eitaa logo
محسن قنبریان
17.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
859 ویدیو
108 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 چالش مطوّعین وهابی با اخلاق سرمایه داری / ۱ از ۲ ▫️ مطوّعین یا پلیس مذهبی عربستان یا کمیته ترویج فضلیت و پیشگیری از منکر(cpvpv): • از نوامبر۱۹۷۹ که عده ای از نظامیان با ادعای مهدویت مسجد الحرام را اشغال کردند و روحانیون وهابی آنرا برای سعودی ها پس گرفتند؛ توافقی بین دولت و مبلغین وهابی منعقد شد و پلیس مذهبی برای نظارت بر اعمال شهروندان شکل گرفت. برخی خصائص: - این پلیس مذهبی به دست مبلغین وهابی است نه نیروهای پلیس! - زدن با چوب دستی به سبک دایره حسبه خلفاء! - بستن سینماها و ورزشگاه ها و... بخصوص بر زنان! - الزام زنان به پوشیدن عبای سرتاسری مشکی! - جدا سازی شدید جنسیتی اماکن عمومی - اصرار بر همراه داشتن محارم! - و... • به مرور برخوردهای آنان سوژه های مجازی شد. زنان از زدن و برخوردهای خشن آنها فیلمبرداری و در فضای مجازی بارگذاری کردند. اعتراضات بالا گرفت. • ماجرای آتش سوزی دبیرستان دخترانه مکه در ۲۰۰۲م سوژه تخریب مطوّعین را کامل کرد! آنها متهم شدند که با بستن درها به روی دختران و جلوگیری از ورود گروه امداد و نجات به مدرسه -بخاطر نامحرم بودن و عدم پوشش مناسب دختران!- باعث تلفات(کشته شدن۱۵ و جراحت ۵۰دختر) در این آتش سوزی شدند! ▫️مقابل این افراط، تفریط بن سلمان ولیعهد جوان قرار گرفت! • اصلاحات او از۲۰۱۶ با سویه های اقتصادی_دیپلماسی، آزادی اجتماعی بیشتری برای زنان و دختران موجب شد؛ از اجازه رانندگی تا باز شدن سینماها و ورزشگاه ها بر آنها، حتی کنسرت های خارجی (مثل کنسرت جاستین بیبر و...) با حضور زنان! • عملاً مطوّعین منعزل و به تعبیر برخی از خودشان، "سازمان سرگرمی عمومی" جای آنها نشست! حتی واعظان تلویزیونی مشهور مثل عبدالعزیز الشریفی بخاطر اعتراض به این اصلاحات دستگیر شدند! مطوّعین حالا دیگر پشت میزهایشان فقط کمپین های آگاهی بخش در مورد اخلاق و اقدامات بهداشتی راه می اندازند! • سیاستهای بن سلمان نمونه ی سعودیِ پیروزی اقتصاد بر احکام شریعت شد.(قبلا در مسیحیت هم تجربه شده بود) طبقه متوسط و مرفه سعودی، سبک زندگی متظاهرانه متناسب با دنیای سرمایه داری می خواست. محدودیت های شرعی در عربستان موجب شده بود سود سرگرمی ها و تفریحات این طبقه بزرگ در جیب دولتهای دیگر بریزد؛ لذا ولیعهد خوشگذران تصمیم گرفت اقتصاد را بر احکام شرع وهابی ترجیح دهد! گفت: برای اینکه مانعی برای ولخرجی شهروندان کشورش در دوبی و بیروت ایجاد شود و پول را در کشورشان خرج کنند، باید مجتمع های توریستی در این کشور برپا شود. بخشی از طرح ۵میلیارد دلاری اش برای توسعه مناطق تفریح عربستان به ساخت پارک و مجتمع های تفریحی در جزایر این کشور در دریای سرخ اختصاص می یابد. بهترین پاپ استارهای جهان عرب در عربستان خواهد بود! اینگونه چهره غرب پسندش هم نمایان تر و استبداد سیاسی او با آزادی های اجتماعی-اخلاقی روتوش می شد! • در نزاع اخلاق سرمایه داری و احکام شرعی، نحوه عملکرد پلیس مذهبی هم در باخت احکام شرعی دخیل بود. احمد بن قاسم غامدی یکی از مقامات ارشد مطوعین -که در۲۰۱۵ بخاطر دیدگاه های کمی مترقیانه برکنار شد- علت انزوای پلیس مذهبی را چنین می شمارد: "بزرگترین اشتباه کمیسیون امربه معروف و نهی از منکر به دلیل اشتباهات فردی برخی افسران و نیروهای آن بود. این رفتارها تاثیر منفی و نامطلوب بر تصویر این کمیته گذاشت!" ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
🌀 چالش مطوّعین وهابی با اخلاق سرمایه داری / ۲ از ۲ ▫️ در این ایام رئیس مجلس شورای اسلامی دوبار و وزیر ارشاد یک بار بازبینی رویه های موسوم به پلیس امنیت اخلاقی را وعده داده است. • گشت ارشاد وجوه مشترک و هم متمایزی با مطوّعین سعودی دارد! شباهت اصلی همان چالش اخلاق سرمایه داری با اجرای اجتماعی احکام شرعی است! که ممکن است از چشم مسئولین مخفی بماند، در اقتصاد سرمایه دارانه، سکان داری کنند و در احکام، مفتیانه! - هم جریاناتی که اجرای احکام فرعی رساله ها را بدون لحاظ اقتضائات جدید، بلغ ما بلغ، بشکل خطی و بسیط، مطالبه می کنند حضوری در قدرت سیاسی دارند! - هم دیدگاه های اصلاحی بن سلمانی و تفوّق دادن "اقتصاد و توسعه" بر "شریعت" در لایه های تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور نماینده دارند! • فقه جواهری شیعه تمایز اصلی ما با مفتیان سعودی است. در فهم امام خمینی این فقاهت، "برنامه اداره انسان از گهواره تا گور است". ولایت فقیه نه صرفاً مجری احکام است(چه رسد به فهم و اجرای سلفی آن) و نه از نسبت "اقتصاد سرمایه داری" با "اخلاق سرمایه داری" می تواند بی تفاوت باشد. • ولایت مطلقه، ولایت بر احکام اولیه برای رساندن جامعه به عدالت اجتماعی و فضایل اخلاقی است.۱ از اینرو در حوزه حجاب: - بدون دیدن اقتضائات اقتصادی نیست. تکاثر ثروت در دست طبقات بالا و فاصله طبقاتی، سبک زندگی سرمایه داری را از قله به دامنه ها جاری می کند؛ دیروز بدحجابی، امروز سگ گردانی، فردا... نمیشود در اقتصاد لیبرال بود و در احکام سلفی و متصلب! - نه جانب "قانون عرفی" می ایستد و نه "احکام فرعی رساله" را قانون کشور می داند. فرآیند قانونگذاری و جمع بین "حکم شرعی" و "رضایت و همراهی مردمی" حرف نوی انقلاب اسلامی۲ به پرچمداری ولایت مطلقه فقیه بوده است که آنجور که باید برای متدینان و متعهدان به جمهوری اسلامی هم تبیین نشده است. * در مجالی به تفصیل دراینباره توضیح خواهم داد. ....................................... پی نوشت: ۱. "و كيف كان: بعد ما علم بالضرورة و مرّت الإشارة إليه: من أنّ في الإسلام نظاماً و حكومة بجميع شؤونها، لا يبقى شكّ في أنّ الفقيه لا يكون حصناً للإسلام- كسور البلد له إلّا بأن يكون حافظاً لجميع الشؤون؛ من بسط العدالة، و إجراء الحدود، و سدّ الثغور، و أخذ الأخاريج و الضرائب، و صرفها في مصالح المسلمين، و نصب الولاة في الأصقاع، و إلّا فصرف الأحكام ليس بإسلام بل يمكن أن يقال: الإسلام هو الحكومة بشؤونها، و الأحكام قوانين الإسلام، و هي شأن من شؤونها، بل الأحكام مطلوبات بالعرض، و أُمور آليّة لإجرائها و بسط العدالة. كتاب البيع (للإمام الخميني)؛ ج۲، ص: ۶۳۲ ۲. رهبر انقلاب: "جمهوری اسلامی حرف نوئی دارد این حرف نو عبارت است از مردم و ارزشهای الهی؛ این دوتا باید باهم توأم بشوند و حرکتها و جوامع را شکل بدهند".(۹۰/۱۰/۷) "اینکه دین باید حاکم شود و در این حاکمیت،‌ مردم باید حضور داشته باشند از متن اسلام برمی‌آید"(۱۴۰۰/۳/۱۴) و... 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۱۲ ☑️ @m_ghanbarian
🌐 بازتولید نظم شرعی جامعه! ▫️ جامعه سنتی گذشته در جامعه سنتی ای که ظرف تشریع اسلام شد، "نظم اجتماعی" ای بود که "حکمرانی" را مدد می رساند. آمدن ""(ص) و "تشکیل حکومت مرکزی" توسط حضرت، همه این نهادها و سلسله مراتب آنرا از بین نبرد. "دولت فراگیر و مداخله گر"(لویاتان) جای نهادهای اجتماعی حکمرانی ننشست. ✔️ برخی نمونه های آن نظم و نهادهای اجتماعی: 1⃣ ترتیب اولیاء: در تجارت و نکاح و...مطرح بود. متصرف به ترتیب: مالک(خود فرد)، پدر و جد، وصی و وکیل و دست آخر حاکم شرع بود. یعنی حاکم و حکومت جایی که خللی در نهادهای قبل بود(مثل سفاهت بازاری یا مفقود شدن شوهر و...) وارد می شد.۱ 2⃣ ولاء ضمان جریره: عقد و تعهد طرفینی ای که در شرایطش، "پرداخت دیه"(در جنایات خطایی) و "ارث بردن" را برای طرفین از همدیگر ثابت می کرد.۲ این ولاء هم مقدم بر ولاء امام عمل می کرد.۳ 3⃣ حق یا عقد الامان: که هر فرد مسلمان (آزاد یا برده)۴ می توانست به تعدادی از مشرکان -آن هم در حین جهاد ابتدایی با آنان- امان دهد. آن مشرکان نباید جاسوس یا مانند آن باشند و تعداد هم نباید بیشتر از یک قلعه(یا ده نفر به فتوای برخی فقهاء) باشد. این امان دادن، "اذن" و "اجازه" حاکم مشروع(حتی رسول الله) را نمی خواست! البته اگر در موردی خلاف مصلحت اسلام می شد، امام حق ممانعت داشت. آن امان، مشرک را نه مسلمان می کرد و نه اهل ذمه!۵ 4⃣ موارد دیگر... ⬅️ اینگونه ولایت مطلقه رسول الله(ص) یا حاکم مشروع، در عین رعایت مصالح عالیه اسلام، از طریق نهادها و حقوق اجتماعی، حکمرانی را پیش می برد. در نوادری حتی تصرف در امور خانوادگی و کسب و کار هم بخاطر مصالحِ عارضه بر اسلام و مسلمین، بر حاکم اسلامی لازم می شود؛ اما "وضع طبیعی" و "نظم اجتماعی نرمال" همان است. ▫️ جامعه مدرن در جامعه مدرن، و دولت مدرن جای آن نظم اجتماعی نشسته است. لایه های ولایت های اجتماعی را نابود و در همه جا یا خود نشسته یا "استیلای بازار" را نشانده است! روز به روز از ولاء (و بالتبع نقش) والدین، کم می شود و به نقش رسانه و "اباحه های قانونی" افزون می شود. حالا بچه ها میتوانند با یک تماس با "اورژانس اجتماعی"، پدر خویش را دادگاهی کند! از "سن ازدواج" تا "روابط مُجاز" و... را دولتها و مجالس قانون گذاری معلوم می کنند! "اینترنت جهانی"، بستر تربیت بچه ها و "بیمه"، تکافل آنها را برعهده می گیرد!(هردو هم شعبه ای از استیلای بازار آزادند). در این نظم جدید، "خانواده ی ذره ای شده"، "بی اختیارتر" شده و دیگر مقصر وضع کودکان خود هم نمی شوند! دولتها ممکن است در جنگ سیاسی باهم، اینترنت را محدود کنند(کره شمالی)؛ یا مثلا جای اینستاگرام، تیک تاک بسازند(چین)؛ تا به لحاظ سیاسی مستقل از آمریکا باشند اما به لحاظ فرهنگی با همان ارزشهای غربی، کودکان را بزرگ کنند! ▫️ پ.ن: بحث ابعاد وسیعی دارد۶ اینجا نتیجه گیری ام بر یک بُعد است: در ماجرای ، جانشین فرماندهی کل سپاه(سردار فدوی)، میانگین سنی بسیاری از دستگیر شدگان اخیر را ۱۵سال اعلام کرد! از شبیه سازی اغتشاشات خیابانی به بازی های رایانه ای گفت! http://fna.ir/1rs64q سایر گزارشات نیز نزدیک به همین را بیان دارد. قطعاً عمده اینان دانشجو یا دانش آموزند که زندان و احکام سنگین قضایی برایشان مخرّب و آزادی و رهایی مطلق هم مخلّ به اصلاح و تربیت است. ❓ آیا وقتش نرسیده به جایگاه های اجتماعی ای در کنار دولت، اعتبار دهیم و نظم ترتیب اولیاء را متناسب با شرائط جدید، بازتولید کنیم؟! ❗️الان یک پدر یا جد -حتی اگر بزرگ فامیل باشد- به لحاظ حقوقی و قانونی جز برای "کفالت" یا "تامین وثیقه"، وزن اجتماعی ای ندارد! کفالتش هم مثل وثیقه اش فقط ضامن حاضر کردن متهم است؛ یعنی کارکردی حقوقی است نه نقشی اجتماعی! ❗️استاد -حتی اگر عضو هیات علمی دانشگاه معتبر کشور باشد- جایگاه حقوقی ای ندارد که بتوان آزادی دانشجویی را به او سپرد! چون یک مرتبه قبل در ترتیب اولیاء، استاد و معلم جایگاهی در نظم اجتماعی و حکمرانی مدرن ندارد! ⬅️ ساخت چنین نظمی و جایگاه دادن به چنین نهادهایی(ابوّت، معلم، استاد، روحانی محله و...) وقتی آسیب های اجتماعی نوجوانانمان، هزینه های سیاسی هم ساخته است؛ راه حلی وسط بین "زندان و احکام قضایی" و "رهایی با عفو بی برنامه" است. ..................................... ۱.ر.ک: قواعد الاحکام ج۲ص۱۱و۱۲/ جامع المقاصد ج۱۲ص۱۰۳ و... ۲.ر.ک: جواهر الکلام ج۳۹ص۲۵۴ ۳.ر.ک: مستند الشیعه ج۹ص۴۲۵ ۴. الکافی ج۵ص۳۱/ تهذیب الاحکام ج۶ص۱۴۰ ۵. ر.ک:المبسوط ج۷ص۲۷۵ و... ۶. درباره این نظم شرعی و وفاقش با ولایت مطلقه فقیه و امام در کارگاه های فقه و حل مساله به تفصیل بیشتر گفته ام. 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۱۴ ☑️ @m_ghanbarian
🔥 اولین خون ❗️ یادداشت حجت الاسلام قنبریان را اینجا بخوانید 👇 ☑️ @m_ghanbarian
🔥 اولین خون ❗️ 1⃣ از نامه ۵ اقتصاددان ! https://b2n.ir/p99002 بهتر از این نمی شد برخی دستاوردهای ج.ا را کنار فجایع اجرای اقتصاد نئولیبرال تصویر کرد! ▫️ دستاورد: "۳۰برابر شدن جمعیت دانشجویی نسبت به سال۵۵" "۴۰برابری آموزش عالی دختران" "تحصیلات بیشتر/ شهرنشینی بیشتر/ بهرمندی از اطلاعات با فضای مجازی" ◾️ فجایع: (البته نگرانی برای قشر متوسط در نامه مشهود و فجایع ناظر به آن طبقه بیشتر است) "طبقه متوسط شهری به عنوان ، در سال۱۳۹۰، بیش از ۶۰درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌داده و در مقابل، قشر کم‌درآمد، جمعیتی حدود ۱۱میلیون نفر داشته است. تحولات نامطلوب دهه۱۳۹۰، باعث آن شده است که جمعیت کم‌درآمد کشور به رقم هشداردهنده ۲۳میلیون نفر برسد که این میزان افزایشِ هشداردهنده فقط با کوچک‌تر شدن جمعیت طبقه متوسط اتفاق افتاده است"! ⬅️ این فقط یک از اقتصاد نئولیبرالی است که همین آقایان ریل گذاری و مشاور و وزیر دولتهایش بودند و البته برخی هم بدتر از نظر آنها اجرایش کردند! 2⃣ توصیه شان هم حرف حقی است: "رعایت بیشتر، احترام افزون تر به خواسته ها و تمایلات"! می نویسند: "شواهد نشان می دهد که متاسفانه [انتقاد] به دلیل سوء تدبیر از مراحل کم خطر عبور کرده و وارد فاز خشم شده ایم... فقط با رسمیت شناختن عملی انتقاد و اعتراض است که می توان از شتاب گرفتن اغتشاش و به هم ریختگی فراگیر امور جلوگیری کرد". کاملاً درست است! ❓ فقط یک پرسش می ماند: اینبار چون طبقه متوسط تحول خواه را معترض می دانند توصیه شان چنین شده است؟! ❗️آخر در اعتراض به این در زمانِ تئوری پردازی و ریل گذاری همین آقایان از محرومان حاشیه مشهد و کارگران ریخته شد اما آنوقت توصیه همین مکتب اقتصادی بود! ❗️آقای روغنی زنجانی موسس مکتب نیاوران و دوست نزدیک این اقتصاددان ها توصیه آنروزها را -که خود رئیس سازمان برنامه و بودجه بود- چنین باز می گوید: "من در مجلس استدلال کردم که اگر شما دنبال اجرای یک سیاست مشخص هستید [مثلا گرانی بنزین] باید منتظر یک سری عواقب اجتماعی-سیاسی تصمیمات خود نیز باشید. مثلا دولت کره سیاست های خود را به صورت علنی اعلام می کند و به شدت نیز پیگیری می کند، وقتی هم با واکنش های کارگران و دانشجویان روبرو می شود، پلیس را برای سرکوب آنها به خیابان ها می فرستد. اگر قرار باشد بخواهیم چنین واکنش هایی را شاهد نباشیم، هرگز سیاست ها و تصمیم هایی را که مدنظر داریم، اجرا نخواهیم کرد"(کتاب اقتصاد سیاسی ج.ا ص۲۲۶) __________ 📎 مطالب مرتبط: - ریاضی سازی اقتصاد و مهندسی معکوس عدالت - داستان اقتصاد ریاضی - اقتصاد ریاضی و غیر انسانی - اقتصاد یک علم یا یک دین؟! 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۱۶ ☑️ @m_ghanbarian
نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب.mp3
20.43M
🎙 نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب محسن قنبریان/ ۱۸مهر۱۴۰۱/ مدرسه تخصصی فقه امام کاظم(ع) ▫️ مقدمه • مساله، تحقق و اقامه حجاب نه صرفاً الزام! • تحقق، بمثابه یک فرآیند/ نقش فقه و برنامه. ▫️ مرحله اول 1⃣ رفع آنچه مانع تنجز تکلیف یا پیگرد است: - جهل های عذری/ شبهه/ علم یا ظن به خلاف. - شناخت موضوع در پیمایش ها و آمارها! - تفاوتهای ارشاد جاهل با امر به معروف؟ 2⃣ هنجار سازی و افزایش ارزشمندی؛ تکلیف حکومت اسلامی ! • پیمایش ها در اینباره! • دلیل اول: استدلال به موثقه مسعده/ افزایش احتمال تاثیر شرط واجب برای حکومت مردمسالار! • دلیل دوم: استدلال به صحیحه داود الرقی/ افزایش احتمال تاثیر (با معروف سازی) وظیفه حکومت اسلامی! • دلیل سوم: استدلال به مفهوم "معروف" و "عرف"(۱۹۹اعراف): - تعاریف لغوی/ تعریف علامه حلی و.../ تفسیر علامه طباطبایی/ دو روایت موید! ⬅️ جمع بندی مرحله اول از خ۸۷ نهج البلاغه! ▫️ مرحله دوم • جایگاه مردم: ولایت مُشاع طرفینی: - امر به معروفِ مولوی/ ولایت تواصی یا ولایت امر به معروف/ زن ها هم بر مردها دارند/ حتی زن بی حجاب بر مجتهد! • مستندات: تفاسیر و فقاهت ذیل ۷۱توبه: - المیزان/ اسس النظام السیاسی/ دراسات فی ولایة الفقیه ▫️ مرحله سوم • تفاهم اجتماعی در پیگردها: ۱۲ممتحنه: - بیعت تاکیدی/ متعلقِ معلوم و معروف/ سیره نبوی! • نقد تبصره۶۳۸ قانون مجازات اسلامی ☑️ @m_ghanbarian
آنچه دبیر گفت، طرح ستاد بود ❗️ (نقدی کوتاه بر طرح حجاب و عفاف ستاد امر به معروف) یادداشت حجت الاسلام قنبریان را اینجا بخوانید 👇 ☑️ @m_ghanbarian
آنچه دبیر گفت، طرح ستاد بود ❗️ (نقدی کوتاه بر طرح حجاب و عفاف ستاد امر به معروف) ۱ از ۳ ▫️ گزارش اجمالی • جنجالی که آقای ساخت، بازگویی یک فراز از "طرح جامع عفاف و حجاب ستاد امر به معروف(ویرایش هفتم)" بود! گرچه از جمله ویژگی های طرح "عدم تنش زایی" بیان شده اما اولین گفتن ها از آن چنین تنشی را موجب شد! • شاید بتوان سخن محوری طرح را "تبدیل جرم به تخلف" شمرد؛ و الا "توأمانی کار فرهنگی و اجرایی"، "اعتماد سازی مردمی با شروع از دستگاه های دولتی"، "مردمی بودن" و... بیشتر شعاری و کلیشه ای اند. هرکس یکبار طرح را بخواند متوجه می شود: می خواهد تنش های حاصل از گشت ارشاد را با جریمه نقدی بدون مواجهه مستقیم با بی حجاب کم کند! • در این طرح گشت ارشادِ مسئولین با شروع حجاب از ادارات دولتی و جریمه مدیران در قبال بی حجابی پرسنل و ارباب رجوع، تأویل برده شده است! • منظور از مردمی بودن نیز، دادن امکان جریمه مالی کردن به معتمدین ستاد بعنوان ضابط قضایی است! همچنین امکان کارهای فرهنگی(مشاوره، آموزش و...) توسط برخی تشکل های مردمی ثبت نام کرده در سایت ستاد است؛ که "بالتبع از حمایت های مالی، معنوی و حقوقی مقتضی برخوردار خواهند شد"(ص۱۵). در ویژگیِ "عدم وابستگی به بودجه دولت" توضیح داده اند: "عدالت اجتماعی حکم می کند دستگاه های دولتی و غیر دولتی و افرادی که باعث آلودگی فرهنگی اجتماع شده اند، خود هزینه سالم سازی آن را نیز تامین کنند"!(ص۴۲) لذا جریمه های مالی -که ترجیع بند این طرح است- بشکل صد در صد در اختیار ستاد امربه معروف قرار می گیرد! "در این طرح با استفاده از جرایم نقدی، هزینه برنامه های فرهنگی نهادهای مردمی و یا برنامه های فرهنگی مندرج در قوانین تامین می شود"(ص۲۲). • حرف نو و مورد تاکید و تکرار این طرح، همین جریمه های نقدی بجای بازداشت های گشت ارشاد است؛ که از آن به عنوان "هزینه سازی بی تفاوتی" هم یاد شده است. • این جریمه ها بعد از تذکر ابتدایی شامل این افراد می شود: - مسئول اداره بخاطر عدم رعایت حجاب توسط کارکنان یا ارباب رجوع! "بطور مثال اگر در یکی از شعب بانکی در منطقه اجرای طرح چند نفر کارمند بدحجاب گزارش شوند، بعد از تذکر در نوبت اول، فرضا چند میلیون از حقوق مدیر کسر می شود! همچنین درصدی از بودجه رفاهی کارکنان، تبدیل به بودجه آموزشی و ترویجی عفاف و حجاب می شود!"(ص۲۳و۲۴) "اگر دستگاه دولتی نسبت به فردی که کشف حجاب نموده[ ارباب رجوع] هیچگونه تمهید و تذکر و اصلاح، خدمات اداری ارائه دهد، مدیر مورد جریمه واقع می شود"(ص۲۴) - صاحب پلاک خانه در محله! در عرصه محله پلاک خانه هایی که بدحجاب از آن آمده، مثل پلاک ماشین(توسط معتمدین ستاد) جریمه تقدی می شود. "مسئول خانه و سرپرست خانواده، مسئول حفظ بهداشت اخلاقی و روانی خانه و محله نیز می باشد. به جهت تسری این آلودگی فرهنگی از خانه به محله و جامعه و ترک فعل در انجام مسئولیت فرهنگی خود، نسبت به اجتماع باید هزینه مشخص شده را بپردازد"(ص۲۶) در آپارتمانها و مجتمع های مسکونی، مدیر مجموعه مسئول است. - رانندگان وسائل نقلیه در قبال مسافر بدحجاب. - مدیر مجتمع تجاری_خدماتی - مدیر مراکز آموزشی(دانشگاه ها، مدارس و...) "علاوه بر ابزار تغییر مدیریت، در این طرح در صورت عدم رعایت مراکز آموزشی، به تناسب وضعیت و براساس شاخص های عفاف و حجاب، مدیر مجموعه آموزشی جریمه می شود"(ص۳۳) - رهگذران معابر و مراکز عمومی "در این مرحله ابتدا دوربین های معابر عمومی عکس بردای کرده و با چهره و شماره ملی تطبیق داده، تذکر لسانی به شکل پیامکی به گوشی مخاطب و یا بسته فرهنگی به آدرس شخص ارسال و در مراحل بعدی قبض جریمه اثرگذار بدون هیچگونه درگیری به آدرس شخص ارسال و یا در کارت ملی هوشمند ذخیره می گردد!"(ص۳۵) نقد و بررسی طرح را در بخش دوم بخوانید ☑️ @m_ghanbarian
آنچه دبیر گفت، طرح ستاد بود ❗️ (نقدی کوتاه بر طرح حجاب و عفاف ستاد امر به معروف) ۲ از ۳ ▫️ نقد و بررسی اجمالی 1⃣ هر طرح و برنامه ای باید درون یک چارچوبه فقهی-حقوقی مشروع و معتبر تعریف شود. استناد این طرح به برخی مصوبات شوراها یا خود ستاد بیشتر از قوانین مورد تایید شورای نگهبان است و در برخی نوآوری ها نیز هیچ استناد درستی به شرع و قانون ندارد و خود می خواهد جای قانون بنشیند. ❓مثلا متعهد کردن کسی با ضمانت اجرای جریمه نقدی در قبال عمل دیگری -که راه حل اصلی این طرح است- چه وجه شرعی دارد؟! - اگر ازباب وظیفه امر به معروف است؛ که مختص او نیست و برای او هم منوط به بودن شروط احتمال تاثیر و عدم مفسده و... است. نمی توان با فشار جریمه این شرایط و تشخیص فرد از نبودن شرایط را نقض کرد! - اگر از باب ولایت داشتن فرد مذکور است؛ که باز چنین ولایتی حتی برای پدر در قبال فرزند رشیدش ثابت نمیشود! مسئول اداره چه ولایت شرعی بر کارمندان دارد تا در قبال پوشش او مسئول باشد؟! - اگر از باب تولیت (ولایت ضعیف در حد وظیفه محوله) است؛ فقط در همان وظایفی که محل عقد اجاره دولت هست، او مسئولیت دارد نه بیشتر! دو قانون بی حجابی را برای کارمندان دولت تخلف اداری شمرده است(بند۱۳ ماده۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری/ بند۵ ماده۱۸ قانون بازسازی نیروهای انسانی موسسات دولتی) اما در هردو قانون در ماده اول هیات رسیدگی تعریف کرده است و تخلف را برعهده رئیس اداره نیانداخته است. در ماده۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، تنبیهات اداری را به ترتیب ذکر کرده که بند(ج) آن کسر حقوق و مزایا است اما برای خود متخلف نه رئیس اداره! بعلاوه این قوانین متعلق به موسسات دولتی است؛ چگونه تعهد به حجاب پرسنل را جزء وظایف رئیس موسسات بخش خصوصی و غیر دولتی می کنند؟! مدیر مجتمع تجاری و خدماتی و مدیر آپارتمان را چگونه متعهد به این تکلیف می کنند؟! - اگر تعزیری حکومتی برای تامین نظم عمومی است؛ ضابط باید خود متخلف را خطاب و کسی دیگر مسئول نیست!(بی نیاز از محکمه هم نیست) - قیاس حجاب با تخلف رانندگی -که مثلا کمربند ایمنی سرنشین برعهده راننده است- هم اشکال عرفی سازی حجاب را لازمه دارد؛ و هم ناهنجاری خاص و معلوم و معین را میتواند پوشش دهد. چنین سطح از ناهنجاری در همه عرصه های شمارش شده بالسویه نیست. هیچوقت کارمند یا محصل و دانشجو مثل نامزد یک راننده درون ماشین، در محل کار و تحصیل حاضر نمیشود. 2⃣ عجیب این است که در این طرح همه (از صاحب خانه و مدیر آپارتمان در محله تا مدیر در اداره و مدرسه و دانشگاه و...) مسئول عمل دیگری شده، جریمه نقدی می شوند؛ الا روحانی محله، امام جماعت اداره و مدرسه، مسئولین نهاد نمایندگی در دانشگاه ها و...! در حالیکه اگر در بقیه فاقد نص شرعی و مغایرت قوانین مصوب هستیم؛ اما درباره مبلغین و علماء اقلا نصوص شرعی اثبات تعهد در قبال عمل گناهکاران می کند. برای نمونه کلینی در کافی از حارث بن مغیره روایت میکند که امام صادق(ع) را شبی در یکی از کوچه های مدینه دید که به او فرمود: "من گناه سفهاء شما را گردن علمائتان می گذارم!"۱ • بعلاوه کنید دو مساله دیگر: - اولا شرط نهی از منکر علم ناهی به منکر و بیان اثر گذار است که روحانی اداره بیشتر از رئیس اداره و مسئول نهاد بیشتر از رئیس دانشگاه و روحانی محله و مسجد بیشتر از مالک ساختمان و مدیر آپارتمان دارد. - ثانیا تصحیح فقهی پول گرفتن برای ادای واجب تعبدی ای مثل نماز (در اداره و مدرسه و...) بسی مشکل است اما قرار دادن همان اجرت در قبال واجب توصلی ای مثل امر به معروف آسان تر حلال میشود. پس اگر ستاد امر به معروف راه دیگری جز جریمه نقدی برای حجاب نمی شناسد، به حسب روایت حارث بن مغیره و غیر از آن، روحانیون مراکز را در قبال بد حجابی محل کار جریمه کند! 3⃣ اینکه عده ای را بعنوان معتمد خود، ضابط و اختیاردار صدور جریمه برای سایر مردم کنیم؛ اسمش هرچه باشد مردمی سازی نیست! بلکه جامعه را به کسانی(اقلیتی) که امر و نهی می کنند و کسانی که فقط امر و نهی پذیرند(و اگر نپذیرند جریمه می شوند) تقسیم کرده ایم (با همه آثار مخربش)! به نص آیه ۷۱توبه: همه زنان و مردان مسلمان بر هم ولایت دارند و این ولایت منشأ جواز امر و نهی کردن هم در معروف ها و منکر هاست. چون شرط آمر و ناهی، عدالت او نیست؛ پس المومنون و المومنات در آیه، شامل همه افراد جامعه اسلامی میشود. واضح و روشن یعنی یک دختر بی حجاب نیز بر یک محجبه، مجتهد و کارگزار حکومت، ولایتِ تواصی و ولایت امربه معروف دارد!۲ ادامه یادداشت در بخش سوم ☑️ @m_ghanbarian
آنچه دبیر گفت، طرح ستاد بود ❗️ (نقدی کوتاه بر طرح حجاب و عفاف ستاد امر به معروف) ۳ از ۳ • مردمی سازی امر به معروف فقط و فقط در گرو به رسمیت شمردن این نص قرآنیِ منعکس در اصل۸ قانون اساسی است. شوراها و ستادها حق ندارند چنین حق همگانی را عملا سلب کنند. توضیح اینکه: وقتی فقط حجاب ماموریت ستاد امر به معروف باشد، معتمدینش هم فقط محجبه یا متشرعه میشوند و آمر و ناهی کردن اینها با اختیار صدور جریمه، جامعه را به طبقه آمران و طبقه رعیت تقسیم می کند! روزی که یک دختر بی حجاب توانست به حسب آن ادله متقن قرآنی و قانون اساسی، یک مجتهد یا کارگزار ارشد نظام را بخاطر اسراف در سهم امام(ع) یا ساختمان اشرافی و مانند آن نهی از منکر کند؛ ولایت همگانی مردم در امر به معروف محقق شده است. در آنصورت آن دختر بی حجاب درباره منکر بی حجابی هم بهتر نهی می شنود و نیاز به دادن قبض جریمه دست یک عده معتمد ستاد نیست! اینجور طرح ها، طرف را وادار به واکنش می کند و تلقی اش از نهی از منکر و نصیحت را بد می کند. روایات اینگونه امر به معروفها و نصیحت ها را "خَشِنه" می خواند. گروهی از اهالی خراسان از برخی خاندان به امام رضا(ع) گفتند که اعمال قبیحی انجام می دهند شما نهی شان کنید حضرت فرمود: چنین نمی کنم! گفتند: چرا؟ فرمود: پدرم می فرمود: این نصیحت موجب واکنش و تلقی بد آنها میشود.۳ ............................................. پاورقی: ۱. السرائر مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَةِ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ: لَقِیَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی بَعْضِ طُرُقِ الْمَدِینَةِ لَیْلًا فَقَالَ لِی یَا حَارِثُ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ أَمَا لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَی عُلَمَائِکُمْ ثُمَّمَضَی قَالَ ثُمَّ أَتَیْتُهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لِمَ قُلْتَ لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَی عُلَمَائِکُمْ فَقَدْ دَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ أَمْرٌ عَظِیمٌ فَقَالَ نَعَمْ مَا یَمْنَعُکُمْ إِذَا بَلَغَکُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْکُمْ مَا تَکْرَهُونَهُ مِمَّا یَدْخُلُ بِهِ عَلَیْنَا الْأَذَی وَ الْعَیْبُ عِنْدَ النَّاسِ أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تَعِظُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِیغاً فَقُلْتُ لَهُ إِذًا لَا یَقْبَلُ مِنَّا وَ لَا یُطِیعُنَا قَالَ فَقَالَ فَإِذًا فَاهْجُرُوهُ عِنْدَ ذَلِکَ وَ اجْتَنِبُوا مُجَالَسَتَهُ.( ر.ک:الکافی ج۸ ص۱۶۲/ وسائل ج۱۶ص۱۴۵) البته طبق این روایت هم بعد از تذکر دیگر وظیفه ای گردن علماء نیست. و به حسب قوانین رسیدگی به تخلفات اداری/ و بازسازی نیروی انسانی موسسات دولتی تنبیهات اداری از طریق هیات رسیدگی و به خود متخلف تعلق می گیرد نه مسئول اداره و نه روحانی آن. ۲. ر.ک: تفسیر المیزان ج۹ص ۳۳۸ / ترجمه المیزان ج۹ص۴۵۵/ اسس النظام السیاسی عند الامامیه ص۴۳تا۴۵/ دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله ج۱ص۷۷ و ج۲ص۱۶۹و ص۲۲۵ * در اینباره فایل صوتی نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب را بشنوید https://eitaa.com/m_ghanbarian/3428 ۳.جَاءَ قَوْمٌ بِخُرَاسَانَ إِلَى الرِّضَا ع فَقَالُوا إِنَّ قَوْماً مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ يَتَعَاطَوْنَ أُمُوراً قَبِيحَةً فَلَوْ نَهَيْتَهُمْ عَنْهَا فَقَالَ لَا أَفْعَلُ قِيلَ وَ لِمَ قَالَ لِأَنِّي سَمِعْتُ أَبِي ع يَقُولُ النَّصِيحَةُ خَشِنَةٌ (وسائل ج۱۶ص۱۲۸) 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۱۹ ☑️ @m_ghanbarian
⭕️ یاد گفته یکی از مُطوّعین (پلیس مذهبی عربستان) افتادم که گفت از ۲۰۱۸ (با سیاستهای آزاد بن سلمان)، سازمان سرگرمی عمومی جای ما نشست! فریضه امر به معروف، غریب و مظلوم بین افراط ها و تفریطهاست: یا طرح جریمه نویسی فراگیر ستاد امربه معروف یا اباحه خوانی وزیر گردشگردی! در اینباره: - چالش مطوعین وهابی با اخلاق سرمایه داری - آنچه دبیر گفت طرح ستاد بود - نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب را ببینید. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
۸-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
16.45M
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه هشتم / ۱۵مهر۱۴۰۱ ▫️ قاعده طلایی حکمرانی (وَ لیَکُن اَحَبُّ الاُمُورِ الیکَ: اُوسَطَها فِی الحقِّ وَ اَعمَّها فِی العَدلِ و اَجمَعَها لِرضا الرعیَّه) 🔻 قالب معیار برای دستورات حکومت مردمی: 1⃣ اوسطها فی الحق 2⃣ اعمّها فی العدل 3⃣ اجمعها لرضا الرعیه ❓چرا قالب سه گانه تعریف شد؟ حجت الاسلام محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه هشتم/ ۱۵مهر۱۴۰۱ حجت الاسلام محسن قنبریان • قاعده طلایی حکمرانی (وَ لیَکُن اَحَبُّ الاُمُورِ الیکَ: اُوسَطَها فِی الحقِّ وَ اَعمَّها فِی العَدلِ و اَجمَعَها لِرضا الرعیَّه) ▫️ قالب معیار برای دستورات حکومت مردمی • درک درست قاعده نیازمند درک درست بستره واقعی جامعه و هم درک فراز قبل و بعد است. - در فراز قبل از انصاف با مردم در مقابل خود/ خویشان نزدیک/ هواداران و طرفداران فرمود! - در فراز بعد از چند بدی خواص سخن می گوید(پرخرج ترین در رفاه/ کم یاری ترین در سختی/بیزارترین از انصاف/ اصرار کننده تر در خواسته ها/ کم سپاس تر در وقت بخشش/عذرناپذیرترین در هنگام منع بخشش/ بی صبرتر در رویدادها) - بعد به قاعده طلایی دیگر متصل به این اوصاف می رسد: "انما عِمادُ الدینِ و جِماعُ المسلمینَ و العُدَّهُ للاعداءِ، العامَهُ مِنَ الاُمهِ...: جز این نیست که ستون دین و جمعیت مسلمین و ساز و برگ در برابر دشمنان، جمهور مردمند. پس باید توجه و تمایلت به آنان باشد". (یعنی نقطه مقابل نخبه گرایی و خواص خواهی) ⬅️ برای حفظ جمهور مردم (با آن ۳ثمره یاد شده) مقابل آن خواص و حلقه های نخبه (با ۷عارضه منفی)، قاعده طلایی مورد بحث را بعنوان یک قالب معیار برای همه دستورات حکومتی طرح می کند و در تعلیل آن می فرماید: "زیرا خشم عموم مردم خشنودی خواص را از بین می برد و خشم خواص در صورت خشنود بودن عموم مردم، اهمیتی ندارد". ▫️ عناصر سه گانه قالب معیار اول باید دانست که با فعل امر (لیکن احب الامور..‌.) دارد این قالب معیار را برای حاکم واجب می کند. "الامور" یعنی اوامر حکومتی. چرا از افعل تفضیل(احب الامور) استفاده کرد؟! چون غیر از علم غیب خود حاکم است و دستش در کار است می داند میدان اجرا، سرای تزاحمات است. حاکم ناچار به معدل گیری بین همین سه عنصر است 1⃣ اوسطها فی الحق حق اینجا یعنی استحقاق و حقوق نه یعنی حقیقت! چون حقیقت، وسط برایش معنا ندارد مقابلش باطل است. رکن اول قالب معیار: رعایت میانگین استحقاق هاست. 2⃣ اعمّها فی العدل رکن دوم: رعایت عدالت فراگیر تر است. چون نزد حضرت، عدالت رعایت استحقاق هاست. بطور طبیعی و در نُرم معمول اوسطها فی الحق، نتیجه اش اعمّها فی العدل است. 3⃣ اجمعها لرضا الرعیه رکن سوم قالب معیار: رعایت رضایت عمومی است. باز در نُرم معمول این نتیجه دوتای قبل است. • توجه: رضایت عمومی مردم از تصمیمات، از اول جزو ارتکاذات و ذهنیت شیعی بوده است. شیعیان کوفه در نامه به سیدالشهدا(ع) در اعتراض به اموی ها نوشتند: "تَاَمَّرَ علیها بغیر رضیً منهم: معاویه بر امت بدون رضایتشان حکمرانی و امارت می کرد" مسلم بن عقیل هم هنگام دستگیر همین را در استیضاح ابن زیاد به کار برد: "تَاَمَّرتُم علی الناس بغیرِ رضیً منهم"! ⬅️ پس نه فقط در اصل پیدایش حکومت اسلامی رضایت مردم شرط است بلکه دستورات حکومتی هم باید: اجمعها لرضا الرعیه باشد! ▫️ چرا قالب سه گانه تعریف شد ❓ عرض شد چون میدان اجرا، سرای تزاحم است. نُرم معمول در همه شرایط برقرار نیست گاهی رعایت همین سه عنصر با هم تزاحم دارند؛ حقی که نارضایتی می آفریند یا... ⬅️ شاید بتوان گفت سه گانگی قالبِ معیار بخاطر این است که در چنین شرایط تزاحمی، به دستوری عمل شود که اقلا دو عنصر را داشته باشد (و آن یک عنصر به لحاظ کیفی بر ایندو نچربد)! • مثلا در روایت صحیح سلیم بن قیس در جلد۸ کافی مواردی از حق الله را می شمارد که بخاطر عدالت و رضایت عمومی، موقتا (توجه: موقتا) به تاخیر می اندازد. یا مثلا قیمت گذاری در نُرم تعریف شده بازار اسلامی، حق فروشندگان و مشتریان است اما گاهی برای عدالت عمومی و رضایت همگانی حاکم اسلامی مجاز به قیمت گذاری می شود. در برخی نقل های تاریخی حضور حضرت امیر(ع) در بازار و بررسی قیمت ها (نه الزاما قیمت گذاری دستوری/ونه به معنی منع احتکار و کم فروشی و...)گزارش شده است.۱ • در جانب دیگر مثلا عدالت اجتماعی تراز علی(ع) با قضاوت شریح و حاکم بودن ابوموسی محقق نمی شود لکن رعایت حق مشورت دوستان و رضایت عمومی مردم به این دو، او را وامی دارد ایندو را ابقاء کند(البته با آشکار شدن تخلف ابوموسی در ماجرای جمل، او را عزل می کند). • گاهی رضایت عمومی را بخاطر حق یا عدلی قید می زند! مثلا برخی معابر عمومی کوفه که زن و مرد به هم می خوردند با وجود نبودن نارضایتی مردم، بخاطر رعایت عدالت و حق الهی، تفکیک می شود. یا نشستن مردان سر معابر که عادت آنها بوده را مشروط به شرایط چندگانه ای میکند تا حق الهی و عدالت درباره رهگذران را تامین کند. * مثالها ممکن است با نگاه دقیّ قابل مناقشه باشد اما خود قاعده و قالب و رعایت وزن بیشتر از آن یک اصل است. پاورقی: ۱. https://lib.efatwa.ir/42183/1/547 تفصیل بیشتر بحث مداخله حاکم در بازار را در فراز "ولیکن بیعا سمحاً بموازین عدل و اسعار" گفته خواهد شد ان شاء الله ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه هشتم/ ۱۵مهر۱۴۰۱ حجت الاسلام محسن قنبریان • قاعده طلایی حکم
‍ 🔱 منطق جداسازی سالنهای مردانه و زنانه! 🔅 یک تشابه: ظاهرا اصل تفکیک مکانهایی برای زن و مرد در عرف عقلایی دنیا شناخته شده است. 🔸در ایران: مدارس، تالارهای عروسی، میادین ورزشی، پارک بانوان، تاکسی بانوان، زندان، برخی دانشگاههای تک جنسیتی و... را شاهدیم. 🔸در غرب: زندانها، فضاهای سربازی، مسابقات ورزشی و مدارس و دانشگاههای تک جنسیتی را شاهدیم. مثلا مدارس تک جنسیتی در آمریکا (دخترانه) ظرف ۱۰ سال اخیر ۲۵ برابر شده است! (ترجمان علوم انسانی/ گفتگو با جولیت ویلیامز استاد مطالعات جنسیت ومعاون بخش علوم اجتماعی دانشگاه یو سی ان ای). 🔅 تفاوت پنداری! برخی احتمالا تفاوت را به "اجباری" و "آزادانه" بودن ببینند که در ایران ، اجباری است و این بد است! اما در غرب هم "مختلط" هست و هم "جداگانه" لذا شهروند مختار به انتخاب آزادانه است و این خوب است! اما این تفاوت پنداری و غیر محققانه است در غرب هم تفکیک سه نوع است: 1⃣ اجباری: مثل تفکیک جنسیتی دستشویی ها، زندانها، برخی فضاهای نظامی و... 2⃣ قانونی: مثل حق قانونی تفتیش شدن توسط همجنس در گیتهای بازرسی، یا حق قانونی درمان با کادر پزشکی و پرستاری همجنس، یا حق ساعت اختصاصی زنان برای برخی مکانها مثل پیست اسکی و... 3⃣ داوطلبانه: مثل تاکسی ویژه بانوان و... از این روممکن است بین مصادیق الزامی و قانونی در ایران و غرب فرق باشد اما در بودنش فرقی نیست. 🔅 تفاوت واقعی ظاهرا تفاوت واقعی در "منطق" اسلام و غرب است و البته موارد و مصادیق. در منطق غرب مثلا مسابقات ورزشی جداگانه ی زنان (الزامی) و مدارس تک جنسیتی (قانونی) بخاطر رعایت شئون اخلاقی و عفاف و کرامت زن و... نیست، بخاطر" قبول تفاوتهای بدنی یا ذهنی زن ومرد" است. 🔸برای نمونه استدلال برخی موافقین مدارس تک جنسیتی مبتنی بر "عدالت جنسیتی" است. مدعی اند عصب شناسی، تفاوت یادگیری دختران و پسران را ثابت میکند لذا کلاس واحد بی عدالتی جنسیتی به دختران است (ر. ک: مصاحبه باجولیت ویلیامز). 🔸همینطور تفاوت بدنی در ورزش علت جداسازی جنسیتی مسابقات است نه عفت و دیده نشدن توسط نامحرم و... 🔅 منطق اسلامی تفکیک: 1⃣ عدالت جنسیتی 🔸 چنانچه ورزش اختصاصی زنان از این حیث ضروری است، تالار عروسی جدا هم ضروری و پارک اختصاصی هم نیکو است. قرآن زن را «من ینشأ فی الحلیة»: پرورش یافته در زینت(۱۸/ زخرف) معرفی میکند.طبیعت او میل به زینت دارد اگر مکان اختصاصی ای برای این "تجمل و زینت" تعریف نشود و جز خانواده ، او در حجاب تعریف شود نوعی بی عدالتی به زن است. 🔸بعلاوه که زنان نسبت به آسیب های اخلاقی وآبروئی، آسیب پذیرترند پس همانطور که آسیب پذیرتر بودن او در قوای بدنی اش او را دارای حق ورزش اختصاصی و تفکیکی کرده؛ آسیب پذیرتربودن در قوای جنسی و عاطفی اش نیز چنین حقی برایش ثابت میکند که مکانهای تجمل و شادی و تفریحش جدا باشد و بخاطر اینها عرض و آبرویش در مخاطره نیافتد. 🔸چه خوب گفت شهید مطهری که: «در قدیم "انسان" بودن زن فراموش شده بود و امروز "زن " بودن او» (نظام حقوق زن در اسلام). 2⃣ منطق اختصاصی اسلام: کرامت زن وامنیت اخلاقی خانواده وجامعه: 🔸فلسفه پوشیده داشتن زن از مردان و اختصاص زینت و تجملش به محرمان و همجنسانش این است که: اسلام میخواهد زن در کنار مردان، بعنوان "یک انسان" نظاره شود نه "یک زن با جذابیتهای تأنیث". 🔸وقتی او با اختصاصات زنانه اش (نه اشتراکات انسانی اش مثل هوش و کار و...) جلوی مردان حاضر شود به او نگاه و طمع جنسیتی می شود و این خلاف "کرامت انسانی" اوست. (ر.ک: مسأله حجاب /استاد مطهری). 🔸بعلاوه که خانواده و جامعه از این نحوه حضور آسیب می بیند. "به هیچ زنی خیانت نشده مگر اینکه زنی با جلوه های زنانه اش حاضر شده است". 📝 محسن قنبریان 95/9/21 با تخلیص ☑️ @m_ghanbarian
🔘 منطق بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور • ساختارها همیشه و همه جا "پیکر" برای یک "روح" اند. در این ۴۳سال فقط ساختارهای فرهنگی فربه، موازی، فرسوده و ناکارا نشده اند؛ رویکرد فرهنگی-اجتماعی مان هم غیرفراگیر، محافظه کار، امنیتی زده، قدیمی و نابه روز شده است. • مثلا هنوز از "اقناع" می گوییم (تازه همان چیزی که یافت می نشود!)! اما اقناع، توقعِ رویکرد فرهنگی مونولوگ است. از منبر تا ارشاد، از کلاس تا صدارت، بگوییم تا قانع شوند! جامعه گوش، ما زبان! • معجزه انقلاب اسلامی این بود که یک "ولاء اجتماعی متقابل" در بین همه ملت آفرید (تحقق آیه۷۱توبه). ذیل "ولاء سیاسی فقیهِ انقلابی و ساختارنوکُن"، ولاء عمومی ملت نسبت به هم و نسبت به حاکمان شکل گرفت(اصل۸و۲۶ و...قانون اساسی). • ولاء، فاعلیت است؛ ولاءِ همگانی، همه گویی و همه کُنشی است؛ فرهنگ حاصل از آن "برآیندی" است نه "فرآیندی"؛ تعامل پایین و بالاست نه از بالا و فرمایشی. مثلا "خواهر بی حجاب"، هم "برادر مسئول" را نهی از منکر می کرد و هم از سوی خواهر یا برادری، نهی از منکر می شد؛ "عدالت" و "عفاف" در برآیند کلی نزدیک به هم سیر می کرد و هیچکدام به نفع دیگری تأویل نمی رفت. • آن روح انقلابی را باید به فرهنگ، به همه ملت، به همه عرصه های دخالت عمومی و به همه اجتماع برگرداند/ رسمیت شمرد؛ و الا بازسازی ساختارهای فرهنگی هرچه باشد انقلابی نیست، نخبه گرا، هوادار پسند و از بالا به پایین و پیشاپیش شکست خورده و فقط بودجه خور است! 📝محسن قنبریان ۲۴مهر۱۴۰۱ ☑️ @m_ghanbarian