⚫️مظلوم حسن جان 2⃣
▪️پ.ن:
⭕️ حسن روحانی، رئیس جمهور در جلسه هیات دولت از امام حسن مجتبی (ع) به عنوان امام صلح و پیوند که با ایجاد وحدت برای حفظ اساس اسلام گام برداشت، نام برد و افزود: امام حسن در پاسخ به اعتراض برخی از اصحاب خود درمورد پیمان صلح ایشان، فرمود وقتی اکثریت قاطع جامعه و مردم صلح میخواهند من صلح را انتخاب میکنم.
🔹رئیس جمهور افزود: امام مجتبی به ما میآموزد مرد جنگ باشیم به روز جنگ و مرد صلح باشیم به روز صلح. اگر در روز صلح جنگ کردیم و اگر در جنگ صلح کردیم هر دو خطا و اشتباه است. به موقع باید بایستیم و بجنگیم و به موقع هم باید صلح کنیم./ پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری
☑️ @m_ghanbarian
‼️از حفاظت از جان و حیثیت شخصیتها مقابل دشمن تا حفاظت از اموالشان مقابل ملت!
#محسن_قنبریان
#پیوست_سخنرانی_رحلت_امام۹۷
بازنشر
* به بهانه حکم ٦ ماه حبس برای یک مستند ساز بخاطر نشان دادن خانه یکی از مقامات!
*"مساله" اینجاست:
....................................
🔺وقتی ماجرای ویلای ۱۰۰۰۰متری ای که ۲۵سال در تصرف یک مقام عالی رتبه بود علنی شد، سؤالاتی پدید آمد که آیا فقط همین یک ویلا در تصرف غیرمجاز است؟!آیا اگر ایشان هنوز درمسئولیت خود باقی بود، کسی جرأت تعرض به تصرف غیر مجازش داشت؟!
🔺می دانید ریشه ی این مصائب کجاست؟!
این انقلاب، حدوث و بقائش با حضور انبوه مردم بوده است. اصلی ترین نگهدار ارزشهای این انقلاب و پیشبرنده به سمت اهدافش مردم متولی به ولایت اند. با خمینی بزرگ انقلاب کردند و پای همه سختی های جانکاهش ماندند. با جانشین صالح او انقلاب را از فتنه ها حفظ کردند و با وجود همه نامردمی برخی مسئولان و سیاستها، هنوز هم حتی پس از اعتراضات دیماه۹۶ اکثریت قاطع شان از سیاستهای کلان و کلی نظام حمایت می کنند(نظرسنجی مرکز مطالعات بین المللی و امنیتی دانشگاه مریلند).
http://tn.ai/1645853
این یعنی مردم هنوز "نظام" را در مسیر "انقلاب" و اهداف و آرمانهای آن می بینند حتی اگر حرکتش گاهی کند و ازجاهایی گله ها داشته باشند.
🔺اما نظام[مجمع تشخیص مصلحت نظام برای نمونه] به این مردم چه نگاهی دارد؟!
پریروز برای حفظ "جان" شخصیتهای ارزشمند انقلاب -مثل مطهری ها- تیم حفاظت شخصیتها را پذیرفتند ولو آن شخصیتها را از مطهری و بهشتی به افراد زیادی تسری دادیم که بسیاری از آنها هیچ دشمنی جز نفس اماره شان ندارند!
دیروز باز برای حفظ "حیثیت" شخصیتهای انقلابی چون بهشتی مظلوم در مقابل تخریب های سازمان یافته ی مجاهدین و تیم بنی صدر و...قانون مجازات اسلامی را تنظیم و مدعی العموم را به یاری آوردیم. گرچه باز از آن شخصیتها به مسئولین جزء هر اداره ای تنزل شد. توهین و تخریب او -حتی اگر سدی مقابل حرکت انقلاب هم باشد- "جرم عمومی" تلقی شد که غیر خودش، مدعی العموم هم میتواند متهم را به دادگاه بکشاند(ماده ۶۰۹مجازات اسلامی).
mshrgh.ir/487570
🔺در این دو گام، مسئول مقابل "دشمن" و "دشمنی" حفظ می شد. اما در گام جدید مصوبه ای در مجمع تشخیص مصلحت نظام(!) تصویب شد که مردم را نسبت به اطلاع از دارایی های مسئولین هم نا اهل دید و انتشار دارایی ها -حتی اگر کاملا منطبق با واقع و بدون هیچ توهین و حتی نقد هم باشد- را جرم خواندند! و برایش حتی اگر انتشار اطلاعات، غیر عمد هم باشد کیفر قرار دادند! (مصوب۱۸مهر۹۴).
تمایز را متوجه می شوید:
حفاظت از جان شخصیت در مقابل "ترور" و حفاظت از حیثیت آنها در مقابل "تخریب" بود اما حفاظت از اموال مسئولان در مقابل "اطلاع" شد!
حفاظت از جان آنها مقابل "فرقان و گروهک رجوی" و حفاظت از حیثیت آنها در مقابل "سمپات های سازمان یافته بنی صدری و سازمان مجاهدینی" بود اما حفاظت از اموالشان در مقابل "مردم" شد! یعنی همان اصلی ترین موتور محرک انقلاب به سمت اهدافش.
🔺وقتی" اطلاع " نبود، "اصلاح" نیست. وقتی اصلاح نبود، "فساد" مثل موریانه ای تنه نظام را میخورد و هر از چند گاهی شاخه ای پوسیده جدا و عیان میشود.
جای "دید نافذ مردم" به چند اداره ی عریض و طویل بسنده شد که الحمدلله همیشه بهانه ی کمبود بودجه، عدم تناسب میزان نیرو با وسعت بازرسی، نبودن شکایتی از دستگاه مربوطه و...را دارند و البته خود صدچندان نیازمند نظارت عمومی ملت رشید و انقلابی اند.
مثل این مصوبات موجب می شود "صرف اطلاع رسانی" به مردم هم جرم و مستوجب زندان و شلاق شده بالتبع مردم بی تفاوت شوند و موتور محرک انقلاب رو به خموشی و خمودی رود و فقط حضورش در راهپیمایی ها طلب گردد.
🔺البته جای اطلاع درست، هزاران شایعه ی بدتر از دارایی های واقعی مسئولین دست به دست شود و ذهنیت جامعه را تخریب کند. و ناامیدی را نتیجه دهد.
امیرالمومنین(ع) اما با وجود عصمت نگاه مردم را ناظر خود و اطلاع آنان را محک گرفت آنجا که دارایی اندک خود را به مردم نمایاند و فرمود: اگر روزی که از شهرتان می روم وضعم غیر از وقتی است که آمده ام پس حتما از خائنین هستم!(المناقب ج۲ص۹۸).
#میلاد_گودرزی
#خانه_ولایتی
☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱📹 *قدم تا قدمگاه*
💠 صحبت های حجت الاسلام قنبریان در حرم مطهر امام رضا علیه السلام در خصوص پیاده روی مردم شهرهای بهبهان و منصوریه تا قدمگاه حضرت امام رضا(ع)
☑️ @m_ghanbarian
۱-امام(ع) و روح جمعی امت.mp3
40.13M
⚜امام(ع) و روح جمعی امت/ جلسه اول
🔅جامعه و امت هم "حیات اجتماعی" و "روح جمعی" دارد
🔅روح جمعی جامعه جاهلی چه بود؟
🔅 کسانی که در جاهلیت منادی صلح، ام المساکین، فدیه دهندگان برای کشته نشدن دختران بودند؛ اما حیات اجتماعی جاهلیت را نتوانستند تغییر دهند!
🔅پیامبر(ص) چگونه این روح جمعی را تبدیل و حیات اجتماعی برتری آفرید؟
🔘هیأت لبیک/ مشهد مقدس/ آخر صفر٩٩
☑️ @m_ghanbarian
۲-امام(ع) و روح جمعی امت.mp3
38.16M
⚜امام(ع) و روح جمعی امت/ جلسه دوم
🔅اراده جمعی در ایران!
🔅امام حسن(ع) اسلام ارتدوکس-کاتولیک را اجازه نداد!
🔘هیأت لبیک/ مشهد مقدس/ آخر صفر۹۹
☑️ @m_ghanbarian
۳-امام(ع) و روح جمعی امت.mp3
45.66M
⚜امام(ع) و روح جمعی امت/ جلسه سوم
🔅ساختارها خنثی نیستند!
🔅ساختار اجتماعی امپراطوی عباسی و ساختار سیاسی برآمده از آن
🔅ساختار فرهنگی و آموزشی امپراطوری
🔅سفر و حضور امام رضا(ع) و امامزادگان و اثرش بر حیات اجتماعی مردم
🔘هیأت لبیک/ مشهد مقدس/ آخر صفر ۹۹
☑️ @m_ghanbarian
🔰آقـا زاده ی تراز!
#بازنشر
#سالگرد_مصطفی_خمینی
⭕️علامه حلی نابغه شیعه است. اولین کسی که "آیت الله" خطاب شد. قبل از بلوغ مجتهد بود. در همه علوم سرآمد بود. اولیجایتوی مغول بدستش شیعه شد و دردربار موقعیت یافت.
آقازاده اش، فخرالمحققین است که باز از نوابغ شیعه است. از علم پدر بهره برد، نه از موقعیت و منزلت او.
علامه در کتاب قواعد الاحکام او را محبوبترین نزد خود می خواند و در ارشاد الاذهان دعا و استغفار او را برای خود طلب می کند.
🔸علامه حلی چند روزی درس طلاب و رسیدگی به مردم را تعطیل و از حله به ییلاقی رفت(۱)؛ وقتی برگشت، پسر متخلق و مؤدبش در نماز به او اقتدا نکرد!
پدر علت را پرسید. فخرالمحققین پاسخ داد در عدالت شما شبهه دارم! چون امر مهمتر را رها و به تفریح رفته اید!
علامه، کتاب تبصره المتعلمین را نشان داد که در این چند روز نوشته و رفع شبهه شد.
🚫آقازاده های دوره انقلاب اسلامی باید بسی بالاتر از زمان سلطان محمد خدابنده باشند. قم امروز چنانچه در اجتهاد کاملتر از حله دیروز است باید در آقازادگی هم متکامل تر از حله دیروز باشد اما...!
-اینجا پسری جای پدر فاضل خود می نشیند و همه امکانات حاصل از سهم امام را به ارث میبرد، شاید دو سه دهه بعد به مرجعیت پدر برسد!
-پسری نماینده تام الاختیار پدر میشود و نه در جلسات اداری و کاری که در لابی های گردش مالی کارستان می کند!
-پسرانی(یا دخترانی) بدون فضل علمی ای ممتاز، وارث دانشگاه پدر میشوند که امکاناتش با اختیارات حکومتی به ایشان سپرده شده بود. هیأت امناء و علمی و استاد آن میشوند بدونی که از ممتازان آن رشته علمی در کشور باشند!
-پسری اصلا زیّ ظاهری را هم زیر پا می نهد، جشن آنچنانی برای پسر گرفته، سلبریتی ها را دعوت و پدر امام جمعه ی خود را هم برای خوشامدگویی می گمارد!
-و...
⭕️امام عزیز ما، اما آقازاده ای تراز داشت مثل علامه و فخرالمحققین!
سید مصطفی در فضل علمی تمام بود، شاگردانش کمتر از امام نبود اما سر درس امام حاضر میشد. جای تصاحب دفتر و دستک، مستشکل اصلی و جدی درس پدر بود. اینگونه ان قلت طلبگی سایرین به پدرِ مرجع و انقلابی اش مارک و مُهر ضد انقلابی نمی خورد.
باهمسر و فرزند در اتاقی در خانه پدری زندگی میکرد. نه خود و نه پدر مهذبش در سهم امام، تصرفی در حد خرید یک خانه ساده و کوچک برای او نکردند تا وقتی که خانه امام جای حضور دائمی مردم شد و دیگر جا نبود!
امروز به این الگوی آقازادگی محتاجیم نه نانِ فامیل خوردن و هیچ فضل برتری از سایرین نداشتن.
آقازادگانی که مراقب مشی و سلوک پدر باشند یا اقلا زیر مراقبت سخت گیرانه پدر مجال تخلف نداشته باشند.
..............................................
۱.در برخی نقلها سفر علامه، سفری زیارتی به کربلا بوده و اشکال فخرالمحققین ترک واجب بخاطر مستحب بوده است! کجا تا سفر به لندن و آلمان؟!
🔺مطلب مرتبط: جوانگرایی؛ امان از امارة الصبیان است!
📝محسن قنبریان ۹۸/۴/۲۶
☑️ @m_ghanbarian
☑️چگونه رهبری متهم وضع موجود شده است؟!
#استیضاح_روحانی
نوشته حجت الاسلام قنبریان را بخوانید👇
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
☑️چگونه رهبری متهم وضع موجود شده است؟! #استیضاح_روحانی نوشته حجت الاسلام قنبریان را بخوانید👇 ☑️ @m_
☑️چگونه رهبری متهم وضع موجود شده است؟!
#استیضاح_روحانی
#تحلیل_سیاسی
۱. درباره وضعیت موجود اداره کشور و مشکلات مردم، طیفی می پرسند: اگر رهبری بی تقصیر است؛ چرا مداخله نمی کند؟!
اینها "مداخله مستقیم" در گرانی و بازار ارز و سکه را می خواهند!
۲.طیفی هم از دخالت رهبری در راهبرد کلان دولت برای مذاکره و صلح با آمریکا شکایت دارند!
اینها همین مداخله را "عامل غیرمستقیم" گرانی و قیمت ارز و سکه القاء می کنند!(نمونه: توئیت تاجزاده)
⬅️ برآیند هردو توجه اتهام به رهبری است!
۳.دخالت غیر مستقیم رهبری، با نگه داشتن خطوط قرمزِ مذاکره + ۷سال فراخواندن دولت به تکیه بر توان داخلی برای حل مشکلات -وقتی دولت، اراده ای جز مذاکره دوباره ندارد- گرچه اصولی از انقلاب را حفظ می کند؛ اما تاکنون بر حل مشکلات مردم مؤثر نبوده است!
۴. دخالت مستقیمِ مؤثر ایشان، در معیشت و گرانی بازار؛ با "دخالت موردی" نتیجه نمی دهد. عملا "دخالت گسترده ای" در امور اجرایی کشور را لازم دارد.
⬅️قانون اساسی این دخالت موثر را بدین گونه می پذیرد که: زمینه انتخابات زودرس فراهم شود. یعنی آقای روحانی یا استعفاء دهد یا مجلس او را با استیضاح برکنار کند.
❗️اما تاکید رهبر انقلاب بر کارکردن دولت تا روز آخر و همچنین تلقی شایع شده از مخالفت ایشان با استیضاحِ رئیس جمهور، ایشان را در آن موضع اتهام نگه داشته است!
۵.به نظر می رسد:
🔸 پیشنهاد استعفاء رئیس جمهور از سوی حامیانش، نه به قصد جدی بلکه با درک این وضعیت و برای تنگ تر کردن عرصه بر رهبری طرح میشود!
🔸طرح استیضاح از سوی رقبا نیز نتوانسته باعنوان گزینه نجات، افکار عمومی ملت و حتی مجلس را با خود همراه کند!
⬅️با توجه به سابقه استیضاح وزراء؛ ای بسا انجام استیضاح روحانی به رأی اعتمادش بیانجامد! که موجب ارتقاء جایگاه او و پیشبرد بیشتر پروژه اش می شود. چنانچه رشد رأی اش در ۹۶ نسبت به ۹۲ چنین چیزی برایش به ارمغان آورد.
۶. از اینرو پیش از پرسشِ نظر رهبری درباره استیضاح و حواشی اش، باید پرسید: کدام استیضاح؟!!
🔸استیضاحی که بعنوان گزینه نجات، خواست عمومی مردم و مجلس شده است؟!
🔸یا استیضاحی که بین عده ای محدود، رجز شده اما با گذشت دو سال حتی نظر واحد اصولگرایان و همه طیف رادیکالش هم نشده است؟!
⬅️پس نتیجه اش معلوم است: رای اعتماد روحانی و ترکتازی بیشتر او!
🚸تشتت در جریان اصولگرایی، فقدان لیدر قوی، اداره امور بر اساس تحلیل های موضعی بجای قواعد قانون اساسی، اتکاء بر سخنان درگوشی و منویّات خوانی از رهبری، فقدان پایگاه اجتماعی بزرگ، ناتوانی در بسیج افکار عمومی و ...؛ موجب شده این جناح سیاسی نتواند استیضاح را در وقت مناسبش، خواست عمومی ملت کند.
⬅️پس طبیعی است، رهبرانقلاب هم به چنین استیضاحی روی خوش نشان ندهد؛ مظلومیت و اتهام بر خود بپذیرد اما موجب تقویت پروژه سازش با بقاء مشکلات مردم نشود!
یاری رهبری و کمک به مردم به مردان قوی تری و جناح منسجم تری نیاز دارد.
📝 محسن قنبریان ۹۹/۷/۲۹
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
⁉️پرسش از منطق تصمیمات کرونایی4⃣ ☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ اگر "میزان آلایش" و "قابلیت سرایت" در حرمها با سایر اماکن مساوی نیست و کمتر است؛ پس چرا آمد و شد (با ماسک و فاصله) به درون رواقها، تازه از سایر اماکن محدودتر است؟! و با فصل سرما، حیاط هم عملا تعطیل میشود؟! این تناقض چه منطقی دارد؟!
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
⚜امام(ع) و روح جمعی امت/ جلسه دوم 🔅اراده جمعی در ایران! 🔅امام حسن(ع) اسلام ارتدوکس-کاتولیک را اجازه
🌐 رهبر امت؛ نه فقط امامِ مذهب❕
❓چرا شیعه و سنی در دوره ائمه، به اسلام کاتولیک(جهانی) و اسلام ارتدوکس(راست آیینی) نیانجامید؟!
#بازنویسی_از_سخنرانی ۲۸صفر۹۹
🔹مسیحیتِ واحد، از قرن۴م با جدایی جغرافیایی و سیاسی به مرور در اواخر قرن۵م به جدائی همه جانبه انجامید. دو بلوک کاتولیک/ ارتدوکس پدید آمد:
- سال۳۳۰م کنستانتین(مسیحی) پایتخت را از رم به قسطنطنیه منتقل و جدایی شروع شد.
- ۳۹۵م تئودوسیوس اداره بخش شرقی و غربی امپراطوری روم(مسیحی) جدا کرد.
- اواخر قرن۵ امپراطوریِ بخش غربی سقوط و کلیسا جای آن نشست. بخش شرقی امپراطوری ماند و کلیسا ذیل امپراطوری روم شرقی بود.
- این جدایی ها؛ آیین ها، باورها و مناسک مسیحی را متفاوت کرد و دو مذهب متفاوت مسیحی با دو قلمرو متفاوت پدید آورد: کاتولیک(=جهانی): به مرکزیت کلیسای رم و شامل کشورهای اروپای غربی و...
ارتدوکس(=راست آیین): کلیسای قسطنطنیه و کشورهای اروپای شرقی و...
❗️اسلام اموی/ اسلام علوی، در مقطعی زمینه کاتولیک و ارتدوکس شدن و جداشدن قلمرو یافت؛ اما ائمه شیعه(بخصوص امام دوم شیعیان) ترجیح دادند، "رهبر امت" بمانند بجای اینکه قلمرویی مختص شیعیان خود بپذیرند و اسلام ارتدوکس را مستقل کنند!
🔹آن مقطع حساس:
۱.زمینه کاتولیک شدن اسلام اموی:
- معاویه در زمان خلیفه دوم و سوم فتوحات را در جانب روم پیش برد: فتح جزیره و ارمنستان و آذربایجان و... ، ابتکار نبردهای تابستانی-زمستانی، مرکز کشتی سازی عکا و نخستین ناوگان عربی و شکست دادن ناوگان بیزانس و... محصول امارت اوست.
- پس از حکمیت هم با یورشهای متعدد سقوط یمن و حجاز و انبار و... از حکومت علوی را موجب شد. طوری که امیرالمومنین در سرزنش کوتاهی مردم کوفه فرمود برایم جز کوفه نماند!(۱)
۲. سابقه دکترین خود مختاری کوفه:
این دکترین را ابوموسی در اول دوره حکومت امیرالمومنین طرح می کرد. در اعلان بیطرفی نسبت به جنگ جمل(حجاز-بصره) به مردم کوفه گفت: "ای مردم کوفه از من پیروی کنید تا پناهگاه اعراب شوید. مظلوم به شما پناه آورد و درماندگان در پناه شما ایمن شوند".(۲)
این دکترین بر کوتاهی کوفیان در جمل و صفین اثر داشت.
۳.فرصت برای امام حسن(ع):
با آن وضعیت سپاه و فرماندهان، واضح بود پیروزی بر امپراطوری اموی محال است. معاویه کاغذ سفید امضاء برای امام فرستاد تا صلح کند.(۳)
شرایط متعددی نوشته شد از جمله نوعی استقلال بیت المال برای شیعیان!(۴)
شاید اگر ایالت کوفه بعنوان یک واحد مستقل سیاسی هم مطالبه می شد؛ معاویه موافقت میکرد! تازه حاکمیت سیاسی کوچک اما مستقل، موجب تحقق بسیاری از شروط دیگر(استقلال بیت المال شیعیان، امنیت مخالفان اموی و...) هم می شد. شیعیان امام(اعم از عقیدتی و سیاسی) در ایالتی سکنی و به تعالیم اصیل اسلام علوی می پرداختند و معاویه و جانشینانش هم -چنانچه بعدا محقق شد- امپراطوری بزرگ اموی را موجب می شدند؛ و اسلامِ خویش را جهانی می کردند!
لکن امام مجتبی(ع) در قامت رهبر امت درخشید، کل را واگذار کرد و صلاح امت را در یکپارچگی دید(تَرَکتُکَ لِصَلاحِ الاُمَة).(۵)
این سخن ایشان در ساباط و قبل از پایان دادن جنگ موید خوبی است:"بدانید پیوستن به اجتماع، بهتر از جدایی و دودستگی است. هرچند اجتماع برای شما ناخوشایند باشد و آنچه را دوست می دارید در جدایی از جمع به دست آورید! من خیر شما را بیش از تصور خودتان در نظر دارم"(۶)(دقت کنید).
"صلاح امت" را در این دیدند که مملکت و امت یکپارچه بماند و "شیعیان ناظر بر حرکت امت"(۷) تا به "اصلاح امت" بیانجامد(کاری که برادرش حسین شروع کرد: انما خرجت...لطلب الاصلاح فی امة جدی).(۸)
ائمه شیعه هرگز دست از راست آیینی و اسلام ناب محمدی برنداشتند و مواجهه مکتبی خود را تا امام آخر حفظ کردند؛ اما از امت دست نکشیدند و به کشوری برای شیعیان و "فقط امام مذهب شدن" راضی نشدند.
این تدبیر بزرگ در بزنگاهی تاریخی بود که امام حسن(ع) را "عقل مجسم" کرد.(۹)
.
پی نوشت ها در مطلب بعد⏪
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🌐 رهبر امت؛ نه فقط امامِ مذهب❕ ❓چرا شیعه و سنی در دوره ائمه، به اسلام کاتولیک(جهانی) و اسلام ارتدوکس
🌐 پی نوشت "رهبر امت؛ نه فقط امامِ مذهب"
۱. نهج البلاغه خ۲۵
۲.اخبارالطوال ص۱۸۱
۳.طبری ج۲ص۹۳/ کامل ابن اثیر ج۳ص۴۰۵
۴.در شروط صلح اختلاف است اما ۵میلیون بیت المال کوفه برای کمک به شیعیان و ۱میلیون از خراج دابگرد برای بازماندگان جمل و صفین را برخی قید کرده اند.ر.ک: علل الشرایع ج۱ص۲۱۲ بحارج۴۴ص۱۰ و...
۵.یعنی : " ترا( معاویه) رها کردم بخاطر صلاح امت".کامل ابن اثیر ج۳ص۲۰۵
۶.الارشاد ج۲ص۱۱ ترجمه رسولی محلاتی ج۲ص۷و۸/ریاض الابرار ج۱ص۱۲۵/ نزدیک به همین مضمون: شرح ابن ابی الحدید ج۱۶ص۲۶
شیخ مفید و سیدجزایری این جملات را برای امتحان اصحاب خوانده است!
۷.امام صادق(ع) در روایتی صلح امام را تحلیل و از زبان امام حسن(ع) در پاسخ به یاران اندک مقاوم میفرماید:" چون من دیدم شما توان پیروزی برآنها راندارید، امر را به معاویه واگذاردم تا خودم وشما مراقب و ناظر آنها بمانیم(لِاَبقی انا وانتم بَینَ اَظهُرِهِم)". تحف العقول ص۳۲۰
۸. ممکن است اشکال شود بعدتر استقلال قلمرو برای گروه هایی حاصل شد مثلا حکومت مستقل اموی در اندلس ( سال۱۳۸ق) که تا سال ۳۰۰ به خلافت مستقل هم رسید؛ اما مثل مسیحیت اسلام کاتولیک و ارتدوکس نشد!
جواب این است که اختلاف اموی و عباسی مثل اختلاف علوی و اموی نبود و صرفا اختلافی بر سر قدرت بود .هردو در عقاید جبرگرا و در شریعت مذاهبی مثل هم داشتند .از اینرو جدایی طلبی سیاسی به طرز دیگری حل می شد.اما مکتب علوی با اموی اختلافات بنیادین در عقاید و اخلاق و احکام داشت که قلمرو جدایافتنش دو اسلام مجزا با مملکت جدا موجب می شد و اثرگذاری ائمه بر اهالی مملکت دیگر را صفر می کرد. آنها قبل از حاکم سیاسی، رهبران دینی مردم بودند و نمی خواستند در ازای حکومتی در بخشی از قلمرو اسلام، هدایت امت را رها کنند.
۹.اشاره به حدیث نبوی که درباره امام حسن( ع) فرمود:" لَوکانَ العَقلُ[ یا: الفضل] شَخصَاً لَکانَ الحَسَن": اگر عقل [یا فضیلت] می خواست تشخص یابد، حسن(ع) می شد./ مائة منقبةمن مناقب امیرالمومنین والائمةص۱۳۶
☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 پیامبر (ص) و روح جمعی امت
🎙️ حجتالاسلام محسن قنبریان
📍 برشی از سخنرانی شب رحلت پیامبر اکرم(ص) ۱۳۹۹
☑️ @m_ghanbarian
🚦عدالت خواهی: الهیاتی یا حقوقی؟! 1⃣
▫️گاهی عدالتخواهی ای به یک قانون مصوّب و مُمضای شورای نگهبان یا حکم قضائی دادگاه صالحه اصابت می کند. بدون مناقشه در مثال از ده ونک تا آسیه پناهی و روستای ابالفضل و برخی محکومیت های قضائی در بدو امر اینگونه به نظر می رسد!
❓در این موارد چه باید کرد؟! جلوی قانون و حکم ج.ا.ا ایستاد و کماکان با ادبیات الهیاتی عدالتخواهی کرد؟! آن قانون را هم زیر سؤال برد و ظلم مضاعف خواند؟!
یا به عدالتخواهی حقوقی تنزّل کرد؟! یعنی به قانون و حکم تمکین کرد و آن پرونده را از دور خارج نمود؟!
🔸چالش این سالهای جوانان انقلابی، یکی همین تقاطع بوده است:
🔺عده ای "عدالتخواهی حقوقی" را ترجیح داده اند. صرفاً در چارچوب قوانین و احکام موجود، "مطالبه گری" می کنند.
برخی تئوریسین های این بخش از نیروهای انقلاب برای برتری مفهوم مطالبه گری نسبت به مفهوم عدالتخواهی، وجوهی برشمردند.
عنوان "جنبش مطالبه گری" بجای "جنبش عدالتخواهی" نیز تفنن در عبارت نیست؛ عقبه تئوریک دارد.
فرق اساسی "مطالبه گری" با "عدالتخواهی" در این است که : مطالبه گری، متاخر از امر (قانون، حکم، فرامین) است؛ اما عدالتخواهی، مقدم بر آن(البته در الهیات عدلیه نه اشاعره).
به بیان دیگر، تا امری، قانونی، حُکمی نباشد؛ مطالبه معنا نمی یابد. لکن عدالت، عارض بر همان امر و قانون و حکم هم می شود. شهید مطهری دراینباره دارند:《فقهای ما توجه ندارند که اصل "اِنَّ اللهَ یَامُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ"، به منزله روح و مشخص سایر مقررات حقوق اسلامی است و لهذا بر ظواهر و قوالب، جمود می کنند و روح را از دست می دهند.》(۱)
🔻عده ای دیگر از اینسو عدالت خواهیِ الهیاتی را ترجیح داده و از چند و چون قوانین و احکام هم پرسش می کنند. طیفی از این دسته نه فقط در "نظر" بلکه در "عمل" هم تمکین به قانون و حکمی -که ناعادلانه می شمارند- نمی کنند. در مقابل اجرای آن مقاومت کرده، برچسب آنارشیست برخود هموار کرده اند!
🔘نمونه ای از عدالت خواهی الهیاتی پیش از انقلاب در کلام رهبران انقلاب:
《اگر چنانچه قائل به #توحید باشی در جامعه اختلاف طبقاتی و تبعیض معنی ندارد. آن جامعه ای که سری و تَهی دارد، بالایی و پایینی دارد آن جامعه، "جامعه توحیدی" نیست》.《در یک کلمه قیافه و اندام جامعه توحیدی، با قیافه و اندام جامعه غیرتوحیدی متفاوت است. این جور نیست که اگر در یک جامعه توحیدی یک قانونی اجرا می شود، آن قانون یا ده تا مثل آن قانون در یک جامعه غیر توحیدی اجرا شد، آن هم توحیدی است؛ نه. قواره جامعه توحیدی، شکل قرار گرفتن اجزای یک جامعه، اندام عمومی اجتماعی که براساس توحید و یکتاپرستی و یکتا گرایی است، با غیر این چنین جامعه ای به کلی متفاوت است. در یک کلمه آنچه امروز به آن می گویند: نظام اجتماعی. نظم اجتماعی و سیستم اجتماعی و شکل اجتماعیِ جامعه توحیدی یک چیزی است به کلی مغایر و مباین و احیاناً متعارض و متضاد با جامعه غیر توحیدی》.
این ادبیات الهیاتی، "قانون" را هم می گرفت:《بنابراصل توحید، انسانها حق ندارند هیچ کس و هیچ چیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند》.《از جمله چیزهایی که اگر پیروی اش کردی عبادت آن را کردی، "قانون" است...پس به کدام قانون عمل کنیم؟ آیا به قانون عمل نکنیم؟ از نظمی و نظامی پیروی نکنیم؟ چرا. لکن سعی کن این همه، خدایی باشد تا تو در حال اطاعت، در حال تبعیت، بنده خدا و مشغول عبادت خدا باشی》.
حتی "تفسیر از دین" را هم با همان الهیات، مورد ارزیابی قرار می داد:《اگر دینی دیدی که در جهت عکس فلسفه ادیان[اقامه قسط] حرکت می کند، بدان یا الهی نیست یا خرابش کردند》(۲)
❓آیا چنین سطحی از عدالتخواهی و ارزش گذاری فقط در دستگاه جور و حکومت طاغوت، درست است؟! به حکومت اسلامی که رسید، دیگر هم در "نظر" و هم در "عمل"، قانون اسلامی فصل الخطاب است؟!
❗️برخی دوستان انقلابی بدین نظر مایلند (تقریرشان بیان خواهد شد)
❓از سوی دیگر آیا هیچ فرقی در حکومت اسلامی و ولیّ مشروع با حکومت طاغوت در مواجهه با قانون و اجرا وجود ندارد؟! اگر قانونی ناعادلانه تشخیص داده شد، مجوز ایستادگی در مقابل آن، صادر است؟! برخی عدالتخواهان نیز بدین مایلند.(تقریرشان خواهد آمد)
⬅️ آنچه درست بنظر می رسد حد وسط بین آندوست: در حکومت ولیّ مشروع، التزام "عملی" به قانون، همزمان با مطالبه تصحیح حکم و قانون با عدالتخواهیِ الهیاتی و بسنده نکردن به مطالبه گری در حد قوانین موجود
(توضیحش خواهد آمد).
* حوصله کنید و همراه بمانید!
....................................
۱.یادداشتها ج۳ص۲۷۱
۲.طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن آیت الله خامنه ای به ترتیب صفحات: ۲۰۷و۲۲۹و۲۲۹و۲۵۲و۲۰۷
📝 محسن قنبریان ۹۹/۸/۴
☑️ @m_ghanbarian
🚦عدالتخواهی: الهیاتی یا حقوقی؟! 2⃣
وقتی عدالتخواهیِ آرمانی با ادبیات الهیاتی به قوانین و ساختارهای موجود اصابت می کند؛ یک عکس العمل واحد از عدالتخواهان سرنمی زند.
🔹طیفی از آنها:
- عدالتخواهی خویش را تسلیم ساختارها و قوانین موجود نمی کنند.
- "ولایت" و تاییدات او بر نظام موجود را، کاهنده و جبران کننده ی آنچه ظلم و تبعیض می دانند؛ نمی گیرند.
- به مرور در مختصات قبل۵۷ قرار می گیرند!
🔺وجه مشترک همه، کوتاه نیامدن در مقابل قوانین و ساختارهای موجود در قبال عدالتخواهی+امید نداشتن به اصلاح ساختارها و قوانین و رویه هاست.
🔘سه تقریر از باب نمونه:
▫️۱.مقاومت عملی در مقابل احکام قضاییِ تخلیه (مثل ده ونک و روستای ابالفضل و...) و در مقابلِ اجرای احکام جزایی (مثل مقاومت بهاری ها و سلسله بست نشینی ها).
▫️۲.اعلان توقف انقلاب اسلامی و جدایی نظام موجود از تشیع علوی:
این قرائت حتی اگر قائل به مشروعیت ولایت فقیه در زمان غیبت باشد(۱)، اسلام را در اجرای غیر معصوم، "نظام عامل بالعدل" می داند و غیر آنرا[حتی اگر دست فقیه باشد] حکومت مسلمانان، نه اسلام می شمارد.《 مصداق صحیح حکومت مذهبی در عصر غیبت، همان حکومت مسانخ[هم سنخ با معصوم] است نه جز آن... تنزّل کردن از عهدنامه مزبور[عهدنامه مالک اشتر: نامه ۵۳ نهج البلاغه] تنزّل از اسلام است در اجرای غیر معصوم》. معیار حکومت اسلامی در این قرائت بیش از آنکه "چه کسی حکومت می کند؟" باشد، "برای چه حکومت می کند؟" است. معیار نزدشان، "برقراری عدالت" است و نشانه برقراری عدالت هم از "بین رفتن فقر" است.
قضاوت اینان درباره انقلاب اسلامی و نظام موجود این است که: انقلاب اسلامی به سوی اهداف و آرمانهایش به ویژه عدالت اقتصادی طی طریق نکرد بلکه "متوقف شد".《گاندی با اسوه جویی از قهرمانان اسلام، ملت هند را نجات می دهد و ما با ترک روش بزرگان اسلام، ملت نجات یافته را دوباره به وادی پرخطر و هولناک مشکلات گوناگون سوق دادیم》.《در مبارزه با ظلم اقتصادی...مهلت و تراخی جایز نیست... سست گیری در کار انقلاب از ترک انقلاب بدتر است》.《در انقلاب، عدالت ذره ای اجرا نشد و برعکس چپاولهای اموال عمومی سربه فلک کشید》!《با وجود شکافهای طبقاتی عمیق در جامعه و پیدایش قله های ثروت در کنار دره های عمیق فقر...جالب توجه (بلکه باعث تعجب و تاسف) اینکه در عین حال حکومت هم "اسلامی" نامیده می شود(یعنی مبتنی بر احکام قرآن) و هم "مردمی" (یعنی مورد درخواست و رضایت قلبی تمام قشرها)》.(۲)
▫️۳. آنارشیست بجای استیت!
این قرائت در سالهای اخیر از سوی برخی جوانان موسوم به چپ نو مسلمان ارائه می شود که جای اصلاح ساختار و قوانین، پیشنهاد عملی دیگری دارد. صورت بندی اجمالی این قرائت:
- حکمرانی مدرن(استیت) قواعد و لوازم خاص خودش را دارد و از یک منظر جبر روزگار ماست. قابل تسخیر و اسلامی شدن نیست و فرهنگ و آثار سیاسی و اقتصادی خود را برجا می نهد.
- انقلاب اسلامی در مرحله پس از پیروزی و تبدیل به دولت، به استیت تبدیل شده است. استیتی که لاجرم با تکنیک های حکمرانی مدرن [بروکراسی، تکنوکراسی و...] باید اداره شود.
- اصلاح ساختار سیاسی یا قوانین، اقتضائات این غول[لویاتان] را تغییر نمی دهد. [از اینرو جابجایی اعتراضات از مصادیق بی عدالتی به تصحیح قوانین و اصلاح ساختار، عبث است چون ساختار جدید هم جزیی از همان استیت است]
-راه حل، آنارشسیت است. نه به معنای غلط هرج و مرج بلکه《به معنی احیای جایگزین های اداره، خارج از منطق استیت》. آنارشیسم "هدفش نه اصلاح ساختار سیاسی" بلکه "در پی زیر و رو کردن و انداختن طرحی نو در بنیان همه چیز از اقتصاد و هنر گرفته تا سیاست و تمدن است".《 نوآوری ها و خلاقیت های ملهم از مذهب را باید در امور خرد، جوامع کوچک و به شکل عملیاتی جستجو کرد》
- در این رویکرد، دفاع کنش گران مذهبی از حقوق مردم در ماجرای ده ونک(۱۳۹۷) نمونه ای از این راه حل و اصلا نقطه شروع چپ نو اسلامی قلمداد می شود. در مقابل ابتکاراتی مثل برنامه ثریا حتی با رویکرد انتقادی اش، تلاشی برای کارآمدی حکمرانی مدرن ایرانی قلمداد میشود. [چون دست آخر به راه حلهایی جهت تصحیح ساختار و قوانین می انجامد].(۳)
- ادامه دارد...
...................................
۱.ر.ک: الحیات ج۲/
۲.جمع بندی این قرائت توسط یکی از شاگردان استاد محمد رضا حکیمی(محمد اسفندیاری) در کتاب راه خورشیدی در مقاله ی "انقلابی که متوقف شد" آمده است./
۳. ر.ک: میلاد دخانچی پسا اسلامیسم و...
📝 محسن قنبریان ۹۹/۸/۵
☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 پیامبر(ص) و روح جمعی امت 2⃣
✅ چرا تنها پیامبر(ص) توانستند سنت زنده به گور کردن دختران را از بین ببرند؟
🎙️ حجتالاسلام محسن قنبریان
📍 برشی از سخنرانی شب رحلت پیامبر اکرم(ص) ۱۳۹۹
☑️ @m_ghanbarian