eitaa logo
موسسه منبر آسمانی کارخانه تولید محتوای مذهبی
16.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
92 ویدیو
400 فایل
کانال منبر آسمانی منبر روشمند برای ائمه جماعات، مبلغین،معلمین،اساتید آدرس سایت: http://menbareasemani.com دانلوداپلیکیش https://cafebazaar.ir/app/menbar.asemani.app ادمین فروش: @Admin_asemani تبادلات و تبلیغ : @Mgilani
مشاهده در ایتا
دانلود
درباره از مطلبی دارند که بسیار شنیدنی و کاربردی است: در جنگ احد مسلمانها اول پیروز شدند؛ بعد به خاطر یك عده از خودشان، دچار شكست شدند. كسانی از اینها به شهادت رسیدند - مثل جناب و دیگران - بقیه هم فرار كردند و رفتند روی آن كوه؛ دشمنان هم در آخرِ آن روزی كه این جنگ انجام گرفت، با دست پر و با خوشحالی آنجا را ترك كردند و این غصه و این عقده در دل مسلمانها ماند. پیغمبر فرمود را بردارند و به مدینه بیاورند - احد نزدیك مدینه است - راه افتادند، آمدند وارد مدینه شدند. در میان افرادِ بازگشته به مدینه، مجروح هست، هست، اجساد مطهر شهدا هست، خانواده‌های داغدار هستند. غوغا شد از لحاظ گریه و نوحه و زاری برای كشته شده‌ها، و بعد هم ناكامی در این جنگ؛ اینها همه تلخ بود. شبِ آن روزی كه این حادثه‌ی تلخ اتفاق افتاده بود، برای پیغمبر خبر آوردند كه یك عده از مشركین بعد از آنكه از مدینه دور شدند، به این فكر افتاده‌اند كه حالا كه مسلمانها شكست خوردند، خوب است ما حمله كنیم و كار مسلمانها را تمام كنیم. پیغمبر مردم را جمع كردند، گفتند همه بیائید توی مسجد. آمدند توی مسجد. فرمود: شنیدم در فلان نقطه اجتماع كرده؛ منتظر است كه شما غفلت كنید، به شما حمله كند. باید همین امشب بروید آنها را تارومار كنید. گفتند: حاضریم یا رسول‌اللَّه پیامبر ص فرمود: همه مردم نه؛ فقط كسانی كه امروز در جنگ احد بودند، آنها باید بروند. یعنی همان هائی كه خسته‌اند، همان هائی كه از صبح تا شب جنگیدند، همان هائی كه بدنشان هم زخمی است، باید بروند؛ هیچ كس غیر از اینها نباید برود. اول یك عده‌ای شاید تعجب كردند، بعد دیدند عجب حكمی است. كسانی كه آن روز در جنگ احد بودند، آسیب هم دیده بودند، خسته هم بودند، بلافاصله جمع شدند. پیغمبر گفت بروید این قضیه را تمام كنید و برگردید. كسانی كه آن زخم را امروز خورده‌اند و ضربه‌ای را كه دشمن وارد آورده، مایلند جبران كنند و ضربه‌ی متقابل بزنند، خودشان دستشان توی كار بوده، نه اینكه خبر را از دهن این و آن شنفته باشند، همین‌ها را پیغمبر به خط كرد، بسیج كرد و گفت شماها باید بروید. اینها یك عده‌ای بودند - خیلی هم نبودند - سوار شدند و راه افتادند طرف همان منطقه، و دشمنی را كه كمین گرفته بود، غافلگیر كردند و به او ضربه زدند و تارومار كردند و برگشتند. آیه‌ی شریفه نازل شد: «الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم». مؤمنین آن كسانی هستند كه وقتی شایعه‌پراكن‌ها آمدند گفتند علیه شما آنجا جمع شدند و بترسید، «فزادهم ایمانا»؛ اما این ترس كه به وجود نیامد، انگیزه و ایمان آنها تقویت و بیشتر هم شد. «و قالوا حسبنا اللَّه و نعم الوكیل»؛ گفتند خدا كافی است، كار موكول به خداست. ببینید این چه معرفت عظیمی است. كار را شما داری میكنی، بازوی شما دارد كار میكند، فكر شما دارد كار میكند، قلم شما دارد كار میكند؛ اما كار، كار خداست؛ موكول به اوست. بودن معنایش این نیست كه ما كنار بنشینیم، بگوئیم خدا خودش درست كند؛ نه، خدا اینجوری درست نمیكند. اینكه من و شما یك كاری را انجام بدهیم، مغرور بشویم و خیال كنیم ما بودیم كه كردیم، خیال كنیم كه ما یك كار برجسته انجام دادیم، این هم غلط است، این هم نادرست است. اگر خدای متعال كمك نكند، اگر هدایت نكند، اگر توفیق ندهد، هیچ كاری نمیتوانید بكنید؛ هیچ نتیجه‌ای را هم به دست نخواهید آورد. وقتی شد؛ یعنی شما از یك طرف به خدا توكل كردید، از خدای متعال استمداد كردید، خدا را حاضر و ناظر دانستید، را صاحب كار خودتان دانستید، و از طرف دیگر همه‌ی نیرویتان را پای كار آوردید، این میشود همان شكل درست. «قالوا و نعم الوكیل»؛ این توصیف اینهاست. نتیجه‌ی كارشان هم در آیه‌ی بعد ذكر میشود: «فانقلبوا بنعمة من اللَّه و فضل لم یمسسهم سوء و اتّبعوا رضوان اللَّه» .رفتند و برگشتند، بدون اینكه كوچكترین ضربه و زخمی بر آنها وارد شده باشد. آنها توانستند دشمن را تارومار كنند و همه‌ی موجودی‌های دشمن را مصادره كنند و غنیمت بگیرند و بیاورند. آنها نه فقط توطئه را خنثی كردند، بلكه یك درآمدی هم برای مدینه و حكومت پیغمبر در سال سوم - كه سال جنگ احد است - درست كردند. میخواهند ما اینها را به یاد داشته باشیم. اینها فقط نیست، خاطره نیست؛ اینها است. میخواهند من و شما این حقایق را به یاد داشته باشیم و اینها را در زندگی‌مان اعمال كنیم ۱۳۸۹/۰۴/۲۳