آیت الله العظمی #سیّدرضا_بهاءالدینی:
🌷چنان عشق و علاقه ای به#تحصیل داشتم،
که زندگی ام#کتاب بود و... با هیچ جلسه ای و برنامه ای به اندازه مجلس درس، اُنس نداشتم
طوری که در سن نوجوانی، حدودِ#شانزده_ساعت کار می کردم
به کارهای فکری، شوق بسیار داشتم، به طوری که لحظه ای نمی آسودم و همیشه فکرم مشغول بود...
در هر فرصتی و با هر پیشآمد و حادثه ای، وقت را غنیمت می شمردم و تلاش بیشتری می کردم...
فاصله حجره ام از مدرسه تا#منزل بیش از هزار قدم نبود
اما یکسال از#مدرسه به منزل نیامدم و تمام وقت مشغولِ درس بودم
مدرسه یا حرم، محلِ دیدارم با #خانواده بود
#مادرم رأسِ ساعت خاص که می دانست ساعتِ استراحتِ من است مدرسه می آمد و همدیگر را می دیدیم...
علاوه بر کتابهای درسی حوزه و مطالعه آنها،
وقت بسیاری جهت مطالعة کتابهای دیگری که برای طلبه مفید و لازم بود، صرف می کردم
علاقه و پشتکار در راهِ مطالعة کتابهای درسی و تسلّط بر آنها بدان حد بود که برخی افراد، تقاضای درس می کردند
و بنده هم قبول می کردم و این در حالی بود که چند روزی بیشتر از اتمامِ آن کتاب نگذشته بود
از آنجا که احساس می کردم مجهولاتم و نقاط ابهام درس، در تدریس حل می شود، علاقة عجیبی به تدریس داشتم...
در آن زمان عادت کردم قبل از#اذان_صبح، بیدار شوم و تا هنگام طلوع آفتاب، مشغول درس و بحث باشم
به طوری که گاهی قبل از اذان صبح، دو درس داشتم و پس از اقامه نماز صبح، دو درسِ دیگر؛
خورشید طلوع می کرد، درحالیکه ما سه چهار#مباحثه انجام داده بودیم..
ولی عشق و علاقه، مرا همچنان سرِ پا نگه می داشت 🌺
از کتاب«آیت بصیرت»ص34تا 36
🌺 @m_ale_yasin313