هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔅 #پندانه
✍ روزگار چه خوب چه بد میگذره
🔹به پاهای خودت موقع راهرفتن نگاه کن؛ دائما یکی جلو هست و یکی عقب.
🔸نه جلویی بهخاطر جلوبودن مغرور میشه، نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت. چون میدونن شرایطشون مدام عوض میشه.
🔹روزهای زندگی ما هم دقیقا همین حالته.
🔸دنیا دو روزه؛ روزی با تو و روزی علیه تو. روزی که با توست، مغرور نشو و روزی که علیه توست، ناامید نشو.
🔹هر دو میگذرن.
🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
#رمضان_بهار_مومنان
#پندانه
#تولید_ع_س_ف_ا_شهرستان_جهرم
🔅#پندانه
✍ موانعی که مانع سقوط در پرتگاههای زندگی میشوند
🔹راننده ماشینی در دل شب راهش را گم کرد و بعد از مسافتی ناگهان ماشینش هم خاموش شد.
🔸همانجا شروع به شکایت از خدا کرد:
خدایا پس تو داری اون بالا چکار میکنی؟
🔹در همین حال چون خسته بود خوابش برد، وقتی صبح از خواب بیدار شد از شکایت شب گذشتهاش خیلی شرمنده شد.
🔸چون ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود.
🔹همه ما امکان به خطا رفتن را داریم، پس اگر جایی دیدیم که کارمان پیش نمیرود، شکایت نکنیم، شاید جلوتر یک پرتگاه باشد.
🔅 #پندانه
✍ کلید مشکلاتت دست خداست، فقط کافیست او را صدا بزنی
🔹«آدم» خطا کرد.
کلید: «رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ»
پس مورد عفو و بخشش قرار گرفت.
🔸«نوح» بین دشمنانش گیر افتاده بود.
کلید: «رب اني مغلوب فانتصر»
پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتیاش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند.
🔹«زكريا» پیر بود و همسرش هم نازا.
کلید: «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ»
پس یحیی به او عطا گردید.
🔸«يونس» در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود.
کلید: «لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين»
پس نجات یافت.
🔹«ايوب» به مصیبت و بیماریهای سختی دچار شد.
کلید: «رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ»
پس از درد و رنج نجات یافت.
🔸«ابراهيم» در آتش افکنده شد.
کلید: «حسبنا الله ونعم الوكيل»
پس نجات یافت و پیروز گشت.
🔹«يعقوب» یوسف را از دست داده بود.
کلید: «إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه»
پس خداوند بعد از سالها یوسف را به او برگرداند.
🔸«محمد» صلیالله علیه وآله در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود.
کلید: «لا تحزن إن الله معنا»
پس بر آنها پیروز گشت.
🔹به پروردگارت اعتماد داشته باش، قفلهای زندگیات را خواهد گشود.
-----------*✨🌹✨*-------
*مرزمقدس*مرکزآموزش ولیعصر(عج)
https://eitaa.com/m_a_valiasre_zabol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
بعضی گناها اینجوری با یه اشتباه کوچیک شروع میشه و کار به جاهای بدی میکشه...
کوچک شمردن گناه
🎥-----------*✨🌹✨*-------
*مرزمقدس*مرکزآموزش ولیعصر(عج)
https://eitaa.com/m_a_valiasre_zabol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
🎥 شهید حاج قاسم سلیمانی:
یه دختر ولگردی را، یه زن ولگردی را، تلویزیون به تلویزیون میچرخونید. امیدتون به اینه‼️
🎥 @pandaaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
🔺بوسه پدر شهید عباس بابایی بر پای پسرش
-----------*✨🌹✨*----------
*مرزمقدس*مرکزآموزش ولیعصر(عج)
https://splus.ir/marze_moghadas3
🔅#پندانه
✍ حساب جادویی زمان
🔹تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزهات اینه که بانک هر روز صبح یک حساب برات باز میکنه و توش ۸۶هزار و ۴۰۰ دلار پول میذاره، ولی دوتا شرط داره.
🔸یکی اینکه همه پول رو باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه بیاد ازت پس میگیرند. نمیتونی تقلب کنی یا اضافهٔ پول رو به حساب دیگهای منتقل کنی.
🔹شرط بعدی اینه که بانک میتونه هر وقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد.
⁉️حالا بگو چطوری عمل میکنی؟
🔸همه ما این حساب جادویی رو در اختیار داریم: زمان!
🔹این حساب با ثانیهها پُر میشه. هر روز که از خواب بیدار میشیم، ۸۶هزار و ۴۰۰ ثانیه به ما جایزه میدن و شب که میخوابیم مقداری رو که مصرف نکردیم نمیتونیم به روز بعد منتقل کنیم.
🔸لحظههایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته. دیروز ناپدید شده. هر روز صبح جادو میشه و ۸۶هزار و ۴۰۰ ثانیه به ما میدن.
🔹یادت باشه که من و تو فعلاً از این نعمت برخورداریم و بانک میتونه هر وقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده.
🔸ما بهجای استفاده از موجودیمون نشستیم بحثوجدل میکنیم و غصه میخوریم.
🔹بیا از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم. به امتحانش میارزه.
🔅#پندانه
✍ ما با آنچه بهدست میآوریم زندگی میكنیم و با آنچه میبخشیم یک زندگی میسازیم
🔹در روزگاران قدیم بانوى خردمندى كه بهتنهایی و پیاده سفر میكرد در عبور از كوهستان سنگ گرانقیمتی را پیدا كرد.
🔸روز بعد به مسافرى رسید كه گرسنه بود. آن بانوى خردمند كیف خود را باز كرد و مقداری غذا به او داد.
🔹مسافر سنگ گرانقیمت را در كیف بانوى خردمند دید و از او خواست تا آن را به او بدهد و بانوى خردمند بدون درنگ سنگ باارزش را به او داد.
🔸مرد مسافر بهسرعت از آنجا دور شد و از شانس خوب خود بسیار شادمان گشت.
🔹او می دانست آن سنگ آنقدر ارزش دارد كه میتواند تا آخر عمر با خیال راحت زندگی بیدردسر و پرنعمتی را داشته باشد.
🔸چند روزی گذشت ولی طمع مرد او را راحت نمیگذاشت و مرتب با خود میگفت اگر او چنین سنگ باارزشی را به این سادگی به من داد پس اگر از او میخواستم بیش از این به من میداد.
🔹بنابراین مرد بازگشت و با سختی فراوان آن بانو را پیدا كرد.
🔸سنگ گرانقیمت را به او بازگرداند و به او گفت:
من خیلی فكر كردم و میدانم كه این سنگ چقدر ارزش دارد اما من او را به تو بازمیگردانم به این امید كه چیزی به من بدهی كه از این سنگ باارزشتر باشد.
🔹بانوى خردمند گفت:
از من چه میخواهی؟
🔸مرد گفت:
همان چیزی كه باعث شد به این راحتی از این همه ثروت چشمپوشی كنی!
🔹زن پاسخ داد:
قناعت. به همین دلیل است كه میگویند افراد، ثروتمند یا فقیرند بهخاطر آنچه هستند نه آنچه دارند.
🔸ما با آنچه بهدست میآوریم زندگی میكنیم و با آنچه میبخشیم یک زندگی میسازیم.
🔅#پندانه
🔹شاید در مسیر برگشتن از یک سفر طولانی باشد یا روزهای اول یک سفر، هرچه که بود همه حسابی خسته بودند و قرار شد در محل مناسبی استراحت کنند.
🔸به محض اینکه حیواناتشان را در محل مناسب بستند، عدهای رفتند بهدنبال آنکه هرچه سریعتر بساط غذا را فراهم کنند.
🔹یكی از اصحاب گفت:
سر بریدن گوسفند با من.
🔸یکی گفت:
كندن پوست آن با من.
🔹سومی:
پختن گوشت آن با من.
🔸پیامبر هم گفتند:
جمعكردن هیزم از صحرا با من.
🔹جمعیت گروه باهم گفتند:
یا رسولالله، شما زحمت نكشید و راحت بنشینید، ما خودمان با كمال افتخار همه این كارها را میكنیم.
🔸رسول خدا هم گفتند:
میدانم كه شما میكنید، ولی خداوند دوست نمیدارد بندهاش را در میان یارانش با وضعی متمایز ببیند كه برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد.
🔹بعد هم واقعا بهسمت صحرا رفته و هیزم کافی برای پختن غذا جمع کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
👆 حیفم اومد شما نبینید 🌷
#مرزمقدس
#مرکزآموزش_مرزبانی_ولیعصرعج_زابل
-----------*✨🌹✨*-----------
*مرزمقدس*مرکزآموزش ولیعصر(عج)
https://eitaa.com/m_a_valiasre_zabol