🔖شهادت پاک دستی حضرت آقا برای منصوبین و وظیفه ما!
۱ از ۲
♨️رهبری فرمودند:"در همین دادگاه اخیری که در قوه قضائیه مطرح است به بعضی بزرگان #پاک_دست قبلی قوه قضائیه اهانت شد و؛به آنها ظلم شد یعنی واقعا جفا شد به آنها که نبایستی این کار می شد و نباید بشود"
❌متعرضین به مسئولین سابق (وبه طور کلی منصوبین رهبری)دو دسته اند:
1️⃣طیفی که بر پاسخگویی آقای آملی(در نمونه اخیر)تاکید داشتند(که دوستان خبرگزاری فارس هم بودند!)
برخی آرمان گرایانه احضار ایشان -البته بعنوان #مطلع یا "پاره ای توضیحات"- را میخواستند تا نظام مابه سبک علی(ع) نزدیک تر شود که خودش دادگاه رفت!(بنده در یادداشت چرا قانع نمی شویم؟ از این دسته بودم)
این دسته مطالبه، اصطکاک و تصادمی با فرمایشات 7تیر حضرت آقا ندارند. چون علیه پاکدستی رئیس قبلی ادعائی نکرده اند و فقط وضوح و شفافیت درباره حمایت از طبری تا بعد از تحویل قوه قضائیه را می خواستند.
با قبول شروع مبارزه از دوران ایشان هم مشکلی ندارند و حداکثر سؤال داشتند چرا پرونده های برادران رئیس قوه(فاضل و محمد جواد) در دوره ایشان بدون دادگاه، مختومه یا سخنگو هم از وضع آن اظهار بی خبری میکرد! و مثل بقیه رسانه ای و اطلاع رسانی(حتی مبنی بر تبرئه) نمی شد!(در یادداشت "عدالتی که باید" بدین پرداخته شد).
2️⃣دسته دوم طیفی اند که رسما آقای آملی(یا منصوب دیگری) را فاسد بلکه دانه درشت فساد می خواندند(مدتی قبل از این دادگاه برخی نزد آقای رئیسی در جلسه با اهل رسانه چنین گفتند و متهم به اهانت وحتی نهی هم نشدند!) از این طیف برخی محاکمه ایشان را هم می خواستند.
اینها البته حرفشان با شهادت های دیروز آقا تصادم دارد!
*️⃣لکن همین جا هم باید قائل به تفصیل شد :
2/1-اگر کسی علم و قطع شخصی #مستند به فساد یکی از منصوبین رهبری دارد شرعا و با توجه به فتوای خود آقا(1) با این شهادت آقا نمیتواند دست از علم شخصی بردارد! بلکه وظیفه تعقیب و گزارش فساد و اصطلاحا سوت زنی در چارچوب اخلاق و قانون دارد.
توضیح اینکه از سویی رهبری موظف است برای انتصابات خود احراز عدالت فرد راهم بکند. پس نصب او شاهد بر احراز عدالت منصوب نزد اوست چه رسد به اینکه به پاکدستی او هم شهادت دهد.
از سوی دیگر محال نیست یک کارگزار جزء یا یک فعال رسانه ای سندی برتخلف از پاکدستی منصوبی بیابد. در این فرض او نمیتواند بخاطر شهادت رهبری بر پاکی آن منصوب، سند خود را بسوزاند یا تعقیب را تعطیل کند!
لذا رهبری در دیدارهای با دانشجویان چندبار گفته اند:"اگر کسی اطلاع دارد که از همین منصوبین همکار ما کسی زندگی اشرافی دارد، بد نیست به ما خبر بدهد تا ما هم مطلع بشویم و اگر اقدامی لازم بود بکنیم"(82/2/22)
در همین سخنرانی 7تیر99 هم یکی از مصادیق مردمی بودن قوه قضائیه را "گزارشهای مردمی" در مبارزه با فساد خواندند و افزودند:" یکی از کارهای لازم در مبارزه با فساد نظارتهای مردمی است برای نظارت ها و گزارش های مردمی زیر ساخت حقوقی در داخل قوه لازم است یعنی شما باید جایگاه این را در داخل قوه مشخص کنید که این گزارشها کجا برود؟ چه جوری بررسی شود؟ صحت و سقم این گزارشها شناخته بشود؟ چگونه دنبال بشود؟ آن گزاشگر هم امنیتش چگونه محفوظ بماند؟"
واضح است این گزارشگری شامل موارد محتمل در مقامات و منصوبین هم میشود. وهیچ بعید نیست یک روستایی از تصرف اراضی و منابع ملی توسط یک منصوب مطلع تر شود تا دستگاههای بازرسی!
عدم تدارک زیر ساخت برای گزارشهای مردمی و تامین امنیت گزارشگر هم ولو مجوز شرعی هتک و اهانت های عمومی آن منصوب نیست، اما جفا به سلامت دستگاههای اداری ج.ا.ا است و فوری باید تدارک شود. و الا به مطالبه گران اصیل جفا شده و عملا بازار تخریب و شایعه داغ می ماند!
⬅️از اینرو دو طرف افراط در اینباره ممکن است شکل گیرد:
🔸نصب یا شهادت رهبری را حاکم بر قطع شخصی و استنادات بدانیم و ادله مدعی را به دیوار بکوبیم! زعم دیگر داشتن را ضدیت با ولایت بخوانیم!
که مسلما موجب انسداد و بقاء فساد و مغایر با فرامین رهبری است!
🔹صرف داشتن اطلاع و برخی اسناد ادعائی بهانه هتک و اهانت به مسئول یا منصوب در فضای عمومی شود! و فضای بی اعتمادی را بیفزاید و امید را زایل کند.
ادامه نوشته در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
🔖شهادت پاک دستی حضرت آقا برای منصوبین و وظیفه ما!
۲ از ۲
2/2- کسانی که بدون قطع شخصی و اسناد معتبر به صرف فضاسازی رسانه ای یا شایعات، منصوبین و مقامات را هم زیر سؤال برده و از فساد آنها می گویند!
اینجا کانون آن جفا و ظلم است که رهبری بدان اشاره کردند. معمولا این گروه در موج خناسان و دشمنان نظام می افتند و با کنار هم نهادن نقاطی تئوری ای بر فاسد بودن کسی سر هم می کنند.
برخی هم رسما ذهنیت خود را بیان می کنند که درباره فلانی ها و فرزندان فلانی هم سالها رسانه های بیگانه می گفتند و مقامات تکذیب میکردند تا بالاخره بعد 30 سال نظام هم همان را گفت و برخی دادگاه رفتند! پس الان هم ادعاهای خناسان بیگانه مربوط به مسئولین و منصوبین بعدی را تلقی به قبول می کنند!
واضح است موج سرایت دادن فساد به همه ارکان نظام از سوی دشمنان یک راهبرد دو سر برد به زعم خودشان است:
🔸یا قوه قضائیه منفعل و محافظه کار میشود و به بررسی مهره های کلیدی تر اقدام نمی کند و پرونده فساد در قوه را با همان پرونده می بندد!
که فساد باقی مانده و روزی بزرگتر و رسواتر سر بیرون می کند.
🔹یا انقلابی عمل کرده و موارد محتمل دیگر را هم می کاود و اگر لازم بود از برخی مقامات سابق و لاحق هم بازپرسی یا کسب اطلاع می کند. که در این صورت بر طبل تسری فساد به همه ارکان بیشتر می زنند تا مردم را پاک ناامید کنند!
⬅️تنها چاره رعایت همین تعادل در فرمایشات رهبری است:
مبازره با فساد بدون اغماض/ بدون تعدی!
..............................................
1. رجوع کنید به اجوبه الاستفتائات قسمت نماز جمعه مسائل 616و618و 620
https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=47#616
*مطالب مرتبط:
-پرسش و پاسخ درباره تمدید حکم آیت اله آملی در شورای نگهبان
-کاش دانشجوی شریف بودم
-عدالتی که باید!
-چرا قانع نمی شویم؟
📝محسن قنبریان ۹۹/۴/۸
☑️ @m_ghanbarian
1_78883796.mp3
9.51M
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط
جلسه اول
#رمضان۹۸
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط/چکیده جلسه اول
❗️توجه:
سه جلسه اول، پیش درآمد برای بحث است."ولیّ مرشد" ،"معلم تأویل بودنش"،"تأویل همه حقایق و حوادث توحید است" ،" موقعیت منحصر بفرد امیرالمومنین در تأویل "،"ام واصل بودن او ودورانش برای همه تأویلات" و"چگونگی امکان سلوک با این خضر طریق در دوران های متأخر از او" و...
محور سخن بوده است.
..............................................
🔅نکاتی از جلسه اول:
✅مروری بر سلوک شاخص موسی با خضر:
-موسی چله نشینی ها را کرده، تکمیل وکسب علم تأویل او را نزد خضر میفرستد.
-تأویل؛برگرداندن حوادث به حقایق است.
∓-موسی قطعا افضل از خضر است. هم اولوالعزم بودنش وهم روایات ذیل این پاره آیات گویای این واقعیت است.
خضر کشتی مساکین را از دست شاه غاصب سوراخ کرد، موسی شاه غاصب را در نیل غرق کرد.این کجا و آن کجا؟!
اما فرستاده شده تأویل بیاموزد با سلوک عینی وعملی.ورود وخروج متفاوت خضر به او درسها بدهد!
✅نمونه معاصر:
-شاه آبادیِ بزرگ هم ولیّ مرشد امام عزیز ما بود. بخلاف برخی عرفای معاصر او در عین مقامات توحید وعرفان، کاملا سیاسی و اجتماعی است. ۱۱ماه علیه پهلوی اول تحصن کرد!اما شاگرد سلوکی او ،دودمان پهلوی را به باد داد .افضل از استاد شد چنانچه موسی بر خضر!
✅امیرالمومنین خضرِ همه خضرها!
-فتنه های پیچیده وچند بعدی عصر او قابل مقایسه با نمونه های خضر سوره کهف نیست.
-کلاس او هم برای چند سالک محدود معاصرش نیست.باید کسانی با او طی طریق کنند برای حوادث آینده.
-در خطبه ۱۲میفرماید:"...لقد شهدنا فی عسکرنا هذا اقوام فی اصلاب الرجال و ارحام النساء. سیرعف بهم الزمان ویقوی بهم الایمان"!
نباید سطحی ازاین کلام گذشت! شاگردان سلوکی اش را که در زمانهای بعد متولد میشوند وبا درسی که گرفته اند ایمان را بهتر از معاصرین امام تقویت می کنند؛همراه او درجمل بوده اند!!!
"فقد شهدنا"نه یعنی بعدا از تاریخ ما درس میگیرند.نه!آنها با سلوک باطنی کلاس ما راشهود می کنند و همراه من اند!...
(تفصیل را در فایل صوتی بشنوید)
☑️ @m_ghanbarian
2-توحید و توحد قائمین به قسط.mp3
9.81M
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط
جلسه دوم
#رمضان۹۸
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط/ چکیده جلسه دوم:
✅کلاس خضر:
سه حادثه اجتماعی نسبتا کوچک می سازد برای رشد موسی.
🔹مثلا برای حقیقت "فخشینا أن یرهقهما طغیانا وکفراً"، حادثه کشتن پسر بچه را می سازد تا از آن حادثه تلخ، موسی را به حقیقت رحمت پروردگار به والدین ببرد.
پسربچه یک مصداق است. دهها مورد ومصداق دیگر از این حقیقت جاری است. بسیاری از مرگ ومیر بچه ها وسقطها -که ظاهرا با اسباب طبیعی ویروس وبیماری وحادثه انجام میشود- تأویلش همین حقیقت است که ما بی خبریم![خضر هم اینجا "دست تکوین" است "مأمور تشریع" نیست که متشرعی مثل موسی اشکال کند قصاص قبل از جنایت چرا؟!]
🔹برای این حقائق سه گانه در گذشته وآینده موسی هم مصداق هست:
-آن قبطی که در تظلم سبطی توسط موسی ناخواسته کشته شد؛موسی وهم فرعون آنرا ذنب وگناه خواندند اما خدا آنرا گناه نگرفت موسی را برگزید واز "مخلَصین" قرارش داد شاید تأویلش همان حقیقت است.[خدا میخواست او کشته شود ولو سزای تشریعی آن دعوا این نبود. جای تقدیر یک حادثه برای مرگ او، خدا مشت موسی را خطائاً عامل مرگ او قرار داد. سزای قتل خطائی تا قبل ازشریعت محمدی ۷سال تبعید بود که آن هم برای موسی تقدیر شد!]
-دستور"فاقتلوا انفسکم" بعد از گوساله پرستی شاید مصداق دیگر آن تأویل است.وسرّ برخی احکام شریعت موسی را روشن می کند.
می بینید این کلاس چه ثمرات زیاد برای موسی دارد او را مفسر حوادث و آگاه به اسرار می کند.
🔹این حقائق میتواند مصداق اکمل هم داشته باشد.به حسب روایت امام صادق(ع)، امام مجتبی(ع)صلح خود با معاویه را مصداقی از سوراخ کردن کشتی مسکینان توسط خضر می خواند(...کما عاب العالم السفینه لتبقی لأصحابها...)[تحف العقول].
✅کلاس امیرالمومنین(ع):
کلاس ولیّ مرشد وسعتش اندازه وسعت ولایت اوست. ولیّ مطلق، حقیقت برتر وبیشتر وپیچیده تری را می تواند در تور تأویل آورد وسالکان را در آن سلوک دهد.
🔸علی(ع) فرمود:رسول الله(ص)برای "تنزیل" جنگید و من برای"تأویل"!
پس تأویل حقایق نازل شده در قرآن با اوست.
-مثلا جمل وصفین اش به حسب روایات ، تأویل "قاتلوا ائمه الکفر انهم لا أی٘مان لهم" است...
🔸امیر(ع) بجای ماجراهای کوچک و محدود خضر، جمل را رقم می زند وتأویل به حقیقتش را می آموزاند. نه فقط مومنین معاصرش بلکه مومنین تاریخ در پیش رو را به شاگردی می پذیرد وبه شهود این حقیقت بار می دهد(فقد شهدنا...).حالا چگونه این کلاس برای آیندگان برپاست ،خواهد آمد!
(تفصیل را در فایل صوتی بشنوید)
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🔰قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟!
✔️امام رضا(ع)را مأمون عباسی هم در کاخ مجلل قرار داد و برایش تخت و سریر بناگذاشت(الکافی ج6ص517)!
برنامه های مناظره با علماء ادیان و فرَق هم مکرر از تالارهای آن به عالم مخابره شد(الاحتجاج)!
وزیر اعظم خود(فضل بن سهل) را هم برای دریافت نسخه کامل اسلام(محض الاسلام) نزد حضرت می فرستاد و رساله اسلام ناب نگارش می شد!(تحف العقول)
اما "متشیّع" شدن او را "تشیع" نخواندیم و تظاهر دیدیم. به تعبیر قدسی، "عفریت مستکبر" خطابش کردیم(حدیث لوح)؛ که "در عمل" راه خود را می رفت و قدسیت امام را روکش خود می خواست!
🔸امام رضا(ع) نیز در این امپراطوری جور، "زهد ورزید" و "به شرط عدم مداخله در امور"، به اجبار ولایتعهدی را پذیرفت!
به همان "گفتن ها" و "چند مجلس روضه" بسنده کرد و در امور مملکت داری دخالتی نکرد!(گاهی تذکری داد)
سهم آن امام حکیم در آن "غربتِ امامْ شاه پنداری" و پروتکل های تشریفاتی، سم دربار و تسلی زنان مومن نوغان با گل افشانی بر تابوتش بود که "تلّ گل ها" را موجب شد!
✔️از آن "عفریت مستکبر" تا "حضرت روح الله"(ره) فاصله از زمین تا سهاست.
امام رضا(ع)به این حکمت علوی پایبند بوده که:«الزهد فی ولایة الظالم بقدر الرغبة فی ولایة العادل»: زهدورزی در[مناصب]حکومت ظالم باید به اندازه رغبت در حکومت عادل باشد(غررالحکم).
او برای تحقق ولایتی که ائمه طاهرین برای فقیهان شیعه جعل کرده اند؛ "راغب" است. اگر نظرش را بخواهیم در ریز و درشت حکومت ولایت فقیه "ورود" می کند و اصلا آن همه دُرهای گرانبها در آن "گفتن ها" برای اجرا و بکارگیری در "این دولتها" بود نه برای مأمون ها!
🔸حق امام رضا(ع) برحکومت عادل، یک حرم مجلل و ضریح مرصع و تلِ گلها در ولادت و شهادت نیست. "تحقق وعده های" ائمه شیعه در #عدل_و_داد ، حق او برحکومت عادل است.
فرمود:"ما خاندانی هستیم که همچون پیامبر(ص) وعده خود را وام و دیْن می دانیم"(تحف العقول ص446).
انقلاب اسلامی برای ادای این دیْن آمده نه صرفا تکرار زنان نوغان و تشریفات حرم و باز گفتن ها و رساله نویسی ها!
🔺پ.ن: رهبرانقلاب اسلامی درباره وضعیت عدالت:
-مطلقا راضی کننده نیست(90/2/27)
-دچار عقب ماندگی هستیم(96/11/26)
-نمره خوبی نداریم(99/3/7)
-جبران عقب ماندگی نیازمند همت زنان و مردان مومن انقلابی است(96/11/29)
#اولویت_عدالت
#کمک_به_تحقق_عدالت
*مطالب مرتبط:
-قرآن مطلا،قرآن اسیر
-هبوط نهضتها
📝محسن قنبریان ۹۹/۴/۱۱
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🔰قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟! ✔️امام رضا(ع)را مأمون عباسی هم در کاخ مجلل قرار داد و برایش تخت
🔰شان حرم ها در مطالبه عدالت و برائت
در فرهنگ قرآن غیر عبادت دو شأن اجتماعی-سیاسی برای حرم بلند بانگ زده شده است:"قیام"(97مائده)و"استقامت"(3توبه).
از رنگ پرده و جنس سنگ فرش وطرز طاقدیس ها چیزی نیست؛ از قراردادنش "قیاما للناس" و"برائت از مشرکان" سخن است.
🔺حرم در متن جامعه و"باید موجب برپائی مردم در شئون زندگی شان شود".جای دیگر فرموده "با قسط و عدالت اجتماعی مردم برپا میشوند"(25حدید) پس حرم باید خاستگاه اصلی عدالتخواهی باشد؛ تا مانع"اضمحلال داخلی" شود.
🔺چنانچه مرکز اصلی "مقابله با دشمن خارجی" وبرائت از ائمه کفر هم باید باشد. مثل حرم امام رضا(ع) باید کانون اصلی تجمعات دانشجوئی و طلبگی علیه مستکبرین واستکبار جهانی باشد از ماجرای کشمیر و میانمار تا غزه و میناپولیس و...
❗️در برائت، اقلا در جمعه وجماعات حرم شعارهائی مثل برائت از مشرکین این سالها در عرفات هست اما در عدالت اگر باشد همان تکرار گفته ها و موعظه هاست.
▫️این سالها اصناف کارگری و عامه مردم اعتراضات عدالت خواهانه زیادی داشته اند که به تقریر رهبری هم"اغلب موارد حق با مردم است واگر این توقعات و انتظارات برآورده نشود،اعتراض می کنند". اما چنانچه در دیماه۹۶ وآبان۹۸ دیدیم اعتراضات با مداخله بیگانه به فتنه و آشوب می کشد وهزینه بسیار (از جمله ریختن خون بی گناهان)تحمیل می کند. "مطالبات مردم مساله ای متفاوت از فتنه سازی به بهانه مطالبات است که این دومی کار دشمن است"(98/10/11).
در چنین وضعی دوگانه: مرداب سکوت-گرداب آشوب، شکل می گیرد که هردو سم است. مطالبه مردم در تعالی انقلاب اسلامی نه صرفا گرفتن حق خودشان، "بلکه انقلابی کردن نظام را باعث میشود"(که شاه بیت بیانیه گام دوم هم هست).
▪️محقق نائینی قانون اساسیِ محصول کار مجتهدین رابمثابه رساله عملیه در اجتماعیات می خواند. اصل 27 قانون اساسی اجتماعات را با دو شرط آزاد می داند: عدم حمل سلاح/عدم اخلال به مبانی اسلام.
اما این اصل عملا -شاید بخاطریا بهانه همان دخالتهای فتنه گون- معطل مانده است!
▫️هیئت دولت پس از اعتراضات دی۹۶ در خرداد۹۷ مصوبه ای اخذ کرد ومکانهایی را برای تجمعات اعتراضی مردم معلوم کرد: تعدادی از وزرشگاهها/برخی بوستانها/ ضلع شمالی مجلس.
برای شهرستانها هم تعیین مکان را به شورای تامین سپرد: شهرهای زیر یک میلیون یک مکان و بیش از یک میلیون دو مکان.
❗️تعجب از اینکه حرمها جزء این مکانها هم نبودند! درحالیکه غیر از آن شأن قرآنی، بطور طبیعی رویکرد اسلامی در کنش معترضان را افزایش و جنبش ها رااز سکولاریزاسیون دور می کند.
❗️حرم ها هم نه درخواستی داشتند و نه اعتراضی! به همان کلیشه های هزار ساله وابتکارات فرش گل و رواق فلان و... بسنده کردند!
🔅حرم غیر از وقف و نذر هم دارد. مثلاحرم امام رضا(ع) درخود "4بست" هم دارد که بشکل تعدیل شده قابل "باز تولید متناسب" با حکومت اسلامی است.
توضیح اینکه: بست نشینی در حرمها سه صورت تاریخی داشته است:
1️⃣جنبه ملکوتی وجهت استشفاء (مثل پنجره فولاد) یا توبه(مثل کار ابولبابه در مسجد پیامبر). این جنبه هنوز هم باقی است.
2️⃣جنبه فرار از پیگرد قضائی؛ که مجرمان بدان پناه میآوردند. در اینباره درفقه اسلامی فقط درباره مکه، اتفاق نظر هست(بخاطر آیه۹۷ آل عمران)اما در الحاق حرمهای معصومین وامامزادگان به آن اختلاف نظر است. بعلاوه که در همان موارد جواز هم منع آب و غذا کردن بر بست نشین برای تسلیم شدن، مجاز خوانده شده است.
در عرف سیاسی هم امیرکبیر با آن مخالفت وزمینه پرچیده شدنش را فراهم کرد. در سالهای اخیر فقط یک گروه سیاسی روز احضار به دادگاه چنین کردند که فایده ای هم نداشت!
3️⃣جنبه اجتماعی-سیاسی وبرای مطالبه گری عمومی؛ مثل:
-بست نشینی ۷ماه سیدجمال اسدآبادی در حرم عبدالعظیم حسنی و افشاگری درباره استبداد قاجار.
-بست نشینی علماء و طلاب تهران به رهبری سیدمحمد طباطبائی و سیدعبدالله بهبهانی در زمان مظفرالدین شاه در حرم عبدالعظیم حسنی برای مطالبه تاسیس عدالتخانه
-مهاجرت علمای تهران به قم(مهاجرت کبری)وبست نشینی در حرم فاطمه معصومه در جریان مشروطه خواهی.
-بست نشینی ۱۱ماه آیت الله شاه آبادی علیه استبداد رضاخان.
این قسم بست نشینی نه از سوی مجرمان که از سوی حق طلبان و عداتخواهان ونوعا با جلوداری علماء انجام می شد. وقتی ناصرالدین شاه از ملاعلی کنی-بزرگ علماء تهران- خواست تا حکم به منع بست نشینی کند؛ ایشان به رندی جواب نوشت:"گمانم این است که دولت، باب عدالت را بازنماید تا جمیع ابواب بسته شود"!
⬅️نباید گمان کرد بست نشینی مختص دوره حکومت جور است. در نهضتی که می خواهد نظام تقنینی و اجرائی و قضائی اش را دائم متناسب با آرمان ها وارزشهای انقلابش تازه و پویا کند؛ هم بست نشینی قسم سوم #قابلیت_باز_تولید دارد. از تجمع در ورزشگاه و بوستان که کمتر نیست و بهینه سازی بیشتری برای گام "نظام انقلابی" دارد.
📝محسن قنبریان۹۹/۴/۱۲
☑️ @m_ghanbarian
2-تحلیل قدسی روضه ها.mp3
6.32M
🔆 تحلیل قدسی روضه ها
جلسه دوم
🔸 از "رضی الله ،رضانا اهل البیت" و "فینا"، مقام فناء سیدالشهدا معلوم است .نفرمود هرکس حاضر است "فی سبیل الله "خون خود تقدیم کند؛فرمود:" فینا" !او خود سبیل الله شده واین با قرب نوافل عاید میشود.
🔸 من کان باذلا فینا مهجته ، نه یعنی من کان یبذل ...! اولا سخن از بذل و هدیه خون خود در راه اهلبیت است
ثانیا این بذل باید انجام شده باشد. اسم فاعل(باذلا) برای بذل در آینده مجاز است.
ثالثا:بذل ، عقد است ودوطرف دارد هم باذل میخواهد هم قبول وقبض طرف مقابل. عبدالله و منذر اسدی با همت بسوی حسین آمدند اما بذل نشد و قبول نشدند...آن مرد کوفی حسین سراغش رفت اما او راه کج کرد...
🔸 بذل مهجه به تعبیر شاعر یعنی قلب بر زره پوشیدن نه برعکس.
مثال عالی اش سعیدبن عبدالله حنفی است که ۱۲۰۰فرسخ بخاطر حسین راه رفته(دو رفت وبرگشت از کوفه تا مکه)به ازاء هر ۱۰۰فرسخ یک تیر خورد جلوی روی اباعبدالله در نماز؛وتازه پرسید :وفاکردم؟!
🔹 اگر این عهد وبذل است ما اصلا بی خبرانیم!
تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید
☑️ @m_ghanbarian
سکولاریزاسیون.mp3
2.43M
#کلیپ_صوتی
💠سکولاریزاسیون
🔺توحید در مسائل شخصی و اجتماعی
🔺نمیشود سر مرغی ببری بسم الله بگویی اما جنگ و صلح با توحید نباشد
🔺نمیشود در کشور اسلام بنشینی و درباره طاغوت عالم بیطرفی کنی و واقعا بیطرف باشی!
☑️ @m_ghanbarian
13980306_3_توحید و توحد قائمین به قسط.mp3
11.92M
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط
جلسه سوم
#رمضان۹۸
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🔆توحید و توحٓد قائمین بالقسط/چکیده جلسه سوم:
گفته شد هر ولیّ مرشدی به اندازه وسعت ولایتش می تواند به حقائق تأویل دهد. ولیّ مطلق، مؤوّل به حقیقت مطلق است. یعنی تأویل به حقیقت توحید واسماء حسنای الهی.
✅توحید و توحّد:
🔹توحید، یگانه "دانستن" یا یگانه "یافتن" خداست. اما توحّد، "یگانه شدن با او و مظهر الهی شدن" است.
🔹از غرر کلمات امیرالمومنین(ع)یکی این است:"من عرف الله توحّد" (غررالحکم). هرکس خدا را شناخت(او را به وحدانیت یافت)به توحّد و مظهر او شدن می رسد.
🔹گوشه ای از توحید ولیّ مطلق در دعای افتتاح:"الحمدلله الذی یؤمن الخائفین ویُنجّی الصالحین ویَرفع المستضعفین ویَضع المستکبرین ویهلک ملوکا و یَستخلف آخرین والحمد لله قاصم الجبارین ،مُبیر الظالمین، مّدرک الهاربین...
اینها را همه میدانیم که خدا مستضعفین را بالا و مستکبرین را پایین میکشد ،شاهان را هلاک می کندو...؛ اما "قائمین به قسط" از اهل سلوک می یابند.
🔹سالکی که قائم به قسط است اگر با ولیّ مرشدِ اهل قیام، به توحّد رسد؛ فقط این جلوات خاص توحید را نمی یابد بلکه مظهر این اسامی در عالم میشود. لذا همان جلوات توحید دعای افتتاح را در توحّد دعای ندبه می بینید حالا ولیّ خدا را به همان صدا میزنید:" أین قاصم شوکه المعتدین..."
مثلا موسی(ع)فقط نمی یابد یهلک ملوکا را؛ خودش مظهر مهلک میشود با یک عصا زدن به نیل صالحین را نجات و ملوک را هلاک می کند.این توحّد است که اسم منجی و مهلک پروردگار از آستین او ظهور در عالم کند.
✅پهنای کلاس امیرالمومنین:
🔸او چون تأویل برنده قرآن است؛مؤول "الا لله الدین الخالص"(۳زمر)است یعنی می برد به توحیدناب.
-برترین دین با افضل پیامبران می آید ، با سختی های بسیار گسترده میشود(تنزیل)؛ حالا دربین پیروان این بهترین دین وبرترین پیامبر باید دین خالص جدا شود. لذا علی(ع)همه گرایشهای ممکن از توحیدرا در کلاس تأویل خود جمع می کند تا خضر آن شود.چه در دوره بعدپیامبر چه دوره حاکمیت، سه گرایش قاسطین ومارقین وناکثین" تحت ولایت او "در تصرف شیطان قرار می گیرد!تا او-ولیّ مطلق- در آن سالکان را أُو٘ل و رجوع دهد به:"ألا لله الدین الخالص"(دقت شود)
🔸این ولیّ مطلق به ما خبر می دهد که حوادث و فتنه ها در تاریخ برهم استوارند!"یتوارثها الظلمه بالعهود" ظالمین با عهد وپیمان از هم ارثش می گیرند."أوّلهم قائد لأخرهم واخرهم مقتد بأوّلهم"اولین فتنه گر ،فرمانده ورهبر آخری ها و آخری ها هم به او اقتدا می کنند.(خ ۱۵۱نهج البلاغه)!
ولیّ مطلق خود با سرسلسله وقائد آنها درگیرمی شود و توحید خالص را نشان می دهد.
ادامه سلسله فتنه ها وانحراف از توحید خالص، در زمانهای بعد محقق میشوند وادامه کلاس امیر(ع)میشود؛ تا سالکانِ قائم به قسط، درگیر شوند ؛در جملها وصفین ها ونهروان ها با ولیّ خود واقعا وعملا سیر کنند نه تاریخ بخوانند. ونتیجه این شود که باز برخی مارقین شوند واین سالکین، ملازم وهمراه مولای خود شوند(فالراغب عنکم مارق واللازم لکم لاحق)
🔸امیرالمومنین(ع) حتی امامی کنار امامان نیست؛ "امام ائمه" است. دوره او هم دوره ای کنار ادوار واطوار امامت نیست،"مادر دوران" است.چون مادر فتنه ها را تحت ولایت خود بروز داده، وخود -سیدالاوصیاء- حقیقت توحید را در آنها عیان کرده تا مثالها و مصداقهای بعدتکلیفشان معلوم شود.
(بخاطر ظرافت وباریک بودن بحث ،لطفا در دریافت مطالب دقت وترجیحا فایل صوتی را گوش دهید)
☑️ @m_ghanbarian
🔰ناکارآمدی و نامقبولی و مصالح تصنعی!
#بازنشر
1⃣ رهبرمعظم انقلاب:
۱/۱: کارآمدی ومشروعیت:
"مشروعیت همه ما بسته به انجام وظیفه وکارآیی در انجام وظیفه است. بنده روی این #اصرار_و_تکیه_دارم که بر روی کارآیی ها وکارآمدی مسئولان طبق همان ضوابطی که قوانین ما متخذ از شرع وقانون اساسی بایست تکیه شود. #هرجا_کارآمدی_نباشد ، مشروعیت از بین خواهد رفت"(تٲمل کنید)(دیدار با خبرگان ۸۳/۶/۳۱).
۱/۲: خواست مردم:
"خواست واراده وایمان مردم، حتی بالاتر از این #عواطف_آنها ، پایه اصلی حکومت است. این نظر اسلام است وما هم به همین معتقدیم."(۷۷/۱۲/۴پرسش وپاسخ باسردبیران نشریات دانشجوئی)
براین اساس مسئول ناکارآمد ونامقبول فاقد مشروعیت سیاسی است و "ثبوتا" نیازی به اتمام دوره نصب یا انتخاب برای برکناری ندارد.(راه های اثباتی این تعویض در قانون بیان شده است)
2⃣ شهید اول در کتاب ارزشمند القواعد و الفوائد، عزل منصوبان ولیّ امر را در سه مورد می شمارد:
۱. وقتی ولیّ امر در ابقاء آنها #مشکوک [نه حتما مقطوع] به خوف مفسده ای باشد.
۲. وقتی کاملتر[وکارآمدتری] از او پیدا شود. بخاطر مقدم بودن اصلح بر مصلحت.
۳. وقتی #مردم_از_او_کراهت_داشته وبه دیگری انقیاد داشته باشند؛ حتی اگر آن دیگری اکمل از اونباشد وصرفا اهلیّت داشته باشد. چون نصب حاکم برای مصلحت مردم است؛ پس هرجا صلاح تمام تر باشد او ٲو٘لی است".(القواعد والفوائد ج۱ص۴۰۵و۴۰۶)
براین اساس در قسمت انتصابی حکومت اصل برمادام العمر بودن منصوب یا الزاما پایان دوره نصب نیست! اگر کارآمدی یا مقبولیت عمومی اش زایل شده، عزل وتعویض او لازم شده است.
3⃣ قانون اساسی جمهوری اسلامی که عصاره اجتهاد مجتهدان طراز اول انقلاب است:
در قسمت انتخابی حکومت، قانون اساسی برای تعویض حاکمان غیر کارآمد یا نامقبول #قبل_از_اتمام_دوره_انتخابی چاره اندیشیده است:
۱. ریاست مجلس، هرساله باید از سوی نمایندگان انتخاب شود. یعنی انتخاب اولیه برای یک دوره ۴ساله نمایندگی نیست ودر یک دوره نمایندگی ۴انتخاب ریاست مجلس وجود دارد.
۲. برای رئیس جمهور و وزیران، امکان استیضاح از سوی نمایندگان ملت درون دوره ۴ساله قرار داده است؛ که در صورت رٲی آوردن استیضاح، #بدون_اتمام_دوره ، کنار نهاده شوند؛ وانتخاب جدید(برای وزیر) وانتخابات جدید(برای رئیس جمهور) برگزار شود.
۳.طبق اصل مترقی۱۳۶ اگر بیش از نصف کابینه به هردلیل(فوت، استعفاء، عزل، استیضاح) کنار رفتند؛ باید کل کابینه دوباره برای رٲی اعتماد به مجلس عرضه شود.(کابینه فعلا ۱۹عضو دارد واین دولت ۷عضو تعویضی دارد).
⬅️ گرچه سهمی از ناکارآمدی ها بخاطر ساختارهای غلط است؛ اما مدیران منصوب ومنتخب ناکارآمد و نامقبول هم کم نیستند.
❓از این ظرفیت قانونی وشرعی برای کاستن ناکارآمدی مُسری اجرائی، تقنینی، نظارتی در حوزه اقتصاد ومعیشت، عدالت و فرهنگ چرا استفاده نمی شود؟! چرا در قانونی نانوشته منصوبان درمدت مدید منصوب وفقط جابجا میشوند و منتخبان حتما باید تا پایان دوره بمانند؟!
❓آیا در انباشت ناکارآمدی در برخی حوزه ها، صرفا بحث کلامی کردن وتقصیر را متوجه این نهاد کردن وآن نهاد را رهاندن کفایت می کند؟! این کار -که بعضا ناصحیح وبامثالهای غلط از سیره ائمه هم انجام میشود- مفسده ی واقعی را زایل و صلاح مردم را تٲمین می کند؟!
❓آیا شماتت مردم که حقتان است؛ خود انتخاب کرده اید! پاسخ مسئولانه به ناکارآمدی است؟! آیا انتصابی ها همه کارآمد ومقبولند؟! آیا کاندیدهای رقیب در همه دوره ها، همه کارآمد بوده اند؟!
❓بقیه منتخبین موجود مردم(نمایندگان مجلس مثلا) در کارآمد سازی بخش انتخابی دیگر(دولت مثلا) تا صندوق رٲی بعدی هیچ وظیفه قانونی ندارند؟!
ٳعمال این وظیفه قانونی با عرف های غیر قانونی(حتی تطمیع) یا مصلحتهای جناحی ممانعت نمیشود؟!
❗️ فراموش نکنیم مصلحت مردم وانقلاب در دوره های متوالی نباید فدای مصلحتهای تصنعی یا کم ارزش تر شود وعرف محافظه کاری جای رویه انقلابی سابق بنشیند.
(پیام این نوشته استیضاح این دولت نیست و توجه دادن به ظرفیتهای شرعی وقانونی برای کارآمد سازی حکمرانی است).
📝 محسن قنبریان ۹۸/۹/۵
☑️ @m_ghanbarian
حجاب را "فرهنگی" کنیم1⃣
اگر مفید دیدید با خلاقان فرهنگی به اشتراک بگذارید
☑️ @m_ghanbarian
حجاب را "فرهنگی" کنیم2⃣
اگر مفید دیدید با خلاقان فرهنگی به اشتراک بگذارید
☑️ @m_ghanbarian
🧩تبعیض؛ درون زا ، برون زا
🔴تبعیض درون زا:
تبعیض حاصل از ساختارهای اقتصاد داخلی است (از زنجیره 5گانه ای از آن قبلا سخن گفته ام[https://eitaa.com/m_ghanbarian/1381 ])
مثلا: نابرابری حقوق و دستمزد⬅️به کسانی این اختیار را می دهد که مازاد درآمد را سپرده گذاری کنند. سودبانکی این سپرده ها(که 85درصدش مال 5درصد جامعه است)تقریبا برابر با دستمزد یکسال 11میلیون کارگر ایران است! ⬅️این جلو افتادن به همراه امکان وام و اعتبار بانکی بیشتر بخاطر سپرده بیشتر؛ امکان مالکیت منابع (کارخانه ،مسکن،ماشین و...) برایشان فراهم می کند و باز جلو می افتند /و...
🔵تبعیض برون زا:
تبعیض حاصل از اقداماتی خارج از ساختارهای داخلی اقتصاد است؛ مثل تبعیض حاصل از تحریمها!
نمودار فاصله طبقاتی در سالهای اخیر تناسب معناداری با تحریم ها هم دارد.
🔸بطور کلی: آنچه موجب کاهش ارزش پول ملی شود؛ این پیامد را دارد که: هرکس "پول" در دست دارد(کارگر و کارمند جزء) بخاطر کاهش ارزش پول، فقیرتر می شود و او که "سرمایه"(ملک وماشین وکارخانه و...)در دست دارد، داراتر شود چون ارزش ریالی سرمایه اش بیشتر شده است. بدین طریق کاهش ارزش پول ملی، تبعیض می سازد.
🔹اما آنچه موجب کاهش ارزش پول ملی می شود؛ منفی شدن سه تراز است:
🔺1.تراز سرمایه: وقتی جذب سرمایه خارجی بوسیله تحریم کم شود و فرار سرمایه به خارج شکل گیرد؛ تراز سرمایه منفی می شود. آمدن ارز بیشتر به کشور عرضه بیشتر را موجب میشود و ارزش ریال را بالا می برد.
🔺2.تراز تجاری: وقتی حجم صادرات کمتر از واردات شود؛ تراز تجاری منفی می شود.
افزایش صادرات با افزایش تقاضا برای ارز در کشور صادر کننده رابطه مستقیمی دارد؛ چرا که کشور وارد کننده کالا و خدمات بایستی پول جاری کشور صادر کننده را خریداری کند. بنابراین هرچه صادرات افزایش یابد پول کشور صادر کننده تقویت می شود.
تحریم موجب منع یا کاهش صادرات می شود؛ پس دستیابی به ارز خارجی کم میشود و به تبع قیمت ارز بالا می رود و ریال بیشتری برای خرید ارز داده میشود و ارزش ریال سقوط می کند.
🔺3.تراز ارزی: هرچه ریال کمتری تبدیل به ارز شده باشد؛ این تراز منفی می شود.
برای مثال 30میلیارد دلار صادراتِ برنگشته در سال قبل(98) تراز تجاری98 را منفی کرد(گزارش بانک مرکزی). به تبع در تراز ارزی هم اثر می کند و ارزش پول ملی را کاهش می دهد. وقتی در اقتصاد کنونی ایران فروش نفت کم شود هم بطور طبیعی ارز دست دولت کمتر شده تراز ارزی منفی میشود.
دلار 20هزارتومانی، بخاطر کمبود دلار اتفاق می افتد و معنایش این است که ریال بیشتری باید برای یک دلار داد.
حالا او که دستمزد و حقوق ماهانه ریالی دستش را میگیرد؛ بخاطر کاهش ارزش ریال، فقیرتر می شود. اما او که سرمایه دارد(دلالان مسکن، سهام داران بورس و...)غنی تر می شود.
🔅نتایج:
1️⃣درک برون زا بودن بخشی از تبعیض ها، جامعه عدالت خواه را به آن عامل(تحریم های استکبار جهانی) متوجه می کند و "عدالت" را به "برائت" پیوند می دهد. توازن نگاه بین ویژه خواری و استئثار داخلی با استبداد و استکبار خارجی برکات بسیاری برای #جنبش_عدالتخواهی دارد.
2️⃣رفع و کاهش تحریم ها، راهبردهای متفاوتی را روی میز داشته که همه بالسویه نیست: "سازش"، "دور زدن تحریم"، "روش دولت ملی دکتر مصدق" و "نسخه معاصر اقتصاد مقاومتی". برخی از راهبرد ها ناقض اصول و آرمانهایی از انقلاب مثل استقلال یا عزت اسلامی و برخی توالی ای از فساد را به دنبال دارد. مهندسی بهترین راهبرد آرمانگرا-واقع گرایانه، با حفظ اصول و پرهیز از توالی فاسد مجال واسع خود را دارد.
3️⃣به فرض بقاء تحریم ها، عمده ترین راه حل برای کاهش اثر تبعیضی تحریم ها؛ "مدیریت رانت حاصل از تغییر ارزش ریال به نفع طبقه فرو دست" می باشد ؛ که سه راه کانال تعقیب دارد:
▫️3/1-صاحب سرمایه کردن دستمزد بگیران:
-دادن سهم کارخانجات و تشکیل تعاونی های کارگری و کارمندی(که بخشی از سیاستهای ابلاغی اصل44بود) .
-اعطای زمین رایگان یا ارزان برای مسکن و مشاغل خرد.
-بسته معیشتی بهتر یارانه نقدی.
-و...
▫️3/2-وضع مالیات بر عایدی سرمایه دهک بالا مثل مالیات بر ماشین ها و املاک لاکچری، مالیات بر خانه های خالی، سکه و ارز .
▫️3/3-سیاستهای انقباضی پولی: وقتی بانکهای خصوصی با خلق پول بتوانند نقدینگی بیشتر تولید کنند، هم ارزش ریال کاهش می یابد و هم صاحبان نقدینگی و ریالهای بیشتر، هجوم بیشتری به بخش سرمایه(ملک وطلا و...)می برند و موجب افزایش ارزش آن می شوند. کنترل بخش پولی(بانکها) با محدود کردن خلق پول شان برای مهار آن رانت و مقابله با تبعیض ضروری است.
📝محسن قنبریان ۹۹/۴/۱۷
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🧩تبعیض؛ درون زا ، برون زا 🔴تبعیض درون زا: تبعیض حاصل از ساختارهای اقتصاد داخلی است (از زنجیره 5گانه
✅ باتشکر از دکتر خاکی که درمباحثه اقتصادی از توضیحاتشان بهرمند شدم.
*برای وضوح بیشتر این یادداشت ها را ببینید:
🔺آیا یارانه حاصل از آزادشدن قیمت ها به عدالت اجتماعی می انجامد؟
🔺انقلاب اسلامی با اقتصاد سازشی
🔺فقیرسازی-مترف سازی همزمان دو لبه یک قیچی
🔺قصه کارهای بی شأن و شان های بی کار
🔺غفلت از برجام داخلی
🔺عدالت در بیانیه گام دوم
🔺انقلاب اقتصادی
☑️ @m_ghanbarian
حجاب را "درونی" کنیم1⃣
اگر مفید دیدید با صاحب نظران به اشتراک بگذارید
☑️ @m_ghanbarian
حجاب را "درونی" کنیم2⃣
اگر مفید دیدید با صاحب نظران به اشتراک بگذارید
☑️ @m_ghanbarian