10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کهکشان نیستی محور پویش کتابخوانی در ماه رمضان.
@m_h_esfahani
بسم الله الرحمن الرحیم
بيست و هفت شب است که خدمت دوستان زحمت می دهم، اميدوارم که همه با هم توانسته باشيم به سمت حرکت عملی، ان شاالله یك قدم مثبت و درستی را برداشته باشيم و تفضلا از خدای تبارک و تعالی درخواست می کنیم که به ما لطف کند و اعمال ما را در طبق های نور به شکلی که شایسته مقام خودش است، ارتقاء بدهد و ما را به کمالاتی که باید، برساند. ان شاالله
خوب بحث ها را دیدید اميدوارم فایده ای داشته باشد، البته کلمات اهل بيت عليهم السلام است. وارد شرایط بهرهوری از قرآن کریم شدیم. در قدم اول در مورد یاد گرفتن قرآن و مقدماتش عرض کردیم و بعد راجع به حَمَله ی قرآن صحبت کردیم که فرمود "أشْرافُ أمّتِی حملةُ القرآنِ و أصحابُ الليلِ" .
چيزی که میماند و بسيار مهم است نکاتی راجع به قرائت قرآن است که ما از ابتدا می خواستيم به آنها برسیم و به نظرم اگر به آنها عمل شود، ارزش دارد و گرنه شنيدن صرف آن، ارزشی ندارد، چون همه ی اینها عملی است.
✨بحث را از اینجا آغاز می کنم که دوستان را به ثابتات اعمال توجه بدهم، که قبلا هم در گذشته، ذکر کرده بودم. نکته جالبی که درشریعت اسلام است و شاید ما خيلی به آن توجه نداشته باشيم این است که، به ما میگوید از وقتی که بالغ می شوید، تا وقتی که از دنيا می روید "و اعْبُدْ ربَّك حتَّى یأْتِيك الْيقِينُ" خدایت را بپرست، پرستش کن، تا وقتی که تو را یقين در بر می گيرد. که در روایت دارد که منظور از یقين، مرگ است، بعضی از آقایان - منظورم فکرهای انحرافی است - می گویند که من به یقين رسيده ام، لذا شریعت را کنار می گذارم! در صورتی که چه کسی از اهل بيت عليهم السلام و اولياء الهی بالاتر و کامل تر بوده است، که بخواهد شریعت را کنار بگذارد.
نکته ی بسيار مهم که در دستورات شرعی مثل نماز، روزه و عبادات ثابتی که ما باید انجام دهيم، نهفته است علی الخصوص در نماز و ... که از واجبات ما است، این است که یك نفر، یك فعل ثابت را، پنجاه، شصت و یا هفتاد سال باید انجام بدهد، خوب به ظاهر این چه کاری است؟ و این تکرار چه اهميتی می تواند داشته باشد؟ نکته ای که هست این است که "الصلاةُ مِعراجُ المُومن"، نماز معراج مؤمن است و مؤمن وقتی به نماز میایستد، ممکن است یك سال، دو سال، پنج سالِ اولش این حرکت باشد و یا آموزش دیدن و رسيدن به یك حد نصابی از انجام آن ذکر لفظی و ذکر بدنی باشد، اما اگر شرایط دیگر را وارد نماز کند، که بحث حضور قلب در نماز که خود اینها تابع بحث خيال و... که مفصلا برای خودش عالمی دارد که در مورد آنها باید حرف زده شود، به ارتقا وجودی میرسد. پس نکته ای که هست این است که، اینکه ما یك عمر این نماز خواندن را یك عمل ثابت است، تکرارش میکنيم به این خاطر که تجَّلی در این عمل ثابت و ثابتات اعمال، بی نهایت است. در واقع ارتقاء وجودی که در باطن انسان با این اعمال ایجاد می شود مهم است وگر نه، صورت قضيه ثابت است، این حرکت دارد ادامه پيدا می کند، و چون مقام معرفت الله بی نهایت است و تجليات خدای تبارک و تعالی بی نهایت است و صلاه معراج مؤمن است، و باطن دستورات این قرب و وصال به خدای تعالی است، باید عمری انجام شود و انتها ندارد. حال اینکه چرا می گوئيم این ها را باید به این شکل انجام بدهيم، فلسفه شریعت و جایگاه خود را دارد.
✨نکته ای که می خواهيم از اینجا برداشت کنيم این است که، در شریعت اسلام، "تکرار و ممارست" فی نفسه مهم است. تکرار و ممارست برای نزدیك شدن و رسيدن به آن حقيقت باطنی است. در مورد قرائت قرآن کریم هم همينطور است. ما باید چند نکته را این وسط عرض کنيم: اولا تشویق به قرائت است. خود خواندن قرآن اهميت دارد. قرآن کتاب خواندن است، کتاب دکور نيست، قرآن کتابی نيست که بگذاری کنار و بگوئی من صرفاً تدبر می کنم، در حاليکه هنوز فکر گرم نشده و آن باطن به حرکت نيافتده که بتواند با باطن قرآن ارتباط بگيرد، و راهش ارتباط قرائتی با قرآن، و کم کم وارد کردن بقيه شرایط در نفس و بهره وری از قرآن کریم است. لذا یك سری روایات را میخوانم که بيشتر تشویق به قرآن خواندن و کثرت قرآن خواندن است و نکاتی را عرض می نمائيم. سند این روایات همچنان از ميزان الحکمه جلد ۹ است. ⤵️⤵️⤵️
✨پيامبراکرم صلی الله عليه و آله می فرمایند: "يقالُ لِصاحِبِ القرآنِ : اِقرَأ وَ ارقَ و رَتِّلْ كما كنتَ تُرَتِّلُ في دارِ الدنيا، فإنّ مَنزِلَتَكَ عندَ آخِرِ آيَةٍ كُنتَ تَقرَؤها." به همنشين قرآن گفته میشود: بخوان و بالا برو و چنانکه در دنيا به آرامی میخواندی، به آرامی بخوان، زیرا جایگاهت نزد آخرین آیهای است که آن را میخوانی.
فرموده اند به کسی که مصاحب قرآن بوده، صاحب، تعبيری است که الان عرب های عراقی دارند، و به همنشينی گفته می شود که هميشه کنار انسان است و هميشه دیده می شود. در فضای زبان عربی، صاحب به کسی که همنشين دائم و هميشگی است، که وقتی که شما را می بينند یاد او می افتند، گفته می شود به صاحب قرآن گفته میشود: بخوان و بالا برو بخوان همانگونه که در دار دنيا می خواندی، قرآن خوان بودی و منزلت تو در حد آخرین آیه ای است که می خواندی یعنی تو، به ميزانی که قرائت داشتی، همينطور بالا می روی، منظور قرائتی است که با شرایط باشد.
✨روایت بعدی از پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله و سلم: "يُقالُ لصاحبِ القُرْآنِ إذا دخَل الجنَّةَ: اقرَأْ واصعَدْ، فيقرَأُ و يصعَدُ بكلِّ آيةٍ درجةً حتَّى يقرَأَ آخِرَ شيءٍ معه." کسى که قرآن مى داند، چون وارد بهشت شود به او مىگویند: بخوان و بالا برو. و او مىخواند و با هر آیه اى یك درجه [در بهشت] صعود مىکند، تا آنکه آخرین آیه اى را که از قرآن مى داند مىخواند. می خواند و با هر آیه یك درجه بالا می رود.
✨روایت بعدی دوباره از پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله و سلم، خوب دقت بفرمائيد ما از پيامبر اکرم که بالاتر نداریم، ایشان راه را نشان می دهند، می فرمایند: عليکُم بتعلُّمِ القرآنِ و کثرةِ تِلاوتِهِ، بر شما باد آموختن قرآن و بسيار خواندن آن.
کثرت تلاوت مهم است و موضوعيت دارد، هرچند که آن تلاوت، تلاوتی بود که ما سعی کردیم شرایطش را عرض کنيم و این همه آیات قرآن و روایات هم داریم، "اذکُرُوا الله ذِکرًا کثيرًا"، ذکر کثير بگوئيد. حالا این ذکر کثير یك وقتی در فضای کميت است یك وقت در فضای کيفيت، که در فضای کيفيت به جای خودش، اما در فضای کميت، به معنای زیاد خواندن است. زیاد قرآن بخوان، منظور از ذکر را هم که گفتيم "إِنا نحْنُ نـزلْنا الذَِّکْر و إِنّا لهُ لحافِظُون" که این قرآن کریم در واقع ذکر است، با قرآن زیاد ارتباط داشته باش.
♦️بحث کنترل خیال سال ۱۳۹۹
جلسه ی بیست و هفتم (مقدمات لازم و پیشنهادهایی برای قرائت حقیقی قرآن کریم)
@m_h_esfahani
فایل کامل جلسات🔻
t.me/esfahani_archive
نکته ی بسيار مهمی در دستورات شرعی مثل نماز، روزه و عبادات ثابتی که ما باید انجام دهيم، نهفته است. یك نفر، یك فعل ثابت را، شصت و یا هفتاد سال باید انجام بدهد، چرا؟ به این خاطر که تجَّلی در این عمل ثابت و ثابتات اعمال، بی نهایت است. در واقع ارتقاء وجودی که در باطن انسان با این اعمال ایجاد می شود مهم است. صورت قضيه ثابت است، اما این حرکت دارد ادامه پيدا می کند و چون مقام معرفت الله بی نهایت است و تجليات خدای تبارک و تعالی بی نهایت است و صلاه معراج مؤمن است، و باطن دستورات این قرب و وصال به خدای تعالی است، باید عمری انجام شود و انتها ندارد.
بحث کنترل خیال سال ۱۳۹۹
جلسه ی بیست و هفتم (مقدمات لازم و پیشنهادهایی برای قرائت حقیقی قرآن کریم)
@m_h_esfahani
فایل کامل جلسات🔻
t.me/esfahani_archive
در شریعت اسلام، "تکرار و ممارست" فی نفسه مهم است. تکرار و ممارست برای نزدیك شدن و رسيدن به آن حقيقت باطنی است. در مورد قرائت قرآن کریم هم همينطور است. خود خواندن قرآن و کثرت تلاوت اهميت دارد. قرآن کتاب خواندن است، کتاب دکور نيست، قرآن کتابی نيست که بگذاری کنار و بگویی من صرفاً تدبر می کنم، در حاليکه هنوز فکر گرم نشده و آن باطن به حرکت نيافتاده که بتواند با باطن قرآن ارتباط بگيرد. پس راهش ارتباط قرائتی با قرآن و کم کم وارد کردن بقيه شرایط در نفس و بهره وری از قرآن کریم است.
بحث کنترل خیال سال ۱۳۹۹
جلسه ی بیست و هفتم (مقدمات لازم و پیشنهادهایی برای قرائت حقیقی قرآن کریم)
@m_h_esfahani
فایل کامل جلسات🔻
t.me/esfahani_archive
ما از پيامبر اکرم که بالاتر نداریم، ایشان راه را نشان می دهند، می فرمایند: عليکُم بتعلُّمِ القرآنِ و کثرةِ تِلاوتِهِ، بر شما باد آموختن قرآن و بسيار خواندن آن.
کثرت تلاوت مهم است و موضوعيت دارد، هرچند که آن تلاوت، تلاوتی بود که ما سعی کردیم شرایطش را عرض کنيم و این همه آیات قرآن و روایات هم داریم، "اذکُرُوا الله ذِکرًا کثيرًا"، ذکر کثير بگوئيد. حالا این ذکر کثير یك وقتی در فضای کميت است یك وقت در فضای کيفيت، که در فضای کيفيت به جای خودش، اما در فضای کميت، به معنای زیاد خواندن است. زیاد قرآن بخوان، منظور از ذکر را هم که گفتيم "إِنا نحْنُ نـزلْنا الذَِّکْر و إِنّا لهُ لحافِظُون" که این قرآن کریم در واقع ذکر است، با قرآن زیاد ارتباط داشته باش.
بحث کنترل خیال سال ۱۳۹۹
جلسه ی بیست و هفتم (مقدمات لازم و پیشنهادهایی برای قرائت حقیقی قرآن کریم)
@m_h_esfahani
فایل کامل جلسات🔻
t.me/esfahani_archive
51.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب نوزدهم ماه مبارک ۱۴۴۳
حرم مطهر مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام
@m_h_esfahani
✨عنه صلى الله عليه و آله: من قرأ القرآن قبل أن یحتلِم فقد اُوتِی الحُکم صبَّيا؛
کسی که اهل قرآن خواندن باشد قبل از اینکه به بلوغ برسد، در کودکی به او حکمت داده شده است. این خيلی مقام است. یعنی اینکه می گویند در روایت دارد که اگر بچه هایتان را در سن کودکی با قرآن مأنوس کنيد، در گوشت، پوست، خون و استخوان شان فرو می رود.
این ها همه تشویق به خواندن قرآن است توجه به اینکه، قرآن کتاب مراجعه نيست، مثل خيلی ها که به مناسبت به آن مراجعه می کنند! قرآن کتاب خواندن است، خواندنی است. بعضی ها هستند می گویند فلان فيلم را چهل دفعه نگاه کرده ام ، برای اینکه بفهمم چه می گوید!! یا مثلًا از اقوال علما هم هست، یك کتاب یا رساله ای از علما را چهل دفعه خواندم تا بفهمم. خوب من قرآن را چند بار خوانده ام؟! چه کاری در ارتباط با قرآن انجام می دهم؟
✨پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله طبق نقلی می فرمایند، چقدر این روایت، قشنگ است، إذا أحب َّ أحدُکُم أن یُحدَِّث ربّهُ فلْيقرأْ القرآن.
اگر کسی می خواهد با خدا حرف بزند، "فلْيقرأْ القرآن" اگر این کار را انجام بدهد و ممارست داشته باشد و این کار را در طول زمان تکرار کند، کم کم می بيند این زبان بسته شد و قرآن هم در یك گوشه است، ولی باطنش در حال خواندن قرآن است. واقعاً این اتفاق می افتد. از اساتيد ما این را شنيده ایم و بزرگان هم گفته اند. یعنی قرآن با درون انسان و وجود انسان یك نسبتی دارد، چون اگر وجود انسان و کمون و انتهای آن را نگاه کنيم، ربط به ولایت دارد و در واقع جایگاه تجلی ولایت است، وقتی این قرآن در مقابلش قرار می گيرد و با آن اُنس می گيرد، گویا که این وجود قرآنی در درون و باطنش شکوفا می شود، بيدار می شود و این شروع می کند به خواندن و آن صدا را هم می شنود، و لذا می فرماید "اگر کسی از شما دوست دارد که با خدای تبارک و تعالی حرف بزند پس باید قرآن را بخواند."
✨روایت بعدی از پيغمبر اکرم صلی الله عليه و آله: عليك بقِراءةِ القرآنِ ؛ فإنَّ قِراءتهُ کفَّارةٌ للذُّنوبِ، و سترٌ فی النارِ، و أمانٌ مِن العذاب. بر تو باد خواندن قرآن؛ زیرا خواندن آن کفَّاره گناهان است و پرده اى در برابر آتش و موجب ایمنى از عذاب.
خيلی ها می گویند ما گناه کرده ایم، ما که نمی توانيم قرآن بخوانيم و بهره ببریم، میفرماید خود این کتاب، شما را پاک می کند، کفاره ذنوب است و خود این کتاب و قرائتش، ستری و پوشش و زره ای در مقابل آتش است و امان از عذاب است.
یك روایت دیگر که از قول پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله راجع به سوال کردن ابوذر است، حدیث معروف زدنی زدنی،
✨"قُلْتُ: زِدْنِی قَالَ: عَلَیک بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ ذِکرِ اللَّهِ کثِیراً فِإنَّهُ ذِکرٌ لَک فِی السَّمَاءِ وَ نُورٌ لَک فِی الأرْضِ. قُلْتُ: زِدْنِی، قَالَ: الصَّمْتُ فَإنَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّیاطِینِ وَ عَوْنٌ لَک عَلَی أَمْرِ دِینِک" بر تو باد به تلاوت قرآن و ذکر خداوند عزَّوجل که تلاوت قرآن براى تو در آسمان ذکر و در زمين نور خواهد بود حتی به ابوذرش که آن مقامها و آن همه درجات را داشت، باز هم می گوید قرآن بخوان، بر تو باد به تلاوت قرآن و ذکر خدای تبارک و تعالی که این باعث می شود، تو که اینجا بخونی، آن بالا تو را یاد کنند و بگویند فلانی اهل قرآن شده است. یکی از اساتيد میگفتند: این چنين می شود که یك نفر که به تدریج ارتباط با قرآن را شروع می کند، اُنس که می گيرد، بين ملائکه و عوالم بالاتر این گفتگو صورت می گيرد که مثلًا فلانی که در فلان جا زندگی می کند، شروع کرده به قرآن خواندن و دارد ارتباط با قرآن پيدا می کند! شاهدش این روایت است: "و ذِکْرِ اللَّهِ عزَّوجلَّ فإِنَّهُ ذِکْرٌ لك فِی السَّماءِ" این باعث می شود که تو را آن بالا یاد کنند. حالا بقيه مردم تو را یاد کنند یا نکنند، چه اهميتی دارد. اگر اهل قرآن باشی، حتی به جهت اجتماعی و زندگيت هم برایت خيلی فوائد دارد، زیرا موجودات بخاطر تأکيد برقرآن، جلا پيدا می کنند، که جای بحث دارد که جای آن الان اینجا نيست، شما در اجتماع هم قوی می شوی، "فإِنَّهُ ذِکْرٌ لك فِی السَّماءِ و نُورٌ فِی الْأرْضِ". این نوری است برای تو در زمين، اصحاب قرآن، کسانی هستند که نور خاصی دارند، معنی آن این نيست که چراغ الان روشن باشد روی صورت من و من نورانی بنظر بيایم. می فرماید "و نُورٌ لك فِی الْأرْضِ" یعنی که کسی که اهل قرآن باشد، نه تنها ذکرش در آسمان خواهد شد، نوری هم در زمين پيدا خواهد کرد که در واقع آن چهره ظاهری را هم ممکن است تحت تأثير قرار دهد. یك وقتی هم ممکن است خوش ظاهر نباشد، اما باطناً دارای نوری بشود، که اهل زمين وقتی او را می بينند به آرامش میافتند. قلبشان یاد خدا می افتد. دقت بفرمائيد اینها همه تشویق بر قرائت قرآن است.
ادامه در پست بعد
@m_h_esfahani
✨در روایت بعدی از امام زین العابدین عليه السلام می فرمایند: لَو ماتَ مَن بَینَ المَشرقِ وَ المغربِ لَما استَوحَشتُ بَعدَ اَن یَکونَ القرآنُ مَعِیَ؛
اگر که اهل مشرق و مغرب از دنيا بروند، یعنی اگر همه بميرند، من بعد از اینکه قرآن را دارم هيچ گونه استيحاشی نخواهم داشت. این برای تمام کسانی است که عاشق شده اند، دچار مشکل شده اند، ضربه عاطفی خورده اند، ضربه ی عشقی و اجتماعی خورده اند، از بچه، پدر، مادر، همسر و یا دوست بد دیده اند، می آید ذیل این روایت که بيان می کند اگر همه ی اهل مشرق و مغرب از دنيا بروند اگر من قرآن را داشته باشم و با قرآن ارتباط داشته باشم، هيچ استيحاشی ندارم. چقدر این حرف بلند است!
حالا عرض این است که حق تلاوت و مقدار این قرآن خواندن با توجه به این مباحث، چه شکلی است و چه باید کرد؟ من دو روایت دیگر می خوانم و بعد این بحث را اجمالا توضيح خواهم داد. ما اجمالا توضيح دادیم حق تلاوت چطور است اما تأکيد این موضوع را از زبان اميرالمؤمنين عليه السلام بشنویم.
✨حضرت در خطبه ۱۷ نهج البلاغه در روایتی فوق العاده می فرمایند: إِلَى اللَّهِ أَشْكُو مِنْ مَعْشَرٍ يَعِيشُونَ جُهَّالًا وَ يَمُوتُونَ ضُلَّالًا لَيْسَ فِيهِمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ الْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ لَا سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَيْعاً وَ لَا أَغْلَى ثَمَناً مِنَ الْكِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لَا عِنْدَهُمْ أَنْكَرُ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفُ مِنَ الْمُنْكَر." می فرمایند: من به خدا شکایت میکنم از گروهی که جاهل زندگی می کنند و در حالی می ميرند که گمراهند و از راه دور شده اند. حال صفت کسانی که با جهالت می ميرند، چيست؟ خوب دقت کنيد قرار است این مطلب ما را بيدار کند، وقتی بناست که کتاب خدا به شکلی که حق تلاوتش است، خوانده شود، یعنی صحبت از حق تلاوت است، صحبت از شرایط، عمل به واجبات، توضيحاتی که قبلًا عرض کردم، در واقع روشهائی که با آن وارد قرآن بشویم، که منظور بنده این نيست که اول برویم آنها را درست کنيم و قرآن نخوانيم یعنی فاصله بيندازیم و بعد قرآن بخوانيم، عرض بنده این است که در حين تکميل آنها باید به آنها برسيم. حضرت می فرمایند وقتی صحبت از قرآن خواندن میشود، هيچ کالایی پست تر از قرآن خواندن، به شکل حق تلاوتش، نزد این ها نيست! خيلی عجيب است که حضرت می فرمایند صفت این ها، این است که جاهل زندگی می کنند و گمراه از دنيا می روند. چه کسانی؟ کسانی که وقتی به آنها گفته می شود قرآن را با حق تلاوت بخوان! به نظرشان این موضوع، پست و کار کمی می آید، خيلی باید مراقب خود باشيم و قرآن کریم را دست کم نگيریم و بعد جالب اینجا است: چقدر تعبير بلند است! و برای این قوم جاهل، هيچ کالایی گرانبهاتر و فروشی تر، یعنی ارزشمند تر، از قرآن نيست، در حاليکه از مواضعش منحرف شده باشد، یعنی قرآن وقتی که از مواضع اصلی و آن حقيقتی که دارد، منحرف شده باشد. اتفاقاً بهترین اشياء و کالا برای همين جهال و گمراهان است! ببينيد چقدر تعبير قوی، تند، سخت و سنگين است. مثل این روایت از اميرالمؤمنين عليه السلام که باید با طلا نوشت: "الْحقُّ أوْسعُ الْأشْياءِ فِی التَّواصُفِ و أضْيقُها فِی التَّناصُفِ" حق وسيع ترین چيزها است وقتی که شما میخواهيد آن را توصيفش کنيد، ولی وقتی می خواهيد پای آن بایستيد و پایدار باشی و ظلم ها را کنار بزنی می شود، "أضْيقُهُ الْأشْياءِ" یعنی تنگ ترین و سخت ترین چيز. در واقع توصيف آن راحت است اما عمل کردن به آن سنگين است! این هم، همينجوری است، می فرماید حضرت که در واقع برای این ها، در وقت خواندن و تلاوتش پست است نعُوذُ بِاللهِ، ولی وقتی می خواهند کار خودشان را انجام بدهند، مقاصد دنيوی خودشان را پيش ببرند با قرآن تحریف شده، این کار را می کنند. ما الان داریم می بينيم که آیه قرآن را یك چيزی می خواند، و یك چيز دیگر که معلوم است که این آیه در حداقلش هم برآن تطبيق نمی کند را به قرآن کریم نسبت می دهد. خوب این دوباره ما را توجه می دهد به حق تلاوت. خوب این بحث در مورد اصل قرائت قرآن بود. قرآن کتاب خواندن است ، قرآن کتاب ارتباط، کتاب آمد و شد است و باید با آن رفت و آمد کرد این نکته ی اول.
♦️بحث کنترل خیال سال ۱۳۹۹
جلسه ی بیست و هفتم (مقدمات لازم و پیشنهادهایی برای قرائت حقیقی قرآن کریم)
@m_h_esfahani
فایل کامل جلسات🔻
t.me/esfahani_archive