مسئولپایگاهبود !..
همیشهبرایانجامکارهاازبچهانظرمیگرفتو باهاشونمشورتمیکرد ؛
همیشههممیگفتبچهاحواستونباشهتوذوق
همدیگهنزنید ..(:
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#خاطره
#مثل_شهدا
#شادی_روح_شهدا_صلوات 💐
مکتب سلیمانی | عضو شوید👇🏻
🆔 @m_kahfolhasin
🌐 Kahfhasin.ir
📌#شهیدِ_زنده
📎راوی:جمعی از دوستان #شهید
📣26سال از #شهادت ابراهيم گذشت. مطالب كتاب جمعآوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران #مسجد مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم.
با تعجب گفتم:شما #شهيد_هادي رو ميشناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟
گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره!
براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟
گفت: 🖌در مراســم پارسال جاســوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد. من هم گرفتم و به ســوئيچ ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برميگشتيم. در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم.
وقتي خواســتيم سوار شويم باتعجب ديدم كه ســوئيچ را داخل ماشين جا گذاشــتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم:كليد يدكي رو داري؟ او هم گفت:نه،كيفم داخل ماشينه!💔
خيلي ناراحت شــدم. هر كاري كردم در باز نشــد. هوا خيلي ســرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني.
📍يكدفعه چشــمم به عكس آقا ابراهيم 🌹افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه ميكرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم: #آقا_ابرام ، من شنيدم تا زنده بودي مشــكل مردم رو حل ميكردي. شــهيد هم كه هميشه زنده است🌸
بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن.🍀
ُ تــو همين حال يكدفعه دســتم داخل جيب كتم رفت. دســته كليد منزل َرا برداشتم!
ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل در ماشين كردم. با يك تكان، قفل باز شد.💡
با خوشــحالي وارد ماشين شديم و از خدا تشــكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شــدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. ✒️📿
هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟
با تعجب گفتم: راســت ميگي، كدوم كليد بود!؟ پياده شدم و يكي يكي كليدهــا را امتحان كردم. چند بار هم امتحــان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلا وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم:
🍀آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكالت مردمي.🍀
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم جلد اول
#شهید_ابراهیم_هادی
#خاطره
#شادی_روح_شهدا_صلوات 🌹
مکتب سلیمانی | عضو شوید👇🏻
🆔 @m_kahfolhasin
🌐 Kahfhasin.ir
#مادرانه #خاطره
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شادی_روح_شهدا_صلوات 🌸
مکتب سلیمانی | عضو شوید👇🏻
🆔 @m_kahfolhasin
🌐 Kahfhasin.ir
یاد #شهید_امربه_معروف #شهید_علی_خلیلی بخیر که همیشه میگفت🌷
[تنها راه رسیدن به سعادت، بندگی خداست...]
آخرش هم همین جمله کوتاه اما عمیق، شد نقش زیبای #سنگ_مزار روسپیدش...
یادمه یک بار یکی از دوستانش ناراحت از وضعیت گلوی مجروح و زخمی علی
با غصه و غمگین،نشست کنارش.
علی گفت: پاشو برو
دوستش گفت: چرا..؟!
علی گفت: برو دنبال حرفهای زمین مانده #رهبر ...
#شهدا که فقط #گریه_کن نمیخوان
رَهرو میخوان
بریم دنبال #راه_شهدا ...
دنبال اطاعت از #آقا
من به عشق لبخند رهبرم رفتم جلو...
علی مسیر بندگی رو درست رفت، که رسید به سعادت...
که رسید به شهادت...
و هنوز هم که هنوزه،
شهید رهرو میخواد...
بریم دنبال حرفهای زمین مانده رهبر...
بریم دنبال تلاش برای دین #خدا ...
#سحر_شهریاری
#خاطره
#مثل_شهدا
#شادی_روح_شهدا_صلوات 🌹
مکتب سلیمانی | عضو شوید👇🏻
🆔 @m_kahfolhasin
🌐 Kahfhasin.ir
همش میگفت: توکلم اول به #خدا و بعد به بی بی جونم #رقیه (س) ست.
شب سوم #محرم باهم حرم بی بی جان بودیم. روضه و عزاداری که تمام شد.گفت: عجب شبی بود امشب،انگار خود #حضرت_رقیه (س) بین عزادارا بود.
و تک بیت <گر دخترکی پیش پدر ناز کند…> را زمزمه میکرد و با خانم درد دل می کرد.
الحمدلله نازدانه ارباب با همان دستان کوچک زخم خورده گره از کارش باز کرد . . .
#شهید_نوید_صفری #رفیق_شهیدم
#خاطره
#دلتنگ_حرم
#یارقیه
#شادی_روح_شهدا_صلوات 🖤
مکتب سلیمانی | عضو شوید👇🏻
🆔 @m_kahfolhasin
🌐 Kahfhasin.ir
عاشق #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها) بود شب عملیات با حنا رو یه دستش نوشت #زینب و روی دست دیگرش نوشت رقیه آخرش هم روز سوم #محرم فدایی خانم رقیه شد....
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
#خاطره
#شهادت
#شادی_روح_شهدا_صلوات 🏴🖤
مکتب سلیمانی | عضو شوید👇🏻
🆔 @m_kahfolhasin
🌐 Kahfhasin.ir
《🖐🏿🖤》
بعدِ #شهادت اومدتوۍخوابمگفت:
اگہمےخواییدبچههاتونمثلمنبشن
بهشونتاکیدکنــید
#نمازاولوقتوزیارتعاشورا
هرشبشونترڪنشہ
#شهید_عباس_دانشگر
#خاطره #سخن_شهید
#شادی_روح_شهدا_صلوات 🌹