eitaa logo
مدرسه عشق ثارالله
102 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
189 فایل
#مدرسه_عشق_ثارالله https://eitaa.com/Bakhshi3294 ارتباط با مدیر 👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
📌پنج خاطره از مادر تک پسر همزمان با هفته نیروی انتظامی به دیدار مادر شهید سید محمد عرفانیان مشرف شدیم. پنج خاطره از خاطرات متعدد مادر شهید جلب توجه می کرد: ◀️1. سید محمد در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی درس می خواند. دانشگاه و اساتید موافق حضور ایشان در جبهه نبودند به ایشان می گفتند که کشور به مهندسانی مانند شما نیاز دارد. ایشان می گوید: "مملکتی باید باشد تا مهندسی کنیم بنابراین اولویت حضور در جبهه ها است". ◀️2. محمد خیلی علاقه به حضور در جبهه داشت. با حضور ایشان مخالفت می شد من چون علاقه سید محمد را برای حضور در جبهه دیدم 40تا سوره یس نذر کردم تا بتواند برود. ◀️3. محمد خیلی با حیا بود. حتی برای گذاشتن آشغال دم در با لباس کامل شلوار و پیراهن می رفت. به او می گفتم: این اندازه پوشش لازم نیست. می گفت: شاید دختر یا زن همسایه همان لحظه بیرون باشد. ◀️4. اعتقاد به بهره وری و استفاده بهینه داشت: الف: یکی از دوستان طلبه اش که در قم بودند می گفت. روزی ایشان به حجره من در قم آمدند. میوه خریده بودم پلاستیک میوه را داخل سطل آشغال انداختم. شهید به من گفت از این پلاستیک هنوز می شود استفاده های دیگری کرد. کفش یا کتاب داخل آن گذاشت. لطفا دور نیندازید. ب: مهمان یکی از بستگان شده بودیم آبگوشت داشتند، هنگام صرف غذا نان بیات داخل سفره گذاشت. به او گفتیم چرا نان تازه نخریدی. گفت: نان تازه هم خریدم ولی سید محمد آنها را قایم کرده و گفته اول نان های بیات را که می شود با آبگوشت خورد بخورید بعد نان های تازه را استفاده کنید. ◀️5. پدر سید محمد سکته کردند. سید محمد می گفت خوب شد سکته کردی. به او گفتیم: خوشحالی؟ گفت اگر پدرم پس از شهادت من خدای ناکرده سکته می کرد، مخالفان طعنه می زدند که نظام تک پسر ایشان را به جبهه فرستاد، شهید کرد پدرش سکته کرد. سکته الان شما زبان مخالفان را کوتاه مي کند. وری @m_eshgh_sarallah