eitaa logo
شعله ی طور
11.2هزار دنبال‌کننده
416 عکس
174 ویدیو
118 فایل
المکتوبات فی النجف‌الاشرف محمدهادی اصفهانی آرشیو جلسات: @esfahani_archive طرح حیله های مدرن آپارات🔻 www.aparat.com/m_h_esfahani_aparat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کهکشان نیستی
لینک خرید مستقیم کتاب کهکشان نیستی(رمان زندگی آیت الحق سید علی قاضی طباطبایی) با تخفیف ۱۵ درصد و امکان ارسال به سراسر ایران🔻 https://zaya.io/uor0j ♦️بزرگوارانی که در تخفیف ۲۵ درصد ثبت نام کردند کد تخفیف به شماره ای که ثبت کردند ارسال خواهد شد و یا پس از وارد شدن در مراحل خرید و وارد کردن شماره سیستم تخفیف ۲۵ درصد شما را اعمال خواهد کرد ♦️در تخفیف ها محدودیتی در تعداد خرید کتاب نخواهد بود. در صورت مشکل در فرآیند خرید به آی دی زیر پیام دهید🔻 @Jelvehadmin ♦️کانال نویسنده ی کتاب @sholeye_toor
52.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️چهل روز سرنوشت ساز و مهم♦️ حال و هوای نجف اشرف و حرم مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام در ایام فاطمیه ی دوم،همراه با چند توصیه ی کلیدی. 💠حتما ملاحظه شود لینک معرفی شده در فیلم🔻 https://zaya.io/uor0j ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @sholeye_toor
4_5773889200763963681.mp3
1.29M
‍ سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود  کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود طور سینای تجلّی مشعلی از نور بود  سینه سینای عصمت مشتعل از نار بود آنکه کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی  از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود گردش گردون دون بین کز جفای سامری  نقطه پرگار وحدت، مرکز مسمار بود نالۀبانو زد اندر خرمن هستی شرر  گویی اندر طور غم چون نخل آتشبار بود صورتی نیلی شد از سیلی که چون سیل سیاه  روی گیتی زین مصیبت تا قیامت تار بود شهریاری شد به بند بنده ای از بندگان  آنکه جبریل امینش بندۀدر بار بود از قفای شاه، بانو؛ با نوایی جان گداز  تا توانایی به تن، تا قوّت رفتار بود گرچه بازو، خسته شد وز کار دستش بسته شد  لیک پای همتش بر گنبد دوّار بود. . .   ♦️این صوت که زمینه ی شعر معروف آیت الله غروی اصفهانی شده است از آن نوحه هایی است که روزگاری مدید را با آن میگذراندم و دوستان ایرانی شاید کمتر شنیده باشند. ♦️انا الکرار یا زهرا لن انساک ما احیا... المکتوبات فی النجف الاشرف @sholeye_toor
شیفتۀ آن چشمان بودم! حیران آن مردمک‌هایی که وقتی به آن می‌نگریستم، تموّجِ امواج ازل و ابد را در آن نظاره‌گر می‌شدم. برق کوبندۀ نگاهش،صاعقه‌ای بود که هرآنچه را خودپنداری در مملکت نیستی‌ات خلجان می‌کرد، به خاکستر سرخ تبدیل می‌نمود. او با رنج و استقامتی شگرف، مبدّل به اَبَرانسانی شده بود که منزلگاه هستی‌اش کهکشان نیستی بود... چه شیرین و شورانگیز بود در کنار او نشستن. گویا در حضورش دروازه‌های ابدیّت به رویم گشوده می‌شد و ققنوس جانم بر فراز اقیانوس بی‌کرانۀ عشق به پرواز درمی‌آمد. او مشکاتی بود به‌سوی درخشش بی‌پایانِ خورشید و من همچون غباری در توفانِ تجلیات بی‌انتهایش حیران بودم. آری! هزاره‌ها باید بیایند و بگذرند و لنگر در کنف عدم بیندازند تا مادر دهر فرزندی همچون سید علی قاضی، برای ساحت لاهوتی مولی‌الموحدین علی علیه‌السلام بزاید... (این قسمت بنا بود متن پشت کتاب باشد) ♦️کهکشان نیستی را با تخفیف ۱۵ درصد از لینک زیر تهیه کنید https://zaya.io/uor0j ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @sholeye_toor