📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه ۵۳/ جلسه نوزدهم/۲۹اردیبهشت۱۴۰۲
حجت الاسلام قنبریان
#بخش_اول
▫️ پیش درآمد
در ادامه بحث از صنوف مردم و قسمت نظامیان و سپاهیان هستیم. در این بخش به:
- انتخاب فرماندهان
- معیار ترجیح بین آنها
- چگونگی تشکیل سپاه
- و کارکرد نهایی آن
پرداخته می شود.
• نکته مهم و چشم نواز این است که در این بخش حضرت، صفات مهر را به صفات قهر پیوند می دهد تا عدالت پدید آورد.
• سپاه اینجور تشکیل شده را هم خرج زمامدار نمی کند که صرفا وفادار به او باشد، هرچه باشد! بلکه برای دوچیز می خواهد: عدالت و مردم
سهم ساخت نظامیان در این دو آرمان بزرگ شیعی گوهر اصلی این فراز است.
▫️ انتخاب فرماندهان نظامی:
❓تولیت های نظامی و فرماندهی به چه کسانی داده شود؟!
۱. ناصح و خیر خواه ترین برای خدا و رسول و امام(ع).
نمی فرماید منقادترین و حتی وفادارترین، می فرماید "انصح"!
نُصح، خالص چیزی است و نصیحت، خالص خیر خواهی است اعم از نقد و انتقاد است و شامل خیرخواهی های پیشینی (قبل از عمل) هم میشود. "النصیحة لائمة المسلمین" یک تکلیف همگانی است.
۲.پاکدامن ترین(یا پاکدل ترین): انقاهم جیباً
"جِیب" یعنی یقه و گریبان؛ نقی ترین گریبان یعنی پاک ترین ورودی به قلب و امیال.
این خصلت برای کسی که قدرت نظامی -و بالتبع توان تعدی و تجاوز دارد- از بقیه صفات بسیار مهم تر است.
۳. بردبارترین: افضلهم حلماً
نظامی گری، صولت و برندگی دارد، حلم و بردباری برای چنین کسی لازم تر است.
۴. خشم و غضبش بطی و کُند باشد: مِمَّن یُبطئُ عن الغضب!
۵. عذر پذیر باشد زود با عذر آرام شود: یَستَریحُ الی العذر
۶. نسبت به ضعفاء رئوف و مهربان باشد: و یَراَفُ بالضُّعفاء
۷. قوی تر ها بر او اثر نکنند و با آنها سازش نکند: و یَنبُو علی الاقویاء
"نَبو" یعنی اثر نگذاشتن تیر و شمشیر؛ اینجا یعنی تاثیر ناپذیری.
⬅️ این دو صفت اخیر تامین کننده #امنیت_پایدار است. جابجایی ایندو، امنیت کاذبی است که سید الشهدا در خطبه منا مذمت کرد: بالإدهان و المصانعة عند الظلمة تأمنون: با ماست مالی و ساخت و پاخت با ظالمین به امنیتی رسیده اید!
۸. درشتی ها در او اثاره نکند و برانگیخته اش نکند: لا یُثیرُه العُنف!
عُنف در خودش یا درشتی در طرفهای مقابل او را برانگیخته نکند.
۹. ضعف او را به زانو در نیاورد: ولا یَقعُدُ به الضعف
⬅️ توجه: نفرمود فرمانده باید شجاع و نترس باشد! اینها مفروغ است و گفتن ندارد. جایش صفات مهر و تعدیل کننده ای را شمرد تا روحیه نظامی در او را تعدیل و بر معیار عدالت بکشاند. بردباری، زود از کوره در نرفتن، عذر پذیری، رأفت در مقابل ضعفاء و...
▫️ پیوند با خانواده های صالح!
بین فراز معیار های انتخاب فرماندهان (فَوَّل من جنودک...) و فراز معیار ترجیح بین آن فرماندهان (و لیکن اثرُ رؤوسِ جندک...) فرازی درباره پیوند با خانواده های صالح قرار گرفته که باید درست معنا شود! می فرماید:
"آن گاه به مردم صاحب حسب و خوشنام بپيوند، از خاندانهاى صالح كه سابقه اى نيكو دارند و نيز پيوند خود با سلحشوران و دليران و سخاوتمندان و جوانمردان استوار نماى، زيرا اينان مجموعه هاى كرم اند و شاخه هاى احسان و خوبى.
آن گاه به كارهايشان آن چنان بپرداز كه پدر و مادر به كار فرزند خويش مى پردازند. اگر كارى كرده اى كه سبب نيرومندى آنها شده است، نبايد در نظرت بزرگ آيد و نيز نبايد لطف و احسان تو در حق آنان هر چند خرد باشد، در نظرت اندك جلوه كند. زيرا لطف و احسان تو سبب مى شود كه نصيحت خود از تو دريغ ندارند و به تو حسن ظن يابند.
نبايد بدين بهانه، كه به كارهاى بزرگ مى پردازى، از كارهاى كوچكشان غافل مانى، زيرا الطاف كوچك را جايى است كه از آن بهره مند مى شوند و توجه به كارهاى بزرگ را هم جايى است كه از آن بى نياز نخواهند بود."
⬅️ این فراز در آن بین نمی خواهد معیار عروس و داماد گرفتن والی را بگوید!
حتی دنبال بیان شرایط فرماندهان هم نیست چون آن ۹شرط را تمام کرد و بعد با "ثم" از این پیوند گفت. پس کسی معنا نکند فرماندهان باید از خانواده های حسب و نسب دار و بیوتات صالحه باشند!
• این فراز دارد تجهیز سپاه را معلوم می کند. بعد از فرماندهان باید حالا نیروهای سپاه و اردوگاه نظامیان معلوم شود از کجا تدارک شود!
ادامه در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian