در قبالِ این حرکتِ گمراه کننده ای که از صد طرف به سمتِ ملت ایران سرازیر است،
به مسئله ی "تبیین" اهمیت بدهید.
هر کدام از شما به عنوانِ یک وظیفه،
مثلِ یک چراغی، مثلِ یک نوری پیرامونِ خودتان را روشن کنید.
افکارِ درست را، افکارِ صحیح را منتشر کنید.
میتوانید در این زمینه به معنای واقعیِ کلمه، جهاد کنید.
امام خامنه ای۱۴۰۰/۰۷/۰۵
#جهاد_تبیین
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🌷#متن بند ۴ استغفار🌷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
۴-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَمَلْتُ إِلَيْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ بِغَوَايَتِي أَوْ خَدَعْتُهُ بِحِيلَتِي فَعَلَّمْتُهُ مِنْهُ مَا جَهِلَ وَ عَمَّيْتُ عَلَيْهِ مِنْهُ مَا عَلِمَ وَ لَقِيتُكَ غَداً بِأَوْزَارِي وَ أَوْزَارٍ مَعَ أَوْزَارِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند ۴: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که بنده ای از بندگانت را با فریب کاری به سوی آن کشاندم و با نقشه و خدعه او را فریب دادم؛ آنگاه گناهی را که نمی شناخت به او یاد دادم و جلوی دید او را از آنچه میدانست گرفتم و میدانم که فردای قیامت باید با وزر و وبال گناه دیگران، علاوه بر گناه خود، با تو ملاقات کنم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ با توکل به اسم اعظمت یاالله
خدایا بزرگ و توانا تویی
رحیم و رئوف و یکتا تویی
پر از مهری و بخشش و مغفرت
که ما قطره هستیم و دریا تویی
❤️ الهی به امید لطف و کرم تو
#بِسْــــــمِاللَّهِالرَّحْمَـنِالرَّحِيــم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
اولین سلام صبحگاهی،
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🌷 سلام آرزوی چشمانم
💐 اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ
روز خود را با سلام بر مولای عزیزمان #امام_زمان آغاز کنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
تمام هفته را به امید دوشنبه ام...
که بشکفد ایندل با یک سلام!
دوشنبه ها روز شماست
ارزانی مهمان ها😊👌
#السلام_علیک_یا_امام_حسن_مجتبی
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
💚
در سفرهایم تو را مقصد تصور میکنم
در خیالم آنچه را باید تصور میکنم
آرزوهای حرم را شعر میگویم؛ سپس
هرچه را روی لبم آمد؛ تصور میکنم
در خیالات خودم مثل کبوترهای تو
سنگِ روی قبر را گنبد تصور میکنم
پرچمی را سبز و رقصان روی دوشِ گنبدت
هر زمان که باد میآید؛ تصور میکنم
شب به شب دریای اشکِ زائرانت دیدنیست
زیر نور ماه، جذر و مد تصور میکنم
دور تا دور مزارت را به جای سنگ و خاک
یک حرم زیباتر از مشهد تصور میکنم
روبروی چشمِ خیسِ خود ضریحی نقرهکوب
کوریِ چشمِ حسود و بد تصور میکنم
شمعم و با اشکهای روضهات جان میدهم
هقهقم را در حرم اَشهد تصور میکنم
#حـسـن_جــان
دوشنبه ها حسنیام به لُطف حضرت عِشق
حُسین خواست که دورو بَرِ حسن باشم
#صلیاللهعليڪیـاکریــــماهلبیـــت #دوشنبتون_امام_حسنی
🥀 به یاد شهیدمدافعحـرم نجیبالله ميرزایی
#اللّهُمَّصَلِّعَليمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُـم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔅امام صادق عليهالسلام:
✍️ السُّجودُ على تُربَةِ الحُسينِ عليه السلام يَخرُقُ الحُجُبَ السَّبعَ؛
💠 سجدهكردن بر تربت حسين عليهالسلام حجابهاى هفتگانه را از هم مىدَرد.
📚 ميزانالحكمه، ج۵، ص۲۱۶
#حدیث
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ همه چیز درباره تعبیر خواب :
کتابهای تعبیر خواب ابن سیرین همه دروغه ‼️
🎙 مرحوم آیتالله فاطمی نیا
در همه حال، #به_خدا_اعتمادکنیم تا آرامش داشته باشیم😊
بفرست واسه عزیزانت
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
@madahi - حاج امیر کرمانشاهی.mp3
3.2M
#امام_زمان(عج)
من سر قرارم...
تو کجایی؟
کجا گمت کردم...
نمی دونم
🎙 حاج امیر کرمانشاهی
@deeldadeh_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 دعایی که همان لحظه بدون برو برگرد مستجابه
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِمُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُـم ✨
#امام_زمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
♨️ تعطیلی پنجشنبهها در دستور کار صحن علنی
عباس گودرزی سخنگوی هیأت رئیسه مجلس:
🔹لایحه اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری مبنی بر کاهش روزهای کاری و افزایش تعطیلات، در نوبت دستور کار صحن مجلس است.
🔹این لایحه با تعطیلی شنبه در مجلس یازدهم نهایی شد اما به علت ایرادات شورای نگهبان مجددا در مجلس دوازدهم در دستور کار قرار گرفت و به کمیسیون اجتماعی ارجاع شد.
🔹پس از بررسی در کمیسیون اجتماعی با تعطیلی پنجشنبهها و کاهش ساعات کاری از ۴۴ ساعت به ۴۰ ساعت در هفته موافقت شد.
🔹اکنون این لایحه در نوبت دستور صحن علنی مجلس است.
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ سوریهای که رسانههای بیگانه نشان میدهند
🔹در تحولات اخیر منطقه و سقوط دولت بشار اسد، رسانههای بیگانه سعی در بهتر نشان دادنِ اوضاع سوریه به مخاطبانِ خود دارند، اما تصاویر بیرون آمده از این کشور، گویای وضع دیگری است.
📌 #سوریه
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
♨️ دوستی پشت پرده صهیونیست ها و تروریست ها به جلوی صحنه می آید
🔹معاریو: تبادل پیام بین سوریه و اسرائیل ادامه دارد، نخست وزیر پس از دریافت پیام جولانی که گفته بود مردم سوریه خسته هستند و با اسرائیل جنگ ندارند، پیام صلح طلبانه ای برای جولانی فرستاد! نتانیاهو همچنین گفت اسرائیل برای حفظ امنیت خودش تمام سلاح های سنگینِ سوریه که ممکن است در آینده علیه اسرائیل استفاده شوند را نابود کرده است!
✍آیا جناب پزشکیان همچنان به تئوری ما سلاحمان را زمین میگذاریم، صهیونیستها هم سلاحشان را زمین بگذارند معتقد است؟
پزشکیان هرچه باشد قصد خیانت ندارد!
اگر از راهبردی مشورت نگیرد پاسخش واضح است؛ خیر!
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
🔴 هر کس باید دنبال راهی برای ارتباط با حضرت حجت باشد
🔹 آیت الله بهجت (ره) :
🔵 هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت- عجل الله تعالی فرجه الشریف- و فرج شخصی خویش پیدا کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک.
عده ای بوده اند که گویا حضرت غائب - عجل الله تعالی فرجه الشریف- در پیش آنها حاضر و ظاهر بوده است، مثل این که با بی سیم با آن حضرت ارتباط داشتند و جواب از ناحیه ی او می شنیدند. ...
🔹 با این که ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی امر اختیاری ما است، به خلاف ظهور و فرج عمومی، با این حال چرا به این اهمیت نمی دهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم و از این مطلب غافل هستیم، ولی به ظهور و دیدار عمومی آن حضرت اهمیت می دهیم، و حال این که اگر برای فرج شخصی به اصلاح خود نپردازیم، بیم آن است که در ظهور آن حضرت از او فرار کنیم، چون راهی که می رویم راه کسانی است که اهم و مهمی قائل نیستند.
📚 در محضر بهجت (ره) ،ج۲،ص۱۳۳
#امام_زمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قطع_برق و خاموشیهای اخیر نتیجه غفلت مدیریتی دولت فعلی در ذخیرهسازی سوخت بود، اما با سیاسیکاری و بیصداقتی، بحث را به سمت مازوت و سلامت مردم کشاندند.
ضمن اینکه اساس طرح موضوع #ناترازی در فصل سرد سال، غلط و بیمعنی است چون در این فصل، مازاد بر نیاز کشور، ظرفیت تولید داریم.
💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 مذاکره کردن با سوسکها!
والاااا ما رو چه به سوسک ها اونا تو فاضلاب دارن زندگی خودشون رو می کنن به ما کاری ندارن! چرا باید هزینه سم پاشی بدم
😁 طنزی متفاوت درباره چرایی حمایت از کشورهای همسایه
#وعده_صادق
#طوفان_الاقصی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
حضرت علی (ع) بعدازدرگذشت ابوذر غفاری نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذرخشمگین شدوبه مامورین گفت:
شمادوتوهین به من کردید;اول آنکه فکرکردیدمن علی فروشم وآمدید من را بخرید'
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنید و به من بدهیدبایک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنهارا بیرون کردو درب را محکم بست.
مولا گریه کردند و فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم ،آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمان محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان علی فروش نشویم!!!
#حواسمونباشه
@sabke_zendegie_mahdavi
─━━━━━━⊱💞⊰━━━━━━─
❄️رمان فانتزی، آموزنده و عاشقانه
❄️ #باد_برمیخیزد
🍂قسمت ۱۲۱ و ۱۲۲
-دیگه هیچوقت این فکرهارو به ذهنت راه نده چون اون وقت به من و علاقهم توهین کردی!
کمکش کرد تا دراز بکشد، پتو را رویش کشید.خم شد و چشمهای سیاوش را بوسید:
-یادت باشه میتونی همیشه حرفهات رو به من بزنی!
سیاوش با چشمان بی فروغش به سقف خیره میشد:
- تو بهترین اتفاق زندگی منی راحی!
راحله لبخندی زد.چند دقیقه ای گذشته بود که صدای خرخر کوتاه سیاوش بلند شد. صدایی که نشان میداد سیاوش، بعد از مدتها،به خواب آرامی رفته است...راحله درب سمت سیاوش را بست و سوار ماشین شد.راحله گفت:
-هنوز یکم وقت داریم تا ساعت چهار، میخوای قبل فیزیوتراپی بریم برای مراسم آقا سید یه کادو بخریم؟
سیاوش که در فکر بود گفت:
-آره، فکر خوبیه.چی بخریم؟
-نمیدونم،چی بهتره بنظرت؟
وقتی سیاوش جوابی نداد راحله نگاهی سمتش انداخت و گفت :
-تو فکری! چیزی میخوای بگی؟
-نه! چیز خاصی نیست!
راحله فرمان را چرخاند و گفت:
-خب، نمیخوای بگی قصه این آقا حیدر کوچک چیه؟ نکنه راستی راستی آقا صادق قبلا زن داشته؟
سیاوش خندید:
-این سید ما،گویا خیلی وقت بوده که این خانم صبوری رو پسندیده بوده اما چون خانم صبوری از همسرش جدا شده بوده و بچه داشته خیلی روی خوش به سید نشون نمیداده!بنده خدا میترسیده سید الان جو گیر شده باشه یا اگه خانوادهش بفهمن مخالفت کنن!اما درنهایت این سید سمج و یک دنده ما پیروز میشه و برای اینکه به این خانم ثابت کنه که با بچه مشکلی نداره همه جا با خودش میبرتش، بهش هم یاد داده که بهش بگه بابا!اینجور که میگفت میخواد اسمش رو بیاره تو شناسنامه و حتی یه بخشی از اموالش رو،که فعلا یه خونه است،به نامش بزنه
- چه خوب.خوشبخت باشن انشالله
- مگه میشه کنار سید باشه و خوشبخت نباشه!
راحله وقتی دید سیاوش دوباره در سکوت فرو رفته گفت:
-قرار شد دیگه حرفهارو نریزی تو دلت
-میگم بنظرت من اینطوری بیام مراسم صادق زشت نیست؟
-چطوری؟
-با این موها! عین کلاس اولیا شدم
راحله که میدانست سیاوش چقدر به تیپ و موهایش حساس بود گفت:
-شما همه جوره خوش تیپی! اگرم بخاطر موهات ناراحتی چارهش یه کلاهه.تو هم که به کلاه گذاشتن عادت داری! اون کلاه مخملیت رو بذاری سرت میشی خوش تیپترین مرد مراسم!مطمئنم از خود داماد هم خوش تیپ تر میشی
سیاوش که گویی با این حرف کمی آرام شده بود گفت:
- سید رو که اگ ولش کنی دوست داره تو مراسم هم به جای کت و شلوار پیرهن سه دکمه بپوشه و استیناشو بالا بزنه!!
و خندید.بعد از اخرین جلسه فیزیوتراپی، با پیشنهاد سیاوش رفتند توی پارکی که همان نزدیکی بود.این روزها دیگر سیاوش نیازی به چوبهای زیر بغلش نداشت.عصای سفیدش را بیرون آورده بود و در طول راه باریک کنار نیمکتهای پارک تمرین میکرد تا خودش بتواند راه برود.
راحله همانطور که روی نیمکت نشسته بود از دور نگاهش میکرد. سیاوش با قدم های آهسته راه میرفت و قبل از قدم برداشتن بیش از حد عصایش را به اینور و انور میزد.راحله با خودش فکر کرد چه کسی فکرش را میکرد یک روزی با این استاد جوان و مد روز چنین نسبت نزدیکی پیدا کند؟سیاوش به نزدیک صندلی رسیده بود.وقتی پایین عصایش به نیمکت خورد، عصا را جمع کرد، پالتویش را به خودش پیچید،نشست و گفت:
-همیشه تو فیلما این عصا هارو نشون میداد خوشم می اومد یه بار جمع کردنش رو امتحان کنم. حالا دیگه مجبورم روزی چند بار این کارو بکنم. خدا بدجوری گذاشت تو کاسهم
و بعد خندید.راحله میدانست سیاوش قصد دارد خودش را سرحال نشان دهد وگرنه چه کسی با نابینایی خودش شوخی میکند؟کمی به سکوت گذشت.راحله گفت:
- وقتی بیهوش بودی، به این فکر میکردم که اگه به هوش بیای اما یه اتفاق دیگه برات بیفته چی؟ مثلا حافظهت رو از دست بدی،مشکل نخاع پیدا کنی یا مثل الان....اون شب توی امامزاده،وقتی به تابلوی بالای امامزاده خیره شده بودم عکس مردی جلوی چشمهام بود که سوار یه اسب سفید بود اما چشمهاش...اونجا بود که نذر کردم.نذر بودنت و سالم بودنت!نمیدونم نذرم درست بود یا نه، نمیدونم بتونم از پسش بربیام یا نه اما مطمئنم قبول شده و یه روزی این مشکل هم حل میشه.وقتی کسی پدر فضل و بخشش باشه، اگه نذر یکی رو قبول کنه، امکان نداره حاجتش رو نصفه نیمه بده.شاید یجا نده، اما در نهایت کامل میده
سیاوش که این حرفها امید خاصی را در دلش روشن میکرد پرسید:
-و اون نذر سخت چی بود؟
- سختیش برای من نیست. برای تو هست که #باید_دل_بکنی!
-دل بکنم؟ از چی؟
- از پگاز!
سیاوش که احساس گیجی میکرد گفت:
-پگاز؟ چرا اون؟
-من اسب تو رو نذر #تعزیه حضرت کردم. میدونستم چقدر دوستش داری. با خودم فکر کردم بخشیدن چیزی که برات مهم نیست سخت نیست. اگه از دوست داشتنیهامون دل بکنیم لایق چیزای بهتری میشیم.میدونم که نباید....
🍂ادامه دارد....
به قلم ✍؛ میم مشکات
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa