روز قبل از حادثه معمم شده بود طلبه خاصی بود، تازه ازدواج ڪرده بود و یڪ دختر توراهی داشت، حالا دخترش یتیم شده است او خودش هم یتیم بود و پدرش را در ڪودڪی از دست داده بود 💔 🌷 @love_shahid 🌷 #شهیدعلیرضا_پورمحمدی #شهدای_ترور

#استاد_شجاعی | #استاد_عالی • فقط در یڪ حالت است، ڪه ما اگر بغیر از شهادت از دنیا برویم ضرر نڪرده‌ایم، و نگرانی تولد به برزخ را نداریم. 🌷 @love_shahid 🌷 #یا_مهدی #پادکست

پای خالڪوبی یڪی از شهدای حادثه ڪرمان حرّ ریاحی با تو شد حرّ حسینی در محضر تو می‌توان مس را طلاڪرد قربان آن آقا ! ڪه هر چه توبه ڪردم بی معطلی بر روی من آغوش وا ڪرد 🌷 @love_shahid 🌷 #حمله_تروریستی #کرمان

🔻خاطره جالب محافظ حاج قاسم مگه من شاهم؟! 🌷@love_shahid 🌷 #خاطرات_شهدا #حاج_قاسم

هشت نفر از اعضای خانواده‌اش در حادثه کرمان به شهادت رسیدند. ڪلام حضرت زینب را می‌گوید، زمانیڪه ابن زیاد با پوزخند و ڪنایه گفت کڪارخدا را با برادر و خاندانت چگونه دیدی، فرمود: ما رأیت الا جمیلا . . . جز زیبایی چیزی ندیدم این داغدار حادثه ڪرمان هم در جواب ڪنایه آمیز بیشرفان ڪه میگویند حاج قاسم عزیزانتان را گرفت می‌گوید جز زیبایی ندیدم. 🌷 @love_shahid 🌷 #مارأیت_الاجمیلا #شهدای_کرمان

شاید شهادت آرزوۍ همہ باشد اما یقیناً جز مخلصین ڪسی بدان نخواهد رسید ... 🌷 @love_shahid 🌷 #سرداران_بی_پلاک #شهید_گمنام

تشییع پیڪر یڪ شهید در روستایی ڪه‌ شهید ‌نداشت‌ مردم روستای کهنوج معزآباد در حالی ڪه آرزوی حضور شهید گمنام را داشتند پیڪر مطهر شهیده یعقوبی نخستین شهید این روستا را بر روی دستان خود تشییع ڪردند. شهیده زینب یعقوبی، ۱۶ سال بیشتر نداشت. این شهیده ۱۳ دی‌ماه امسال همزمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی برای زیارت مرقد مطهر این شهید بزرگوار راهی کرمان شد که متاسفانه در این انفجار تروریستی به شهادت رسید. 🌷 @love_shahid 🌷 #حادثه_تروریستی #شهیده_زینب_یعقوبی

مناجات شبانه او را خیلی دوست می‌دارم او خدای من است تنها ڪسی است ڪہ هرگز ، مرا ترڪ نڪرده است . و من نیز هرگز ، یادش را از ضمیرم نبرده‌ام . 🌷 @love_shahid 🌷 #شهید_مصطفی_چمران

🔻در هر جایگاهی هستید از حاج قاسم بشنویم! - استاندار یڪ شخص عادی نیست - فرماندار یڪ شخص عادی نیست - امام جمعه یڪ شخص عادی نیست - فرمانده سپاه یڪ شخص عادی نیست مدیر خادم مردم است 🌷 @love_shahid 🌷 #جان_فدا #سردار_دلها

🗓 #خاطرات_شهدا گفت : چون تو از هر لحاظ مورد اطمینان من هستی , می‌خوام از این به بعد برای ساخت و سازهای لشگر مسئول خرید باشی . از همون روز مشغول شدم . ڪم ڪم چم وخم ڪار تو بازار دستم می‌آمد . گاهی با چشم خودم میدیدم ڪه بعضی‌ها با چند تا زد وبند , به چه راحتی پولدار میشند . یڪ روز بعد از این ڪه گزارش ڪارم رو به حاج احمد دادم , گفتم : " سردار ما الان چند تا حواله ی اهن داریم ڪه داره باطل میشه , اگه اجازه بدین , آهنش رو بگیریم و چون خودمون لازم نداریم , توی بازار آزاد بفروشیم , اون وقت پولش رو برای ڪارای دیگه‌ی لشگر مصرف ڪنیم ." سردار دقیق شد توی صورتم و گفت : آفرین , بازم از این نظرا داری ؟ به قول معروف سر ذوق اومدم . دو سه تا پیشنهاد دیگر هم دادم … همان روز سردار حڪم انتقال مرا به ڪردستان نوشت . از سال ۷۲ تا سال ۷۵ تو ڪردستان خدمت ڪردم . تحصیلات دانشگاهیم هم ناتمام ماند , وڪلی مشڪل دیگر برایم درست شد . یڪ بار ڪه سردار اومده بود ڪردستان , بهم گفت : پورشعبان , تو بچه‌ی سالهای حماسه و خون بودی , حیفم اومد گرفتار مادیات شی , برای همین فرستادمت ڪردستان ... ✍ نشر به مناسبت سالروز شهادت شهید حاج احمد کاظمی و همراهان 🌷 @love_shahid 🌷

. محبتی ڪه امام حسین (ع) به ما دارن، یه اڪسیره... هیچ جای دیگه هم نمیشه این محبت رو پیدا ڪرد... 🌷 @love_shshid 🌷 #یا_حسین #شهید_حجت_الله_رحیمی #خرمشهر

بگیر دستمو ببر مرا به سوی کربلا #جواد_مقدم #نجوای_شبانه 🌷 @love_shahid 🌷