eitaa logo
محبین امام خامنه ای
250 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
28 فایل
@eslami110 آیدی ادمین کانال کپی از مطالب اشکالی نداره💚 ثوابم داره💚
مشاهده در ایتا
دانلود
💫در محضر شهدا 💫 یه ســــربندداده بودبه یڪےازرفقاش، گفته بودشهیدڪه شدم ببندیدش به ســـــینه ام جنـــــازه اش ڪه اومد،ســـــرنداشت سربندروبستیم به سیـــنه اش روےسربندنوشته بود 🥀شهدا شرمنده ایم __________________________________
ﺧﺪﺍﯾﺎ ... ﺍﺯ ﺑــــﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑـــﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ ... ﺍﻣﺎ ﺷـــﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ می‌گیرم ... ﻣـــﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ... ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠـــﻖ ﮐﺮﺩﯼ ، ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣـــﻬﺎﯾﺖ ... ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗـــﻮ ﺑﺎﺷﺪ ... ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می‌کنم ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ... ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨهاﯾﻢ ... ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧــﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧــﻮﺩﺕ ... ﺑﺎ ﺗـــﻮ ﺗﻨﻬــﺎﯾﯽ ﻣﻌـــﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ... ﻣﺎﻧــﺪﻩ‌ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ می‌کردﻡ ... دوستت دارم ای خدای من 🥀شهدا شرمنده ایم __________________________________
💫 در محضر شهدا 💫 شاید بچه‌ای پدر نداشته باشد❗️ دست محمد حسین را گرفت و او را در مدرسه‌ی ارباب زاده که خودش مدیر آن بود ثبت‌ نام کرد. ظهر، محمدرضا و محمد حسین خسته و کوفته به خانه آمدند. محمدحسین پرسید: پدر! چرا امروز ما را با ماشین به خانه نیاوردی؟ مسیر طولانی است. ما خسته شدیم. پدر او را در آغوش کشید، بوسید و گفت: به‌ خاطر این‌که شاید در بین بچه‌ها کسانی باشند که پدر نداشته باشند. این کار خوبی نیست که جلوی آن‌ها شما هر لحظه با پدر باشید.
💫 در محضر شهدا 💫 گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و تو سنگر ها جیره پخش میکرد! بچه ها باهاش شوخی میکردن. -اخوی دیر اومدی! -برادر میخوای بکشیمون از گشنگی؟ -عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برا خودشیرینی دیگه.. گونی بزرگ بود و سر اون بنده خداپایین. کارش که تموم شد. گونی روگذاشت زمین .. همه شناختنش! ___________________________________
💫 در محضر شهدا 💫 ای کسانی‌که این نوشته را میخوانید! اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق‌ترین بنده‌ها هم میتوانند به خواست او، به بالاترین درجات دست یابند
💫 در محضر شهدا 💫 خودتان را برای جنگ با اسرائیل آماده کنید خودتان را برای ظهور امام زمان عجل الله و جنگ با کفار بخصوص اسرائیل آماده کنید كه آن روز خیلی نزدیک است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💫 در محضر شهدا 💫 🚩 «چی شده رئیس؟!» تکیه‌کلامش رئیس بود. توی اتاق که آمد، فهمید آب و روغن قاتی کرده‌ام! گفت «چی شده رئیس؟! تو فکری؟!» در مورد تغییر مواضع توپ‌های پدافندی به‌ش گفتم و اینکه مهندسی نمی‌تواند توی این ماجرا به ما کمک کند. 🚩 دستمان توی پوست گردو بود. استادِ بنا نداشتند و گیر بودیم. شیرینِ قضیه این بود که یک‌ماهه باید کار را جمع‌وجور می‌کردیم. گزارشش را هم باید تصویری می‌فرستادیم بالا... 🚩 حسین که شنید، خاطرجمع و محکم گفت: «بسپار به من رئیس...!» آستین بالا زد. همه‌فن حریفِ گردان افتاد جلو؛ فرمانده آتش‌بار بود، شد استادِ بنا! و با کمک بقیه، سه روزه کار را تمام کرد...
💫 در محضر شهدا 💫 به ما گفت : من تندتر می‌روم شما پشت سرم بیایید تعجب کرده بودیم !! سابقه نداشت بیشتر از صد کیلومتر سرعـت بگیرد !! غروب نشده رسیدیم گیلانغرب ... جلو مسجدی ایستاد ؛ ماهم پشت سرش نمــاز ڪہ خواندیم ، سریع آمدیـم بیـرون ... داشتیم تنـد تنـد پوتین‌هایمان را می‌بستیم ڪہ زود راه بیفتیم گفت : ڪجا با این عجله ؟! میخواستیم به نماز جماعت برسیم ڪہ رسیـدیم ...
💫 در محضر شهدا 💫 خون زيادے از پاي من رفتہ بود. بي حس شده بودم.عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. زير لب فقط مےگفتم:《يا صاحب الزمان ادركنی》 🔹 هوا تاريك شده بود. جوانے خوش سيما و نورانے بالاي سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم. مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ اي امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام. من دردے حس نمےڪردم! آن آقا کلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: 🌹 "ڪسي مےآيد و شما را نجات مي دهد. او دوست ماست!" 🔹 لحظاتے بعد ابراهيم آمد.با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد. آن جمال نوراني، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش... 📚 سلام بر ابراهیم جلد ۱ ص۱۱۸ _________________________________
💫 در محضر شهدا 💫 یوسف حجاب را همانند خون‌ شهید می‌دانست. رعایت حجاب و‌ حفظ آن از ‌سفارش‌های این شهید بود؛ وی معتقد بود حجاب همانند خون شهید با ارزش بوده و دشمن به دنبال این است که حجاب نباشد. اگر حجاب نباشد بی‌عفتی زیاد شده و ‌جوانان منحرف می‌شوند. ___________________________________
💫 در محضر شهدا 💫 به یــاد شــهــــــدای گمـــنــام... آنان که در زمـین گمـــنــام اند، اما در آسمانها،مشـــهور… 🕊 __________________________________