eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
496 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
7.1هزار ویدیو
70 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 رسم کریم هاست غم یار میخورند در عمرخویش غصه ی بسیار میخوردند راز نگفته در دلشان موج میزند از دوست زهر و طعنه ز اغیار میخورند زیر عبا زره به تن خویش میکنند وقت نماز خون دل زار میخورند حتی سپاهیان و غلامان یک کریم نان را به نرخ درهم و دینار میخورند پایین منبرند و علی لعن میشود خشم مدام خویش علی وار میخورند هر شب فقط به سجده و هر روز روزه اند یک کاسه آب لحظه ی افطار میخورند از همسرانشان طلب آب میکنند اما به جاش زهر شرربار میخورند این زهر را نه از ستم همسرانشان این زهر را ز کوچه و دیوار میخورند موی حسن ز غصه ی زهرا سپید شد رسم کریم هاست غم یار میخورند هر هفته هر دوشنبه کریمانه می‌شود با ذکـر دلمان رفته تا بقیع 🥀به یاد شهیدمدافع‌حرم سیدرضا احمدی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 شروعِ روضه‌ی او انتهایِ آن کوچه‌ست وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچه‌ست چه روضه‌ها که نخوانده‌ست در سکوتِ خودش چرا که مرثیه‌ی بی صدایِ آن کوچه‌ست نرفته‌ خاطره‌ی تلخِ کوچه از ذهنش هنوز شاهده بر روضه‌هایِ آن کوچه‌ست همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچه‌ست شبیه صاعقه، دستی به رویِ مادر خورد که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچه‌ست به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم که گوشواره‌‌ی مادر کجایِ آن کوچه‌ست به شکلِ خون، غمِ در سینه‌اش به لب آمد نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچه‌ست میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچه‌ست من که از کار شما سر در نیاوردم کریم هرچه من بد میکنم، آقا بزرگم می کنی 🥀 به یاد شهید مدافع حرم سیدرضا حسینی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 در سفرهایم تو را مقصد تصور می‌کنم در خیالم آنچه را باید تصور می‌کنم آرزوهای حرم را شعر می‌گویم؛ سپس هرچه را روی لبم آمد؛ تصور می‌کنم در خیالات خودم مثل کبوترهای تو سنگِ روی قبر را گنبد تصور می‌کنم پرچمی را سبز و رقصان روی دوشِ گنبدت هر زمان که باد می‌آید؛ تصور می‌کنم شب به شب دریای اشکِ زائرانت دیدنی‌ست زیر نور ماه، جذر و مد تصور می‌کنم دور تا دور مزارت را به جای سنگ و خاک یک حرم زیباتر از مشهد تصور می‌کنم روبروی چشمِ خیسِ خود ضریحی نقره‌کوب کوریِ چشمِ حسود و بد تصور می‌کنم شمعم و با اشکهای روضه‌ات جان میدهم هق‌هقم را در حرم اَشهد تصور می‌کنم دوشنبه ها حسنی‌ام به لُطف حضرت عِشق حُسین خواست که دورو بَرِ حسن باشم 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حـرم نجیب‌الله ميرزایی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🏴 امشب دلم گرفته برای دلت حسن😭 قربان بیقراری و چشم ترت حسن😭 یک گوشه ای نشستی و هی آه میکشی تصویر کوچه آمده در خاطرت حسن😭 هربار وقت ضربه ی سیلی که میرسد خود را گذاشتی عوض مادرت حسن😭 او پیش چشم تو به زمین خورد و ناله زد این داغ تا ابد نشود باورت حسن😭 تو بهر گوش پاره ی او ناله ها زدی او گفت زیرلب که فدای سرت حسن😭 امشب کمی ملاحظه کن آه کم بکش در پیش چشم خواهر غم پرورت حسن😭 💔 نام حَسن که میشنوم روضه ها همان روز دوشنبه، کوچه ی باریک و مادر است🏴💔 🌦 🥀به یاد شهیدمدافع‌حرم سیدسجاد روشنایی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🏴 تیر بلا رسید و دلم  را نشان گرفت آتش به سینه ام زد و تاب وتوان گرفت عمری ز خاطرات ِگذشته گریستم شکرخدا که زهر ازاین خسته جان گرفت مویم  حکایت  غم  دیرینه  می کند بغض گلو و اشک، مسیر بیان گرفت راوی روضه های غروب مدینه ام در آن زمانِ تلخ دل آسمان گرفت از قصه ای که برکسی آن را نگفته ام باغ امید من همه رنگ خزان گرفت دستی که بین کوچه به مادرکشیده زد باضربه اش ازاین دل زارم امان گرفت دیدم که مادرم پی من دست میکشد سیلی ز مادرم همه تاب وتوان گرفت شد عاقبتش خیر هر آنکس که در عالم گردید غلامی ز سرای تو 🥀به یاد شهیدمدافع‌حرم علیرضا قنواتی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 بنویسید مرا عـاشق و بیمار حسن و بخوانید مرا نوکـــر دربار حسن هر گدا عاقبتش شاه جهان می گردد گر شود از سر اخلاص گرفتار حسن جز در خانه ی دوست حاجت خود را نبرم لطف و احسان و کرم هست فقط کار حسن کاش می سوخت تنم بلکه شبی تا به سحر می شدم شمعی به روی تربت تار حسن گر چه آقام ندارد سر خاکش حـرمـی مهدی فاطمه هر شب میشه زوار حسن شیعه تا روز جزا هست عزادار حسین و حسین بوده خودش عمری عزادار حسن پیش چشمان پسر شد رخ مادر نیلی بود سیلی همه عمر باعث آزار حسن تا ابد ز کوچه ی مدینه بر می خیزد ناله و آه جگر سوز و شرر بار حسن وقتی خـدای عـزوجل از نــمِ بهشت خاڪِ وجودِ شیعه ی آلِ عَـلـی سِرشت یِک گوشه از دلِ هَمه را ڪرب و بلا گذاشت یِک گوشه از دلِ همه نوشت 🥀به یاد شهیدمدافع‌حـرم سیدشفیع شفیعی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 تربتی را میشناسم در دل این خاکدان عاشق هر ذره اش هستند اهل آسمان در هوای قبر خاک آلوده اش خورشید و ماه در مسیر چشمهای او مدار کهکشان مرد تنهایی که عمری با وجود دردها بر لبانش خنده بود و در گلویش استخوان از میان سفره ی با برکت دستان او مانده چشمم سالها در حسرت یک لقمه نان میتوان فهمید از حس اجابتگاه او ارتباط ویژه دارد با خدا این آستان این اساس کار فرزند برومند علیست بس که می‌بخشد فراوان باز میماند دهان کشته ی برق نگاه مجتبی هرکس که شد روی سنگ قبر او حک می‌شود جنت مکان 💔 دست ما را هم به دامان پر از مهرت رسان فوقِ فوقش دامنت یک کم "گدایی" میشود 🥀به یاد شهیدمدافع‌حرم محمد بلباسی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 روزی رسد كه يک حرمی را بنا كنيم تا تَحتِ قُبه ی حسنی ات دعا كنيم با اولين سلام به درب ورودی ات ذكر دخول درب حـرم را نوا كنيم طفلانِ ما برای تو قُلَک شكسته اند شادند از اينكه كُلِّ حرم را طلا كنيم يک پنجره براي حــرم جور ميكنيم دردی كه بی دواست در آنجا دوا كنيم بــر رويِ قـبـــر اُمِّ بنـيـن مــادر شما آيا شود كه خانه ی سقا بنا كنيم؟ حتماً بـراي شستن قـبــر رفيعِ تو با اين گلاب چشم حرم را جلا كنيم می شود روزی که از خون دواعش گستریم فرش قرمز در بقیع در صحن باب المجتبی افتتاحش هم به دست یوسف زهرا که تا کـربلای دیگـری گـردد برای شیعه ها 🥀به یاد شهیدمدافع‌حرم علیرضا توسلی ( ابوحامد) ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 دل را سپرده ایم به دست کریم ها امروز نه، ز روز ازل از قدیم ها ما خاک پای خادمتان هم نمی شویم دلداده ی تو نوح و مسیح و کلیم ها بر سینه ی کسی نزند دست رد حسن دلبسته ی عطای تو حتی رجیم ها هرکس که زیر سایه ی حُسنِ حَسن رسید پر می زند ز قلب و دلش کل بیم ها خیره شدن به تابش خورشید کی شود درک شما کجا و عقـول فهیم ها؟ وقتی حسن امام شود در تمام شهر راحت شود خیال تمام یتیم ها در اوج غربتش به برادر خطاب کرد لا یوم مثل قصه ی ذبح عظیم ها از تربت تو بوی غم و غصه میوزد بویی ز دود کوچه گرفته نسیم ها کل شعرم را در این مصرع تلاوت میکنم کربلا هر کس نرفته از حسن خواهش کند 🥀به یاد شهیدمدافع‌حرم روح‌الله عمادی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 باید که غزل هم ثمری داشته باشد بر حال خرابم اثری داشته باشد با شعر فقط عرض ادب می کند این دل بد نیست گدا هم هنری داشته باشد ای کاش که آقای کریمان دو عالم بر نوکر خود هم نظری داشته باشد هرآنکه مشرف به بقیع می شود امشب از غربت او چشم تری داشته باشد حتی نگذارند که بر قبر غریبش صحن و حرم مختصری داشته باشد تا خـدا هست و خدایی میکند قاسمش مشکل گشايی میکند هرچه دارم میدهم ای آفتاب روی قبر مجتبی کمتر بتاب 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم روح‌الله مهرابی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
❤️ هردم بخوان آیات جاری حسن را جود و سخا و بردباری حسن را در زیر قبه که دعاها مستجاب است کن آرزو خدمتگزاری حسن را 💚 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
تو طفل بودی و حتی گمان نمی کردی میان کـوچه کسی هتک حرمتـی بکند به مادری که خداوند کـوثرش خوانده کسی لـگـد بزند یا جسـارتـی بکند به قصد خانه از این کوچه ها گذر کردید ولی چه حیف که مادر به مقصدت نرسید چو دستهای بزرگش به قصد سیلی رفت "پریدی از سر جایت ولـی قَـدَّت نرسید" ز روی پوشیه زد تازه این چنین شده است چه خوب شد که تو آن جا مراقبش بودی چـو برق از سـر مـادر پرید و می افتاد چه خوب مثل عصـایـی مراقبش بودی هنوز لحظه ی رفتن میان کوچه ی تنگ تـو با تمـام تصـاویر درد سـر داری نگاه کردم و دیدم نوشته به روی لخته ی خونی که از جگر داری نام حَـسَــن که می شنوم روضــه ها همان روز دوشنبه، کوچه ی باریک و مادر است🏴🥀 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حـرم محرم علیپور ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 تو طفل بودی و حتی گمان نمی کردی میان کـوچه کسی هتک حرمتـی بکند به مادری که خداوند کـوثرش خوانده کسی لـگـد بزند یا جسـارتـی بکند به قصد خانه از این کوچه ها گذر کردید ولی چه حیف که مادر به مقصدت نرسید چو دستهای بزرگش به قصد سیلی رفت "پریدی از سر جایت ولـی قَـدَّت نرسید" ز روی پوشیه زد تازه این چنین شده است چه خوب شد که تو آن جا مراقبش بودی چـو برق از سـر مـادر پرید و می افتاد چه خوب مثل عصـایـی مراقبش بودی هنوز لحظه ی رفتن میان کوچه ی تنگ تـو با تمـام تصـاویر درد سـر داری نگاه کردم و دیدم نوشته به روی لخته ی خونی که از جگر داری نام حَـسَــن که می شنوم روضــه ها همان روز دوشنبه، کوچه ی باریک و مادر است🏴🥀 🥀به یاد شهیدمدافع‌حـرم محرم علیپور ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 پس از مصیبت در، در بدر شدم، مـادر همین که از خبرت با خبـر شدم مـادر نوشته اند، چهل تن به یک نفر من هم اسیر صـورت آن یکـــ نفر شدم مـادر میان شعله ی آتش چه آمده به رخت؟ که من ز داغ رخت شعله ور شدم مـادر چه آمده به سرت؟ باز چهره پوشاندی دوباره زخمـیِ زخـم بصر شدم مـادر حسن نگاه به دیوار خـانه می نالـد شهید روضه ی مسمار در شدم مـادر نشسته ام، که تو شبـها دگر نمی خوابی شکـسته ام ز غـمـت، پیرتر شدم مـادر رَهَم دهید به خـانه، که بی لیاقت مـن به روضه خوانیتان مفتخر شدم مادر دعـا کـنید بـرایـم بـه حـق چــادرتان نیازمـند دعــای سحــر شدم مــادر شمـا که عـازم راه سفـر شدی مــادر پس از شما چقدر در بدر شدم مـادر بی حرم مانده ولی در عوضش می بینیم چهارده قرن فقط از کـرم او سخن است 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم رضـا حـاجـی، زاده ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 تو طفل بودی و حتی گمان نمی کردی میان کـوچه کسی هتک حرمتـی بکند به مادری که خداوند کـوثرش خوانده کسی لـگـد بزند یا جسـارتـی بکند 😭 به قصد خانه از این کوچه ها گذر کردید ولی چه حیف که مادر به مقصدت نرسید چو دستهای بزرگش به قصد سیلی رفت پریدی از سر جایت ولـی قَـدَّت نرسید😭 ز روی پوشیه زد تازه این چنین شده است چه خوب شد که تو آن جا مراقبش بودی چـو برق از سـر مـادر پرید و می افتاد چه خوب مثل عصـایـی مراقبش بودی هنوز لحظه ی رفتن میان کوچه ی تنگ تـو با تمـام تصـاویر درد سـر داری نگاه کردم و دیدم نوشته به روی لخته ی خونی که از جگر داری نام حَـسَــن که می شنوم روضــه ها همان روز دوشنبه، کوچه ی باریک و مادر است🏴🥀 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حـرم محرم علیپور ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 پادشاه است هر آن کس که گدای حسن است کار جبریل امین، گریه برای حسن است چای می خورد دم هیئت و با خود می گفت شک ندارم که شفا در ته چای حسن است چه خداوند کریمی همه را می بخشد این خداوند به هر حال، خدای حسن است همهمه بین گداها به وجود آمده است به گمانم که دگر وقت عطای حسن است هرچه داریم و نداریم خودش داده به ما هرچه داریم و نداریم فدای حسن است کـربلا قاسم او تا که به میدان آمد همه گفتند که این شیر به جای حسن است بعد نابودی حکام سعودی دیگر نوبت ساختن صحن و سرای حسن است 💔 صید دام تو شدن، روزی هرکس نشود لطف ک در دام شما افتادم 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم عبدالهادی قاسمی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 هیچ کس مثل حسن فکر غم ماها نیست دست و دلبازتر از او به همه دنیا نیست در سرایی که کرمخانه و بیت الحسن است منصب حضرت جبریل، فقط دربانی ست با وجودی که بود خانه ی او پُر ز گدا هرگز اینگونه نگفته ست، که دیگر جا نیست کل دارایی خود را به گدا می بخشد هرگز اینطور نگوید که "ندارم" یا "نیست" مطمئن باش هر آن چیز که خواهی بدهد درِ این خانه سخن از "اگر" و "اما" نیست ثبت رسمی بکنم، هر چه که دارم از اوست هر چه دارم بخدا جز کرم مولا نیست ما "حرمساز"، حسن نیز "حرم دار" شود زودِ زود است، وقوعش بخدا رویا نیست سر به مُهر است، غمی که به دلش داشت حسن هیچ کس باخبر از غصه ی این آقا نیست همره مادر خود بود، ولی کودک بود داد میزد که نزن ، مادر من تنها نیست داد میزد که نزن، صورت او برگ گل است مگر این را که زدی، انسیة الحورا نیست؟ وای از آن لحظه که فریاد برآورد حسن به روی چادر صدیقه که جای پا نیست باز ، با این همه غصه، به حسینش میگفت هیچ روزی بخداوند، چو عاشورا نیست فکرکردن به غم و غصه ی مادر سخت است خواندن روضه ی در، چند برابر سخت است از حسین این همه اصرار، حسن حرف بزن از حسن بغض پی بغض، برادر سخت است 💔🥀😭 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم سیدسجاد حسینی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 رسم کریم هاست غم یار میخورند در عمرخویش غصه ی بسیار میخوردند راز نگفته در دلشان موج میزند از دوست زهر و طعنه ز اغیار میخورند زیر عبا زره به تن خویش میکنند وقت نماز خون دل زار میخورند حتی سپاهیان و غلامان یک کریم نان را به نرخ درهم و دینار میخورند پایین منبرند و علی لعن میشود خشم مدام خویش علی وار میخورند هر شب فقط به سجده و هر روز روزه اند یک کاسه آب لحظه ی افطار میخورند از همسرانشان طلب آب میکنند اما به جاش زهر شرربار میخورند این زهر را نه از ستم همسرانشان این زهر را ز کوچه و دیوار میخورند موی حسن ز غصه ی زهرا سپید شد رسم کریم هاست غم یار میخورند هر هفته، هر دوشنبه، کریمانه می‌شود با ذکـر دلمان رفته تا 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم سیدرضا احمدی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 آنکه دارد به دلش غصه‌ی بسیار، منم ساکن غمکده‌ی ماتم دلدار، منم همه‌ی شهر، سر سفره‌ی من نان خوردند ولی انگار به یک شهر بدهکار، منم آنکه یک عمر، شبش سر شده با کابوسی که در آن مادرِ او می‌شود آزار، منم وسط کوچه‌ی غم، خانه خرابم کردند آنکه دنیا شده روی سرش آوار، منم مقتل اصلی من در وسط آتش بود آنکه جان داده میان در و دیوار، منم اشک هم داغ دلِ خون مرا سرد نکرد سینه‌ی سوخته از سرخی مسمار، منم دست سنگین کسی خورد به روی مادر ولی آنکه شده نیلی رخش انگار، منم 💔 تو کریم اهل بیتی، من تهیدست و فقیر ای عصای دست مادر دست مارا هم بگیر 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم امجد علی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🥀 شروعِ روضه‌ی او انتهایِ آن کوچه‌ست وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچه‌ست چه روضه‌ها که نخوانده‌ست در سکوتِ خودش چرا که مرثیه‌ی بی صدایِ آن کوچه‌ست نرفته‌ خاطره‌ی تلخِ کوچه از ذهنش هنوز شاهده بر روضه‌هایِ آن کوچه‌ست همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچه‌ست شبیه صاعقه، دستی به رویِ مادر خورد که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچه‌ست به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم که گوشواره‌‌ی مادر کجایِ آن کوچه‌ست به شکلِ خون، غمِ در سینه‌اش به لب آمد نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچه‌ست میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچه‌ست من که از کار شما سر در نیاوردم کریم هرچه من بد میکنم، آقا بزرگم می کنی 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم سیدرضا حسینی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 با تیر آمدند به تشییع پیکرت خون می گریست درغم‌تو چشم خواهرت عمریست روبه روی تو و چشمهای توست تصویرِ گوشواره ی زخمی مادرت🥀 ای راز دار فاطمه! یادت نمی رود مادر چگونه خورد زمین در برابرت😭 در خانه کاش مَحرَم اسرار داشتی مثل رباب کاش وفا داشت همسرت فرمانده ای غریب تر از تو ندیده ایم از هم گسست با طمع سکه لشکرت معلوم شد از این جگر پاره پاره ات دیگر رسیده است نفسهای آخرت در کربلا اگرچه نبودی خودت ولی پرپر شدند جای تو گلهای پرپرت تاریخ را ورق بزن و آخرش ببین افتاده است در دل صحرا برادرت گاه از و تیر و بدن می گویم گاهی ز بی کفن می گویم در روضه ی هردو آب چون دارد دست با خوردن آب، می گویم 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم مجتبی بختی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🏴 دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی‌شده از کار تماشا اُفتاد پاره‌هایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم عاقبت سایه‌ی مرگ آمد و بر ما اُفتاد باز هم خاطره‌هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه‌ی غمها اُفتاد یاد آن کوچه که با مادر خود میرفتم به سرم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن‌بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد🥀 گاه می‌خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی‌ شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست‌کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه‌ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد😭 زَهرا حَرَم نداشت تو هم بی‌حَرَم شدی از کـودکـی هَمیشه هَوادار مـادری... صلی‌الله‌عليڪ‌یـافــاطمةالزهـــرا السلام علیک یا امام حسن مجتبی 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم محمد پورهنگ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 تیر بلا رسید و دلم  را نشان گرفت آتش به سینه ام زد و تاب وتوان گرفت عمری ز خاطرات ِگذشته گریستم شکرخدا که زهر ازاین خسته جان گرفت مویم  حکایت  غم  دیرینه  می کند بغض گلو و اشک، مسیر بیان گرفت راوی روضه های غروب مدینه ام در آن زمانِ تلخ دل آسمان گرفت از قصه ای که برکسی آن را نگفته ام باغ امید من همه رنگ خزان گرفت دستی که بین کوچه به مادرکشیده زد باضربه اش ازاین دل زارم امان گرفت دیدم که مادرم پی من دست میکشد سیلی ز مادرم همه تاب وتوان گرفت شد عاقبتش خیر هر آنکس که در عالم گردید غلامی ز سرای تو 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم علیرضا قنواتی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 در سفرهایم تو را مقصد تصور می‌کنم در خیالم آنچه را باید تصور می‌کنم آرزوهای حرم را شعر می‌گویم؛ سپس هرچه را روی لبم آمد؛ تصور می‌کنم در خیالات خودم مثل کبوترهای تو سنگِ روی قبر را گنبد تصور می‌کنم پرچمی را سبز و رقصان روی دوشِ گنبدت هر زمان که باد می‌آید؛ تصور می‌کنم شب به شب دریای اشکِ زائرانت دیدنی‌ست زیر نور ماه، جذر و مد تصور می‌کنم دور تا دور مزارت را به جای سنگ و خاک یک حرم زیباتر از مشهد تصور می‌کنم روبروی چشمِ خیسِ خود ضریحی نقره‌کوب کوریِ چشمِ حسود و بد تصور می‌کنم شمعم و با اشکهای روضه‌ات جان میدهم هق‌هقم را در حرم اَشهد تصور می‌کنم دوشنبه ها حسنی‌ام به لُطف حضرت عِشق حُسین خواست که دورو بَرِ حسن باشم 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حـرم نجیب‌الله ميرزایی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 بنویسید مرا عـاشق و بیمار حسن و بخوانید مرا نوکـــر دربار حسن هر گدا عاقبتش شاه جهان می گردد گر شود از سر اخلاص گرفتار حسن جز در خانه ی دوست حاجت خود را نبرم لطف و احسان و کرم هست فقط کار حسن کاش می سوخت تنم بلکه شبی تا به سحر می شدم شمعی به روی تربت تار حسن گر چه آقام ندارد سر خاکش حـرمـی😔 مهدی فاطمه هر شب میشه زوار حسن شیعه تا روز جزا هست عزادار حسین و حسین بوده خودش عمری عزادار حسن پیش چشمان پسر شد رخ مادر نیلی بود سیلی همه عمر باعث آزار حسن تا ابد ز کوچه ی مدینه بر می خیزد ناله و آه جگر سوز و شرر بار حسن وقتی خـدای عـزوجل از نــمِ بهشت خاڪِ وجودِ شیعه ی آلِ عَـلـی سِرشت یِک گوشه از دلِ هَمه را ڪرب و بلا گذاشت یِک گوشه از دلِ همه دارالحسـن نوشت 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حـرم سیدشفیع شفیعی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa