eitaa logo
محبین امام خامنه ای
250 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
28 فایل
@eslami110 آیدی ادمین کانال کپی از مطالب اشکالی نداره💚 ثوابم داره💚
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️حکایت 🔷یکی از بازرگانان بغداد با غلام خود در کشتی نشسته و به عزم بصره در حرکت بودند و نیز در همان کشتی بهلول و جمعی دیگر بودند. غلام از تلاطم دریا وحشت داشت و مدام گریه و زاری می‌نمود. مسافران از گریه و زاری آن غلام به ستوه آمدند و از آن میان از صاحب غلام خواست تا اجازه دهد به طریقی آن غلام را ساکت نماید، بازرگان اجازه داد. بهلول فوری امر نمود تا غلام را به دریا انداختند و چون نزدیک به هلاکت رسید او را بیرون آوردند. غلام از آن پس به گوشه ای ازکشتی ساکت و آرام نشست. اهل کشتی از بهلول سوال نمودند در این عمل چه حکمت بود که غلام ساکت و آرام شد؟ بهلول گفت: این غلام قدر عافیت این کشتی را نمی دانست و چون به دریا افتاد فهمید که کشتی جای امن و آرامی است. ✅پ.ن:در کشتی امن نشسته ایم و گاهی قدر عافیت و را نمیدانیم!