ﻭﻗﺘﻲ #ﺁﻗﺎﻣﻬﺪﻱ ، #ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ_ﺍﺭﻭﻣﻴﻪ ﺑﻮﺩ ، ﻳﻚ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺪﻳﺪﻱ ﺑﺎﺭﻳﺪ...
ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ #ﺳﻴﻞﺟﺎﺭﻱ ﺷﺪ . ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺍﻋﺰﺍﻡ #ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﻱﺍﻣﺪﺍﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ #ﺳﻴﻞﺯﺩﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ #ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ #ﻋﺎﺯﻡﻣﻨﻄﻘﻪﺷﺪ....
ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ #ﮔﻞﻭﻻﻱ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺯﻳﺮ ﺯﺍﻧﻮ ﻣﻲ ﺭﺳﻴﺪ ، ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﻣﺮﺩﻡ #ﺳﻴﻞﺯﺩﻩ ﺷﺘﺎﻓﺖ....
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﻦ ، #ﺁﻗﺎﻣﻬﺪﻱ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﭘﻴﺮﺯﻧﻲ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻴﻮﻥ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ، ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ.
#ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﻭ ﺍﺛﺎﺛﻴﺔ ﭘﻴﺮﺯﻥ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺯﻳﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﺏ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ... #ﺁﻗﺎﻣﻬﺪﻱ ، ﺑﻲ ﺩﺭﻧﮓ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺯﻳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻣﺸﻐﻮ ﻝ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﺪ....
ﻛﻢ ﻛﻢ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺷﺪ.... #ﭘﻴﺮﺯﻥ ﺑﻪ #ﻣﻬﺪﻱ ﻛﻪ ﻣﺮﺗﺐ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﻮﺩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍ ﻋﻮﺿﺖ ﺑﺪﻫﺪ ﻣﺎﺩﺭ ! ﺧﻴﺮ ﺑﺒﻴﻨﻲ...
ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﻓﻼﻥ ﻓﻼﻥ ﺷﺪﻩ ﻛﺠﺎﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﻭ ﻳﻚ ﻛﻢ ﺍﺯ ﻏﻴﺮﺕ ﻭ ﺷﺮﻑ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﺩ #ﺁﻗﺎﻣﻬﺪﻱ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻲ ﻣﺎﺩﺭ ! ﺍﻱ ﻛﺎﺵ ﻳﺎﺩﻣﻲ ﮔﺮﻓﺖ....
.
.
#شهردار
#استاندار
#مسئولین
#شهیدباکری
#سیل
🆔 @loveshohada28
ڪانال شهادت زیباست🕊👆
#شهادت_هنر_مردان_خداست.
.
👈خاطره ای از سردار شهید مهدی باکری
⚘بسم رب الشهدا و الصدیقین⚘
یکی از برادرهام #شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود.
وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های #غروب رسیدیم به لشکر.
#باران_تندی هم می آمد. من رفتم دم #چادر_فرماندهی ، اجازه بگیرم برویم تو .
#آقا_مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.»
صبح که داشتیم راه می افتادیم، #مادرم بهم گفت« برو #آقامهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم..
توی #لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم.
یکی بهم گفت «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.»
گفتم « چرا ؟» ...
گفت « دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد...
#شهیدجاویدالاثرآقامهدیباکری
#سردارعاشورایی #اخلاص_بیادعا #باران #سیل #شهردار #ارومیه #آقامهدیچنینبود....
♡شادیروحشونصلوات❤️
🆔 @loveshohada28
مکانی برای انس با شهدا🍃☝️
#شهادت_هنر_مردان_خداست.
.
👈خاطره ای از سردار شهید مهدی باکری
⚘بسم رب الشهدا و الصدیقین⚘
یکی از برادرهام #شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود.
وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های #غروب رسیدیم به لشکر.
#باران_تندی هم می آمد. من رفتم دم #چادر_فرماندهی ، اجازه بگیرم برویم تو .
#آقا_مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.»
صبح که داشتیم راه می افتادیم، #مادرم بهم گفت« برو #آقامهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم..
توی #لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم.
یکی بهم گفت «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.»
گفتم « چرا ؟» ...
گفت « دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد...
#شهیدجاویدالاثرآقامهدیباکری
#سردارعاشورایی #اخلاص_بیادعا #باران #سیل #شهردار #ارومیه #آقامهدیچنینبود....
♡شادیروحشونصلوات♡
🆔 @loveshohada28
کانال شهادت زیباست🍃👆