eitaa logo
❥︎عشق‌بہ‌ࢪسم‌ شهادت❥︎🇵🇸
683 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
25 فایل
❤️پشت سر مرقد مولا، روبرو جاده و صحرا بدرقه با خود حیدر، پیشرو حضرت زهرا اینجا هرکی هرچی داره نظر حسین کرده❤️ ______________________ خوشحالیم که کانال ما رو انتخاب کردید♡
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
🔥 خشایار - کی بهت داد اینجا بمونی؟!🙄 ابرویی بالا دادم و یخ باز نشده‌ام را باز کردم! به گفتم : - من که نمیخوام ! چی میشه بمونم؟! پوزخندی زد و گفت : - تو که نمیتونی منو بخوری من که !🕶 میدانستم که کاری نمیکند اما باز هم ترسیدم! خودم را نباختم و همانطور به ادامه دادم: - موضوع شد!😁 پوزخندی زد، از روی مبل بلند شد و آمد.! نفسم را در سینه حبس کردم سرش را نزدیک آورد... آنقدری نزدیک که برخورد را به صورتم حس میکردم!.. کنار گوشم زد: - جدی تر از اون چیزی که بکنی! بعد از گفتن حرفش چند ثانیه‌ای در همان ماند و بعد... »»» https://eitaa.com/eshghdardesarsas ««« 🕊🌿 🥀
هدایت شده از ••بنرای‌تبادلات‌گسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
❌ صدایم و بلند تر میشد! - چکارم کردی؟؟؟ نمیبینی؟ نمیبینی که نمیتونم تحملت کنم؟ نمیبینی همیشه مایه منی؟؟ نمیبینی همش برام دردسری؟؟ هیچ کنترلی روی حرف‌هام و حرکاتم نداشتم و فقط‌و فقط فریاد میزدم! مکثی کردم و دوباره هایم را از سر گرفتم: - همـــش رو اعصابـــمی! همــــش! حالم ازت میخــــوره! نمیتونم، نمیتونم تحملت کنم! این زندگی رو نمیخــــوام! چرا گورتـــو نمیکنی بری؟؟؟؟ هـــــان؟؟ زدن هایم دست خودم نبود! در حالی که چشمان ابری‌اش شروع به باریدن کرده بودن، گفت: - تو... تو ! تو نمی‌خوا... نگذاشتم حرفش را ادامه بدهد، دستم بالا آمد و با ضرب روی نشست! گلدان روی میز را برداشتم، محکم روی زمین کوبیدم و...😱😭🔞 بیا ببین چه سرش میاره😰👇🏻 »»» https://eitaa.com/eshghdardesarsas ««« 🥀