🔶همسرش رزمنده ی حزب الله است که در سوریه دو دستش رو از دست داده و جانباز شده...
🔹محمد انگشتی نداره که حلقه به دست کنه
اما باهاش ازدواج کرد چون میدونه که اون دنیا دست گیرش میشه
❣مبارکت باشه عروس خانم
درود به راه زینبی ات...
#محمد_علوش
#همسران_جانبازان
#ازدواج_موفق
#همسفر_بهشتی
🆔 @Loveshohada28
ڪانال شهادت زیباست☝️🕊
#عاشقانه_هاےهمسران_شهدا 💞
عطرهمسرم را در زندگیمحس
مےکنم!😌
وقتی سر مزارش مےروم،
یاد حرفهاش میفتم!
که میگفت :
_تو بزرگترین سرمایه ے زندگےمن
هستی!😍💞
اگر میشد تو را هم باخودم
سرکار مےبُردم🙄
بزرگترین رنج و غم من این ماموریت
هایےاست ڪه باید بدون شما بروم☹️
الان که پیش من نیست ،😞
کاسه ی آب براے بدرقه اش ڪه چیزی
نیست😔
پشت سرش آب شدم که برگردد😭💔
#شهیدعلےشاهسنایی
#سبک_زندگےاسلامی
#ازدواج_موفق
🍃💟 @loveshohada28
#الله_اڪبر
#عاشقانه_هاےهمسران_شهدا
گفت:
تا روزی که جنگ باشه...
منم هستم...
میخوام ازدواج کنم💍
تا دینم کامل شه...
تا زودتر شهید شم🙄
مادرشم گفت:
"محمدعلی مال شهادته…
اونقده میفرستمش جبهه…
تا بالاخره شهید شه...
زنش میشی..؟؟
قبول کردم☺️
لباس عروسے نگرفتیم...
حلقه هم نداشتم...
همون انگشتـر نامزدی رو برداشتم💍😌
دو روز بعد عقد...
ساکشو بست و رفت😔
یه ماه و نیم اونجا بود...
یه روز اینجا...😢
روزی که اعزام میشد گفت:
تو آن شیرین ترین دردی
که درمانش نمیخواهم ❤️
همان احساس آشوبی
که پایانش نمیخواهمـ😍
"زود برمیگردم"
همه چیو آماده کرده بودم؛
واسه شروع یه زندگے مشترڪ💕
که خبر شهادتش رسید...😭
حسرت دوباره دیدنش...
واسه همیشه موند به دلم...😔
حسرت یه روز...
زندگی کامل با او....💔
#شهیدمحمدعلےرثایی
#ازدواج_موفق
#سبک_زندگےاسلامی
🍃💟 @loveshohada28
#الله_اڪبر
#عاشقانه_هاےهمسران_شهدا
#روسری_قرمز❤️
هنوز ازدواج نکرده بودیم🙄
تو یکی از سفراش همراش بودم تو ماشین یه هدیه بهم داد...
اولین هدیه ش به من بود😌
خیلی خوشحال شدم همونجا بازش کردم، روسری بود...
یه روسری قرمز با گلای درشت🤔😍
جا خورده بودم
با لبخند و شیرین گفت:
"بچهها دوست دارن با روسری ببیننت"
میدونستم که بهش ایراد میگیرن که چرا خانومی رو که بی حجابه با خودت میاری...؟!🙁☹️
خیلی سعی میکرد منو به بچهها نزدیک کنه...
میگفت:
"ایشون خیلی خوبن
اینطور که شما فکر میکنید نیست!
به خاطر شما میان اینجا و میخوان از شما یاد بگیرن...
انشاءالله خودمون یادش میدیم"
نگفت این حجابش درست نیست...!😑
نگفت مثه ما نیست…!😑
نگفت فامیلش چنین و چنان هستن!
این رفتارش خیلی روم اثر گذاشت❤
اون منو مثه یه بچه ی کوچیک قدم به قدم جلو برد و به اسلام آورد...
نُه ماه زیبا با هم داشتیم😌❤
#شهیدمصطفےچمران
#سبک_زندگےاسلامی
#ازدواج_موفق
🍃💟 @loveshohada28
#الله_اڪبر
#عاشقانه_هاےهمسران_شهدا
گفت:
تا روزی که جنگ باشه...
منم هستم...
میخوام ازدواج کنم💍
تا دینم کامل شه...
تا زودتر شهید شم🙄
مادرشم گفت:
"محمدعلی مال شهادته…
اونقده میفرستمش جبهه…
تا بالاخره شهید شه...
زنش میشی..؟؟
قبول کردم☺️
لباس عروسے نگرفتیم...
حلقه هم نداشتم...
همون انگشتـر نامزدی رو برداشتم💍😌
دو روز بعد عقد...
ساکشو بست و رفت😔
یه ماه و نیم اونجا بود...
یه روز اینجا...😢
روزی که اعزام میشد گفت:
تو آن شیرین ترین دردی
که درمانش نمیخواهم ❤️
همان احساس آشوبی
که پایانش نمیخواهمـ😍
"زود برمیگردم"
همه چیو آماده کرده بودم؛
واسه شروع یه زندگے مشترڪ💕
که خبر شهادتش رسید...😭
حسرت دوباره دیدنش...
واسه همیشه موند به دلم...😔
حسرت یه روز...
زندگی کامل با او....💔
#شهیدمحمدعلےرثایی
#ازدواج_موفق
#سبک_زندگےاسلامی
🍃💟 @loveshohada28
#الله_اڪبر
#عاشقانه_هاےهمسرانشهدا
شروع زندگیمان ساده بود
و در عین حال با صفا😌
نمی شد گفت خانه!
دو تا اتاق اجاره کرده بودیم که نه آشپزخانه داشت نه حمام😕
کنارِ در یکی از اتاق ها،
یک تورفتگی بود که حسن برایش دوش گذاشته بود و شده بود حمام🚿
زیر پله هم یک سکوی آجری بود که چراغ سه فتیلۀ خوراک پزیمان را گذاشته بودیم رویش، شد آشپزخانه🍽
به نظر من خیلی قشنگ بود😊
خیلی هم ساده.
#شهیدحسن_آبشناسان
#همسران_شهدا
#سبک_زندگی_اسلامی
#ازدواج_موفق
🍃💟 @loveshohada28
#الله_اڪبر
#عاشقانه_هاےهمسرانشهدا
شروع زندگیمان ساده بود
و در عین حال با صفا😌
نمی شد گفت خانه!
دو تا اتاق اجاره کرده بودیم که نه آشپزخانه داشت نه حمام😕
کنارِ در یکی از اتاق ها،
یک تورفتگی بود که حسن برایش دوش گذاشته بود و شده بود حمام🚿
زیر پله هم یک سکوی آجری بود که چراغ سه فتیلۀ خوراک پزیمان را گذاشته بودیم رویش، شد آشپزخانه🍽
به نظر من خیلی قشنگ بود😊
خیلی هم ساده.
#شهیدحسن_آبشناسان
#همسران_شهدا
#سبک_زندگی_اسلامی
#ازدواج_موفق
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇵🇸🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
🆔@lovemartyr
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
#عاشقانههاےهمسرانشهدا ♡
🤍 زمان ما هم مثل همیشه،
رسم و رسوم ازدواج زیاد بود.
ریخت و پاش هم که بیداد میکرد
ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم
خریدمان یک بلوز و دامن برای من بود
و یک کت و شلوار برای مرتضی.
چیز دیگری را لازم نمی دانستیم
به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم
خودمان برای زندگیمان تصمیم می گرفتیم
همین ها بود که زندگیمان را زیباتر می کرد.
#شهیدمرتضےآوینی
#سبک_زندگےاسلامی | #ازدواج_موفق
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇵🇸🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
🆔@lovemartyr
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••