور تمان شود. حاجی وقتی دید قبول نمیکنند، غیرتمند گفت: «مگر ما مرده باشیم یکی از این خانواده به دست داعش شهید شود!»
🔹مجموعه تلویزیونی پایتخت۵، این شبها ساعت ۲۱ از شبکه ای فیلم در حال پخش است.
#حاج_قاسم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🌹داستان پیداشدن پیکر شهید حججی
غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، سردار مدافع حرم «حاجمهدی نیساری» که در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد!فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهیدحججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت.
🌷ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسن حججی👉
بعد از شهادت حججی تا مدتها، پیکر مطهرش در دست داعشیها بود تا اینکه قرار شد حزبالله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزبالله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزبالله را آزاد کند.
به من گفتند:
«میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟»
میدانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. با یکی از بچههای سوری بهنام حاج سعید از مقر حزبالله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را میپایید.
پیکری متلاشی و تکهتکه را نشانمان داد و گفت:
«این همان جسدی است که دنبالش هستید!»
میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم:
«من چهجوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!»
بیاختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحهاش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم:
«پستفطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دستهاش؟!»
حاجسعید حرفهایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه میکرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، میگفت:
«این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.»
دوباره فریاد زدم:
«کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!»
داعشی به زبان آمد و گفت:
«تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند میزد!»
هرچه میکردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم:
«ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.»
اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت:
«فقط همینجا.»
نمیدانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش میخواست فریبمان بدهد.
در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم:
«بیبی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.»
یکباره چشمم افتاد به تکهاستخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم بههم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاجسعید اشاره کردم که برویم.
نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزالله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بیخبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزبالله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزبالله، پیکر محسن را تحویل گرفتهاند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بیبی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد و گفت:
«پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمدهاند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.»
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن میدانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم.
تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت:
«از محسن خبر آوردی.»
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم:
«حاجآقا، پیکر محسن مقر حزبالله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.»
گفت:
«قَسَمَت میدم به بیبی که بگو.»
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش را انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت:
«من محسنم رو به این بیبی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضیام.»
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم:
«حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علیاکبر علیهالسلام اربا اربا کردن.»
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت:
«بیبی، این هدیه رو قبول کن.»
▫️هرگزشهدایی را که امنیت مان مدیون شان هستیم،فراموش نکنیم.روحش شاد یادش گرامی.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کاری که #طبیعت با بچههاتون میکنه...
#تربیت_فرزند
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬چرا نوشیدن یک جرعه شراب هم از نظر اسلام حرامه؟!! 🤔
✅️گفتگوی جالب پزشک اروپایی با آیت الله بروجردی
🎙️حجت الاسلام هاشمی
#به_خدا_اعتمادکنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓 مراسم جشن تکلیف و جشن حجاب در لبنان 😍
🌸 کاش ارزش حجاب رو این چنین زیبا به دخترانمون بیاموزیم که حجاب تاج بندگی آن هاست.
#تربیت_فرزند
#حجاب
@vaghtesahar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به مردان دیوث و بی غیرتی که ناموس خودشون رو کشف حجاب کرده و با لباس های نامناسب به خیابان می آورند و به خیال خام خودشان مرد هم هستند.
اگر مردی زنت رو با پوشش مناسب به خیابون بیار
🔴آموزش عملی غیرت
برای بعضی از مرد نماهای جامعه
به اندازه این موجود غیرت ِ ناموسی داشته باشی کافی است! توقع زیادی نداریم!😁
#حجاب
#پوشش_اسلامی
eitaa.com/Mobser