eitaa logo
کانال در آرزوی شهادت
3.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1هزار ویدیو
23 فایل
ما راهی به‌ جز این ڪه یڪ شهید زنده در این عصر باشیم نداریم .🌹🍃 سردار شهید ...🕊 #شهیدحاج‌‌احمد‌ڪاظمی
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود. وان چنان پای گرفتست ڪه مشڪل برود دلی از سنگ بباید به سر راه وداع تا تحمل ڪند آن روز ڪه محمل برود. 🌷 @dararezooyeshahadat
1_8106980.mp3
8.06M
🎧 قرائت دعای افتتاح❣ 🌹 شب های ماه 💠 مهدی سماواتی 🌷 @dararezooyeshahadat
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 #مهــدے_جــانم ڪاش می شد سینه ام را پر ڪنم از عشق تو آنقدر لبریز ڪه از لب های من نام تو تنها شود جاری فقط ... #یا_بن_الحسن 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج 🌷 @dararezooyeshahadat
4_5882236330695460051.mp3
4.04M
💐 زیارت آل یاسین به نیابت از شهدا 🎙 با صدای استاد فرهمند 🌹 💟🍃 @dararezooyeshahadat
📝 #رسم_رفاقت ✳️رفیق ڪسی رو دوست داشته باش ڪه #ارزش داشته باشه؛ 💐آخه امام رضا علیه‌السلام فرمودن: هر ڪسی هر چیزی رو #دوست داشته باشه، روز قیامت با همون #محشور میشه. #رفیق_شهیدم 🌷 @dararezooyeshahadat
به نام خدا 🌸غـروب ماه رمضـــ🌙ـــــان بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــڪ قابلمه از من گرفت! بعد داخل ڪله پزي رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون ڪله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟! گفت: راســت ميگي، ولي براي من نيست. يك دست ڪامل ڪله پاچه و چند تا نان ســنگڪ گرفت. وقتي بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظي ڪرد. ‌ 🌸با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند. از اينڪه به من تعارف هم نڪرد ناراحت شــدم. فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز ڪجا رفتيد!؟ گفت: پشت پارڪ چهل تن، انتهاي ڪوچه، منزل ڪوچڪي بود ڪه در زديم و ڪله پاچه را به آنها داديم. چند تا بچه و پيرمردي ڪه دم در آمدند خيلي تشڪر ڪردند. ابراهيم را ڪامل ميشناختند. آنها خانواده‌اي بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانه‌شان. ‌ 📚سلام بر ابراهیم۱/ص۱۸۶ پ.ن: 📌بیایید در ماه رمضان، به نیابت از شهدا، به اندازه یڪ جعبه خرما هم ڪه شده، به یڪ خانواده نیازمند ڪمڪ ڪنیم. 🌷ڪانال در آرزوی شهادت🌷 http://eitaa.com/joinchat/1194983425C886630eb39 دوستان خود را دعوت ڪنید.....
✅ #مجید_سوزوڪی_مدافع_حرم دو هفتہ اے توبہ ڪرد ، روز عملیات گفت : خدا خودت پاڪش ڪن خودت خاڪش ڪن ، رفت و بہ دل دشمن زد تیر اول خورد بہ خال دستش و بعد چند تا دیگہ ، اینجوری بود ڪہ داش مجید توخان طومان جاموند . 🌷 #شهیدمجیدقربانخانی 🌷 🌷 @dararezooyeshahadat
کانال در آرزوی شهادت
✅ #مجید_سوزوڪی_مدافع_حرم دو هفتہ اے توبہ ڪرد ، روز عملیات گفت : خدا خودت پاڪش ڪن خودت خاڪش ڪن ، رفت
💢 پاڪش ڪن خدایا خاڪش ڪن. 🌹 مدافع حرم مجید قربانخانی  ☘تولد: 30مرداد 1369تهران 🌷شهادت:21دی ماه 1394-خانطومان-سوریه ☘ملقب به: مجید سوزوڪی- مجید بربری 🌸ﻣﺠﯿﺪ ﻗﻬﻮﻩﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﻬﻮﻩﺧﺎﻧﻪﺍﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﺎﻥ ﺑﺮﺑﺮﯼ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ ﺗﺎ « ﻣﺠﯿﺪ ﺑﺮﺑﺮﯼ » ﻟﻘﺐ ﺑﺎﻣﺰﻩﺍﯼ ﺑﺎﺷﺪ ڪﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺷﻨﯿﺪﻧﺶ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﺩ . ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻫﻢ ڪﻨﺎﺭ ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ڪﺴﺎﻧﯽ ڪﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ . ﻧﺎﻥ بربری ﻣﯽﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ و این شد ڪه به مجید بربری لقب گرفت . 🌸ﻗﻬﻮﻩﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ڪﻪ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﭘﺪﺭ ﻣﺠﯿﺪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺠﯿﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ : « ﯾڪﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺠﯿﺪ ڪﻪ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻫﻢﺭﺯﻣﺶ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﻬﻮﻩﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺷﺖ. 🌸ﯾڪ ﺷﺐ ﻣﺠﯿﺪ ﺭﺍ ﻫﯿﺌﺖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ‌ ﺑﺮﺩ ڪﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﺪﺍﺡ ﺑﻮﺩ . ﺑﻌﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺪﺍﻓﻌﺎﻥ ﺣﺮﻡ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﻨﯽﻫﺎﯼ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻭ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﯾﻨﺐ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻣﺠﯿﺪ ﺁﻥﻗﺪﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽڪﻨﺪ ڪﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﺵ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : « ﻣﮕﺮ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩﺍﻡ ڪﻪ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﯾﻨﺐ ﺩﺭﺧﻄﺮ ﺑﺎﺷﺪ . ﻣﻦ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﻣﯽﺭﻭﻡ . » 🌸ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ڪﻪ ﺑﺮﻭﺩ . روز قبل از شهادت وقتی از او میپرسن ڪه چرا خالڪوبی ها رو پاڪ نمیڪنی در جواب میگوید فردا اینا یا پاڪ میشن یا خاڪ. 🌸👈و سرانجام در منطقه استراتژیڪی خانطومان به همراه تعداد زیادی از شیر بچه های مدافع حرم ایرانی و افغانی و عراقی در زمان آتش بس خانطومان از سوی گروه های تڪفیری مورد حمله قرار گرفت و بعد از نبرد جانانه و شهادت نیروهای جبهه مقاومت در محور متاسفانه خانطومان سقوط ڪرد و جنازه بچه ها در منطقه ماند.(( و جنازه وی بر اثر انفجار به قول خود شهید هم پاڪ شد هم خاڪ)) 🌷ڪانال در آرزوی شهادت🌷 http://eitaa.com/joinchat/1194983425C886630eb39 دوستان خود را دعوت ڪنید.....